خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه- زینب حسینی روش: آزادی یکی از بزرگترین نعمتهای الهی است که یکی از شعب آن آزاداندیشی است، بدون آزاداندیشی رشد اجتماعی، علمی، فکری و فلسفی امکان ندارد. آیت الله شهید مطهری در این باره میگوید: آزاداندیشی به معنای نبود مانع در راه ترقی و تکامل انسان است و عقیدهای در نظام اسلامی آزاد است که مبنایش تفکر باشد و از روی جهالت، تقلید و وراثت نباشد. برخی دیگر از متفکران آزاداندیشی را اینگونه تعریف کردند: آزاداندیشی به معنای تبادل نظر اندیشههای متعارض با یکدیگر است، آزاداندیشی صفتی در برابر تصلب فکر و تعصب است و فردی آزاداندیش است که در تفکراتش آزادانه حرکت میکند و در پی یافتن حقیقت است.
در قرآن کریم نیز به آزاداندیشی، اندیشیدن در گفتارها و انتخاب نیکوترین آنها بسیار سفارش شده است. آزاداندیشی در قرآن امری ارزشمند و آزاداندیشان بندگان خردمند و هدایت یافته معرفی شدهاند آنجا که میفرماید: «الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هداهم الله و اولئک هم اولوا الالباب» آن کسانی که به سخنها گوش فرامیدهند و از بهترین آنها پیروی میکنند اینانند که خدایشان هدایت نموده و اینانند همان خردمندان. همچنین خداوند متعال در قرآن کریم تقلید کورکورانه و به دور از آزاداندیشی را تقبیح کرده و میفرماید: «و اذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفینا علیه آباءنا اولو کان آباؤهم لایعقلون شیئا و لایهتدون» و چون کفار را گویند از کتاب و شریعتی که خدا فرستاده پیروی کنید پاسخ دهند که ما پیرو کیش پدران خود خواهیم بود آیا بایستی آنها تابع پدران باشند اگر چه آن پدران بی عقل و نادان بوده و هرگز به حق و راستی راه نیافته باشند؟
با توجه به اهمیت موضوع آزاداندیشی با حجت الاسلام طبسی استاد حوزه و دانشگاه در خصوص معیارهای آزاداندیشی از منظر قرآن و روایات ائمه اطهار (ع) به گفتگو پرداختیم که حاصل آن در ادامه تقدیم مخاطبان میشود:
حجت الاسلام طبسی در خصوص طرح مسئله آزاداندیشی در قرآن کریم گفت: اساس آموزههای قرآن کریم و روایات اهلبیت (ع) در آزاداندیشی چند معیار و فاکتور اصلی دارد. قرآن کریم به عنوان ثقل اکبر برخی کلیات را در مورد معیارهای آزاداندیشی مطرح میکند، از طرف دیگر آموزههای گفتاری و رفتاری اهلبیت (ع) نیز به عنوان ثقل اصغر و مکمل آموزههای قرآنی میتواند در این زمینه راهگشا و هدایتگر باشد.
وی ادامه داد: در قرآن کریم آیات معروف به آیه الکرسی مسئله آزاداندیشی را به صورت کلی مطرح و آن را مشروط به روشن شدن حق و باطل از هم معرفی میکند. خداوند در این آیه میفرماید: «لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی» هیچ اجباری در دین نیست زمانی که حق از باطل شناسانده شود. این آیه و آیات مشابه بر این نکته تصریح دارد که زمانی آزاداندیشی معنا پیدا میکند که همانطور که باطل سخن خود را میگوید و خود را به مردم عرضه میکند حق هم بتواند و این امکان را داشته باشد که خود را به انسانها عرضه کند و مواضع خود را بیان کند. به عبارت دیگر امکان طرح موضع و ویژگیها و خصایص برای هر دو جبهه به صورت برابر وجود داشته باشد. این یکی از مهمترین معیارهای آزاداندیشی است که خداوند متعال در آیات متعدد و با بیانهای مختلف به آن اشاره کرده است.
