به گزارش خبرگزاری مهر، حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی، استاد سطح خارج حوزه علمیه و رئیس بنیاد فرهنگی امامت، ۲۸ اردیبهشت در نشست علمی «تحولات کلامی عصر امام صادق (ع)»، که از سوی مدرسه علمیه باقرالعلوم (ع) برگزار شد، گفت: تردیدی نیست که در بین ائمه (ع) دوره امام صادق (ع) یک دوره خاص تاریخی بود و در این باره قرائن فراوانی وجود دارد. در طول تاریخ تشیع، شیعه با دو عنوان علوی و جعفری شناخته شده و هیچ عنوان دیگری از عناوین ائمه (ع) در دوره اهل بیت (ع) بر تشیع اطلاق نشده است.
وی با اشاره به وضعیت سیاسی اجتماعی دوره امام صادق (ع) و ایجاد نقطه عطف تحولات کلامی در این دوره، افزود: به لحاظ کمیت، حیات اهل بیت (ع) متفاوت است و عمر شریف برخی ائمه (ع) بسیار کوتاه بود، ولی چند تن از اهل بیت عصمت و طهارت (ع) عمر و دوره امامت طولانیای داشتند، از جمله امام صادق (ع) که ۳۴ سال امامت کرد و امامتشان هم در دوره حاکمیت بنیامیه و هم بنیعباس بود. در دوره سقوط بنیامیه و در حالی که هنوز بنیعباس استقرار نیافته بود، فرصتی چندین ساله برای امام (ع) ایجاد شد تا رسالت معرفتی و تاریخی خود را انجام دهند و شاگردانی تربیت کردند که با گسترش خفقان بنیعباس هم این رسالت محدود نشد.
رئیس بنیاد فرهنگی امامت بیان کرد: در این دوره جریانات فکری مخالفان از حالت پراکندگی به گروههای منسجم قاعدهمند و ضابطهمند تبدیل شد؛ قبل از امامت امام صادق (ع) علمایی از اهل سنت مانند حسن بصری در علوم مختلف پایگاه و جایگاهی داشتند، ولی او نتوانست سامانه معرفتی را برای اهل سنت ایجاد کند، گرچه عقایدی را منتشر میکرد. حتی جریان مرجئه در ابتدای دوره امام صادق (ع) شکل مکتب و مذهب به خود نگرفت که به آن ارجای اول گفته میشود. آنان در قالب جنبش فعالیت میکردند، ولی مکتب نبودند.
تبدیل جریانات فکری به مکتب و مذهب
سبحانی تصریح کرد: در دوره امام صادق (ع) جریانات فکری به مکاتب و مذاهب تبدیل شدند. همچنین ویژگی دیگر این دوره آن بود که مرزهای فکری مسلمین یا مرزهای عقیدتی غیرمسلمین درگیر و تعامل جدی شروع شد. نهضت ترجمه و جریانات فلسفی در این دوره رشد چشمگیری یافت و الحاد نخستین بار به صورت سازمانیافته در دوره امام صادق (ع) مطرح شد.
وی با اشاره به نیاز فراوان جامعه شیعه در این دوره به دستگاه اعتقادی، افزود: بعد از عاشورا، راهبرد ائمه (ع) در تعامل با جامعه اسلامی تغییر یافت و از آن به بعد ائمه (ع) به دنبال ایجاد جامعه اعتقادی صالحان بودند؛ یعنی امامت در شکل عام آن که مورد غصب است و امکان بازگشت ندارد، در کالبد جامعه مؤمنان به اعتقاد عمیق قلبی تبدیل شد و بدون تردید تأسیس آن در دوره امام باقر (ع) انجام شد. در این دوره دیوار و قالب شکل گرفت و در دوره امام صادق (ع) شیعه به عنوان یک جریان منسجم و اصول اعتقادی وجود دارد و جامعه شیعی آشنا به اصول، نیازمند سرچشمه معنویت است و از امام صادق (ع) سیراب میشود.
غلات جریانی خطرناکتر از مخالفان شیعه هستند
سبحانی تصریح کرد: در این دوره واگراییهای اعتقادی از اهل بیت (ع) به سمت جریانات انحرافی وجود داشت؛ جریان کیسانیه تقریباً از سال ۱۰۰ تا ۱۵۰ هجری شروع شد، بنابراین اینکه گفته میشود از دوره محمدبن حنفیه و مختار شروع شده، گزارش معتبری نیست. جریان غلات به عنوان یکی از خطرناکترین جریانات واگرا هم در این دوره رشد کرد. خطر غلات از خطر کیسانیه، زیدیه و حتی مخالفان بیشتر بود، زیرا غلات از یاران اهل بیت (ع) یارگیری و جریان منسجم شیعه را متفرق میکردند و جریان تصوف باطنی هم در این دوره نمایان شد.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: اگر از روایات امام صادق (ع) در مقایسه با روایات سایر ائمه (ع) آماری بگیریم، نشان میدهد که حضرت در این دوره تاریخی سرمایه بزرگ معنوی را برای جهان اسلام باقی گذاشت که اگر از کل میراث اعتقادی اسلام حذف شود، جز اندک سرمایهای نخواهیم داشت.
رئیس بنیاد فرهنگی امامت با اشاره به چند محور مهم در فرمایش امام صادق (ع)، اظهار کرد: اولین نکته مرزبندی و مرزگذاری اندیشه تشیع از سایر نحلهها و مکاتب است؛ برای اولین بار در تاریخ شیعه، فرهنگ اهل بیت (ع) واجد مجموعهای از اندیشه متمایز با سایر مکاتب شد. همچنین ورود به جزئیات مباحث اعتقادی برای این دوره تاریخی است و فاصلهگذاری بین اعتقادات شیعه با مخالفان هویدا شد.
