بومیان آمریکای شمالی در باورها و آیین های خود اشیاء و ایده هایی مختلف را تقدیس کرده و به نوعی می پرستند؛ مسئله ای که فرهنگ اروپایی فاتح آمریکا با الهام از آن ایده های خود را جایگزین کرد.

خبرگزاری مهر، گروه بین الملل – محمدرضا الکائی: چند روز پیش منابع خبری ویدئویی جنجالی را منتشر کردند که در آن صحنه کشته شدن نوجوانی سیاهپوست توسط پلیس شهر شیکاگو نشان داده می‌شود. نکته قابل تأمل اما این است که این ویدئو نشان می‌دهد که نوجوان مذکور به نشانه تمکین از فرمان پلیس و نوعی تسلیم، دستان خود را بالا برده است و هیچ نوعی سلاحی هم در دستان وی دیده نمی‌شود.

انتشار این ویدئو ابعادی تازه از خشونت پلیس آمریکا برضد سیاهپوستان و رنگین پوستان را افشا کرد. حدود یک ماه قبل جوانی در شهر «بوفالو» در ایالت نیویورک در یک تیراندازی جمعی ۱۰ نفر را کشت و چند نفر دیگر را زخمی کرد. کشته و زخمی‌ها همگی سیاهپوست بودند. جوان مذکور انگیزه خود در ارتکاب این جنایت را برتری نژاد سفید عنوان کرد.

خشونت پلیس آمریکا و سفیدپوستان این کشور نسبت به سیاهپوستان و رنگین پوستان مسئله‌ای جدید نیست و قربانیان بسیاری را در بر گرفته است. از جمله موارد اخیر این مسئله که منجر به وقوع جنبش «جان سیاهان مهم است» در آمریکا شد، کشته شدن سیاهپوستی به نام «جورج فلوید» توسط پلیس شهر «مینیاپولیس» بود.

افزایش این قبیل تیراندازی‌های جمعی که اکثر آنها با انگیزه‌های نژاد پرستانه صورت می‌گیرند به حدی شده است که «جو بایدن» رئیس جمهور آمریکا از واقعه شهر بوفالو با نام «تروریسم داخلی» یاد کرد.

«هیلاری کلینتون» وزیر خارجه اسبق آمریکا و رقیب دموکرات «دونالد ترامپ» رئیس جمهور سابق این کشور در انتخابات سال ۲۰۱۶ میلادی، اخیراً در مصاحبه‌ای اعلام کرد که دموکراسی و ارزش‌های انسانی در ایالات متحده بر لبه پرتگاه قرار دارد و چیزی به سقوط آنها نمانده است.

اظهارات کلینتون و یا حتی بایدن در این رابطه به نظر می‌رسد نوعی فرافکنی باشند چرا که حقیقت امر فرهنگ آمریکایی را اقدامات و منش فکری دونالد ترامپ و گروه‌های سفیدپوست نژادپرست طرفدار وی به خوبی تصویر کشیدند.

همزمان متمم دوم قانون اساسی آمریکا و فرهنگ لیبرال این کشور در قبال حمل اسلحه نیز عنصر مهم دیگر در اعمال خشونت، کشتار و تیراندازی‌های جمعی با انگیزه‌های مختلف از جمله انگیزه نژادی است.

ترکیب سلاح و نژادپرستی با یکدیگر، ترکیبی اساسی است که با روح فرهنگ آمریکایی عجین و آمیخته است.

در دسترس بودن اسلحه و حمل آزاد آن توسط آمریکایی‌ها به کشتارهای جمعی با انگیزه‌های نژادی در قرن اخیر در این کشور دامن زده است، اما این نکته نباید فراموش شود که بحث نژاد پرستی و کشتار سیاهپوستان در آمریکا مسئله‌ای جدید نیست و در تاریخ این کشور ریشه دارد و از جمله عوامل اصلی فرهنگ مهاجران اروپایی و قانونگذاران این کشور است؛ کسانی که معتقد بودند و امروز نیز در لفافه و برخی مواقع علناً بیان می‌کنند که سیاهپوستان انسان‌هایی با نژاد پست هستند چرا که خداوند در خلقت آنها این مسئله را لحاظ کرده است!

