محمدرضا کائینی در آئین رونمایی کتاب «ننگ سالی» گفت: در مورد کشف حجاب، کتاب خیلی کم منتشر شده و یا این که هنوز اطلاعات ناب و واگویه نشده وجود دارد، ما به تبلیغات رسمی و کلیشه‌ای بسنده کردیم.

به گزارش خبرگزاری مهر، آئین رونمایی کتاب «ننگ سالی؛ خاطرات مردم محله علیقلی‌آقا اصفهان از دوره کشف حجاب رضاخانی و ممنوعیت روضه» با حضور فرشته روح‌افزا پژوهشگر حوزه زنان و خانواده، محمدرضا کائینی تاریخ‌پژوه، فاطمه شایان پویا نویسنده و منتقد و فائزه دره‌گزنی نویسنده کتاب به میزبانی خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

کشف حجاب، مسئله هویتی و تاریخی

در ابتدای این مراسم، فائزه دره گزنی، محقق و نویسنده کتاب «ننگ سالی» در سخنانی گفت: حدود سه، چهار سال پیش پروژه‌ای با عنوان محله نگاری و تدوین اطلس انقلاب در شهرهای مختلف از جمله اصفهان شروع شد که در این پروژه، تمرکز ما از همان ابتدا روی محله علی‌قلی آقا بود. در قالب این پروژه، درباره موضوعات مختلفی مصاحبه می‌گرفتیم اما این‌که چرا بخش کشف حجاب و ممنوعیت روضه و قحطی را به صورت مستقل کار کردیم به این دلیل است که کشف حجاب و مسائل مربوط به آن صرفاً برای ما یک موضوع مذهبی نبوده بلکه مسئله‌ای ملی، تاریخی و هویتی است.

وی افزود: هر چند دیر شروع به این کار کردیم ولی هنوز هم کسانی بودند که خودشان ماجرای کشف حجاب را تجربه کرده بودند و یا از پدرومادرشان خاطراتی داشتند. ما سعی کردیم این خاطرات را با توجه به وجه تاریخی آن و به همراه اسناد بیاوریم. کتاب «ننگ سالی» سه بخش دارد، بخش کشف حجاب را با عنوان پرده نشین، بخش ممنوعیت روضه با عنوان شاه نشین و بخش قحطی که در آن بیشتر هدفمان قحطی مربوط به جنگ جهانی دوم بوده، با عنوان شاه نشین نامگذاری کردیم.

دره گزنی تصریح کرد: ما برای این کتاب، با ۲۵۰ نفر هم مصاحبه داشتیم که صرفاً فقط اهالی محله علیقلی آقا نبود بلکه ما این پروژه را به یک پروژه شهری تبدیل کردیم و با محله‌های دیگر اصفهان هم مصاحبه کردیم و سعی داریم این کار را تکمیل‌تر بکنیم.

وی درباره علت موضوعیت پیدا کردن محله علیقلی آقا در این کتاب توضیح داد: چه قبل و چه بعد از انقلاب و دوران دفاع مقدس، افراد شاخصی که در اصفهان خیلی معروف هستند از این محله بودند، همچنین چگالی اتفاقاتی که در این محله بوده، نسبت به محله‌های دیگر، خیلی بیشتر بوده و تبعاً اثرگذاری‌های بیشتری هم داشته است. مثلاً منزل آقای خادمی در اصفهان که حکم خانه انقلاب شهر را داشته در این محله قرار دارد که در دوره انقلاب، مانند مرکز یک شبکه بوده است. از بُعد تاریخی و ابنیه هم این محله اهمیت دارد و به عنوان یک محل تاریخی هم می‌تواند مورد بازدید قرار بگیرد.

تاریخ شفاهی، فقط بیان خشک خاطرات نیست

در بخش دیگر این برنامه، فاطمه شایان پویا، نویسنده و منتقد در سخنانی عنوان کرد: بحثی که من به عنوان خواننده و علاقه‌مند کتاب‌های تاریخ شفاهی به آن توجه می‌کنم این است که به لحاظ فُرم چه طور وارد کار بشویم و به ماجرا بپردازیم؟ عموماً ماهایی که در حوزه تاریخ شفاهی، هم پژوهش می‌کنیم، هم مطالعه می‌کنیم و هم تدوین، همیشه بحث داریم که چه طور باید خاطرات را تدوین بکنیم و در مراتب بعدی تألیف بکنیم. گاهاً مراکز تاریخ شفاهی از ما می‌خواهند که دقیقاً به همان شکل خشک، فقط خاطره را بنویسیم و مطلب تاریخی را انتقال بدهیم ولی یک بحث مخاطب شناسی هم این وسط مطرح است، اینکه ما از مطالبی که جمع‌آوری شده و قرار است تألیف و تدوین بشود چه استفاده‌ای بکنیم. این صددرصد ضروری است که ما کار را به صورت خام و صرفاً تاریخی، به عنوان آرشیوی که بعدها محصولات مختلفی قرار است از آن تولید بشود، بیاوریم ولی بهتر است که مقداری در بحث تدوین، بحث فرم را تا حدی وارد بکنیم.

