تلاش و اهتمام احکام اخلاقی و تربیتی اسلام بر این است که مؤمنین را از اختلاف دور نموده و روح مهربانی و دوستی را در جامعه تقویت کند.

به گزارش خبرنگار مهر، صحیفه سجادیه کتابی حاوی ۵۴ دعا از امام سجاد (ع) است. این کتاب پس از قرآن و نهج البلاغه مهم‌ترین میراث مکتوب شیعه به حساب می‌آید و به نام‌های خواهر قرآن و «انجیل اهل بیت» نیز مشهور است. صحیفه مانند قرآن و نهج‌البلاغه از نظر فصاحت و بلاغت مورد توجه قرار گرفته است. امام سجاد (ع) بسیاری از معارف دینی را در دعاهای خود بیان می‌کند.

صحیفه سجادیه تنها شامل راز و نیاز با خدا و بیان حاجت در پیشگاه وی نیست، بلکه مجموعه‌ای مشتمل بر بسیاری از علوم و معارف اسلامی است که در آن مسائل عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و پاره‌ای از قوانین طبیعی و احکام شرعی در قالب دعا بیان شده است.

در بخش ارتباط با خداوند طبق مقتضای زمان‌های مختلف و احوال گوناگون دعاهایی بیان شده است، برخی دعاهای آن به صورت سالانه، همچون دعای عرفه و وداع ماه رمضان، و برخی ماهانه، مانند دعای دیدن هلال، و برخی هفتگی و برخی برای هر شبانه روز قرار داده شده است.

دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه از دعاهای مأثور از امام سجاد (ع) که آن را می‌خواند. امام سجاد (ع) در این دعا وظایف مؤمن واقعی را بیان می‌کند و از خدا درخواست دارد که از شرّ شیطان در امان باشد.

حضرت زین‌العابدین در ابتدای این دعا، خدا را به دلیل دادن مقام شکر به بندگان سپاس‌گزار است و از خدا درخواست پاک شدن گناهان و رسیدن به مقام صالحان را دارد.

آنچه پیش رو دارید گزیده‌ای از سخنان حضرت آیت اللّه علامه مصباح یزدی در دفتر مقام معظم رهبری است که در سال ۸۷ ایراد شده است. قسمت سیزدهم آن را با هم می‌خوانیم:

صمیمیت، محور ارتباط مؤمنین

«وَ أَنْ نُرَاجِعَ مَنْ هَاجَرَنَا، وَ أَنْ نُنْصِفَ مَنْ ظَلَمَنَا، وَ أَنْ نُسَالِمَ مَنْ عَادَانَا حَاشَی مَنْ عُودِیَ فِیکَ وَ لَکَ، فَإِنَّهُ الْعَدُوُّ الَّذِی لا نُوَالِیهِ، وَ الْحِزْبُ الَّذِی لا نُصَافِیهِ»

امام سجاد (ع) در دعای آغاز ماه رمضان پس از بیان فرازهایی درباره حمد الهی، در چند بخش اموری را از خدای متعال درخواست می‌کند که نخستین امر درباره نماز است. در بخش دوم دعا به وظایف اقتصادی و مسائل مالی یک مسلمان پرداخته شده است.

در این دعا پس از مسائل مالی به صله؛ رحم و معاشرت با دیگران اشاره می‌شود. در اسلام وظایف بسیار گسترده‌ای درباره معاشرت وجود دارد، که هم در احکام فقهی و هم در مسائل اخلاقی و ارزشی درباره آن بحث می‌شود. در بخش مهمی از مجموعه روایات، در مورد «عشرت»؛ به معنی معاشرت، بحث و تأکید شده است. با دیگران رفتار خوب داشتن، خوش اخلاق بودن، خوش برخورد بودن، خدمت کردن، و محبت کردن، اموری مطلوب خدا و از اعمال خیری است که در ماه رمضان باید اهتمام بیشتری به آن داشت.

اگر کسی با ما رفتار ناروایی دارد باید ما چگونه با او برخورد نمائیم و عکس‌العمل ما در مقابل رفتار دیگران چه باید باشد؟ در نظام ارزشی اسلام و در احکام فقهی، سعی شده است تا مؤمنین با همدیگر روابط دوستانه داشته باشند. انسان نسبت به همه مؤمنین وظایفی دارد، که مجموع آنها را می‌توان، «وظایف اجتماعی اسلام»، نامگذاری نمود. اگر کتاب؛ های حدیث بررسی شود بخش؛ های زیادی به این موضوع پرداخته است.

