به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «علم و دین» نوشته علامه محمدتقی جعفری بهتازگی با تدوین و تنظیم عبدالله نصری توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب پانزدهمینعنوان از مجموعهآثار علامه جعفری است که اینناشر چاپ میکند.
کتاب جدید دیگری که اینناشر از اینمجموعه چاپ کرده جلد چهاردهم مجموعه با عنوان «فلسفه دین» است. علامه جعفری در «علم و دین» میگوید زندگی بدون حیات معقول، کاریکاتوری از حیاتِ طبیعیِ مسخشده است. ناآگاهان خودباخته، هنگامی که به غیر قابل تفسیر بودن زندگی خود متوجه میشوند و میبینند هیچ دلیل روشنی برای زندگی که در پیش گرفتهاند، جز انگیزههای خور و خواب و خشم و شهوت وجود ندارد، سرمست خویشتن میشوند و خود را چنین تسلا میدهند: زندگی منظم و قانونمندی که بتوانیم لذایذ خویشتن را در آن اشباع کنیم و تکلیفی جز عدم مزاحمت برای دیگران بر دوش خود نداشته باشیم، زندگی ایدهآل است.
علامه جعفری میگوید در جهان غرب، عقل مدرن و علم مدرن، داد و ستدی تنگاتنگ با یکدیگر داشتند و اینامر باعث شد تا پیوندی جدی بین این دو برقرار شود و از طرف دیگر دین - بهطور خاص، دین مسیحیت - در جهان غرب پابهپای عقل مدرن و علم مدرن، تحول نیافت، از اینرو موضوعات و مسائل مطرح در دین توسط عقل جدید و علم جدید مورد پرسش و اشکال قرار گرفت و به خصوص علم تجربی طبیعی جدید، ادعاهای دین مسیحی را در باب عالم طبیعت به چالش کشید. اما در جهان اسلام، جریان نسبت علم و دین بهطور بسیار گستردهتر از جهان مسیحی غرب مطرح شد، چرا که دین اسلام در مقایسه با مسیحیت، دامنه گستردهتری از موضوعات متنوع هستیشناسی، جهانشناسی، انسانشناسی، جامعهشناسی و مانند آن را تحت پوشش خود قرار داد. به همیندلیل متفکران مسلمان ملاحظه میکردند که نهتنها علم تجربی طبیعی، بلکه علم تجربی انسانی جدید نیز ادعاهای دین اسلام را به چالش کشیده و مورد نقد و پرسش قرار میدهد.
تعیین نسبت جامعه دینداران مسلمان با دنیای جدید، یکمحور اساسی و مهمی دارد که همان علم جدید است - که در دامن عقل جدید متولد شده است - و بر جامعه جهان اسلام و در راس آن، بر متفکران مسلمان، اینامر یعنی تبیین نسبت علم و دین، یکفرضیه علمی است که باید به آن پرداخته شود.
کتاب «علم و دین» ۲ بخش اصلی دارد که ۲۸ فصل را در خود جا دادهاند. ۷ فصل اول کتاب در بخش اول قرار دارند که به اینترتیباند: «رابطه علم، فلسفه و دین با حیات معقول»، «تعریف علم و ویژگیهای آن»، «ثبات و تحول در علم و دین»، «رابطه علم و فلسفه با ماورای طبیعت»، «دیدگاه درباره واقعیت فینفسه»، «محدودیتهای علم در شناخت واقعیات» و «دخالت و تاثیر اصول و دریافتهای پیشساخته در نتیجهگیریهای علمی و فلسفی».
بخش دوم کتاب هم در برگیرنده ۱۹ فصل است که به اینترتیباند: «درآمد»، «یورشهای سهمگین به حقایق عالی»، «مرزهای علم و دین»، «شناخت و معرفت»، «عدم نقشآفرینی اصول علم در معرفت فلسفی»، «محدودیت علم»، «گونههای مطلقگرایی»، «ناتوانی علم از شناخت اسرار هستی»، «الهی مسلکان و اصول علمی»، «ماده، مفهومی فلسفی»، «فیزیک نوین و ایدهآلیسم»، «فیزیک و واقعیت»، «ارتباط دستاوردهای علم با مسائل فلسفی»، «شناخت آغاز و انجام جهان»، «حقیقت دین (خدا، تکلیف و رستاخیز)»، «عدم تعارض میان علم و دین»، «فرضیهها و قوانین»، «تفسیر حقیقت مطلق» و «درآمیختگی فرضیه واقعیت؛ کاربردهای متعارض».
در قسمتی از اینکتاب میخوانیم:
بویل با شگفتی اظهار میکند:
مادهای که هستیِ خود را با حرکت سادهای آغاز کرده و از خود بافتهای شگفتانگیزی چون تَنهای آدمی و حیوانیِ کاملی را به جای گذاشته است، چگونه میتواند شکلپذیری نمونههای مادی را که هستههای نخستِ موجودات زنده شمرده میشوند، رقم زند و دستمایه شگفتی شود؟ بر همین اساس است که وی «وجود قانون مهندسی هستی» یا «قدرت مهندسی سترگی» را باور دارد.
ژرژ ویلهلم فردریک هگل میگوید:
درک بشری از هستی و وجود و ارتباط خرد با آن، ناگزیر مایه بررسی علل و انگیزههای والا مرتبهای میشود. ما نمیتوانیم از طریق صوفیگری جاکوب بوهم با بصیرتگرایی و الهام شناختهشده او، به حقیقت هستی دست یابیم. تنها وسیلهای که برای تحقق چنین هدفی در اختیار داریم، انتقال از عقل پستگرا به خرد بالنده است.
اینکتاب با ۴۷۷ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۲۲۰ هزار تومان منتشر شده است.