تاریخ‌نگاری مردمی، عیار کتاب را بالا برده

وی افزود: به طور مثال درباره این کتاب که بیش از ۸۰ سال از موضوعش گذشته، مجبوریم به همان حدی که صحبت شده بسنده کنیم و دستمان خیلی باز نیست. ولی بهتر است که در همچنین کارهایی هم که دستمان بسته‌تر هست، حداقل از خود بافت محله استفاده کنیم. یک امتیازی که این کتاب دارد، این است که خیلی از محله نگاری‌ها فقط به بحث بافت سنتی و مشاغل و معماری و این‌ها می‌پردازند ولی این کتاب وارد محله شده و به صورت تاریخ مردمی وارد شده است. این مسئله، عیار کار را خیلی بالا برده اما خیلی بهتر بود که در میان این کار وقتی ما اسم مثلاً حمام را که می‌بریم، نقشه‌ای هم آن‌جا بیاندازیم. یعنی اگر دستمان در جزئیات، مقداری بسته است، بتوانیم عیار کار را با مستندسازی‌های تصویری ببریم بالا.

این نویسنده خاطرنشان کرد: الان تمام دنیا به این نتیجه رسیدند برای حتی داستان‌های علمی تخیلی از اساطیر تاریخی‌شان استفاده می‌کنند. چرا ما نباید در داستان واقعیت‌گرای خودمان، در رمان خودمان، گریزی بزنیم به تاریخ و برگردیم، چرا نباید از تاریخ مملکتمان استفاده کنیم، چرا ما اگر فیلم یتیم‌خانه‌ی ایران را نداشتیم، هنوز مادربزرگ من که می‌گوید، مادر نان را اسراف نکن، مردم از لای جرز دیوار در قحطی نان را برمی‌داشتند، هنوز نمی‌دانست که عامل انگلیس و روسیه در کار بوده برای آن قحطی؟ چرا ما در این فیلم تازه می‌فهمیم چه اتفاقی افتاده؟ چرا ما نباید محصول داشته باشیم؟ بنابراین فیلم‌ساز، نویسنده یا داستان نویسی که قرار است از این مراجع و اسناد استفاده بکند، باید تصویر در ذهنش داشته باشد. ما به عنوان تاریخ نویس باید کمک کنیم. یعنی نگاه نکنیم که صرفاً کار تاریخی انجام می‌دهیم. باید خودمان را مسئول بدانیم برای محصولاتی که قرار است بعدها از کار ما ساخته بشود.

خط شکنی در «ننگ سالی»

وی در ادامه سخنانش عنوان کرد: یک امتیاز دیگر کتاب، این بود که در این محله‌نگاری، یک خط شکنی اتفاق افتاده است. ما در کتاب، هم کشف حجاب را داریم، هم خاطرات ممنوعیت روضه و هم قحطی. به لحاظ مفهومی یک پارادایم خانواده این وسط مطرح است. یعنی ما حتی در قحطی هم آخر می‌بینیم که چه به داد رسیده؟ النگوی دست آن مادری که در محیط خانواده یک اندوخته‌ای داشته و از آن استفاده کرده است. در واقع در کشف حجاب هم خانواده و بنیان خانواده انگار در این بحران به داد رسیده. این به لحاظ مفهومی هست که من خیلی دوستش داشتم که در نتیجه اگر دقیق می‌شدیم، می‌دیدیدم که خانواده در بحران‌ها همیشه به داد می‌رسد در صورتی که الان سیاست دشمنان خارجی و داخلی این است که بنیان خانواده را سست کنند.

شایان پویا با بیان اینکه کتاب، مقدمه خیلی خوبی داشت، تصریح کرد: بحث بعدی در فرم کتاب، استفاده از تیترزنی‌های خوب بود. یعنی کتابی که دست ما خیلی باز نبوده در مصاحبه‌ها و جزئیات به آن صورت، دوستان آمدند از سه عنوان پرده‌نشین، شاه نشین و بخش خاک نشین استفاده کردند و به نظر من توانسته ویترین زیبایی برای کار بسازد. البته به نظر من توصیفات معماری، نقشه‌ی جدید و قدیم محله برای ساختن تصویر در ذهن مخاطب و استفاده از آن در محصولات دیگر جایش در کتاب خالی بود.

