خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: پس از فروپاشی شوروی در دهه ۹۰ میلادی، جمهوریهای تازه استقلال یافته منطقه قفقاز جنوبی، تبدیل به محلی برای رقابت ژئوپلیتیکی میان سه کشور روسیه، ایران و ترکیه شدند. از آن زمان تاکنون بزرگترین چالش امنیتی میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان اختلاف بر سر مالکیت منطقه قره باغ بود. با آنکه سازمان ملل و نهادهای بینالمللی این منطقه را جز خاک آذربایجان میدانستند، اما طی سه دهه اخیر به دلیل ضعف داخلی ترکها و اتکا امنیتی ایروان به مسکو مرزهای این منطقه دست نخورده باقی ماند. با افزایش حمایت دولتهای فرامنطقهای و رشد گامبهگام اقتصاد آذربایجان، بهویژه پس از کشف میادین گازی، اهمیت ژئوپلیتیکی این منطقه دو چندان شد و پای بازیگران فرامنطقهای نیز به حوزه دریای خزر باز شد. در چنین شرایطی آنکارا و تلآویو با تشدید حمایتهای سیاسی، تسلیحاتی و امنیتی از جمهوری باکو زمینه فعال شدن شدن تنشها در منطقه و پیروزی آذریها در جنگ قره باغ در سال ۲۰۲۰ را فراهم آوردند.
با وجود بازپسگیری منطقه قره باغ از ارمنستان اما تحرکات نظامی آذربایجان خبر از پروژه بزرگتری برای منطقه قفقاز میدهد. علیاف در جدیدترین اظهارات خود قره باغ و دالان زنگزور را دو مسئله ملی آذربایجان معرفی کرده است. همچنین باکو در موضعگیری بیسابقه اعلام کرد که مرزهای ۱۹۱۹ (ویلیام تامسون) را به رسمیت میشناسد! این اظهارات به معنای برنامه آذربایجان برای اشغال جنوب ارمنستان و قطع مرزهای میان ایران و ارمنستان (دروازه ورود به اروپا) است. در چنین شرایطی سفر مقامات سعودی در کنار مقامات صهیونیست و ترک به باکو خبر از تحرکاتی خطرناک در مرزهای شمال غربی کشورمان میدهد. هفته گذشته فیصل بن فرحان وزیر خارجه سعودی به آذربایجان سفر و با الهام علیاف دیدار کرده است. البته وی تنها مسافر باکو نبود. طی روزهای اخیر خلوصی آکار وزیر دفاع ترکیه و بنی گانتز وزیر جنگ رژیم صهیونیستی نیز به این کشور سفر کردند.
بنیگانتز در حالی به جمهوری باکو پای گذاشت که بخش دولتی- خصوصی رژیم صهیونیستی سرمایه گذاری گستردهای در حوزه انتقال فناوریهای جدید، ایجاد مراکز صنعتی، گردشگری، فروش تسلیحات آفندی- پدافندی همچون سامانههای ضدموشکی و پهپاد به آذربایجان انجام داده است. در سوی مقابل جمهوری آذربایجان بدل به صادرکننده بزرگ نفت به رژیم اسرائیل شده و خاک خود را تبدیل به محلی برای جاسوسی و برنامهریزی برای اقدام خرابکارانه علیه ایران کرده است. تلآویو با مشارکت در خط لوله باکو- جیحان و اعطای سالانه ۲۴ میلیوندلار به باکو و تفلیس در راستای انتقال انرژی به دریای مدیترانه، هم اکنون ۳۰ درصد از نیاز نفتی خود را از آذربایجان تأمین میکند. رژیم صهیونیستی در روابط با باکو به دنبال ایجاد پایگاه نظامی- اطلاعاتی در نزدیکی مرزهای ایران، تحریک جریانهای پان ترکی برای تحت تأثیر قرار دادن استانهای آذریزبان ایران، قطع ارتباط کریدوری تهران با اروپا و غارت منابع هیدروکربنی دریای خزر است. ناگفته نماد که آذربایجان در سالهای اخیر نقش پر رنگی در روند میانجیگری برای عادیسازی روابط میان ترکیه و رژیم صهیونیستی ایفا کرده است.
دیگر مسافر باکو، خلوصی آکار وزیر دفاع ترکیه بود. وی طی مراسمی رسمی مورد استقبال ژنرال موسی آوسور فرمانده نیروی زمینی، دریاسالار ارجمند تاتلیاغلو فرمانده نیروی دریایی و ژنرال آتیلا گولان فرمانده نیروی هوایی قرار گرفت. وی در این سفر مدعی شد که ارمنستان باید دست از تحرکات نظامی و نقض آتش بس بردارد و بر روی مذاکرات صلح متمرکز شود. این اظهارات در حالی مطرح میشود که طی هفتههای اخیر ارتش آذربایجان سیاست فتح روستا به روستا را در مناطق جنوبی ارمنستان آغاز کرده و به نظر میرسد به دنبال اشغال خاک سیونیک هستند. هفته گذشته رجب طیب اردوغان، الهام علیاف و نیکول پاشینیان در پراگ در دیداری بیسابقه با یکدیگر دیدار کردند. برخی منابع ارمنی معتقدند که پاشینیان در برابر خواستههای باکو عقب نشینی کرده و احتمال راهاندازی کریدور زنگزور بیش از پیش تقویت شده است. این در حالی است که نخست وزیر ارمنستان در اظهارات قبلی خود اجازه ایجاد مسیر کریدوری برای آذربایجان را نفی و از مقاومت در برابر زیادهخواهیهای باکو سخن گفته بود. به نظر میرسد سفر نانسی پلوسی به ایروان و تلاش آمریکا برای ایجاد مسیر انتقال انرژی از دریای خزر به قاره اروپا در میانه بحران اوکراین نقشی جدی در تغییر نظر پاشینیان ایفا کرده است.