جبهه باطل این مجال را به جبهه حق نمیدهد تا خود را بنمایاند
طبسی افزود: آنچه معمول است این است که جبهه باطل این مجال را به جبهه حق نمیدهد تا خود را بنمایاند و بوقهای تبلیغاتی بتپرستان، مشرکین و اهل باطل و سلطه رسانهای آنها در طول تاریخ و حتی در عصر حاضر آنقدر زیاد است که هیچ گاه این امکان برابر برای جبهه حق ایجاد نشده است. بر اساس آیات قرآنی شرایط آزاداندیشی زمانی محقق میشود که جبهه حق نیز بتواند در شرایط برابر سخن و منطق خود را بیان کند و بعد از اینکه حق و باطل هر دو در شرایط برابر خود را عرضه کردند مردم و مخاطبین میتوانند مسیر صحیح را تشخیص بدهند و آن را انتخاب کنند.
جبهه باطل این مجال را به جبهه حق نمیدهد تا خود را بنمایاند و بوقهای تبلیغاتی بتپرستان، مشرکین و اهل باطل و سلطه رسانهای آنها در طول تاریخ و حتی در عصر حاضر آنقدر زیاد است که هیچ گاه این امکان برابر برای جبهه حق ایجاد نشده است
این استاد حوزه و دانشگاه به بیان مصادیقی از قرآن کریم پیرامون تحقق شرایط آزاداندیشی پرداخت و گفت: علاوه بر آیاتی که معیار امکان برابر عرضه را به صورت کلی مطرح میکنند آیاتی نیز وجود دارند که به صورت عملی نشان میدهند پیامبران عظام زمانی که با طواغیت و مکاتب باطل زمان خود برخورد و مواجهه داشتند هیچ گاه شرایط برابری نداشتند تا بتوانند حرف حق را در آن شرایط برابر عرضه کنند به همین خاطر هیچ گاه شرایط آزاداندیشی به طور کامل مهیا نبوده است. برای مثال در داستان حضرت موسی (ع) قبل از اینکه حضرت موسی (ع) متولد شود زمانی که فرعون خبردار شد قرار است از بنی اسرائیل فرزندی به دنیا بیاید که تاج و تخت فرعون را از بین میبرد دستور داد هر فرزند پسری که به دنیا میآید را بکشند، به امر و اراده خداوند متعال حضرت موسی (ع) زنده ماند و در دربار و کاخ فرعون رشد کرد و بزرگ شد. فرعون ساحران را برای محکوم کردن حضرت موسی دعوت میکند تا به زعم خود موسی (ع) را مفتضح کند. حضرت موسی (ع) به امر الهی توانست در برابر فرعون بایستد و دین خدا را در شرایطی نه کاملاً برابر بلکه نیمه برابر عرضه کند، حضرت موسی (ع) در آن جمع سحر ساحران را باطل کرد و حق کاملاً نمایان شد و ساحرانی که آمده بودند حضرت موسی (ع) را محکوم کنند همه به دین و آئین ایشان درآمدند. بنابراین آزاداندیشی زمانی محقق میشود که جبهه حق نیز بتواند مانند جبهه باطل خود را عرضه کند.
طبسی ادامه داد: ماجرای دیگری که قرآن کریم به آن اشاره دارد ماجرای حضرت ابراهیم (ع) است. حضرت ابراهیم (ع) در شرایطی نابرابر بانمرود زمان خود مبارزه میکرد و به دلیل اینکه سلطه رسانهای با جبهه باطل بود و آنها اجازه نمیدادند حرف حق شنیده شود، افراد زیادی به آن حضرت توجه نمیکردند. تا اینکه حضرت ابراهیم (ع) به داخل بتکده میرود، بتها را میشکند و تبر را بر دوش بت بزرگ میگذارد، زمانی که این اتفاق رقم میخورد همه مردم جمع میشوند و شرایط عرضه حق برای حضرت ابراهیم مهیا میشود و آن حضرت در پاسخ مردم که چه کسی بتها را شکسته است میفرمایند بروید و از بت بزرگ که تبر روی گردنش است بپرسید، اگر این بت که شما میپرستید شعور، عقل و احساس دارد از او بپرسید چه کسی بتها را شکسته است. در این ماجرا نیز حضرت ابراهیم ابتدا سعی میکنند شرایط برابری برای طرح مواضع حق و حقیقت ایجاد کنند سپس آن را به مردم عرضه کنند.
