آیت الله رشاد گفت:فهم توحید اگر از رهگذر ولایت نباشد به خطا خواهد رفت دریافت‌های گوناگون و تحلیل‌های مختلف که گاهاً انحرافی است منجر به ایجاد و شکل گیری جریان‌هایی مانند وهابیت می شود.

آیت الله علی اکبر رشاد رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر، بارگاه ملکوتی حضرت امام رضا (ع) در ایران را مایه سرافرازی کشور بیان و اظهار داشت: کشور ایران با مضجع شریف امام رضا (ع) تعریف می‌شود و ما با امام هشتم هویت پیدا می‌کنیم. وجود بارگاه ملکوتی ایشان سبب شده ایران به عنوان کانون و محور معنوی به شمار آید.

رئیس شورای سیاست گذاری حوزه علمیه استان تهران در خصوص حدیث قدسی سلسلة الذهب بیان داشت: این حدیث قدسی است و حضرت امام رضا (ع) این حدیث را به نقل از پدر بزرگوارشان و امام کاظم (ع) نیز از پدر بزرگوار خویش، امام صادق (ع) نیز از پدر بزرگوارشان این حدیث را نقل می‌کنند و این سلسله قول‌ها ادامه پیدا می‌کند تا پیامبراکرم (ص) و ایشان نیز از جانب خداوند متعال حدیث سلسلةالذهب را بیان می‌کنند. به همین منظور است که این حدیث با نام حدیث سلسلةالذهب معروف است چرا که این حدیث را که طلایی‌ترین کلام حیات بشری محسوب می‌شود را کسانی که معصوم و زرین هستند نقل می‌کنند. لازم به تاکید است هیچ کلمه‌ای بالاتر از این وجود ندارد و هیچ کلمه و جمله‌ای طلایی‌تر و ارزشمندتر از این جمله متصور نیست؛ بنابراین هم خود کلمان در واقع کلمات طلایی بوده که مشتمل بر توحید است و هم اینکه این حدیث ولایت را نیز در بر می‌گیرد.

این استاد حوزه علمیه افزود: بر این اساس علاوه بر اینکه حدیث سلسلة الذهب سخن از توحید خالص به میان می‌آورد حصن حصین الهی نیز در آن معرفی شده که مهمترین آن ولایت بوده و نظام سیاسی نیز مورد توجه و تذکر قرار گرفته است. اصل حدیث قدسی است اما امام رضا (ع) نیز ذیلی را به عنوان معصوم به آن می‌افزاید که آن ذیل اشاره به نقش ولایت در توحید دارد. گرچه حضرت به انواع شروط اشاره کردند مبنی بر اینکه این کلمه شروطی دارد ولی مهمترین و سریع‌ترین شرط را ولایت بیان می‌کنند؛ بنابراین توحید همراه با شروط توحیدی بوده که مهمترین آن شرط ولایت است.

رشاد با استناد به کلام امام رضا (ع) بیان کرد: حضرت فرمودند کلمه الله دژ و من حصار آن هستم هر کسی حقاً وارد این دژ بشود از عذاب الهی در امان خواهد ماند. امام رضا (ع) زمانی که از مرو به مشهد می‌رفتند در نیشابور اطراق کردند و زمانی که روات حدیث، دانشمندان، نخبگان، اندیشمندان و اصحاب فکر و فرهنگ متوجه حضور امام شدند به سوی ایشان شتافتند و از امام خواستند تا حدیثی را نقل کرده و آنان حدیث را مکتوب کنند؛ حضرت حدیث سلسلةالذهب را در مقیاس چند هزار نفری قرائت فرمودند.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به جایگاه علمی نیشابور در عصر امام هشتم، گفت: نیشابور آن زمان مرکز فکر و اندیشه بود و آن دوران دوره طلایی علمی نیشابور به شمار می‌رود به گونه‌ای که بسیاری از متفکران، اندیشمندان، فقها و علما در این شهر زندگی می‌کردند و همه به محضر امام رضا (ع) مشرف شدند و از حضرت خواستند که حدیثی را نقل کنند. در طول تاریخ اسلام تنها دو مرتبه چنین وضعیتی به وجود آمده و شرایط اجتماع نخبگانی یک پیام تعیین کننده ابلاغ شده را به ثبت رسانده اند. مشابه واقعه نیشابور را می‌توان در غدیر خم مشاهده کرد. در حجةالوداع حاجیان و نخبگان جوامع اسلامی حضور داشتند که پیامبر اکرم (ص) پیام الهی را ابلاغ کردند و فرمودند من کنت مولاه فهذا علی مولاه؛ این جمله تاریخی و تاریخ ساز بود که اصل و اساس آن ولایت و حکومت الهی است. در واقع واقعه نیشابور نیز اصل و اساس توحید بود اما توحیدی که با شرایط خودش بیان شد که مهمترین آن شرایط التزام به ولایت است.

وی ادامه داد: حضرت زمانی که حدیث سلسلةالذهب را نوشتند و حرکت کردند مقداری که از اجتماع فاصله گرفتند مجدد توقف کردند و سر از محمل بیرون آوردند و این جمله را اضافه کردند که هر کسی اگر وارد این حصن الهی شود از عذاب دور می‌شود و شرط این دوری ولایت است و من از جمله آن شروطم.

رئیس شورای سیاست گذاری حوزه علمیه استان تهران با تاکید بر اینکه توحید در رهن ولایت است، خاطرنشان کرد: زیرا فهم توحید اگر از رهگذر ولایت نباشد به خطا خواهد رفت دریافت‌های گوناگون و تحلیل‌های مختلف که گاهاً انحرافی است منجر به ایجاد و شکل گیری جریان‌هایی مانند وهابیت که بسیاری از اعمال عبادی را شرک قلمداد می‌کنند، می‌شود. آنان بی آنکه به بیانات امیرمومنان علی (ع) که توحید ناب است توجه کنند از خود توحیدی ترسیم می‌کنند که عملاً نفی توحید است و حاصل آن داعشی می‌شود که به نام توحید موحدین را سر می‌برند. بنابراین به لحاظ فهم، توحید را باید از رهگذر اولیا فهمید چرا که توحید بی ولایت توحید ناب نیست اصولاً باید بدانیم توحید و ولایت دو روی یک سکه هستند توحید علاوه بر مفسر و مبین نیازمند مجری نیز هست و باید در عمل پیاده شود توحید لقلقه زبان ارزش ندارد توحید باید در حیات آدمی و همه ساحت زندگی آدمی جریان پیدا کند این توحید است.