به عنوان نمونه اگر دو مؤمن به هم دیگر رسیده و سلام کنند، چقدر ثواب دارد. اگر مصافحه کنند، چقدر ثواب دارد. به دیدار هم رفته و رفت و آمد داشته باشند چقدر ثواب دارد.

بارش رحمت در سایه محبت دو مؤمن

در روایات آمده است اگر دو مؤمن به هم دیگر رسند، وقتی مصافحه نموده و به همدیگر دست دهند، بین دو انگشت ابهام آن؛ ها، یک صد رحمت ریزش می‌کند، نود و نه رحمت آن برای کسی است که دیگری را بیشتر دوست می‌دارد.

این نشان می‌دهد که اسلام تا چه اندازه تشویق می‌کند، تا مؤمنین همدیگر را دوست داشته باشند. در روایت دیگر آمده است وقتی مؤمن به خانه مؤمن دیگری رفته و در خانه او را می‌زند خدا فرشته؛ ای را می‌فرستد تا از آن شخص بپرسد که در این جا چه کار دارد؟ اگر در پاسخ بگوید که به دیدن دوستم آمده؛ ام، به او خطاب می‌شود بپرس چه حاجتی داری و چه چیزی از او می‌خواهی؟ آیا کاری با او داری؟ وقتی بگوید: خیر، هیچ احتیاج و کاری ندارم و تنها دلم تنگ شده بود و آمدم تا او را ببینم. خدای متعال به فرشته می‌فرماید: به این شخص بگو تو در حقیقت به دیدن من آمده؛ ای، و مهمان من هستی و پذیرایی تو بر عهده من است.

در روایت دیگری می‌فرماید «مَنْ زَارَ أَخَاهُ فِی بَیْتِهِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ أَنْتَ ضَیْفِی وَ زَائِرِی عَلَیَّ قِرَاک» کسی که به دیدار دوست خود در منزل او می‌رود خداوند می‌فرماید در حقیقت به دیدار من می آیی، و پذیرایی تو بر عهده من است. چرا که دوست را برای خدا انتخاب نموده است و چنین دوستی است که انسان را به یاد خدا انداخته و او را در انجام وظایف یاری می‌رساند.

تدابیر ائمه اطهار (ع) برای تقویت صمیمیت بین مؤمنین

ائمه اطهار صلوات الله علیهم اجمعین تدابیر گوناگونی اندیشیده؛ اند تا بین مؤمنین و به ویژه بین شیعیان، روابط دوستانه بیشتر تقویت شود. در روایتی آمده است که در کوفه بین دو نفر از شیعیان مشاجره و اختلافی بر سر یک زمین پیش آمد. هر کدام حق را از آن خود می‌دانستند.

یکی از اصحاب امام صادق صلوات الله علیه که به نحوی از امام (ع) نمایندگی داشت، یکی از طرفین را به منزل خود دعوت نمود و در آنجا کیسه؛ ای از پول را در برابرش نهاد و به او گفت که مشاجره را تمام کند. این شخص با دیدن پول ناراحت شد و گفت که من احتیاج به پول نداشته و می‌خواهم حق خود را بگیرم. نماینده امام صادق (ع) به آن مرد گفتند: این پول را امام صادق (ع) در نزد من قرار داده است تا اگر بین دو نفر از شیعیان اختلاف مالی پیش آمد با این پول آنرا حل کنم. آن شخص نیز با شنیدن این سخن، کوتاه آمده و از حق خود گذشت.

بیش از سه روز، قهر کردن ممنوع

تلاش و اهتمام احکام اخلاقی و تربیتی اسلام بر این است که مؤمنین را از اختلاف دور نموده و روح مهربانی و دوستی را در جامعه تقویت کند.

