حاج کاظم پیرمردی ۸۶ است که از سالهای بسیار دور کارش سقایی در مسیر شط الفرات است؛ این قدیمی ترین راه اهالی نجف و سایر شهرهای جنوبی عراق به سمت کربلا است.
پیرمرد با چهره سوخته از گرمای طاقتفرسای عراق با محاسنی سپید و دستانی که به زحمت تکان میخورد در کنار جاده طریق العلما روی زیلویی مندرس نشسته و کوزه آبی کنارش دارد و به زوار حسین (ع) که در این مسیر قدم میزنند برای رسیدن به شهر آرزوها، آب تعارف میکند.
هر زائری از پیر و جوان که به حاج کاظم میرسد، گویی سالهاست که این پیرمرد را میشناسد؛ بی اختیار کنارش مینشیند؛ بوسه بر دستان نحیفش میزند و از او میخواهد برایش آب بریزد.
اشک اما به زوار خسته تن امان نمیدهد وقتی خادمی خالصانه حاج کاظم را میبینند که با همین آب دادن به زائران دوست دارد نام خود را در اقیانوس بی کران محبان سیدالشهدا (ع) بنویسد.