پس از سفر متقابل اردوغان و محمد بن سلمان به آنکارا و ریاض، سعودی به دنبال گسترش روابط دوجانبه با باکو است. عربستان سعودی به دلیل سالها تخاصم با جمهوری اسلامی به دنبال تقویت جریانهای قومگرا و تجزیهطلب در جغرافیای سیاسی ایران، تقویت گروههای تروریستی سلفی و قطع مزیتهای ژئوپلیتیکی تهران در منطقه است. با افزایش ضرب آهنگ تحولات منطقهای، فیصل بن فرحان وزیر خارجه سعودی در سیامین سالگرد آغاز روابط دیپلماتیک با جمهوری آذربایجان راهی باکو شد. وی در این سفر با رئیس جمهور و وزیر خارجه آذربایجان دیدار کرد. همزمانی این دیدارهای دیپلماتیک با حضور بنی گانتز در باکو سبب ایجاد سوال در میان تحلیلگران مسائل حوزه قفقاز شده است. به نظر میرسد تلآویو و ریاض به دلیل داشتن دشمن مشترک به دنبال گسترش همکاریهای نظامی- امنیتی خود در مرزهای شمالی ایران هستند. این دو طرف با مشاهده تحولات داخلی ایران، شاید به دنبال فعال کردن جریان پان ترکی و گرههای تجزیه طلب در مرزهای کشورمان باشند. پیش از این سعودی و رژیم اسرائیل همکاری نزدیکی در حمایت از گروههای قوم گرا در میان اقوام کرد، عرب و بلوچ داشتند.
اهداف راهبردی آمریکا در منطقه قفقاز جنوبی
در میانه تشدید بحران میان جمهوری آذربایجان و ایروان، سفر ماه گذشته نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به ایروان خبر از برنامه و اهداف راهبردی واشنگتن در منطقه قفقاز جنوبی میدهد. نخستین هدف آمریکاییها از حضور فعال در مناقشات منطقه قفقاز گسترش دامنه نفوذ ناتو در این منطقه است. پیمان آتلانتیک جنوبی پس از حضور در گرجستان به دنبال ایجاد جای پا در باکو و ایروان است. بیشک عدم توجه روسیه به پیمانهای نظامی- امنیتی با ارمنستان و شکست این کشور در جنگ قره باغ، دلیل محکمی برای تمایل دولتمردان این کشور برای تمایل به غرب ایجاد خواهد کرد. دومین هدف آمریکا از حضور در منطقه قفقاز تکمیل کریدور انرژی از دریای خزر به سمت جنوب اروپا است. بیشک منابع هیدرو کربن این منطقه میتواند بخشی از فشار روسیه بر قاره اروپا را کاهش دهد. اما سومین هدف واشنگتن از افزایش مداخله در تحولات این منطقه ایجاد پایگاه در مرزهای شمالی ایران و مرزهای جنوبی روسیه است تا از این طریق بتواند ضمن رصد اطلاعاتی تحرکات نظامی- امنیتی این دو کشور، در هنگام نیاز پایگاهی برای مداخله در امور داخلی تهران- مسکو در اختیار داشته باشد.
بهره سخن
فرا رسیدن فصل سرما در قاره اروپا و نیاز این منطقه به منابع هیدروکربن، ناآرامیهای داخلی ایران و تمرکز روسیه بر جنگ اوکراین و غفلت از تحولات منطقه قفقاز متغیرهایی هستند که میتواند باکو و متحدانش را برای آغاز عملیات نظامی در مرزهای جنوبی ارمنستان، اشغال منطقه سیونیک و ایجاد دالان زنگزور تحریک کند. با آغاز به کار سرکنسولگری ایران در منطقه سیونیک این پیام به باکو ارسال شد که تهران اجازه تغییر مرزهای بینالمللی و به خطر افتادن منافع ملی خود را به هیچ بازیگر منطقهای یا فرامنطقهای نخواهد داد. با توجه به تحولات میدانی و رصد تحولات این منطقه توسط نیروهای مسلح ایران، به نظر میرسد اقدام عقلانی از سوی محور تورانی مذاکره مستقیم با تهران و در نظر گرفتن ملاحظات ژئوپلیتیکی- اقتصادی ایران است.