در قرن نوزدهم و حتی اوایل قرن بیستم که هنوز تیراندازی‌های جمعی به نوعی رایج نشده بود، روش‌هایی دیگر در نژادپرستی و کشتار سیاهان در آمریکا وجود داشت. یکی از متداول‌ترین این روش‌ها شکنجه و سپس حلق آویز کردن (اصطلاحاً لینچ کردن) سیاه پوستان در ملأ عام بود.

در این روش گروهی از سفید پوستان، یک یا چند سیاه پوست را به بهانه‌های واهی و غیرقابل اثبات مورد آزار و شکنجه قرار می‌دادند و سپس وی را اعدام می‌کردند.

عکس‌های به جا مانده از این اقدامات گویای همه چیز است. این مسئله به قدری متداول بود و قانونی جلوه داده می‌شد که حتی از عکس‌های این اقدامات شنیع به عنوان کارت پستال استفاده می‌شد! در یکی از جنجالی‌ترین این عکس‌ها که مربوط به سال ۱۹۱۶ میلادی است، دو فرد سفید پوست در جلوی یک سیاهپوست که زنده به آتش کشیده شده، دیده می‌شوند.

یکی از این سفیدپوستان فردی است که این عکس را به عنوان کارت پستال برای مادر خود فرستاده و در آن با افتخار از اعمال شنیع خود در قبال فرد سیاهپوست قربانی یاد می‌کند.

افراد بسیاری در این قبیل مراسم حاضر می‌شدند و با مشاهده این اقدامات به نوعی از این نوع کشتار لذت می‌بردند و این مسئله به نوعی سرگرمی برای سفیدپوستان تبدیل شده بود. دقت در این مسائل و بررسی فرهنگ آمریکایی در طول تاریخ شکل گیری اش که مبتنی بر اصولی همانند کاپیتالیسم، لیبرالسیم، اسلحه و همچنین از همه مهم‌تر نژادپرستی لجام گسیخته است، به نحوی توضیحی برای حوادث و رویدادهای تیراندازی و کشتار جمعی سال‌های اخیر در این کشور است.

شدت یافتن اهمیت مسائل مرتبط با حقوق مدنی سیاه پوستان در دهه ۵۰ و ۶۰ قرن بیستم و جنبش‌هایی همانند جنبش «مارتین لوتر کینگ جونیور» فعال مدنی آمریکایی در این زمینه، باعث اعمال تغییراتی در قبال حقوق شهروندی سیاه پوستان بود؛ کسانی که تا سال‌ها پس از لغو برده داری در آمریکا همچنان به عنوان افراد پست نگریسته می‌شدند و فاقد هر گونه حق در حوزه اجتماع بودند و مشابه آنچه در بالا ذکر شد به هر دلیل واهی کشته و اعدام می‌شدند.

مسئله به رسمیت شناخته شدن حقوق سیاهان اما به نظر می‌رسد رویایی بیش نبوده باشد. همانطور که جمله معروف مارتین لوتر کینگ جونیور نیز به آن اشاره داشت. حقوق یکسان برای سیاهپوستان در فرهنگ آمریکایی همچنان محلی از اعراب ندارد. جنبش «جان سیاهان مهم است» یکی از تأمل برانگیزترین حرکت‌های اجتماعی در این زمینه است که نشانگر حقیقت این ادعا در قرن بیست و یکم و پس از گذشت سال‌ها از تصویب حقوق مدنی سیاه پوستان است.

آمریکا هرگز نخواهد توانست عنصر نژادپرستی را که قوانین حمل سلاح نیز چاشنی اصلی آن است، به طور کامل از فرهنگ این کشور حذف کند چرا که این مسئله مستلزم استحاله کامل این کشور خواهد بود و این مسئله‌ای است که هیچ گاه پذیرفتنی نخواهد بود. قانون اساسی آمریکا به همراه متمم‌های آن به گونه‌ای تعریف و تدوین شده است که تغییرات بنیادین در فرهنگ و رسوم این کشور را عملاً غیر ممکن کرده است. این مسئله به شدت خود را در قبال وضع قوانین محدود کردن حمل یا خرید سلاح نشان داده است.

می‌توان نتیجه گرفت که نژاد به ویژه نوع سفید آن مفهومی کاملاً مقدس در فرهنگ آمریکایی است که به همراه سلاح با یکدیگر جزء جدایی ناپذیر شالوده این کشور هستند و خواهند ماند.

برچسب‌ها