با وجود همه این چاره اندیشی‌ها، پیشگیری‌ها و درمان‌ها گاهی ممکن است کدورت؛ ها و سو تفاهم و اختلافاتی پیش بیاید. چه بسا شیطان با وسوسه مؤمنین، آنان را به کار ناروایی کشانده و بین آنان اختلاف و دعوایی ایجاد کرده و دوستی بین آنان را به کدورت تبدیل نماید. در این باره روایت می‌گوید که: «فَلَا یَهْجُرُ أَخَاهُ أَکْثَرَ مِنْ ثَلَاثَةِ أَیَّام» اگر بین شما با کسی، دلخوری و دعوایی پیش آمد، حق ندارید بیش از سه روز به این دلخوری ادامه دهید و پس از سه روز باید با همدیگر آشتی کنید. دو مؤمن بیش از سه روز حق ندارند با هم کدورت داشته باشند. بلکه هرچه سریع‌تر باید این کدورت را با گذشت یا با داوری دیگران حل نمایند.

در برخی موارد تنها کدورت و اختلاف نیست، بلکه اموال مؤمن مورد تعرض قرار گرفته یا به او توهین شده و یا مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد. در اینجا دیگر بحث سو تفاهم و اختلاف لفظی نیست. در چنین مرحله؛ ای انسان چگونه باید رفتار کند؟ آیا همیشه باید عفو کرد؟ در این موارد اخلاق و تربیت اصیل اسلامی چه می‌گوید؟ آیا هر کسی به انسان ظلم کرد، بگویم من تو را بخشیدم! شبیه آن چه انجیل تحریف شده برای حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام نقل کرده است؟ مسیحیان به حضرت عیسی علی نبینا و اله و علیه السلام نسبت داده؛ اند که به حواریین و یارانش فرمود: اگر کسی به شما سیلی زد، آن طرف صورت را نیز بیاور و بگو بر این طرف نیز سیلی بزن! آیا اسلام چنین چیزی را می‌پسندد؟ آیا در چنین مواردی باید انتقام گرفت یا از فرد ظالم گذشت؟ جا دارد در این مسئله اخلاقی پژوهشگران، تحقیقات وسیعی داشته و احکام فقهی و اخلاقی این مسئله را برای مردم روشن کنند. چرا که بسیاری از مردم نمی‌دانند در چنین حوادثی چگونه باید عمل کنند.

گذشت در عین عزّت، خواسته اسلام

آن؛ چه که روشن است به طور طبیعی انسان می‌تواند در برابر کسی که در حق انسان ظلم نموده، عکس العمل مناسبی نشان بدهد. در اینجا دو مسئله مطرح است. نخست آنکه کسی که مظلوم واقع می‌شود آیا حق تظلّم داشته و می‌تواند؛ اقدام به رفع ظلم و مقابله به مثل کند؟ دوم آنکه در جایی که حق با اوست آیا بهتر است که عفو کند یا حق خود را بگیرد؟ در اسلام برای کسی که مظلوم واقع شده، حق تظلّم محفوظ است. «لا یُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاّ مَنْ ظُلِمَ» یا «وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظلْمِهِ فَأُولئِکَ ما عَلَیْهِمْ مِنْ سَبِیلٍ» هر آن کس که به او ظلم شده و درصدد یاری برآمده و از دیگران کمک ب‌خواهد تا از خود رفع ظلم کند، یا درصدد انتقام بر آید تا رفع ظلم بکند، اشکالی ندارد. در اسلام این حق برای انسان محفوظ است. از این آیه که «لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ» می‌شود فهمید اسلام نخواسته است تا مسلمانها ذلیل باشند. در روایتی آمده است «مَنْ قُتِلَ دُونَ مَظْلِمَتِهِ فَهُوَ شَهِیدٌ» اگر کسی در راه گرفتن حق خود کشته شود، شهید است.

ممکن است به اموال، ناموس و حریم کسی تجاوز شود. اگر در چنین حالتی انسان برای دفاع از خود به سوی متجاوز حمله کرد و در این نزاع کشته شد روایت می‌فرماید هیچ ملامتی بر آن نیست بلکه حکم شهید را دارد. اسلام در چنین مواقعی از مؤمن خواسته است تا ذلیل نباشد اما باید توجه داشت که هنگام مقابله به مثل پا را از حد خود فراتر نگذارد «وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلی أَلاّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوی» اگر در مقام تظلم و مقابله به مثل مجاز برآمدید، مواظب باشید که از حد خود تجاوز نکنید، اگر یکی سیلی به شما زده شما حق دارید یک سیلی بزنید. آن هم همان؛ گونه که او زده، نه شدیدتر. این نکته‌ای است که خیلی مورد غفلت قرار می‌گیرد.