در طول تاریخ همواره سلطه رسانهای با جبهه باطل بوده است
وی افزود: با توجه به اینکه در طول تاریخ همواره سلطه رسانهای با جبهه باطل بوده است و آنها هیچ گاه اجازه نمیدادند حرف حق مطرح شود و به گوش مردم برسد میتوان گفت دعوت به آزاداندیشی که در قرآن کریم مطرح میشود مخصوص جبهه حق است، جبهه حق است که باید به شرایط برابری به لحاظ رسانهای دست پیدا کند تا شرایط آزاداندیشی محقق شود. در چنین شرایطی است که مخاطب میتواند حق و باطل را از هم تشخیص بدهد و آزادانه انتخاب کند.
طبسی دومین معیار و ویژگی آزاداندیشی را اهلیت دانست و مطرح کرد: دومین معیاری که میتوان برای آزاداندیشی نام برد این است که کسی که میخواهد حرف حق را مطرح کند اهلیت این کار را داشته باشد به این معنا که به تمام جوانب حق کاملاً اشراف داشته و بتواند در برابر شبهات مقابله کند، بتواند طلسم و جادویی که رسانه باطل در ذهن مردم انداخته را بشکند و کنار بزند. بر این اساس آن کسانی که اهلیت بیان حق را دارند پیامبران، اصحاب پیامبران، اهلبیت (ع) و شاگردان مکتب اهلبیت (ع) هستند.
وی افزود: سومین معیاری که در فراهم آمدن شرایط آزاداندیشی مؤثر است وجود فضایی سالم، آرام و بدون شانتاژ خبری است. نقل شده است زمانی که پیامبر اکرم (ص) در کنار خانه خدا برای مردم از اسلام سخن میگفتند مشرکین کف و سوت میزدند و سر و صدا ایجاد میکردند تا صدای پیامبر اعظم به گوش مردم نرسد، واضح است که در چنین شرایطی آزاداندیشی محقق نمیشود. معیار چهارم که در مسئله آزاداندیشی بسیار تأثیرگذار است، اخلاق است. اخلاق به این معنا نیست که کسی که دم از حق میزند با لبخند صحبت کند بلکه به این معنا است که باید مراقب سخن خود باشد و حرفی نزند که احساسات مخاطبش جریحهدار یا تحریک شود و به جای اینکه حرف حق را بپذیرد انگیزهای برای مقابله با آن پیدا کند.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: چهار معیاری که ذکر شد از مهمترین معیارهای آزاداندیشی است که در قرآن کریم و سیره انبیا و اهلبیت (ع) نمونههای آن بسیار وجود دارد. مثال دیگری که میتوان برای آن ذکر کرد رفتار حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در جریان کربلا است. جبهه باطل و بنیامیه و یزید امام حسین (ع) را به عنوان یک فرد خارجی معرفی میکنند به همین خاطر حضرت اباعبدالله در هر منزلی که میرسند ابتدا خود را معرفی میکنند، وقتی امام حسین (ع) که حق محض هستند در روز عاشورا شروع به سخنرانی میکنند عدهای از مردم فرار میکنند تا صدای امام به گوششان نرسد، عدهای هم میشنوند و خود را به نشنیدن میزنند تا جایی که حضرت اباعبدالله (ع) میفرماید آنقدر حرام خوردید که دیگر صدای حق را نمیشنوید. امام حسین (ع) در مقابل جبهه باطل در شرایط مساوی قرار نداشتند به همین دلیل شرایط آزاداندیشی مهیا نبود و در اثر تلاشهای امام تنها عده قلیلی مانند زهیر بن قین و حر بن یزید حقیقت را دریافتند و به امام ملحق شدند.