گرفتار تکرار و کلیشه شده‌ایم

در بخش بعدی این رونمایی، محمدرضا کائینی، پژوهشگر تاریخ معاصر در سخنانی با اشاره به اینکه کتاب در ایام نمایشگاه بین‌المللی کتاب بدستش رسیده بود، گفت: وقتی کتاب را مطالعه کردم، دیدم اندکی از هزار ماجرای اتفاق افتاده در آن مقطع را با حداقل امکانات هم ثبت شده است. من سال‌ها است که دست‌اندرکار جمع‌آوری خاطرات هستم. معمولاً وقایعی مانند کشف حجاب را باید از زبان نسل دوم و سوم باقی مانده شنید و البته وقتی وارد فرآیند جمع‌آوری اطلاعات می‌شوید به این نتیجه می‌رسید که چقدر هنوز اطلاعات ناب و واگویه نشده وجود دارد و ما به تبلیغات رسمی و کلیشه‌ای بسنده کردیم.

این تاریخ پژوه ادامه داد: من وقتی در ماجرای شهید مدرس، میرزا کوچک خان و یا آیت الله کاشانی وارد شدم، دیدم وقتی وارد تبار و خانواده‌ی اینها می‌شویم و به اسناد دسترسی پیدا می‌کنیم، به مقولاتی که سینه به سینه و حدود چهار، پنج نسل به این‌ها رسیده، می‌بینم که چقدر عرصه‌ی تبلیغات ما به کلیشه و تکرار و حرف‌های واقعاً زننده بسنده و عادت کرده و عرصه تولید را واقعاً رها کرده است.

«ننگ سالی» دست‌مایه محققان می‌شود

کائینی با بیان اینکه محله علیقلی آقای اصفهان و برخی از راویان کتاب را می‌شناسد، اظهار داشت: به دست آوردن فقط یک قطعه از تاریخ کشف حجاب آن هم منحصراً به یک محله، کار بسیار با ارزشی و سختی است. کار با ارزش به خاطر اینکه اینها دست‌مایه‌ی تحلیل محققان می‌شود، چون به این‌ها استناد می‌شود. بنابراین تبریک عرض می‌کنم هم به کسانی که سامان دادند این پژوهش را و هم نشر «راه یار» که کار را منتشر کردند. کار ارزنده‌ای است. مخصوصاً به این دلیل که در مورد کشف حجاب، کتاب به مفهوم واقعی کلمه خیلی کم منتشر شده است.

وی در همین باره افزود: مقصودم آن‌هایی نیست که به کلیشه و بازپروری اطلاعات تکراری و بازنویسی نکات کلیشه‌ای بسنده کردند. قبل از این، من یک کتاب خوب در مورد کشف حجاب می‌شناختم و آن کتاب «گوهرشاد» آقای سینا واحد هست که بسیار کتاب پر نکته‌ای است، باقی عناوین، همه تکرار مکررات است. من بیشتر پژوهش درباره قیام گوهرشاد را از این جنس می‌بینم و به رسمیت می‌شناسم تا تکرار حرف‌های ناگفته، از این خلأ طرف مقابل استفاده می‌کند و به هر حال واگویی‌ها، دست نوشته‌ها و مقولات چهره‌های شاخص متجدد از زنان را جمع می‌کند و با این فضایی که ایجاد کرده این حرف‌ها را کار می‌کند، در این حالت، بهترین راه، رفتن سراغ سرچشمه است. یعنی کسانی که خودشان قضیه را دیدند البته عده‌ی بسیار کمی زنده هستند، اما مقولاتی و اسنادی از آنها موجود هست. جمع کردن این مجموعه‌ی بسیار ارزشمند از لابه‌لای غبار زمان و مرگ‌ها و فراموشی‌ها امکان و توفیق بسیار محترمی است.

«کشف حجاب اجباری» ادامه دارد

کائینی در بخش دیگری از سخنانش درباره اهمیت پرداختن به مسئله کشف حجاب بیان کرد: کشف حجاب به این دلیل مهم است که همچنان ادامه دارد و مسئله‌ی روز است. گرایش به کشف حجاب قبل از سال ۱۳۱۴ مقدماتش چیده شده بود، در یکی از اسناد مربوط به شیخ فضل الله نوری دوره مشروطه دیدم که نوشته: «مشروطه مقدمه‌ی کشف حجاب بود». مقدمات این کار، به نظر من از نقش آفرینی روشنفکران در ماجرای مشروطه و تبلیغات ضد دینی و سست کردن مناسک و ایمان و عقاید مردم شروع شد.