وی اضافه کرد: پس از دوره حضور یکی از مصیبتهایی که در تاریخ شیعه پیدا شد، فراموشی مرزبندیهای خاص است؛ یعنی خطی که امام صادق (ع) کشید و اندیشه ناب را با زجر و اصرار از دیگران جدا کرد، بعد از عصر حضور، کمرنگ شد و به جایی رسیدیم که امر بر علمای مسلمین هم مشتبه شد که مرز ایجادشده از سوی امام صادق (ع) کجاست؟ امروز از آن حضرت میراثی داریم که با نگاه اجتهادی این مرزبندی مشخص است. تبیین اصل برائت و مسئله ولایت و سطوح و مصادیق آن در این دوره تاریخی به خوبی بیان شد.
تبدیل معارف شیعه از اعتقادنامه به کلام فقهی
سبحانی با بیان اینکه مسئله دیگر تبیینهای نظری، قرآنی، عقلانی و مبتنی بر ادله و استدلال در دوره امام صادق (ع) است، ادامه داد: تبیین مستدل و استدلالی باعث ایجاد تغییر کیفی شد، زیرا جریانات رقیب حتی خوارج، قدریه و مرجئه کرسی تدریس و تبیین داشتند و حضرت هم باید مرزبندی ایجاد میکردند و به خوبی این کار انجام شد و معارف شیعه از اعتقادنامه به کلام فقهی مبسوط تبدیل شد.
استاد حوزه علمیه گفت: نکته دیگر از نقشهای استثنایی و اختصاصی آن حضرت، تبیین نظاممند معارف شیعه است؛ در فقه ابوابی داریم و احکام مرتبط هستند، ولی اتصال و ارتباط نظاممندی میان احکام وجود ندارد و نمیتوان در باب توحید افعالی سخن گفت و بعد درباره مسئله امامت و ولایت سخنی در باب مقامات ائمه (ع) بگوییم که با توحید افعالی تفاوت دارد یا نمیتوانیم در باب انسانشناسی چیزی بگوییم، ولی وقتی به معاد رسیدیم، بگوییم تعبدی است. ما با مجموعه مرتبط و منسجمی از عقاید مواجه هستیم.
وی تصریح کرد: یکی از نکات برجسته روایات امام صادق (ع) این است که ایشان در مباحث مختلف ارجاعاتی به سایر مواضع دارد و وقتی از امامت حضرت سوال میشود، آن را به نبوت گره میزند و وقتی از کرامات و مقامات اهل بیت (ع) سؤال میشود، ضمن پرهیز از غلو، جلوی تنقیص مقام را میگیرند. جایگاه قرآن در معرفت و تفسیر قرآن از امام صادق (ع) است. همچنین بخش عمده روش استدلال و احتجاج از امام صادق (ع) است که از سوی امام رضا (ع) تکمیل شد و مهمتر از همه ارائه نظاممند معرفت الهی است.
سبحانی گفت: نکته دیگر در دوره امام صادق (ع)، تبیین عناصر ویژه در مکتب اهل بیت (ع) است؛ حتی آغاز این تبیین برای امام صادق (ع) است؛ ما در قضا و قدر و توحید افعالی و… با مخالفان اختلاف داریم؛ برخی معارف دردانههای معرفتیاند که فقط در دست ائمه (ع) هستند، مانند جبر و اختیار، زیرا هرقدر در تاریخ سیر کنیم این شبهه وجود دارد تا دوره اهل بیت (ع) و گره این موضوع با نظریه امر بین الامرین باز میشود. البته نه اینکه در زمان امام علی (ع) و سایر ائمه (ع) نبود، بلکه تبیین برهانی و علمی و باز شدن موضوع در این دوره است. در لسان روایات آمده که امر بینالامرین را فقط علمای ربانی (امام معصوم) و شاگردان آنان میفهمند.
حل گرههای تاریخی مباحث کلامی
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: فکر میکنیم مسئله قضا و قدر فقط برای اسلام است، در صورتی که در فلسفه یونان و ادیان شرقی و غربی و یهودیت و مسیحیت هم وجود دارد و حل حقیقی مسئله قدر در مکتب اهل بیت (ع) و براهین ایشان وجود دارد و گره آن در دست امام صادق (ع) است. مسئله رجعت و مهدویت از اختصاصات معرفت شیعه هست.
وی با اشاره به ویژگی دیگر این دوره یعنی شبکه شاگردان آن حضرت، گفت: شاگردپروری از کارهای اصلی ائمه (ع) است و به آن توصیه کردهاند. در زمان امام صادق (ع) علاوه بر تربیت شاگرد، شبکه توزیع معارف اهل بیت (ع) هم ایجاد شد؛ شیوه آموزشی امام صادق (ع) این نیست که فقط بپرسید، بلکه میآموزد که چگونه سوال کنید و چگونه جواب دهید و آن را حفظ و ضبط کنید و نشر دهید. طبقهبندی نظام آموزشی را به اصحاب آموزش دادند. حضرت فرمودند که به رفقا بگویید که ما یکسری اسرار و معارف را به آنها میگوئیم و چرا آنان در بازار کوفه جار میزنند. این اسرار باید حفظ شود. تربیت تخصصی افراد از دیگر ویژگیهای این دوره است و این کار در هیچ دورهای انجام نشد، ولی امام صادق (ع) این کار را کردند.