وی افزود: بعد از جریان شهادت اباعبدالله الحسین (ع) نیز شرایط مساوی برای آل الله برای بیان حق فراهم نبود اما حضرت زینب (س) از همان شرایط نامساوی نیز حداکثر استفاده را کردند و عبیدالله و یزید را در کاخ یزید مفتضح کردند. بر اساس گزارشات تاریخی امام سجاد (ع) نیز در تمام طول مسیر اسارت به روشنگری میپرداختند و مردم را از حقیقت واقعهای که رخ داده مطلع میکردند در آخر امر نیز در مسجد جامع اموی وقتی که یزید حرفهای باطل خود را علیه امام حسین (ع) و اهلبیت (ع) مطرح کرد امام سجاد (ع) از یزید مطالبه میکند که به ایشان نیز اجازه سخن گفتن بدهد یزید اجازه نمیدهد مردمی که در صحنه حاضر هستند از یزید میخواهند که اجازه بدهد یزید با فشار مردم به امام سجاد (ع) اجازه میدهد که بالای منبر برود و حرفش را بزند. امام سجاد (ع) بالای منبر میروند و با بیانات گوهربارشان و بیان حقایق ولولهای بین مردم میاندازند، در این لحظه که کمی شرایط مساوی شده و جبهه حق هم تواست سخن بگوید یزید که احساس خطر کرده بود دستور میدهد اذان بگویند تا صدای امام به مردم نرسد، امام سجاد (ع) باز هم با هر جمله از اذان به روشنگری ادامه دادند و وقتی به اشهد ان محمد رسول الله رسید فرمودند این محمد که مؤذن به رسالتش شهادت میدهد جد من است و ما فرزندان محمد رسول الله هستیم و اینگونه مردم را دعوت به آزاداندیشی کردند تا خود حق را از باطل تشخیص بدهند.
طبسی با اشاره وظایف حاکمیت و مسئولین در مسئله آزاداندیشی عنوان کرد: با توجه به معیارها و شرایطی که برای آزاداندیشی بیان شد و با توجه به اینکه جبهه حق همواره در طول تاریخ از شرایط مساوی در عرضه خود برخوردار نبوده، در این زمان که حکومت اسلامی در کشور ما حاکم شده است حاکمیت و آحاد مردم هر کدام در ایجاد فضای آزاداندیشی در جامعه وظایفی دارند. امروز سلطه رسانههای باطل ذهن جامعه را مخشوش و آلوده کرده است به طور طبیعی وقتی اذهان مردم به تبلیغات نادرست و دروغهای رسانهای آلوده شود نمیتواند به راحتی صدای حق را بشنود، این یکی از فاکتورهایی است که در جامعه اسلامی باید رعایت شود و مسئولین حاکمیتی باید شرایط برابر را فراهم کنند و اگر نمیتوانند شرایط برابری ایجاد کنند باید جلوی رسانههای باطل و معاند را بگیرند تا ذهن مردم فتنهآلود نشود.
وی افزود: مردم و حکومت اسلامی ایران شرایط خاص خود را در دنیا دارند، جبهه حق همیشه در اقلیت بوده و امروز نیز چنین است نظام اسلامی با انبوهی از لشکریان باطل دست و پنجه نرم میکند این در حالی است که فشار تبلیغاتی و رسانهای دشمنان و معاندان نظام نیز به شدت زیاد است، در این شرایط نظام اسلامی و جبهه حق باید مقاومت و ایستادگی کند و این ایستادگی هزینه دارد. این مسائل باید برای مردم بیان شود.امروز عمده رسانههای دنیا در اختیار دشمنان اسلام است بنابراین شرایط مساوی و برابری برای آزاداندیشی وجود ندارد. نظام اسلامی باید هستههای مرکزی از نیروهای متعهد و متخصص در حوزه رسانهای تربیت و مجهز بکند تا شاید کمی شرایط برای آزاداندیشی ایجاد شود.
