به گزارش خبرنگار مهر، در این نشست که شامگاه چهارشنبه، با همکاری مرکز پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس برگزار شد، محمدرضا خالصی به تبیین ارتباط حافظ با اندیشههای ابن عربی پرداخت.
محمدرضا خالصی با این مقدمه که بحث از وحدت وجودی بودن حافظ بسیار چالش برانگیز است، گفت: این بحث موافقان و مخالفانی دارد، اما من می کوشم به صورت علمی به آن بپردازم.
خالصی بحث مستدل خود را در چند بخش ارائه کرد. در بخش اول به اطلاعات کمی که از حافظ در دسترس است، اشاره کرد و گفت: اطلاعات ما از حافظ کم است. آنچه از او میدانیم از محمد گلندام نقل شده است. مقدمه گلندام بر اشعار خواجه هم بسیار مشهور است و امروز کوچکترین تردیدی در آن نداریم. گلندام در مقدمه میگوید حافظ خودش نخواسته اشعارش را جمع کند. در مقدمه گلندام و نخستین منابعی که درباره حافظ نوشته شده، او را با القابی چون مولا و مولانا نام برده اند. دیوانی که ۵۰ سال بعد از حافظ جمع آوری شده، او را مولانا الاعظم میخواند. ما میدانیم مولا و مولانا القابی لست که برای اهل فضل به کار می رفته است.
وی ادامه داد: این را هم بیفزایم که یکی از منابع مهم در پژوهشهای فرهنگی القاب است؛ زیرا لقب، طبقه اجتماعی فرد را مشخص میکند. پس حافظ که در زمانه خودش به این القاب مشهور است، اهل فضل و دانش است.
خالصی در بخش دوم سخنانش به ابن عربی پرداخت. ابن عربی پایه گذار مکتبی است که پس از او بسیار گسترش پیدا کرده است. گفتههای او چنان عمیق و عظیم است که حتی خیلی عرفا او را درک نکرده اند.
این نویسنده ادامه داد: در بیان عظمت او به تعداد آثارش اشاره میکنم. ابن عربی حدود ۵۰۰ جلد کتاب دارد و فصوص الحکم که یکی از آثار اوست، حدود ۱۰۰ شرح دارد. ابن عربی بزرگترین نویسنده عارف جهان اسلام است. نظام فکری ابن عربی براساس کشف و شهود عرفانی شکل گرفته است.
وی گفت: من در سخنانم به فصوص الحکم و فتوحات مکیه استناد میکنم. برای فهم فصوص باید ابتدا فتوحات را خواند. تألیف فتوحات حدود ۳۰ سال طول کشیده است. این کتاب بدون شک دایره المعارف عظیم عرفان نظری است.
خالصی برخی از کلیدواژههای مهم جهان بینی ابن عربی را برشمرد که عبارتند از وحدت وجود، نظریه خلع و لبس که مکمل وحدت و جود است، نظریه عشق، فرق بین احدیت و واحدیت، اسم و مسمی و حضرات خمس، فیض اقدس و فیض مقدس و… ازحمله این کلدی واژهها هستند.
او افزود: برای شرح هر کدام از اینها به ساعتها زمان نیازداریم. اما ابن عربی برای تبیین نظریه خود، از زبانی استعاری بهره میگیرد. بخشی از تمثیلهای او شامل آفتاب و ذره و آفتاب و سایه، می و جام، اسم و مسمی، دریا و موج، طوطی و آینه، معشوق و عاشق و عشق است، نوشتههای ابن عربی به زبان اشاره است. برای فهم معانی آن باید این اصطلاحات و تمثیلها را به درستی فهمید.
خالصی در بخش سوم سخنانش به شیراز عصر حافظ پرداخت و گفت: شواهد ما نشان میدهد در شیراز عصر حافظ اندیشههای ابن عربی پراکنده بوده است.
وی با اشاره به عارفانی که در عصر حافظ می زیسته اند و حافظ به ایشان ارادت داشته، گفت: اولین آنها امین الدین بلیانی است که ۳۸ سال پیش از حافظ فوت کرده است. امین الدین فعالیتهای اجتماعی ویژه ای داشته و رابطه اش با حاکمان مراد و مریدی بوده است؛ یعنی حاکمان فارس به او ارادت می ورزیده اند و مورد احترام و ارادت خواجو و حافظ نیز بوده است.
این پژوهشگر بیان کرد: امین الدین بلیانی بر حافظ بسیار تأثیر گذاشته اما نکته مهم، وحدت وجودی بودن اوست. عقاید امین الدین ارتباط وسیعی با اندیشههای بابارکنای شیرازی دارد که شارح فصوص الحکم است. امین الدین درباره مفاهیمی چون فیض اقدس و مقدس، عشق از دید وحدت وجودی، اعیان ثابته و انسان کامل مطلب دارد.
وی با اشاره به اینکه دومین نفر خواجو است، بیان کرد: خواجو به بلیانی ارادت بسیار دارد. شعر حافظ هم به گواه گفته پژوهشگران متأثر از خواجو است. خواجو وحدت وجودی است.
خالصی در اثبات سخن خود، شعرهایی از خواجو خواند و گفت: سومین نفرسلمان ساوجی است که بر حافظ تأثیر گذاشته است. او ۱۳ سال از حافظ بزرگتر است. به علائالدوله سمنانی علاقه مند است و بسیار به ابن عربی توجه داردو حافظ بسیاری از غزلهای او را استقبال کرده است.
وی ادامه داد: چهارمین نفر اوحدی مراغهای است که حافظ به شدت از او متأثر است.
خالصی پس از خواندن بیتهایی از حافظ و اوحدی، او را از مهمترین شاعران و عارفانی دانست که به نشر آرای ابن عربی پرداخته است.
وی در ادامه سخنانش از افرادی چون میرسید شریف جرجانی، بابا رکنای شیرازی، فخرالدین عراقی، قوام الدین عبدالله، عبدالرزاق کاشانی نام برد و در بخش پایانی سخنانش به ۳۰۰ بیت از حافظ اشاره کرد که به گفته او، مضمونی وحدت وجودی دارد.
وی در پایان، با جمع بندی سخنانش، با ذکر چهار دلیل، حافظ را عارفی وحدت وجودی دانست.