خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: در جهان معاصر علم و فناوری به عنوان ابزار تعامل و ایجاد ارتباطات بین المللی، سهم بالقوهای در سیاست خارجی کشورها پیدا کرده است. در عصر حاضر تغییر جهت قدرت از بعد سخت افزارانه به بعد نرم افزارانه، ایجاب میکند تا جمهوری اسلامی ایران از پیشرفتهای چشمگیر علمی و فناوری خود در سالهای اخیر، برای تعقیب منافع ملی در فراسوی مرزهای خود در سالهای اخیر پیش از پیش استفاده کند.
علی معروفی آرانی، فعال فرهنگی و پژوهشگر و منتقد عرصه فرهنگ در یادداشتی به عمدهترین چالشها و فرصتهای موجود در مسیر پیشرفت دیپلماسی علم و فناوری ایران در کشور افغانستان پرداخته است.
مشروح این گزارش را در ادامه بخوانید:
همزمان با بحث جهانی سازی و ظهور جامعه اطلاعاتی در قرن جدید، تغییرات پارادایمی مهمی در عرصه سیاست به وقوع پیوست و ما شاهد گذار مفهوم دیپلماسی، از دیپلماسی سنتی و روابط بین دولتها، به دیپلماسی علم و فناوری بودیم. بسیاری از کشورها بلافاصله پس از ظهور علم و فناوری مدرن، اسناد مهمی را در این حوزه تدوین کردند. امروزه دیپلماسی علم و فناوری به ابزاری جدید در تنظیم و جهتدهی به روابط خارجی کشورها تبدیل شده است و بر مبنای آن تلاش میشود مکانیسمها و راهبردهایی برای توسعه همکاری بین کشورها پیشبینی شود.
مناسبات تهران و کابل همواره دوستانه بوده و ایران از جمله کشورهایی است که از تجاوز شوروی به افغانستان به این کشور کمک کرد و همچنین میزبانی ۴۰ ساله ایران از مهاجرین افغانستانی نیز قابل توجه است. افغانستان پس از سال ۲۰۰۱ میلادی که با حمله نظامی آمریکا و همپیمانان غربی آنها مواجه شد درگیر تحولات مختلف با هدایت دولتمردان غربی شد که هیچ یک از آنها به خواست و سود مردم، فرهنگ، تمدن، زبان و ریشههای تاریخی این کشور نیست.
حوزه کشورهای زبان، فرهنگ و تمدن فارسی بویژه جمهوری اسلامی ایران و افغانستان در چنین شرایطی مسئولیت دارند که به طور مشترک و با دیپلماسی مدون در راستای حفظ این فرهنگ غنی و تاریخی به صورت برنامهریزی شده کار کنند.
دانش آموختگان افغانستانی در ایران، اندوخته علمی خود را در کشورشان بکار بردند
طی چهار دهه گذشته شمار زیادی از افغانهای مهاجر مقیم در جمهوری اسلامی ایران، در بخشهای مختلف به ارتقای اندوخته علمی خود پرداخته و پس از بازگشت به کشورشان، در رشتههای تخصصی خود مشغول فعالیت هستند. از آنجا که تعاملات دو جانبه با همسایگان از اولویتهای سیاست خارجی ایران است و با عنایت به مشترکات تاریخی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی فراوان ایران و افغانستان، به کار گیری این شکل از دیپلماسی در مناسبات فی مابین دو کشور از اهمیت سیاسی بسیار بالایی برخوردار است.