ایشان ادامه داد: نمونه دیگر از فضای بسته برای جبهه حق مربوط به دوران امام رضا (ع) میشود، مامون که فردی بسیار سیاس و مکار بود میخواست به زعم خود امام رضا (ع) را در بین مردم محکوم کند و ایشان را فردی فاقد علم و آگاهی معرفی کند. به این منظور تمامی علمای ادیان را در مجلسی در حضور مردم جمع کرد تا آنها با امام مناظره کنند، به ظاهر شرایط برابری در این مجلس برای امام رضا (ع) ایجاد شده بود، آن حضرت نیز از این فرصت به خوبی استفاده کردند و پاسخ یک به یک علما را دادند و آنها را محکوم و جبهه حق را نمایان کردند، مامون که دید همه افراد به امام رضا (ع) متمایل شدند مجلس را بر هم زد. به هر حال مجلسی که مامون به عنوان تهدیدی برای امام رضا (ع) ترتیب داده بود با درایت امام به فرصت بیان حقایق تبدیل شد و از آن پس مردم امام رضا (ع) را با نام عالم آل محمد میشناختند.
طبسی با بیان اینکه بر اساس آموزههای قرآن کریم و روایات اهلبیت (ع) شرایط و معیارهای آزاداندیشی به معنای واقعی کلمه در زمان امام زمان (عج) محقق خواهد شد، اظهار داشت: در دوران ظهور شرایط عرضه و ابراز وجود برای جبهه حق و جبهه باطل به صورت مساوی فراهم میشود و هر دو جبهه میتوانند در شرایطی کاملاً مساوی خود را به بشریت عرضه کنند و آن زمان است که آزاداندیشی تمام و کمال محقق خواهد شد.
وی افزود: اما در این عصر و زمان که رسانههای معاند بیشترین هجمهها را علیه نظام اسلامی وارد میآورند و فضای ذهن مردم را غبارآلود میکنند جامعه اسلامی وظیفه دارد سخن را از اهل آن بشنود. همانطوری که خانوادههای در زمان انتخاب همسر تحقیق میکنند و یا حتی برای خرید یک غذا یا استفاده از یک مکان تفریحی تحقیق میکنند نسبت به اخبار، وقایع و اتفاقات جامعه خود نیز باید حساس و اهل تحقیق و بررسی باشند، به سرعت تحت تأثیر جو قرار نگیرند و هر سخن و خبری را قبل از تحقیق از صحت آن نپذیرند. اینکه بسیاری افراد بدون تحقیق هر خبری را قبول و منتشر میکنند نشان دهنده عدم بلوغ اجتماعی است. جامعه ما به خصوص در شرایط رسانهای امروز دنیا باید به این بلوغ برسد که هر خبری را قبل از اطمینان از صحت آن نپذیرد. اینکه برخی در حوادث اخیر عکس العملهای هیجانی نشان دادند نشان میدهد ما هنوز به آن بلوغ اجتماعی نرسیدیم، به همین دلیل است که وقتی جزر و مدهای خبری میآید جامعه ما به هم میریزد و دچار تشنج میشود و گاهی هم گرفتار سونامی میشود. بنابراین در جامعه اسلامی آحاد مردم باید نسبت به اخبار حساس باشند.
طبسی در پایان ابراز کرد: مسئلهای که به مردم در دریافت اخبار موثق کمک میکند، مسئله اعتمادسازی است. اگر افراد به نظام و صدا و سیما اعتماد داشته باشند اخبار را از رسانه ملی خود دریافت میکنند. اعتماد به رسانه ملی به این معنا نیست که فعالان این رسانه معصوم و عاری از خطا هستند بلکه به این معنا است که این رسانه و عوامل آن دلسوزانه عمل میکنند هر چند ممکن است گاهی هم خطا کنند اما در کلیت دلسوز مردم هستند و بد جامعه خود را نمیخواهند. اگر این مسئله در جامعه محقق شود انشاالله خواهیم توانست در برابر سلطه رسانه استکبار جهانی نه تنها منفعل نباشیم بلکه فعال باشیم و آنها را به عقب برانیم و جامعهای بدون التهاب و نوسان داشته باشیم.