پس از تشییع جنازه یحیی عیاش، نیروهای عملیاتی حماس، جذب بمب‌گذاران شهادت‌طلب در کرانه باختری را شروع کردند و یکی از سخنگویان حماس گفت دروازه‌های جهنم به روی اسرائیلی‌ها باز شده است.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ صادق وفایی: پرونده بررسی مطالب مندرج در کتاب «تو زودتر بکش» نوشته رونین برگمن خبرنگار اسرائیلی، براساس نسخه‌ای که انتشارات شهید کاظمی با ترجمه وحید خضاب از این‌کتاب عرضه کرده، در ۷ قسمت پیشین به جایی رسید که عماد مغنیه با اطلاع از نقشه شکارچیان اسرائیلی و دامی که برای ترورش پهن کرده بودند، از حضور در مراسم تشییع پیکر برادر شهیدش که در واقع طعمه به دام‌انداختن او شده بود، خودداری کرد.

قسمت هشتم پرونده پیش‌رو از جایی شروع می‌شود که اسرائیل دشمن جدید و قدرتمند خود با نام شیخ احمد یاسین موسس جنبش حماس را شناخت. شروع انتفاضه اول مردم فلسطین و تشکیل جنبش حماس باعث شکل‌گیری گردان‌های ضربتی عزالدین قسام و شکل‌گیری یک‌کابوس دیگر برای اسرائیل شد. جالب است که اسرائیل در آن‌دوره برای رو در رو قراردادن فلسطینی‌ها و شکل‌دادن به تقابل یاسین و عرفات، رویکرد اسلام‌گرایی را تشویق و ترویج می‌کرد تا جلوی مقاومت ملی مردم فلسطین را بگیرد.

حوادث زیادی هستند که در هشتمین‌قسمت پرونده بررسی «تو زودتر بکش» به‌طور خلاصه و مختصرومفید به آن‌ها پرداخته‌ایم؛ ازجمله تبعید دسته‌جمعی فلسطینی‌ها به مرز لبنان که به ضرر اسرائیل تمام شد، حمام خونی که باروخ گلدشتاین یهودی در مسجد الخلیل به راه انداخت، تبعات این‌حمله تروریستی برای اسرائیل، تشکیل واحد تکاوری ایگوز برای جنگ با حزب‌الله، ترور فتحی شقاقی و ترور یحیی عیاش فرمانده نخبه فلسطینی‌ها.

هفت‌قسمت پیشین پرونده در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعه‌اند:

۱- «اسرائیل چگونه برنامه موشکی مصر را تعطیل کرد و افسر نازی چه‌طور جاسوس موساد شد؟»

۲- «وقتی موساد یک‌مترجم و خدمتکار را اشتباهی کشت / زنان جاسوسی که موجب مرگ خیلی‌ها شدند»

۳- «ترور فرمانده فلسطینی با خمیر دندان / سندی دیگر از شهادت متوسلیان»

۴- «استفاده از F15، بویینگ، زیردریایی وتکاور زن‌پوش برای ترور ابوجهاد»

۵- «وقتی طرح اسرائیل برای ترور صدام به افتضاح و تعطیلی ختم شد / دستاوردهای نصب شنود در صندلی محمود عباس»

۶- «امضای برگه قرمز محتشمی‌پور توسط شیمون پرز و درخواست بختیار از موساد برای ترور امام خمینی»

۷- «بهت اسرائیل از انتقام سریع عماد مغنیه در ترکیه و آرژانتین / سوژه تله را حس کرد و به تشییع برادرش نیامد»

در ادامه مشروح هشتمین‌قسمت از پرونده بررسی و مرور کتاب «تو زودتر بکش» را می‌خوانیم؛

* وقتی اسرائیل، اسلام‌گرایی را تشویق می‌کرد

روز ۱۶ آپریل ۱۹۹۳ (۲۷ فروردین ۱۳۷۲) اتوبوس سربازان اسرائیلی نزدیک شهرک صهیونیست‌نشین میخولا، مورد حمله شهادت‌طلبانه قرار گرفت و منفجر شد. در این‌حمله ۸ نفر زخمی شدند. تا زمان انجام این‌حمله، حملات شهادت‌طلبانه داخل اسرائیل انجام نشده بودند و این‌حمله آغاز موجی از حملات شهادت‌طلبانه در داخل اسرائیل شد. طی این‌حملات، ظرف ۱۱ ماه بیش از ۱۰۰ اسرائیلی کشته و بیش از ۱۰۰۰ تن زخمی شدند.

