به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «یادگیری آزاد؛ چگونه با آزادگذاشتن غریزه بازی کودکان ما شادمانتر و خودبسندهتر و یادگیرندگان بهتری در همه عمر میشوند» نوشته پیتر گری بهتازگی با ترجمه مهدی غلامی توسط نشر نو منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۱۳ در نیویورک منتشر شده است.
پیتر گرِی نویسنده اینکتاب، استاد و رئیس پیشین دانشکده روانشناسی دانشگاه بوستون است و در رشته زیستعصبشناسی در دانشگاههای کلمبیا و راکفلر تحصیل کرده است. آثار گری در زمینههای روانشناسی تطبیقی، تکاملی، رشد و یادگیری هستند. او میگوید نظام آموزشی مدرن مانند آن آرزوهای داستانهای عامیانه است که سرانجامی ناخوشایند پیدا میکنند. گری در کتاب «یادگیری آزاد» سعی میکند مخاطب را از مسیر هزارتوی پیامدهای ناخواسته این نظام آموزشی بیرون کشیده و به شیوه طبیعیتری هدایت کند که در آن کودکان مجال خودآموزی دارند.
مولف «یادگیری آزاد» میگوید بازیِ خودانگیخته و بدون نظارت به یادگیریِ خودانگیخته و اعتمادبهنفس کودکان کمک میکند. و این، همان نتیجه لذتبخش و قانعکنندهای است که او سعی دارد در کتابش با استفاده از تحقیقات علمی در حوزه زیستشناسی تکاملی نشان دهد. گری فرایند طبیعی و نشانههای یادگیری خودانگیخته در اجتماع را بررسی میکند، از ارزش اجتماعی و جسمی و اخلاقیِ بازی میگوید که مادامالعمر است، و ریشهها و پیامدهای کمتر بازی کردن در دهههای اخیر را نقد میکند.
اینروانشناس معتقد است کودکان با اشتیاق شدید به یادگیری متولد میشوند و از نظر ژنتیکی با قابلیت شگفتانگیزی برای یادگیری برنامهریزی شدهاند. آنها ماشینهای یادگیری کوچکاند. تا حدود چهارسالگی حجمی باورنکردنی از اطلاعات و مهارتها را بدون هیچ آموزشی فرامیگیرند؛ راه رفتن، دویدن، پریدن و بالا رفتن را یاد میگیرند؛ فهمیدن و صحبت کردن به زبان فرهنگی را که در آن متولد شدهاند یاد میگیرند و خواستهها و تمایلات خود را با آن بیان میکنند، میخندانند، عصبانی میکنند، دوستی میکنند و میپرسند.
کتاب «یادگیری آزاد؛ چگونه با آزادگذاشتن غریزه بازی کودکان ما شادمانتر و خودبسندهتر و یادگیرندگان بهتری در همه عمر میشوند»، ۱۰ فصل دارد که عناوینشان بهترتیب عبارتاند از: «چه بر سر کودکی آوردهایم؟»، «زندگی مملو از بازی کودکان شکارگر-خوراکجو»، «چرا مدرسهها اینگونه هستند: مختصری از تاریخ آموزش»، «هفت خطای آموزش اجباری»، «درسهایی از سادبری وَلی: طبیعت میتواند در عصر جدید هم غالب و فراگیر باشد»، «غرایز آموزشی انسان»، «سرخوشی ذهن»، «نقش بازی در رشد اجتماعی و عاطفی»، «ترکیب سنی بدون محدودیت: عنصری کلیدی برای قابلیت کودکان در آموزش خود» و «فرزندپروری توام با اعتماد در دنیای مدرن ما».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
به همینشکل مشاهده شده است کودکانی که حملات تروریستی را علیه خودشان یا والدینشان تجربه کردهاند نیز موضوع و محتوای بازیشان شامل اجرای مجدد این حمله همراه با نوعی ایجاد تسکین و آرامش است. تسکین و آرامش در بازی آنها ممکن است شامل تعمیر و مرمت آسیبها، محافظت و کمک روحی و مادی به بازماندگان، یا پیروزی نهایی خوبی بر بدی باشد.
حتی بچههایی که هرگز با هیچ نوع آسیب روحی خاصی (جدا از موارد جزئی که همه تجربه میکنند) روبهرو نشدهاند نیز اغلب صحنههای تاثربرانگیز پس از حادثهای تلخ را بازی میکنند. آنها با انجام اینکار، احتمالا خود را برای روبهرو شدن با انواع رویدادهای دردناک و ناراحتکننده غیرقابلپیشبینی اما اجتنابناپذیر آماده میکنند. گیزلا وگنر ـ اشپورینگ محقق نمونههایی از چنین بازیای را میان بچههای عادی و متعادل در مهد کودکهای آلمان توصیف کرده است.
برای مثال، او صحنهای از بازی شلاقزدن را توصیف میکند که در آن یک پسر محبوب روی یک صندلی بسته شده بود و همبازیهایش با ضربههای نسبتا محکم (با یک بند چرمی) او را شلاق میزدند. برای آرامکردن او هنگام شلاق خوردن، دو دختر، بلوکهایی شبیه موز را برای خوردن به او میدادند. پسری که شلاق میزد نیز گاهی ضربهزدن را قطع میکرد تا ظاهرا به او آب برای نوشیدن بدهد. این بازی با محتوای مهم درد و تسکین درد، به نظر برای همه شرکتکنندگان بسیار لذتبخش بود. طبق گفته وگنر - اشپورینگ تنها خشونت واقعی مربوط به اینبازی زمانی رخ داد که معلم مهدکودک آمد و بازی را متوقف کرد، زیرا بنا بر احساس او اینبازی خشونتآمیز بود.
اینکتاب با ۳۸۲صفحه، شمارگان هزار و ۶۵۰ نسخه و قیمت ۱۹۰ هزار تومان منتشر شده است.