وی افزود: مسئله کشف حجاب همیشه به نوعی در کانون توجه و اجرا بوده است. بعضی وقت‌ها شدیدتر، بعضی وقت‌ها نرم‌تر و کندتر، الان هم که در اوج خود است. بنابراین کتاب «ننگ سالی» خیلی به موقع رسیده است، یعنی الان فضای اجتماعی ما کاملاً پذیرای این مسئله است بنابراین «ننگ سالی» خیلی به موقع رسیده است، کار بسیار با ارزشی است و کاش گسترده‌تر بود و چند گانه‌ای داشت مثلاً از محلات دیگر و یا خاطرات دیگر شهرها هم جمع‌آوری بشود.

کشتار «گوهرشاد» مقدمه کشف حجاب

این تاریخ پژوه در ادامه با اشاره به قیام گوهرشاد خاطرنشان کرد: مسئله گوهرشاد اصلاً ربطی به کشف حجاب نداشت. یعنی ماجرای کشتار گوهرشاد مربوط به تغییر لباس بود. منتها هوشمندی مردم و علمای مشهد مخاطب را به این‌جا رسانده بود که این مقدمه‌ی کشف حجاب است. مانند این‌هایی که الان دعوت می‌کنند به کشف حجاب، بعد معلوم می‌شود که مرحله‌ی بعدیشان رژه‌ی کشف حجاب کنندگان است، بعد رژه‌ی برهنگان در دستور کار است و… بنابراین واقعه‌ی مسجد گوهرشاد اساساً در اعتراض به مسئله‌ی کشف حجاب نبود که در آن تأثیر داشته باشد ولی به کشف حجاب آمیخته است به خاطر اینکه به عنوان مقدمه‌ای بر کشف حجاب مورد توجه قرار گرفت.

کائینی درباره نقش رضاخان در کشف حجاب اظهار داشت: نظریه‌پردازی استبداد منور، اصلاً رضاخان نبود، رضاخان، کاملاً سخت افزار این حرکت بود. کسانی که او را آوردند نقش اساسی داشتند در تغییر تاریخ، من یک نامه‌ای از رضاخان دارم که در چهار خط ۱۹ غلط املایی دارد، اصلاً سواد ندارد. البته سواد با شعور فرق دارد من روی شخصیت شناسی رضاشاه کار کردم. رضاشاه سواد نداشت اما شعورش زیاد بود. یعنی چون کف جامعه زندگی کرده بود، به همین دلیل، آن را خیلی خوب می‌شناخت، چنین آدمی اگر بخواهد سلاح دستش بگیرد و برایش خیلی راحت است که بر ملت تسلط داشته باشد.

وی با اشاره به شبه روشنفکرانی که مسیر حرکت رضاخان را هموار می‌کردند، گفت: یکی از اینها، محمدعلی فروغی بود، یک نفر تیمورتاش بود که از نخبگانی بود که بیشتر در صحنه‌ی سیاسی فعال بود و نظریه پرداز نبود. ملک الشعرای بهار هم گاهی اوقات می‌گفت من زن و بچه دارم، خرج دارم باید شعر هم بگویم. گاهی اوقات هم واقعاً جلوی رضاخان می‌ایستاد و زندان می‌رفت. از دیگر کسان، محمود افشار است که از نظریه پردازان حرکت تقلیل لباس بود.

۲۰ هزار نفر مفقودی در حکومت رضاخان

این تاریخ پژوه در ادامه با اشاره به نقش علی اصغر حکمت وزیر فرهنگ رضاخان در شروع ماجرای کشف حجاب و اثرگذاری علی اکبر داور وزیر عدلیه رضاشاه در این موضوع بیان کرد: چهره‌سازی‌هایی که از این آدم‌ها می‌کنند کاملاً دروغ است. شیب تمام اصلاحات علی اکبر داور در ایجاد دادگستری نوین و سیستم قضائی نوین همه‌اش در جیب رضاشاه می‌رفت. در دو عرصه، یکی اینکه آن برنامه‌ی نوسازی را تصحیح می‌کرد و از همه مهم‌تر هر که با حکومت دعوا داشت، آقای داور محاکمه‌اش می‌کرد و حکمش را می‌داد. حکم‌های اعدام و نفی بلد و این همه مفقود داریم، یک چیز عجیب و غریبی است. آقای موسی حقانی یک تحقیقی کرده است می‌گوید ۲۰ هزار نفر، آقای دکتر تفرشی که کمی لیبرال‌تر است، می‌گوید ۱۰ هزار نفر فقط در زمان رضاشاه مفقود داریم. یعنی معلوم نیست این‌ها چه شدند، کجا رفتند، این‌ها همه با کارگشایی و کارسازی علی اکبر داور انجام می‌شد و از همه مهم‌تر زمین‌های مردم است. رضاخان از بزرگ‌ترین زمین‌خواران دنیاست، در ذیل همین دادگستری آقای داور، زمین‌های مردم به نفع رضاخان مصادره می‌شد و یکی از بانیان دیکتاتوری منور، همین داور هست.