با دنبال‌کردن رد این‌حملات، اسرائیل به ۳ نام رسید: شیخ احمد یاسین، صلاح شحاده و یحیی عیاش. دو نفر اول در زندان‌های اسرائیل بودند و نفر سوم هم ظاهراً در لهستان بود یا تصور می‌شد آن‌جاست. شیخ احمد یاسین به‌عنوان یک‌پیشوای فلسطینی، معتقد بود شکست عرب‌ها در جنگ ۶ روزه ۱۹۶۷ با اسرائیل، نتیجه ضعف معنوی‌شان بوده و رژیم‌های سکولار و منحط عرب از راه خدا دور شده‌اند. او شعار «الاسلام هو الحل» را تکرار می‌کرد که از دید صهیونیست‌ها بازتاب عربی شعار امام خمینی (ره) بود. یاسین به عکسِ سازمان ساف تلاش نمی‌کرد فعالیت‌های خود را مخفی کند و حتی وقتی مسئولان اسرائیلی از او درخواست دیدار می‌کردند، موافقت و با آن‌ها گفتگوهای طولانی می‌کرد. آمی عایالون رئیس شین‌بت در دهه ۱۹۹۰ گفته تفکر اسرائیل در آن‌دوره این بود که برای درست‌کردن یک وزنه متقابل جلوی جنبش ملی فلسطین یعنی ساف، باید اسلام‌گرایی را تشویق کرد. به همین‌دلیل شین‌بت امیدوار بود کسی مثل شیخ احمد یاسین، عرفات را تضعیف می‌کند.

یووال دیسکین که سال ۲۰۰۵ رئیس شین‌بت شد می‌گوید سخنرانان فلسطینی پس از انقلاب ایران از آدم‌های توسری‌خور تبدیل به فعالان بسیار پرانرژی شدند؛ هم در غزه هم سراسر خاورمیانه و هم آفریقا رونین برگمن می‌گوید پیروزی انقلاب ایران، نشان داد آیت‌الله خمینی به‌عنوان یک عالم دینی و مقدس، می‌تواند یک انقلاب و جنبش را هدایت کند. به همین‌دلیل پس از انقلاب اسلامی ایران، لحن سخنرانان فلسطینی در اراضی اشغالی تغییر کرد. یووال دیسکین که سال ۲۰۰۵ رئیس شین‌بت شد می‌گوید سخنرانان فلسطینی پس از انقلاب ایران از آدم‌های توسری‌خور تبدیل به فعالان بسیار پرانرژی شدند؛ هم در غزه هم سراسر خاورمیانه و هم آفریقا.

شین‌بت فعالیت‌های مخفی شیخ احمد یاسین را به‌صورت کاملاً اتفاقی با دستگیری یک‌جوان مظنون در آپریل ۱۹۸۴ (فروردین ۱۳۶۳) کشف کرد. با اطلاعاتِ این‌جوان فلسطینی در بازجویی‌ها، مسئولین اسرائیلی، یاسین و نزدیک‌ترین دستیارانش را بازداشت کردند. نیروهای شین‌بت خشمگین از فریبی که خورده بودند، زندانی‌ها را در معرض شکنجه‌های بسیار خشنی قرار دادند. در بازجویی‌ها مشخص شد یاسین از مدت‌ها پیش برای یک‌جهاد آماده می‌شده است. او به ۱۳ سال زندان محکوم، ولی یک‌سال بعد در تبادل اسرا آزاد شد.

* آغاز به‌کار حماس و تولد گردان‌های عزالدین قسام

اواخر سال ۱۹۸۷ (پاییز ۱۳۶۶) که انتفاضه اول شروع شد، یاسین عملاً به مهم‌ترین چهره مذهبی سیاسی غزه و کرانه باختری تبدیل شده بود. او دسامبر همان‌سال اعلام کرد جهاد آغاز شده و سازمان خود را جنبش مقاومت اسلامی (حماس) نامید. شین‌بت در آگوست ۱۹۸۸ (مرداد ۶۷) عملیات گسترده‌ای علیه حماس انجام داد و ۱۸۰ نیروی آن را بازداشت کرد. اما این‌اعضا اطلاعات خود را مخفی نگه داشتند؛ ازجمله این‌موضوع مهم را که صلاح شهاده یک شاخه نظامی مخفی برای این‌سازمان تاسیس کرده بود. این‌شاخه نظامی ابتدا با عنوان واحد ۱۰۱ شناخته می‌شد اما کمی بعدتر به واحد ویژه گردان‌های عزالدین قسام تغییر نام داد. جالب است که شهاده پس از دستگیری و از درون زندان فرماندهی این‌شاخه نظامی را با ارسال پیام‌های رمز انجام می‌داد. یکی از کارهایی که این‌شاخه انجام داد، ربایش و کشتن دو سرباز اسرائیلی است. نویسنده کتاب «تو زودتر بکش» می‌گوید در ادامه این‌اتفاقات، شیخ احمد یاسین به‌واسطه نقش‌داشتن در این‌قتل‌ها به حبس ابد محکوم شد.

