به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «برآمدن اقتدارگرایی» ویراسته گری وینر بهتازگی با ترجمه شهریار خواجیان توسط انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است. نسخه اصلی اینکتاب سال ۲۰۲۰ توسط انتشارات پنگوئن به چاپ رسیده است.
اینکتاب دومین عنوان مجموعه دیدگاههای جهانی است که انتشارات ققنوس ترجمه عناویناش را چاپ میکند. این مجموعه در نظر دارد مجموعهای از اطلاعات مورد نیاز مخاطبان را درباره ارتباطات بینالمللی عرضه کند و کتابهایش در قالب مجموعهمقاله چاپ میشوند. به همینترتیب، «برآمدن اقتدارگرایی» هم مجموعهای از جستارهایی است که چگونگی و چرایی بازگشت اقتدارگرایی در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم را مورد نقد و بررسی قرار میدهند.
در اینکتاب همچنین، دلایل اقبال مردم به اقتدارگرایی و حتی رأی موافق دادن به آن بررسی میشود. در مقالات «برآمدن اقتدارگرایی» چگونگی مقابله با اقتدارگرایان و شکست آنان با استفاده از روشهای آزمودهشده و مؤثر در دیدگاههای صاحبنظران حوزه سیاست مورد کند و کاو قرار میگیرد.
مقالات اینکتاب در ۴ بخش اصلی «برآمدن جهانی اقتدارگرایی»، «علل اقتدارگرایی»، «آیا اقتدارگرایی همواره بد است؟» و «نبرد با اقتدارگرایی» گرد آمدهاند.
بخش اول، دربرگیرنده ۵ مقاله با اینعناوین است: «آیا دموکراسی جهانی به دردسر افتاده است؟»، «نظم دموکراتیک پس از جنگ سرد با تهدیدی بیسابقه روبهروست»، «پرسشهایی درباره دموکراسی در نیجریه»، «ونزوئلا و آغاز دوران جدید اقتدارگرایی» و «ظهور نواقتدارگرایی دموکراسی را در اروپا تهدید میکند».
۶ مقاله از مقالات کتاب هم در بخش دوم گردآوری شدهاند که به اینترتیباند: «خاستگاههای اقتدارگرایی مدرن»، «امواج پیاپی اقتدارگرایی»، «بازگشت رهبران قدرتمند در سراسر کشورهای جهان»، «آزادی اینترنت: ابزاری برای دموکراسی یا اقتدارگرایی؟»، «پوپولیسم راست افراطی و اراده مردم» و «دموکراسی در تقلای ریشهیابی در جمهوریهای شوروی پیشین است».
«آیا اقتدارگرایی واقعا نظام بدی است؟»، «محدودیتهای رفاه تحت حکومت اقتدارگرا در سنگاپور»، «شی جینپینگ در چین: یک اقتدارگرای خوب؟»، «اطمینانناپذیری روشهای دستیابی به پیشرفت اقتصادی در چین و سنگاپور ۱۵۴» و «دوران نوین سرکوب در مصر» هم عناوین مقالاتی هستند که در بخش سوم اینکتاب درج شدهاند.
چهارمین بخش کتاب هم ۵ مقاله را با اینعناوین در بر میگیرد: «راه آزموده شکست اقتدارگرایی»، «اقتدارگرایی در آفریقا باید متوقف شود»، «قواعد مبارزه با اقتدارگرایی»، «چالشی بودن مبارزه با قدرت هوشمند در استرالیا» و «دموکراسی در ایالات متحده و اروپا به دردسر افتاده است».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
در پاسخ، هزاران شهروند به خیابان آمدند و به دولت وی در شکستدادن کودتا کمک کردند. توطئهگران نظامی تلویزیون دولتی را تسخیر کرده بودند. در این عصر دیجیتالی آنها ظاهرا در نیافته بودند که برای تضمین کنترل پیام، [کنترل] تلویزیون دیگر کافی نیست.
این داستان ممکن است نمونه پیروزمندانه کمک اینترنت به پیروزی دموکراسی بر اقتدارگرایی به نظر آید. اما تند نرویم. در سالهای اخیر، رئیسجمهور اردوغان و حزب عدالت و توسعه وی بهطور فزایندهای اقتدارگرا شده و با آزادی اینترنت بهشدت برخورد کردهاند. اردوغان حتی یکبار شبکههای اجتماعی را «بدترین خطر برای جامعه» دانسته است. و طرفه آنکه بازگرداندن این آزادیهای دموکراتیک یکی از انگیزههای اعلامشده محرکان کودتا بود.
این کردار دوگانه اینترنت، به مثابه ابزار پیشبرد دموکراسی یا اقتدارگرایی، یا هر دو همزمان، معماری پیچیدهای است.
ایالات متحده دسترسی فزاینده به اینترنت در سراسر جهان را اولویت سیاست خارجی خود ساخته است. این سیاست مورد حمایت دو وزیر خارجه [پیشین] آن، جان کری و هیلاری کلینتون بود.
وزارت خارجه آمریکا دهها میلیون دلار صرف توسعه آزادی اینترنت، عمدتا در زمینه دور زدن سانسور، کرده است. و در همین ماه، شورای حقوق بشر سازمان ملل قطعنامهای صادر و آزادی اینترنت را حق بنیادی انسانی اعلام کرد. این قطعنامه قطع اینترنت از سوی دولتهای ملی را که به طور فزایندهای در کشورهای گوناگون جهان از جمله در ترکیه، برزیل، هند و اوگاندا معمول شده محکوم کرد.
این سیاست در ظاهر منطقی به نظر میرسد. اینترنت موهبتی ذاتی برای دموکراسی است، چرا که امکان برخورداری از آزادی بیان بیشتر برای شهروندان سراسر جهان و فرصتی برای جامعه مدنی، آموزش و مشارکت سیاسی فراهم کند. پژوهشهای پیشین، از جمله پژوهش فعلی ما، به امکانات بالقوه اینترنت برای دموکراسی خوشبین بوده است.
اینکتاب با ۲۳۲ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۸۵ هزار تومان منتشر شده است.