البته در مجموع، یک درس تاریخی هم اینجا وجود دارد، است، هرکس ریشش را داد دست رضاخان و سعی کرد کارهایش را از جنبه‌های مختلف تئوریزه کند، این‌ها هیچکدام سر سالم هم به گور نبردند.

آینده مسیر فعلی ما، وضع کنونی غرب است

در بخش دیگری از این مراسم، فرشته روح‌افزا، فعال و پژوهشگر مطالعات زنان و خانواده در سخنانی با اشاره به بخش‌هایی از کتاب درباره ایستادگی زنان در برابر کشف حجاب رضاخانی بیان کرد: «ننگ سالی»، قلم بسیار خوبی داشت، نویسنده مانند یک فیلمنامه نویس، توانسته حالات مختلف افراد را در آن مقطع، تصویرسازی کند. گفتن و بیان این وقایع تاریخی لازم است تا مشخص شود که ما یک زمانی یک پشتوانه این شکلی برای حجاب داشتیم. اگر اینها را نادیده بگیریم نمی‌توانیم آدم‌های موفقی برای برنامه‌ریزی آینده‌مان باشیم.

روح افزا با اشاره به برخی سریال‌های رسانه ملی اظهار داشت: فیلم‌هایی که الان در تلویزیون پخش می‌شود و نهادهای انقلابی و معتبری هم تهیه کننده آنها هستند، هر چه نگاه می‌کنم این کارها بسیار سیاه است. آدم کشی، خیانت، جن و جادو و … در حالی که ما در این جامعه سعدی، مولوی و حافظ داشتیم. فکر می‌کنم چرا نباید امثال این کتاب «ننگ سالی» را تبدیل به فیلم بکنیم. ما درباره کشف حجاب منابع خیلی زیادی داریم.

وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به روند تغییرات لباس و پوشش زنان در غرب عنوان کرد: اگر ما در آینده این مسیر فعلی را طی کنیم حتماً به وضع الان کشورهای غربی در پوشش خواهیم رسید. پنج سال پیش مواد مخدر بالاترین تجارت جهانی بود الان پورنوگرافی است؛ این یعنی اضمحلال خانواده. از موقعی که بی‌حجابی بیشتر شده، آیا جرایم داخل خانواده، طلاق‌های عاطفی و مشکلات مختلف، افزایش پیدا کرده یا کاهش. کدام دستگاه فرهنگی ما آمده را تحقیق کند که وقتی فضای مجازی کاملاً باز است، چه اتفاقی می‌افتد، وزارت ارشاد هم که می‌خواهد کار کند، پشتوانه ندارد. همین الان، سریالی که شب‌ها پخش می‌شود، به نظرم می‌آید عواملش حتی یک تحقیق کوچک هم درباره حجاب و روابط زنان در جامعه نداشتند. جامعه نمی‌تواند این تناقض‌ها را جمع کند.

این پژوهشگر مطالعات زنان و خانواده تصریح کرد: جالب است که بدانید که در غرب، در موج چهارم فمینیسم به این نتیجه‌ای رسیدند که باید برگردند به عقب. یعنی ما جاهایی اشتباه کردیم و باید اینها را ترمیم کنیم و خانواده، ملاک است.

روح افزا در پایان سخنانش با اشاره مجدد به کتاب «ننگ سالی» بیان کرد: اگر این خاطرات و تاریخ شفاهی را با استنادات تاریخی و روزنامه‌های آن زمان همراه کنیم، به لحاظ مستند بودن، کار بسیار قوی می‌شود. یعنی خواننده فکر نمی‌کند که صرفاً داستان می‌خواند بلکه یک حقیقتی گفته می‌شود.

در بخش پایانی این مراسم، آئین رونمایی کتاب «ننگ سالی» و امضای تابلوی یادبود این مراسم برگزار شد.

کتاب «ننگ سالی» در ۱۸۴ صفحه و با قیمت ۴۰ هزار تومان توسط انتشارات «راه یار» منتشر شده است و علاقمندان علاوه بر کتاب‌فروشی‌ها می‌توانند از طریق سایت و یا صفحات مجازی ناشر کتاب را تهیه کنند.