هرچند در این مدت حضور مهاجران افغان در جمهوری اسلامی ایران و فرصت آموزش و پرورش مساوی با ایرانیان در سطوح و مقاطع مختلف در این راستا سودمند واقع شده اما کافی نبوده است. در سال ۲۰۱۴، به طور متوسط از هر چهار سند علمی تولید شده در جهان، یک سند علمی به صورت مشترک بین دو کشور (ایران و افغانستان) بوده است. در برخی از کشورهای پیشرفته به دلیل اهمیت تولیدات علمی مشترک، این آمار به یک سوم رسیده است. حتی در کشوری مانند کانادا، از هر دو سند علمی که در این کشور تولید میشود، یک سند به صورت مشترک بین کانادا و کشوری دیگر است. لذا با توجه به آمار ارائه شده میتوان مشاهده کرد که یک تِرِند جهانی در راستای تولیدات علمی مشترک ایجاد شده است
رتبه تولیدات علمی نخبگان افغانستان در ایران، جهانی است
با اشاره به آمار پایگاه استنادی سایمَگو در خصوص جایگاه ایران و افغانستان در تولیدات علمی میتوان گفت که «در سال ۲۰۱۷ رتبه جهانی ایران به لحاظ تولیدات علمی ۱۶ بوده است و کشور افغانستان در همین سال، در رتبه جهانی ۱۳۶ قرار داشته است. همچنین در بازه زمانی ۲۰ ساله ۲۰۱۷-۱۹۹۶، میانگین رتبه ایران ۲۲ و میانگین رتبه افغانستان ۱۵۵ بوده است.
بیشترین میزان همکاری کشور افغانستان در زمینه تولیدات علمی مشترک با کشور آمریکا بوده است و این دو کشور طی ۲۰ سال، ۴۶۳ سند علمی را تولید کردهاند. پس از آن کشور انگلستان با ۲۶۴، پاکستان ۱۷۷، هند ۱۶۳، ژاپن ۱۳۴، آلمان ۱۰۷، فرانسه ۹۶ و ایران ۹۶ سند، در رتبههای بعدی همکاری علمی با افغانستان قرار دارند که ایران شریک هشتم این کشور محسوب میشود.
همچنین بررسی آمار همکاریهای علمی- بینالمللی ایران نیز نشان میدهد که ما هم بیشترین شراکت علمی را با آمریکا داشتیم و ۲۷ هزار و ۱۵۱ سند علمی را با یکدیگر تولید کردیم. اما نکته قابل توجه این آمار این است که افغانستان با تعداد ۹۶ سند، در رتبه ۹۲ همکاری علمی با ایران قرار دارد. ارتقای رتبه افغانستان در تولیدات علمی مشترک با ایران قطعاً زمانبر است و هزینههایی دارد. اما با انجام اقداماتی نظیر شناسایی ظرفیتهای فعال همکاری از طریق دانشگاهها و معرفی افراد در تحقیقات مشابه به یکدیگر، میتوان زمینه این تغییر را ایجاد کرد.
اذعان اتحادیه اروپا به تأثیر گذاری کتابهای ایرانی در افغانستان
روزهایی که نیروهای ناتو در حال خروج از افغانستان بودند، گزارش مفصلی منتشر شد؛ درباره این که چه چیزی موجب شد که اتحادیه اروپا در افغانستان ناکام بماند، این گزارش ۱۳ بار از کتابهای ایرانی نام برده است. کتابها و منشورات ایرانی در افغانستان حرف اول را میزند و بیش از ۱۶۰۰ عنوان کتاب به عنوان سرفصل کتاب علوم انسانی در افغانستان تدریس میشود. کتاب ناشران بزرگی مانند، سمت، دانشگاه امام صادق (ع)،نشر نی یا نشر مرکز در افغانستان ارائه میشد که بیش از ۳۵ درصد آنها در افغانستان به فروش میرفت. با حمایت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، کتابخانه عمومی کابل، به یکی از کتابخانههای غنی این کشور تبدیل شده است.