نیروهای گردان‌های عزالدین قسام

روز ۱۳ دسامبر ۱۹۹۲ (۲۲ آذر ۱۳۷۱) یکی از افسران ارتش اسرائیل به گروگان گرفته شد تا شیخ احمد یاسین در مقابل آزادی او آزاد شود. این‌افسر یک پلیس با نام گروهبان اول نیسیم تولدانو بود. اسحاق رابین نخست‌وزیر اسرائیل که همزمان وزارت دفاع را هم به عهده داشت، به‌جای اجابت خواسته گروگان‌گیران، یک‌سلسله حملات گسترده و بازداشت‌های وسیع را آغاز کرد. از یاسین هم خواسته شد در یک‌مصاحبه رسانه‌ای به یارانش بگوید آسیبی به افسر ربوده‌شده نزنند. او هم این خواسته را اجابت کرد اما طبق توافقات قبلی با یارانش، چنین‌حرف‌هایی در مصاحبه با رسانه‌های اسرائیلی به این معنی بود که اصلاً به سخن او توجه و از آن اطاعت نکنند. او پس از خاموش‌شدن دوربین‌ها به اسرائیلی‌ها گفت: «من مشکل زمان ندارم. ۱۰ سال دیگه، ۱۰۰ سال دیگه، دست آخر شماها از روی زمین محو می‌شید.»

* تبعید دسته‌جمعی اعضای حماس که به‌ضرر اسرائیل تمام شد

اسحاق رابین به‌جای اجابت خواسته گروگان‌گیران، یک‌سلسله حملات گسترده و بازداشت‌های وسیع را آغاز کرد. از یاسین هم خواسته شد در یک‌مصاحبه رسانه‌ای به یارانش بگوید آسیبی به افسر ربوده‌شده نزنند. او هم این خواسته را اجابت کرد اما طبق توافقات قبلی با یارانش، چنین‌حرف‌هایی در مصاحبه با رسانه‌های اسرائیلی به این معنی بود که اصلاً به سخن او توجه و از آن اطاعت نکنند به این‌ترتیب نیروهای حماس با خطی که از شیخ احمد یاسین گرفتند، گروگان خود را کشتند. قتل تولدانو برای اسحاق رابین ضربه‌ای کاری بود. چون یک‌هفته پیش‌تر هم ۵ اسرائیلی دیگر در حملاتی که اغلب توسط حماس ترتیب داده شده بودند، کشته شده بودند. به همین‌دلیل نوبت یک‌ضربه کاری به حماس بود. شین‌بت پیشنهاد مسموم‌کردن یاسین را در زندان مطرح کرد که رابین درجا آن را رد کرد. پیشنهاد ایهود باراک تبعید دسته‌جمعی و گسترده و البته بی‌سروصدای فعلان حماس به لبنان بود. به این‌ترتیب، ۴۰۰ نفر را که مظنون به ارتباط با حماس بودند، سوار اتوبوس کرده و به مرز لبنان بردند. اما خبر این‌ماجرا به بیرون دستگاه اطلاعاتی اسرائیل درز کرد و باراک به‌عنوان رئیس ستاد مشترک ارتش ناچار شد به دادگاه رفته و قضات دیوان عالی را متقاعد کند. اما همزمان یک‌رسوایی بزرگ پیش آمد. یک چهارم تبعیدی‌ها به اشتباه سوار اتوبوس شده بودند و آن‌افرادی نبودند که شین‌بت می‌خواست تبعیدشان کند. همان‌زمان لبنان هم مرزهایش را بست. در نتیجه اسرائیلی‌ها، تبعیدی‌ها را به‌زور از اتوبوس‌ها پیاده کردند و آن‌ها در یک‌اردوگاه چادری در مرج الزهور نزدیکی شهر حاصبیا مستقر شدند.

این‌تبعید ضربه سنگینی به حماس بود. اما وقتی چند لبنانی عضو حزب‌الله از اردوگاه بازدید کردند، شرایط تغییر کرد. برگمن می‌گوید نیروهای عماد مغنیه با فرماندهی مصطفی بدرالدین (برادر همسر مغنیه) همراه با مربیانی از نیروی قدس سپاه پاسداران در نزدیکی اردوگاه یک منطقه حفاظت‌شده ایجاد کردند و تبعیدی‌ها را آموزش دادند. یکی از کسانی که این‌جا آموزش دید، یحیی عیاش بود که نظر مربیان را به خود جلب کرد.

