به گزارش خبرنگار مهر، فریبا فاتحی نیکو_ نویسنده رمانهای عشق و سایههای خاکستری و خانهای بربلندی گفت: متأسفانه در کشور ما در بخشهای مختلف هنری، سنگ اندازیها و موانعی وجود دارد که نامش را نمیدانم چه میشود گذاشت؟ مافیا؟ موانع؟ یا رقابت ناسالم و یا…؟! به هرحال، هرچه که است، مانعی در مسیر تبلور استعدادهای تازه و درخشان و حرفها و رویکردهای نو در عرصه ادبیات و هنر است.
وی افزود: کم نیستند افراد مستعد که در این عرصه به دلیل نداشتن امکانات مالی و ارتباطی حذف شده یا نادیده گرفته میشوند. در حوزه حداقل کتاب و رمان به جرأت میتوانم بگویم که با این اوضاع ما در سالهای آینده، وام دار کشورهای دیگر خواهیم بود.
این نویسنده گفت: من به عنوان نویسندهای که در عرصه داخلی و تا حدی بینالمللی فعالیت داشته، بسیار شاهد موانع و نادیده انگاشتنها و حتی تخریب کردنها بوده ام. تخریب و تحقیر آثار نویسندگان ایرانی در مقابل آثار خارجیها به جای تشویق و نقد سالم درجهت رفع اشکالات و ارتقا کیفی آثار و در عین حال، بها دادن به بعضی آثار که حامیان خاص داشته و توانسته اند از سد و موانع عبور کنند؛ اما به هر دلیل، چون جذابیتی برای عموم مردم نداشته اند خیلی زود و پس از دریافت چند جایزه (که معمولاً به همان آثار با حامیان خاص ارائه میشود) به دست فراموشی سپرده شده اند.
وی ادامه داد: خوب بود به جای تخریب و دیوار کشی میان آثار و نویسندگان داخلی، بسترهای مناسبی برای آنان ایجاد میشد تا با تعامل و آموزش درست، آثار نویسندگان ایرانی با رویکردی هم پرمحتوا وهم پرکشش وعموم پسند ارائه میشد.
فاتحی نیکو گفت: هم اکنون، اکثر ناشران معتبر که پیشتر در حوزه چاپ و نشر آثار نویسندگان ایرانی فعالیت داشتند، اکنون به آثار ترجمه رو برده اند؛ چرا که ذائقه مردم اینگونه شده است؛ چون اکثر آثار داخلی یا پر از تکنیک و خالی از جاذبه خواندن هستند یا دچار ضعف تکنیک و سطحی و دور از واقعیت.
وی افزود: در چنین شرایطی به جرأت میتوان گفت در دهههای آینده، اثری از آثار و تفکر و ادبیات به روز ایرانی باقی نخواهد ماند و ما در حوزه حداقل داستان نویسی، وام دار کشورهای دیگر خواهیم شد. در تئاتر کمی، اوضاع بهتر است ولی بازهم خوب که دقت کنیم متوجه میشویم که ناخودآگاه همه ما، نمایشنامههای نویسندگان خارجی را یک سر و گردن بالاتر از داخلیها میداند و به عنوان آثار فاخر به تماشای آن میرویم. درحالی که ما در حوزه قصه و نمایشنامه ملی خود، کلی حرف داریم که مال خودمان است… مال خوی ایرانی ما، با همان نگرش با همان فرهنگ و قابل درک برای همه و چه بسا جذاب برای آن طرف آبیها.
این نویسنده گفت: البته اگر خودمان، خودمان را تخریب نکنیم وبا نقد سالم و تبلیغات درست و اعتماد به نفس، آثار داخلی را به دنیا معرفی کنیم! و به خودمان مدام گوشزد کنیم که یکی از بزرگترین مظاهر قدرت در دنیای امروز، زبان هنر و ادبیات است.
فاتحی نیکو گفت: یکی از دغدغههای من همین موضوع بود و به همین دلیل همیشه آرزو داشتم بتوانم افسانهها و قصههای عامه و ملی خودمان را به اثاری تبدیل کنم که با زبانی ساده و شیوا به عموم مردم ارائه شود و بتواند با آنها ارتباط برقرار کند.
وی ادامه داد: «ما در کارمشترکی با آقای کیوان ظهرابی (نویسنده و کارگردان تئاتر که ۳۲ متل را از سراسر کشور و از زبان پیرمردان و پیرزنان استانهای مختلف جمع آوری کردهاند در راستای همین هدف مشترک) تصمیم گرفتیم به صورت سریالی آنها را به نمایشنامه، کتاب و در نهایت فیلم تبدیل کنیم و به این منظور در سال گذشته، افسانه قلیدون را روی صحنه بردیم که استقبال شایانی از آن صورت گرفت و امسال نیز افسانه تتل خان را که متلی است از خطه سیستان و بلوچستان، با اقتباسی از یکی از کتابهای من به نام صهبای مستان تولید کرده و روی صحنه بردیم. دو کتاب قصه افسانه قلیدون و افسانه تتل خان را نیز همزمان به چاپ رسانده و در زمان اجرای صحنهای نمایش تتل خان رونمایی کردیم.
این نویسنده گفت: به امید خدا، ساخت فیلم این قصهها هم جز اهداف ما میباشد و در واقع با این هدف، قصد معرفی نگرش و فرهنگ عامه کشورمان را به جهان داریم. نوعی تبادل فرهنگی با کشورهایی که فرهنگشان را صادر میکنند. رسالت یک نویسنده و هنرمند آن است که صدای مردم و فرهنگش باشد.
وی افزود: ما تا به همین جا، مسیر سختی را پشت سر گذاشتیم و همچنان در حال طی کردن این مسیر پرپیچ و خم هستیم. ساخت و تولید نمایش از قصههای مردمی با بازی کودکان و نوجوانان کار اولی و آموزش آنان، هم بسیار دشوار و هم بسیار لذت بخش بود. بچههایی که از دل خود مردم و اقشار مختلف جامعه بیرون آمده و روی صحنه میروند؛ و این درحالی است که هیچ گونه تشویق و یا حمایتی از ما صورت نمیگیرد. حتی از جانب اهالی هنر. جالب است که بگویم حتی جهت تماشای نمایش، بعضی از همکاران هنرمند، دعوت ما را چنان با بی اعتنایی پاسخ دادند که بسیار باعث تأسف بود.
فاتحی نیکو گفت: اما ما خوشحالیم، و سپاسگزار، چرا که مردم با استقبال بی نظیر و تشویق و حمایتهای شأن در هر دو نمایش و حتی خرید کتابها جبران مافات نمودند.