خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه- زینب حسینی روش: دنیای امروز دنیای ارتباطات است و ۷۵ %اوقات روزانه ما، صرف ارتباط با دیگران میشود.دولتهای سلطه جو، به ویژه آمریکا، برای دستیابی به اهداف تجاوزکارانه خود از طریق عملیات روانی بهکارگیری گروه قابل توجهی از کارمندان مجرب و کارآزموده و با استخدام متخصصان مجرب در حوزههای اجتماعی، روانشناسی ارتباطات، مردم شناسی و… سعی میکنند اطلاعات مفیدی را از جامعه هدف به دست آورند. از طریق اینترنت و فضای سایبری، ارتباطات انسانی و مناسبات اجتماعی بین افراد نیز مجازی میشود و انسان بدون محدودیت، ورای زمان و مکان و مرز، با هم نوع خود ارتباط برقرار مینماید. ارتباطاتی که میتواند محتوای سیاسی- اجتماعی، فرهنگی و عاطفی داشته باشد. امروزه از شبکههای اجتماعی مجازی که با سرعتی بیبدیل در حال گسترش بوده، مورد اقبال نسل جدید واقع شده است به عنوان ابزار عملیات روانی برای انقلابهای رنگین در کشورهای غیر همسو استفاده میشود. عملیات روانی همواره برای تأثیرگذاری بر ذهن و رفتار انسانهای جامعه هدف وجود داشته، رقبا همیشه سعی کردهاند با تأثیر گذاشتن بر عقاید و رفتار طرف مقابل، او را وادار به انجام کاری کنند که هدف آنها را تأمین نماید.
بر همین اساس برای بررسی چیستی عملیات روانی در شبکههای اجتماعی و راه مقابله با سو استفاده مجریان عملیات روانی در این شبکهها با حجت الاسلام مهدی مسائلی محقق و پژوهشگر به گفتگو پرداختیم که حاصل آن را در ادامه میخوانید:
*شبکههای اجتماعی چیست؟ چرا تا این حد مهم است؟
شبکههای اجتماعی وسیله ارتباطی است که در عصر کنونی ظهور و بروز پیدا کرده و افراد مختلف به وسیله این تکنولوژی میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و با اشتراک گذاریهایی از جنس فکر و اندیشه، مدیا و تصویر و همچنین سایر امکانات جدید با یکدیگر مرتبط باشند. کاربران فضای مجازی به صورت شبکهای به یکدیگر متصل بوده و با برجسته سازی اطلاعات یکدیگر، اقدام به انتقال سریع اطلاعات یکدیگر میکنند. امروزه رشد و گسترش این امکانات سرعت گرفته با شتاب بسیار پیش میرود.
امروزه هر فرد به یک رسانه تبدیل شده است و به صورت شبکهای اطلاعات خود را به دیگران انتقال میدهد و بر خلاف گذشته که رسانههایی وجود داشت که مردم تنها اطلاعات اخبارشان را از آنها دریافت میکردند در عصر حاضر هر کسی میتواند به یک رسانه تبدیل شود و وقتی در بستر شبکههای اجتماعی قرار میگیرند بسته به فعالیت و قدرت فکری و تحلیلی خودشان با استفاده از ابزارهای موجود میتوانند این رسانه فردی را بزرگتر کنند و افراد بیشتری را ذیل شبکه خویش قرار دهند.
*محتوای تولید شده در شبکههای اجتماعی چه ویژگیهایی دارد که طرف مقابل میتواند با همان محتوا اقدام به ایجاد عملیات روانی در شبکههای اجتماعی کند؟
شبکههای اجتماعی را باید تحلیل کرد. هر کدام از شبکه اجتماعی بسته به نیازهای مختلف افراد فعالیت میکنند. معمولاً ما در رابطه با شبکههای اجتماعی منفعل بودیم و به جای اینکه فعال باشیم سعی کردیم به آسیبهایی که به وجود میآورد پاسخ دهیم. برای مثال اگر به پلتفرم ایکس (توئیتر) توجه کنیم میبینیم که این رسانه در تولید محتوای متنی کوتاه فعالیت میکند؛ امروزه مردم به اطلاعات گستردهای نیازمند هستند و میخواهند آن اطلاعات را به صورت خلاصه و چکیده دریافت کنند بر همین اساس میتوان گفت پلتفرم ایکس را فضای گفتمان فرهیختگی نامید چرا که هر کسی نمیتواند تولید کننده محتوا باشد بعضاً ما در این فضا قضایا فعال نبودیم یا در شبکههای اجتماعی اینستاگرام که مدیا بیشتر غالب است در برابر این نوع شبکههای اجتماعی منفعلانه عمل کردیم زیرا در این عرصه افرادی متن تولید میکردند که برای گفتمان دینی، سیاسی، فرهنگی و… ما آسیبزا بوده است.
ما نباید از نظر محتوا و سبک به روش مخالفان و رقبا عمل کرده و دنبال کنیم بلکه حق و حقیقت باید بیان شود. البته مخالفان و رقبا همواره تلاش میکنند که در شبکههای اجتماعی جلوهای از حق نمایی را داشته باشند اما لازم است ما حق نمایی خود را در عمل و رویکرد رسانهای به نمایش بگذاریم. گفتنی است گاهی اوقات محدود کردنها موجب میشود که ما نتوانیم حقیقت خود را نشان دهیم و دشمن از آن سو استفاده کند.