همین که انسان می‌بیند مظلوم شد و باید دفاع کند، بیش از حد خود اقدام می‌کند. این جایی است که باید تقوا خود را نشان دهد. به خصوص در حال عصبانیت مشکل است انسان خود را کنترل کند تا حد و مرز را رعایت کرده و یک کلمه اضافه نگوید. بر همین اساس است که حضرت سجاد (ع) در این دعا از خدا می‌خواهند که به ما توفیق بده تا اگر کسی با ما کدورت و سو تفاهمی پیدا کرد، ما در مقابل او گذشت کنیم.

بخشش از بزرگان است

در لحظاتی که مؤمن باید گذشت کند شیطان مانع انجام وظیفه شده و انسان را گمراه می‌کند که مثلاً «آن یکی سن کمتری دارد و باید او به نزد من بیاید»، «او جاهل است و من عالم»، «من ثروتمندم و او فقیر». در چنین لحظاتی باید تقوای الهی را رعایت نمود و به این افکار بیهوده و امور اعتباری غیر عقلانی و غیر اسلامی توجه نداشت. مؤمن و مؤمن با هم برابرند. پیر و جوان، عالم و جاهل، در مقام حقوق، همه مساوی هستند.

اگر کدورتی پیدا شد انسان باید منتظر فرصت باشد تا در اولین فرصت عذرخواهی کند و بگوید من را ببخشید، ممکن است من اشتباه کرده باشم. این اقدام شجاعت و گذشتی بیش از حد می‌خواهد. به ویژه؛ اگر انسان امتیازات و برتری؛ هایی هم داشته باشد. اگر استاد بخواهد از شاگرد عذرخواهی کند یا پدر بخواهد از پسر عذرخواهی کند، برای آنها خیلی سخت و سنگین است.

در چنین لحظاتی نیاز به توفیق و کمک الهی است تا انسان از آنهایی که حرکت ناروایی انجام داده؛ اند، بگذرد. البته اسلام سفارش می‌کند که اگر کسی به شما ظلمی کرد و با شما رفتار نامناسبی داشت، به جای اینکه او از شما عذرخواهی کند، شما به نزد او بروید و عذرخواهی کنید. چنین رفتاری بسیار ارزشمند است و جلوی وسوسه‌های شیطان را می‌گیرد.

در گرفتن حق، میانه؛ رو باش

مسئله دوم آن است که وقتی انسان می‌خواهد حق خود را از کسی گرفته و زیر بار ظلم نرود در چنین موقعی انسان باید بسیار مواظب باشد تا مرز حلال و حرام و مرز حق و ناحق را دقیقاً رعایت کند. اگر انسان می‌خواهد انتقام هم بگیرد، باید در همان حدی باشد که به او ظلم شده است نه بیشتر. آیا اگر انسان عفو کند بهتر است یا اینکه انتقام بگیرد؟ در فرهنگ ما به همت ادبا و شعرا چنین اعتقادی ایجاد شده که «در عفو لذتی است که در انتقام نیست»؛ آیات و روایات فراوانی نیز در این زمینه داریم.

عفو نباید ظالم را جسور کند

سوال این است که آیا در همه جا باید از کسی که ظلم نموده و کار ناروایی انجام داده، گذشت کرد؟ اولاً عفو کردن نباید به معنای ظلم پذیری و ترس، و عدم جرأت برای دفاع باشد. برخی از افراد براساس تربیت محیط و خانواده، پذیرای هرگونه ظلم و تعدی هستند. انسان همیشه باید آماده دفاع باشد و نگذارد به او ظلم بشود.