افغانستان شاهد بیش از ۴۰ سال جنگ است ولی با توجه به چالشهای موجود در این کشور، در بخش پیشبرد علم و فناوری و تحقیقات فناوریهای بسیاری صورت گرفته است. هم اکنون در افغانستان دانش آموختهها و استادان خوبی مشغول تدریس هستند که بسیاری از آنان تحصیلات خود را در دانشگاههای ایران گذراندهاند. تاکنون هیأتهای متعددی برای گسترش فعالیتهای علمی و پژوهشی بین دو کشور سفر کردهاند. همچنین با توجه به این که تعداد بسیار زیادی از دانشجویان افغانستانی برای تحصیل به ایران سفر کردهاند و نیز تعداد بسیار زیادی از افغانیهای مقیم در ایران با شرکت در آزمونهای کنکور سراسری وارد دانشگاههای ایران شدهاند. ظرفیت بالایی در پذیرش دانشجویان افغانستانی در دانشگاههای ایران فراهم است و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری جمهوری اسلامی ایران از تسهیل این روند حمایت میکند. هم اکنون دورههای آموزشی برای مربیان دانشگاههای افغانستان در دوره دکترای تخصصی در دانشگاههای ایران در حال انجام است. و در مقاطع علمی دیگر نیز دانشجویان زیادی با حمایت جمهوری اسلامی ایران در حال تحصیل و اخذ تحصیلات تکمیلی هستند.
دانش آموزان افغانستانی در مدارس ایرانی
ایران به عنوان کشور همسایه افغانستان، یکی از بزرگترین کشورهایی است که تعداد قابل توجهی مهاجر و پناهنده را در خود جای داده است. ۶۰ درصد جمعیت افغانستانیهای ساکن ایران را کودکان و فرزندان مهاجران تشکیل میدهند.
در خصوص ورود کودکان افغانستانی به حوزه آموزش در جمهوری اسلامی ایران میتوان عنوان داشت که با توجه به آمارهای بینالمللی مهاجرت، افغانستان در سال ۱۳۷۰ دومین کشور جهان به لحاظ داشتن تعداد شهروندانی بوده است که در خارج از کشور زندگی میکردند. درواقع حدود ۷ میلیون نفر از جمعیت ۲۰ میلیونی افغانستان در آن زمان، در خارج کشور بودند. حتی اگر مهاجرتهای داخلی را در نظر بگیریم، در افغانستان از هر چهار نفر، سه نفر تجربه مهاجرتی دارند. این آمارها نشان میدهند که یک جریان مداوم مهاجرتی به اشکال مختلف اقتصادی، تحصیلی و پناهندگی در کشور افغانستان وجود دارد و مردم افغانستان تقریباً به ۷۲ کشور در جهان مهاجرت کردند و ایران به عنوان کشور همسایه افغانستان، یکی از بزرگترین کشورهایی است که تعداد قابل توجهی پناهنده را در خود جای داده است. بنابراین با توجه به اینکه پناهندگان افغانستانی چهار دهه در ایران زندگی کردند و سطح باروری بالایی داشتند، تقریباً ۶۰ درصد جمعیت افغانستانیهای ساکن ایران را کودکان و فرزندان مهاجران تشکیل میدهند.
مقام معظم رهبری: هیچ کودک افغانستانی نباید از تحصیل در ایران باز بمانند
علاوه بر این، در ساختار نظام آموزش و پرورش و سیاستهای آموزشی کشور، برخلاف ساختارهای شغلی که مهاجرین کمتر در آن ادغام داده شدند، پذیرش دانش آموزان با سختیهای کمتری همراه است. البته سیاستهای آموزشی ما در دهه ۸۰، سیاستهای محدود کنندهای بودند که در دهه ۹۰، به ویژه بعد از دستور مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه هیچ کودک افغانستانی و حتی کسانی که بدون مدرک هستند نباید از تحصیل در ایران باز بمانند، بسیاری از کودکان در مدارس ایرانی ثبت نام شدند.»