*روشهای و شیوههای عملیات روانی در شبکههای اجتماعی را بیان کنید؟
جنگ و عملیات روانی نکته جدیدی نیست امروز با توجه به پیشرفت تکنولوژی ابزارهای عملیات روانی جدید شده است بنابراین عملیات و جنگ روانی از گذشته وجود داشته و دشمن همواره تلاش کرده تا شایعات را در پوشش حق و حقیقت به مردم معرفی کند. آنان برای رسیدن به اهداف خود از ابزارهایی چون دروغ بزرگ استفاده میکنند چرا که هر چه دروغ بزرگتر باشد انکار آن سختتر خواهد بود، همچنین دشمن در عملیات روانی شبکههای اجتماعی از فضای احساس و تعصب بهره میبرد و سوار بر موج احساسات میشود. گاهی اوقات دیده میشود که برخی برای مقابله با عملیات روانی دشمنان در شبکههای اجتماعی از شیوه و روش باطل آنان بهره برداری میکنند در حالی که این راه حل درستی نیست. در حالی که راه حل مقابله با جنگ روانی دشمن در شبکههای اجتماعی آن است که اجازه دستیابی به اطلاعات را به خودیها بیشتر بدهیم، گاهی اوقات افرادی که دلسوز جامعه بوده و حق محور هستند همانها به اطلاعات دسترسی ندارند در حالی که میطلبد این افراد برجسته به رسمیت شناخته شوند بعضاً همین افراد توانستهاند شبکههایی را به وجود بیاورند؛ بنابراین اگر اطلاعات در اختیار این طیف قرار گیرد قادر خواهند بود بر محور حق به روشنگری بپردازند و با فضای روانی شایعه و بستر فضای مجازی فیک بازی و اخبار کذب مقابله داشته باشند. یا حتی میتوانند موضوعاتی را به دلیل دسترسی آزاد به اطلاعات تحقیق و تفحص کنند و موضوعاتی را به صورت فعال در شبکهها به وجود بیاورند که رقبا و مخالفان را در مقام انفعال قرار دهند نه اینکه ما در مقام انفعال باشیم.
* برای مقابله با این عملیات روانی در فضای حقیقی چه باید کرد؟
در حال حاضر با توجه به شبکههایی که در فضای مجازی وجود دارد ممکن است ارتباطها را کانالیزه کنند و افراد را در فضای خاصی قرار دهند که از حقیقت جدا و شاید گرفتار اوهام شود و یک انقلابهایی مجازی به وجود بیاید به گونهای که فرد فکر کند در عالم حقیقت همین امر وجود دارد در حالی که این امر وجود خارجی ندارد. برای مثال در فضایی که سال گذشته کشور با آن روبرو بود این امر کاملاً مشاهده میشد زیرا بعضی از افراد که در فضای مجازی هضم شده بودند تصور میکردند واقعاً یک انقلاب و تحولی به وجود آمده است. بنابراین وقتی فعالین انقلابی و عرصه فرهنگی فضای مجازی در کنار هم قرار گیرند باعث میشود که رقبا نتوانند بر این فضا غالب شوند از این رو لازم است و تاکید میشود تا فعالیت خود را در شبکههای اجتماعی گسترش دهیم و این امر مستلزم آن نیست که افرادی را مستقیماً استخدام کنیم یا هزینهای به آنها پرداخت و یا همانند دشمن صفحات فیک تولید کنیم تا از این طریق بتوانیم گفتمان آنها را نقد کنیم، خیر، بلکه به افراد حقیقی که از جنس خودمان هستند اجازه دهیم تا در شبکههای اجتماعی حضور داشته باشند تا بتوانند آن فضای توهمی که دشمن به وجود آورده است را بشکنند و در این عرصه فضاسازی کنند.
در فضای حقیقی نیز لازم است این تحولات را به رسمیت بشناسیم و تسلط شبکههای اجتماعی بر افکار مردم را بپذیریم و حتی وارد یک آموزشهایی شویم؛ برای مثال در آموزش و پرورش که قسمتی از آن آموزش بوده و قسمت دیگرش پرورش است اگر بخواهیم نظام آموزش و پرورش فعال شود و منفعل باقی نماند لازم است یک سری آموزشها را در زمینه شبکههای اجتماعی به جوان امروز ارائه دهیم تا نسل نوجوان و جوان شیوه برخورد و رفتار با شبکههای اجتماعی را بداند و به آن اطلاعات داده شود. اطلاعات هم نه به آن منظور که دانش آموزان را مدیریت فرهنگی کنیم بلکه روشی که وجود دارد و در تمام جهان ارائه میشود آن است که به سرعت افراد مؤثر معرفی و جوانب اخلاقی بیان شود. چنانچه ما در این فضا اخلاق محور، پاسخگو و حقگو باشیم خیلی از تبلیغات سو را از بین میرود بنابراین سعی کنیم این مساله را جز نکات آموزش و پرورشی و تربیتی و فرهنگی خودمان قرار دهیم و با سرعت بیشتری به جوانان انتقال دهیم.
*چنانچه در پایان نکتهای هست بفرمائید:
در فضای مجازی باید یک مقدار سیاست رسانهای داشته باشیم؛ امروز دشمنان با یک سیاست خاصی وارد میشوند اما گاهی اوقات ما با احساس وارد این حوزه میشویم گاهی اوقات سیاست رسانهای در این قضایا حکمفرما نیست و انعطاف رسانهای از ناحیه ما در این فضاها وجود ندارد به واسطه اینکه رویکردهایی قبلاً بر آن تاکید داشتیم نمیخواهیم آن رویکردها را تغییر دهیم در حالی که فضای رسانهای فضایی است که نیازمند انعطاف رسانهای زیاد بوده تا بتوانیم در این شبکهها رشد زیادی داشته باشیم.