تسلیم در برابر کسی که بی جهت به انسان ظلم کند، ظلم پذیری و «انظلام»؛ است که از جهت شرعی و اخلاقی ناپسند و مذموم است. درباره قصاص و مقابله به مثل در مسائل شخصی باید دید که نتیجه عکس العمل چه خواهد شد. فرض کنید انسان کم عقل و زورگویی به شما ظلم کرده است. اگر از او گذشت شود چه بسا او در زورگویی و ظلم جسورتر خواهد شد، مثل اراذل و اوباشی که در برخی محله‌ها پیدا می‌شوند. اگر از روز اول در برابر چنین افرادی بایستند و آنان را قصاص کنند تا این اندازه جسور نمی‌شوند.

عفو کردن یا گذشتن کردن نباید موجب این باشد که ظالم جسور شود و امنیت و سلامت جامعه را به خطر اندازد. البته با کسی که از روی عصبانیت کاری انجام داده و پشیمان شده است، باید از روی گذشت برخورد نمود. در آیات قرآن اشاره به این مطلب داریم که جلوی بسیاری از کارهای بد را با کار خوب می‌شود گرفت، «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ» در آیه دیگری آمده است «یَدْرَؤنَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ» در جایی دیگر آمده «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ» یعنی اگر کسی با شما درصدد دشمنی برآمده و با شما ستیزه می‌کند و می‌خواهد به شما زور بگوید، اگر شما نیز عکس‌العملی همچون او نشان دهید، نزاع ادامه پیدا می‌کند و اصلاح نمی‌شود. روز به روز رابطه شما تیره‌تر می‌شود و ممکن است عواقب سوئی داشته باشد. در این گونه موارد باید با رفتار خوب مسئله را حل نمود.

ادب با تازیانه لبخند و عفو

در زمان ائمه اطهار (ع) کسانی بودند که در اثر تبلیغات سو و وساوس شیطانی، ذهنیت‌های نادرستی نسبت به امامان معصوم (ع) پیدا می‌کردند. در تاریخ ذکر شده است که یکی از پسرعموهای امام سجاد (ع) در حضور همه، به ایشان جسارت نمود. اصحاب امام سجاد (ع) از این جسارت بسیار ناراحت و عصبانی شدند، اما سکوت امام (ع) اجازه اظهارنظر و واکنش را به کسی نمی‌داد. همه منتظر بودند تا ببینند امام سجاد (ع) چه دستوری می‌فرمایند. امام سجاد (ع) سکوت کردندتا پسر عموی ایشان هر چه می‌خواست، گفت تا اینکه دیگر خسته شد و رفت.

امام به اصحاب فرمودند: «آیا مایل هستید برویم تا جواب او را بدهیم؟»؛ اصحاب با این تصور که به همراه حضرت از او انتقام گرفته و او را تنبیه می‌کنند، خوشحال با امام سجاد (ع) به سمت خانه آن مرد رفتند. وقتی به خانه آن مرد رسیدند و او را صدا زدند، حضرت به او سلام کردند و بعد فرمودند: «اگر این چیزهایی را که شما گفتید، واقعاً درست باشد و من این عیب‌ها را داشته باشم، دعا کنید تا خدا مرا ببخشد، و اگر این چیزهایی که شما گفتید، درست نبوده و دروغ و خطا و تهمت بود، من دعا می‌کنم که خدا شما را ببخشد. شما نیز استغفار کنید.»؛ این شخص از این برخورد بسیار شگفت زده شد و به گریه افتاد و از امام سجاد عذرخواهی نموده و از مریدان آن حضرت شد.

سپس حضرت فرمودند این رفتار بهتر بود، یا اینکه من در مقابل او، مقابله به مثل و بدگویی می‌کردم و حرف نامناسبی به او می‌زدم؟ در چنین مواردی گذشت و عفو چند ثواب دارد: غیر از آنکه ثواب فروخوردن خشم را نیز دارد «وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ»؛ ثواب ارشاد و تربیت آن شخص نیز به آن ثواب اضافه خواهد شد. اگر حضرت اجازه می‌دادند تا اصحاب به آن مرد هتاک حمله می‌کردند چه فتنه‌ای برپا می‌شد؟ با این رفتار اسلامی جلوی فتنه گرفته و اصلاح شد «ادْفَعْ؛ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ»، سپس می‌فرماید: «فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ»؛ اگر در برابر رفتار بد، شما کار خوب انجام دهید آن کسی که با شما دشمنی دارد، با شما دوست می‌شود «وَلِیٌّ حَمِیمٌ»؛ دوست صمیمی شما می‌شود. چه بهتر آنکه انسان با رفتار خوب یک دوست صمیمی؛ پیدا کند و با یک فرو خوردن خشم و گذشت کردن، فتنه؛ ای را اصلاح و دفع کند.