آمارها از وضعیت کودکان مشغول به تحصیل در ایران وجود دارد، مبنی بر این که اگر بازه زمانی ۲۰ سال اخیر یعنی از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۵ را در نظر بگیریم، سواد مهاجران افغانستانی از ۵۳ درصد به ۶۴ درصد رسیده است و سرعت افزایش سطح سواد در بین زنان بیشتر بوده است. در این بازه، حدود ۷۳ درصد برای دختران و حدود ۶۳ درصد برای پسران، تحرک بین نسلی تحصیلی اتفاق افتاده است. نسل دوم مهاجران افغانستانی، یعنی فرزندان مهاجران، از لحاظ سطح سواد به ایرانیها بسیار نزدیک شدند و نسبت به کشور مبدأشان و حتی نسبت به مهاجرین نسل اول، پیشرفت بسیار چشمگیر و قابل قبولی داشتند.
در این آمارگیری فوق و در روند بررسی آن اگر جمعیت ۶ تا ۱۷ ساله را به عنوان جمعیت لازمالتعلیم در نظر بگیریم؛ آمار پوشش تحصیلی کودکان ایرانی در سال ۱۳۷۵، ۸۰ درصد و پوشش تحصیلی کودکان افغانستانی ۵۰ درصد بوده است. در سال ۱۳۹۵ پوشش تحصیلی افغانستانیها تقریباً به حدود ۷۰ درصد و برای ایرانیها به ۹۰ درصد رسیده است. این آمار اگرچه روند افزایشی داشته و نشان دهنده این است که کودکان افغانستانی از پوشش تحصیلی نسبتاً خوبی برخوردار هستند اما از طرف دیگر مشاهده میشود که این افراد خیلی زود از حوزه تحصیل خارج میشوند.
آثار علمی که در ایران پدید میآید بدون واسطه یا حتی بیش از نیمی از کتابهایی که در ایران چاپ میشود در افغانستان مورد استفاده قرار میگیرد.
با توجه به نیاز کشور افغانستان به نیروهای تحصیل کرده ماهر، ایران میتواند توسط دانشگاههای نظیر دانشگاه جامع علمی و کاربردی و دانشگاه فنی و حرفهای به تربیت نیروی ماهر در افغانستان کمک کند. ایران و افغانستان میتوانند اقدامات مؤثری برای گسترش همکاریهای آموزشی و پژوهشی انجام دهند. از جمله این اقدامات میتوان به اعطای بورسهای تحصیلی به دانشجویان افغانستانی، گسترش ارتباطات نهادیهای علمی و آموزشی و پژوهشی، تأسیس پارکهای علم و فناوری و مراکز تحقیقاتی مشترک و انتقال تجربیات اشاره کرد.
در این راستا وزارت علوم، تحقیقات و فناوری جمهوری اسلامی ایران آمادگی خود را برای گسترش همکاریهای علمی و پژوهشی میان ایران و افغانستان اعلام کرده است.
همچنین باید حتماً به این موضوع هم اشاره شود که افغانستان کشوری است با ظرفیتهای بالای اقتصادی که عضویت این کشور در سازمان تجارت جهانی، مسیر جذب سرمایههای خارجی به این کشور را کوتاهتر کرده است. استفاده از این ظرفیت اقتصادی برای ایران یک فرصت خوب و مغتنم است.
با توجه به اینکه افغانستان یکی از کشورهایی است که در شرایط تحریم میتواند شریک تجاری خوبی برای ایران باشد، توسعه روابط تجاری و فناورانه با این کشور مسیر خوبی برای بازارسازی محصولات و خدمات دانشبنیانهای ایرانی خواهد بود. کشور افغانستان جمعیتی جوان و اقتصادی پویا دارد که میتواند زمینه توسعه پایدار را برای مردمش فراهم کند. این کشور برای طی این مسیر به تعامل با دیگر کشورها نیاز دارد. ایران میتواند از این فرصت به نحو مناسبی استفاده کند که برگزاری نشستهای تجاری نیز سبب ساز تعاملات تجاری بین ایران و افغانستان است.
