به گزارش خبرنگار مهر، چاپ هجدهم کتاب «مغالطات» اثر علیاصغر خندان به همت مؤسسه بوستان کتاب در ۳۸۳ صفحه منتشر شد.
برخی، به عمد یا غیرعمدی، به گونهای استدلال میآورند که در ظاهر صحیح است، اما معنا و محتوایی بسیار خطاآلود و مغلطه آمیز دارد. پیآمدِ ناگوار این خطاها و مغلطهها کم نیست. لذا شناخت آنها از چند جنبه برای هر انسانی ضروری است: ۱. شخصاً از مغالطه پرهیز کند؛ ۲. آگاهی یابد تا دیگران او را از این راه فریب ندهند و ۳. گرفتاران مغالطه را نجات دهد.
اثر حاضر با قلمی روان و دسته بندی جالب، انواع مغالطات را به گونهای بیان کرده که از دانش آموزان دبیرستانی تا سطح بالاتر، به روشنی آن را می فهمد و برای آنها کاربرد دارد.
ساختار اثر
این اثر در هفت فصل تألیف شده است؛ در ابتدای این اثر، پس از بیان مقدمهای، به مبارزه با مغالطات و خاستگاه و خواست منطق پرداخته شده و ضمن بیان تعریفی از مغالطه و طبقه بندی آن، به سیری در تاریخچه مغالطات اشاره شده است.
در فصل اول این اثر که با عنوان «تبیین های مغالطی» نگارش یافته، برخی از انواع مغالطات تبیین شده در این فصل عبارتند از: مغالطه اشتراک لفظ، مغالطه ابهام ساختاری، مغالطه گزارههای بدون سور، مغالطه تعریف دوری، مغالطه دروغ، مغالطه توریه، مغالطه تحریف، مغالطه علت جعلی، مغالطه سورهای کلی نما.
«ادعاهای بدون استدلال» عنوان دومین فصل از کتاب مذکور است که مغالطه بستن راه استدلال، مغالطه مسموم کردن چاه، مغالطه تله گذاری، مغالطه توسل به جهل، مغالطه طلب برهان از مخالفان، مغالطه فضل فروشی، مغالطه تکرار، مغالطه طرد شقوق دیگر، مغالطه توسل به احساسات، مغالطه تطمیع از جمله این مغالطات به شمار میرود.
نویسنده در سومین فصل از این اثر به «مغالطات مقام نقد» میپردازد که از جمله این مغالطات میتوان به مغالطه پارازیت، مغالطه تکذیب، مغالطه حرف شما مبهم است، مغالطه انگیزه و انگیخته، مغالطه منشأ، مغالطه توهین، مغالطه پهلوان پنبه، مغالطه بهانه، مغالطه تخصیص، مغالطه بهانه، مغالطه کامل نامیسر، مغالطه خلط علت و دلیل اشاره کرد.
در چهارمین فصل از این کتاب، «مغالطات مقام دفاع» مورد تبیین قرار گرفته که در این راستا میتوان به مغالطه نکته انحرافی، مغالطه شوخی بی ربط، مغالطه تغییر موضع، مغالطه تغییر تعریف، مغالطه استثنای قابل چشم پوشی، مغالطه تبعیض طلبی و مغالطه رها نکردن پیش فرض، پرداخت.
«مغالطه در استدلال (۱): مغالطات صوری» عنوان پنجمین فصل از اثر مذکور است که در این فصل، مغالطه وضع تالی، مغالطه مقدمات منفی، مغالطه ایهام انعکاس، مغالطه سو تألیف، مغالطه مقدمات ناسازگار، مغالطه رفع مقدم، مغالطه عدم تکرار حد وسط، مغالطه افراد غیرموجود مورد تبیین قرار گرفته است.
در ششمین فصل از این کتاب که با عنوان «مغالطه در استدلال (۲): مغالطات ناشی از یک پیش فرض نادرست» نگارش یافته، مغالطه سنت گرایی، مغالطه عدم سابقه، مغالطه تجدد، مغالطه برتری فقر، مغالطه برتری ثروت، مغالطه توسل به اکثریت، مغالطه ترکیب، مغالطه تقسیم، مغالطه میانه روی، مغالطه قماربازان تشریح شده است.
در هفتمین و آخرین فصل از این کتاب، به «مغالطه در استدلال (۳): مغالطات ربطی» اشاره شده است که در این راستا، مغالطه قیاس مضمر مردود، مغالطه یا این یا آن، مغالطه ذوالحدین جعلی، مغالطه خلط نسبت، مغالطه دلیل نامربوط، مغالطه استدلال دوری، مغالطه تعمیم شتاب زده، مغالطه تمثیل و… مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
مغالطه تطمیع
مغالطه تطمیع از یک نظر، مانند مغالطه تهدید است با این اختلاف که در تهدید شخص به مخاطب خود میفهماند که اگر سخن مرا نپذیری، آسیب یا ضرر و زیانی به تو خواهد رسید و در تطمیع شخص به مخاطب میگوید که اگر سخن مرا بپذیری، سود و منفعتی عاید تو خواهد شد.
در مغالطه تطمیع، هم شخص مغالطه کننده و هم مخاطب او که در این دام میافتد، هر دو شایسته مذمت هستند. البته آن چه برای مخاطب اتفاق میافتد، طمع است، نه تطمیع، اما او نیز با پذیرش ان سود و منفعت، پا بر روی حق و حقیقت می نهد.
نمونه بارز مسئله طمع و تطمیع که از جنبه اخلاقی قابل ملاحظه است، مسئله رشوه دادن و رشوه گرفتن است که در تعالیم دینی هر دو طرف (راشی و مرتشی) به شدت مذمت شده اند.
خداوند در قرآن کریم به صورت کلی این قاعده را بیان میکند که: «و لا تشترو بایاتی ثمناً قلیلاً؛ و آیات مرا به بهای ناچیز معامله نکنید».
با توجه به این که لفظ «اشتری» هم به معنای خریدن است و هم به معنای فروختن، پیام اصلی آیه فوق این است که آیات الهی را (به عنوان برجستهترین مصداق حق و حقیقت) با بهایی معادل قرار ندهید. نه شما دیگران را تطمیع کنید که چنین کاری کنند و نه خود طمع کنید که دست به این کار زنید.