پس عفو در جایی که موجب تجری ظالم و موجب افزوده شدن بر گناهان ظالم و افزایش جرم در جامعه نشود، بر انتقام و تأدیب و تنبیه رجحان دارد.

گذشت آری، اما با دشمنان خدا هرگز

بر همین اساس در دعای ورود به ماه رمضان امام سجاد (ع) از خدا می‌خواهند که توفیق آن را بیابیم تا با ما آن کسانی که با دشمنی و ستیزه می‌کنند، با صلح و آشتی و خوش رفتاری با آنها روبه؛ رو شویم «وَ أَنْ نُسَالِمَ مَنْ عَادَانَا»؛ کسانی که با ما دشمنی می‌کنند ما به جای دشمنی کردن با آنها مهربانی کنیم، اما اگر دشمنی براساس دین باشد، مسئله تفاوت پیدا می‌کند.

بر همین اساس امام سجاد (ع) در ذیل دعا می‌فرمایند: «حَاشَا مَنْ عُودِیَ فِیکَ وَ لَکَ»؛ از کسانی که برای دین و به خاطر تو با آنها دشمنی می‌کنیم، هرگز نخواهیم گذشت. کسی که با ارزشهای دینی و عقاید اسلامی دشمن است، ما هرگز با او آشتی و مصالحه نمی‌کنیم.

«أَنْ نُرَاجِعَ»؛ یعنی خدایا به ما توفیق بده تا رجوع کنیم به کسانی که از ما دوری کرده و با ما قهر کردند و با آنها آشتی کنیم «وَ أَنْ نُنْصِفَ مَنْ ظَلَمَنَا»؛ آن کسی که به ما ظلم کرده و اکنون در مقام این هستیم که حق خودمان را بگیریم، در مقام گرفتن حق بی‌انصافی نکنیم.

بیش از حدی که خدا برای ما تعیین کرده و او به ما ظلم کرده، تجاوز نکنیم. «وَ أَنْ نُسَالِمَ مَنْ عَادَانَا»؛ آن کسانی که در مقام دشمنی کردن و خصومت و جنگ با ما برمی‌خیزند با آنها به مسالمت و آشتی برخورد کنیم. «حَاشَا مَنْ عُودِیَ فِیکَ وَ لَکَ»؛ مگر آن کسانی که دشمنی ما با آن؛ ها، بخاطر تو و در راه توست. ما با کسی کینه شخصی نداریم، ولی اگر بدانیم کسی به دین خدا لطمه می‌زند، از او نمی‌گذریم. اگر کسی به دین ضرر می‌زند، دیگر جای گذشت و احترام و نرمش نیست.

آنجا باید سرسختی نشان داد، تا آن فرد را بر سر جا نشاند. «حَاشَا»؛ مثل کلمه «الاّ»؛ و سایر ادات استثنا، فقط در جایی به کار می‌رود که مشتمل بر تنزیه باشد. یعنی هرگز نمی‌توان از کسی که به دین خدا لطمه وارد می‌سازد، گذشت بلکه با قاطعیت و با صلابت با او باید برخورد کرد تا از دین رفع خطر شود «فَإِنَّهُ الْعَدُوُّ الَّذِی لا نُوَالِیهِ»؛ کسی که بر سر دین با ما دشمنی می‌کند، دشمنی است که هرگز با او دوستی نخواهیم کرد.

«وَ الْحَرْبُ الَّذِی لا نُصَافِیهِ»؛ در برخی نسخه‌ها آمده: «وَ الْحِزْبُ الَّذِی لا نُصَافِیهِ»، «حَرْب»؛ اگر دشمنی یک فرد با دین باشد و «حِزْب»؛ دشمنی گروهی است، ما با چنین فرد یا حزبی، هیچ گاه با صمیمیت برخورد نخواهیم کرد و همیشه نسبت به او کدورت و دشمنی خواهیم داشت، برای اینکه به دین لطمه نزنند و بتوانیم با آنها مقابله کنیم.