بر همین اساس، نشست تجاری و فناوری میان شرکتها و صادرکنندگان ایرانی با هیأتی از پزشکان و واردکنندگان تجهیزات پزشکی، بیمارستانی و افغانستانی برگزار میشود تا توانمندی علمی دانشبنیانهای کشورمان به این بازار رخنه کند و تعاملات میان دو کشور شتاب گیرد.
«محمدعلی رضوانی» یکی از علمای افغانستان که در بخشهای علمی و فرهنگی فعالیت میکند، میگوید که دانش آموختگان افغان در جمهوری اسلامی ایران برای کارهای فرهنگی، دانشگاهی، تحقیقی و رسانهای غنیمت بزرگی برای شرایط کنونی افغانستان هستند.
وی میگوید؛ طی چهار دهه گذشته شمار زیادی از افغانهای مهاجر مقیم در جمهوری اسلامی ایران در بخشهای مختلف به ارتقا اندوختههای علمی خود پرداختهاند و پس از سال ۲۰۰۱ که به افغانستان بازگشتهاند، در رشتههای خود مشغول فعالیتند و این کار بخصوص در دانشگاههای خصوصی افغانستان قابل توجه است.
در کنار دانشگاههای آزاد اسلامی، جامعه المصطفی و پیام نور که واحدهایی در کابل و برخی شهرهای دیگر افغانستان دارند و در راستای علم و فرهنگ به مردم و دانشجویان افغانستان کمک میکنند، شماری از دانشگاههای خصوصی داخلی نیز فعال شدهاند که از اعتبار خوبی برخوردار هستند. اعتبار این دانشگاهها با حضور استادانی فراهم شده است که در رشتههای مختلف در دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران تحصیلات خود را به پایان برده و اکثریت آنها تا مقطع دکترا و کارشناسی ارشد تحصیل کردهاند و امروز دانشجویان زیادی را تربیت میکنند.
تلاش جدی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در عملی شدن موافقتنامه سال ۱۳۹۵
نویسنده این یادداشت پیشنهاد میکند که دو کشور باید روی توافقنامههای فرهنگی کار کرده و برای عملی شدن موافقتنامه سال ۱۳۸۵ تلاش کنند.
علیرغم فعالیتهای بسیار خوب و کاربردی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و نمایندگیهای فرهنگی این سازمان در افغانستان، درخواست صدور مجوز رسمی فعالیت نمایندگی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در شهرهای هرات، مزار شریف، جلالآباد در خارج از محوطه سرکنسولگریهای جمهوری اسلامی ایران و اعطا مجوزهای متقابل به نمایندگیهای فرهنگی جمهوری اسلامی افغانستان در شهرهای جمهوری اسلامی ایران از خواستههای نخبگان، فرهنگیان و فعالان رسانهای افغانستان است.
جمهوری اسلامی ایران و افغانستان باید مراکز تحقیقات میراث مکتوب مشترک در تهران و کابل ایجاد کنند و فرصت همکاریهای گسترده بین ناشران، چاپخانهداران و کتابفروشان دو کشور مهیا شود.
موضوع دیگر، پیشنهاد فراهمسازی زمینههای هماهنگی و همکاری ایران و افغانستان در خصوص تولید مشترک آثار ارزشی هنر سینما (فیلمهای بلند و کوتاه سینمایی) سریالهای تلویزیونی، مستندهای ویژه کودکان، نوجوانان و تئاترهای اساطیری و ملی است. به نظر میرسد در شرایط کنونی دو کشور نیاز جدی به عملی کردن این همکاریها دارند تا از یک سو نیازهای فرهنگی نسل جوان و در حال رشد افغانستان که تشنه پیشرفت و توسعه است، فراهم شود و از سوی دیگر جای خالی فعالیتهای فرهنگی و علمی دو کشور که فرصت را برای حضور و گسترش فرهنگ بیگانه فراهم کرده، مسدود شود.
ایران و افغانستان در سال ۱۳۹۵ توافقنامه فرهنگی را امضا کردند که بر اساس آن قرار بود مراکز فرهنگی در کشورهای طرف مقابل گشایش یابد. اندیشمندان و پژوهشگران کشورهای گوناگون در سالهای اخیر، توانسته اند با بهرهگیری از ابزارهای ارتباطی نوین، زمینه شکلگیری دیپلُماسی علمی در سیاست خارجی کشورها را فراهم آورده و مفهوم قدرت نرم را به عنوان یکی از راههای افزایش و تثبیت منافع و امنیت ملی کشورها، در حوزههای گوناگون علم وارد سازند. از این رو، ضرورت دارد، که به دیپلُماسی علمی، بهعنوان عنصر زمینهساز افزایش امنیت ملی و تأمین منافع ملی کشورها از سوی بازیگران غیردولتی، بهویژه دانشگاهیان هر کشور، پرداخته شود. هدف از انجام این تعاملات و ارتباطات نوین بررسی نقش دیپلماسی علمی در پیشبرد همکاری میان کشورها، به ویژه دو کشور همسایه ایران و افغانستان است.
سخن آخر
جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر به پیشرفتهای قابل توجهی در زمینه علم و فناوری دست یافته است. بکارگیری ابزارهای جدیدی چون علم و فناوری از جمله اولویتهای سیاست خارجی ایران در قبال جهان و بهخصوص کشورهای همسایه و سایر علاقهمندان بوده است. بکارگیری این شکل از دیپلماسی در مناسبات فیمابین با کشورهایی که بیشترین مشترکات تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را با ایران دارند از اهمیت بیشتری برخوردار است. توانمندی نظام به کارگزارانش در حوزه سیاست خارجی قدرت مانور گستردهتری میدهد و دست آنان را برای تعامل و همکاری و تأمین اهداف و منافع ملی بازتر میکند.
اخیراً حرکت پرشتاب و پربرکتی از سوی نهادها، وزارتخانهها و سازمانهایی در جمهوری اسلامی ایران با محوریت و مباشرت عالی دستیار ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان برای تسریع فعالیتهای علمی، امدادی، پژوهشی، تحصیلی، پزشکی و دانشگاهی افغانستانیها در ایران صورت گرفته است که عوائد و نتیجه این اقدامات، نوید روزهای خوبی را برای مهاجرین افغانستانی میدهد.
فعالیتهای مستمر و جلسات کارشناسی متواتر و نتیجهگرای همه دستگاهها در کشور با مدیرت راهبردی آقای کاظمی قمی، دستیار ویژه رئیس جمهور در امور افغانستان حکایت از این دارد که جمهوری اسلامی ایران همسایه خود را نه تنها رها نکرده است بلکه در توسعه همه فعالیتهای تخصصی و عمومی مهاجرین در داخل و دیگر مردم افغانستان را در آن سوی مرزها به صورت دائم توسعه و تسری میبخشد. این فعالیتهای همه جانبه و امید بخش خروجی و ثمرات خوبی را به دنبال داشته است و شاهد رضایت مهاجرین و دیگر مسؤلین افغانستانی را در پی داشته است.
به اذعان بسیاری وضعیت مهاجران افغانستانی در ایران بهتر از هر جای جهان است چرا که بسیاری از مهاجرانی که در جمهوری اسلامی ایران به طور قانونی زندگی میکنند، دسترسی به تمام امکانات و خدمات رفاهی را داند و مشغول کار و زندگی خود هستند.
بیشتر افغانهایی که بیش از یک دهه در ایران سکونت داشتهاند اذعان میکنند که مهمان نوازی ۴۰ ساله ایرانیها که توأم با همزیستی مسالمت آمیز و سخاوتمندانه بوده به اصلیترین هدف مهاجرت افغانها در این روزگاران و سالیان اخیر بوده است.