* بازگشت قهرمانانه تبعیدی‌ها

در همان‌زمان فشارهای بین‌المللی هر روز بر اسرائیل بیشتر می‌شد. به‌علاوه بیل کلینتون رئیس‌جمهور جدید آمریکا هم رویارویی پرخاشگرانه رو به افزایشی نسبت به اسرائیل نشان می‌داد. فوریه ۱۹۹۳ (بهمن ۱۳۷۱) اسحاق رابین تحت فشارهای بین‌المللی و فشارهای آمریکا، بازگشت تبعیدی‌ها به وطن‌شان را پذیرفت. تبعیدی‌ها به‌صورت قهرمان وارد غزه و کرانه باختری شدند. یحیی عیاش هم تبدیل به یکی از فرماندهان گردان‌های عزالدین قسام شد و مدتی کوتاهی بعد حمله انتحاری میخولا را انجام داد.

* آدم‌کشی یهودی نیویورکی در مسجد الخلیل و تبعاتش

روز ۲۵ فوریه ۱۹۹۴ (۶ اسفند ۱۳۷۲) باروخ گلدشتاین یهودی اهل نیویورک که به اسرائیل مهاجرت کرده بود، وارد مسجد ابراهیمی الخلیل شد و نمازگزاران در حال نماز را به رگبار بست. او لباس رسمی IDF را به‌تن داشت و در طول یک‌دقیقه و نیم شلیک چهاربار خشاب عوض کرد. در نهایت یکی از نمازگزاران کپسول آتش‌نشانی را به طرف او پرتاب کرد و گلدشتاین با افتادن روی زمین، آن‌قدر کتک خورد تا کشته شد. او ۲۹ نمازگرار مسلمان را کشته و بیش از ۱۰۰ تن را زخمی کرده بود.

باروخ گلدشتاین و صحنه جنایتش

پس از چهلم شهدای این‌واقعه، روز ۶ آپریل (۱۷ فروردین) یک‌بمب‌گذار شهادت‌طلب خود را نزدیک دو اتوبوس اسرائیلی در شهر عفوله منفجر کرد و جان ۸ اسرائیلی را گرفت. یک‌هفته بعد هم نیروی دیگری، با انفجار کمربند انفجاری خود ۵ اسرائیلی را در ایستگاه اتوبوسی در خدرا کشت. ۱۹ اکتبر (۲۷ مهر) هم حمله دیگری از نیروهای عیاش در قلب تل‌آویو انجام شد. یک‌فلسطینی کمربند انتحاری خود را در اتوبوس شماره ۵ منفجر کرد و ۲۲ اسرائیلی را کشت. این‌حملات شهادت‌طلبانه به‌همین‌ترتیب ادامه پیدا کردند.

۱۱ نوامبر ۱۹۹۴ (۲۰ آبان ۱۳۷۳) یکی از اعضای جهاد اسلامی فلسطین بمب همراه خود را در یک‌پست نگهبانی IDF در تقاطع نتزاریم در باریکه غزه منفجر کرد و ۳ افسر را کشت. ۲۲ ژانویه ۱۹۹۵ (۲ بهمن ۱۳۷۳) هم یک فلسطینی دیگر که لباس IDF را پوشیده بود، بمب خود در ازدحام ایستگاه اتوبوس بیت لید (۲۵ مایلی شمال تل‌آویو) منفجر کرد و ده‌ها سرباز را کشت. دقایقی بعد هم یک‌نیروی شهادت‌طلب دیگر در همان‌نقطه بمب خود را منفجر کرد و تلفات بیشتری گرفت. در نتیجه این‌حادثه ۲۱ سرباز و یک‌غیرنظامی کشته و ۶۶ نفر زخمی شدند. اسحاق رابین پس از واقعه به صحنه رفته و با شعارهای شدید مردم اسرائیلی علیه خودش روبرو شد. در نتیجه با خشم به دفترش در تل‌آویو برگشته و خواست برایش برگه قرمزی بیاورند تا امضایش کند؛ فتحی شقاقی و یحیی عیاش دو اولویت اول ترور بودند.

* تشکیل واحد تکاوری ایگوز برای جنگ چریکی با حزب‌الله

اسرائیلی‌ها و نیروهای ایگوز برای این‌که دایره انتقام‌های حزب‌الله محدود به اسرائیل و لبنان شود، روی کشتن مقامات میان‌رده تمرکز کردند نه فرماندهان رده‌بالا. یکی از این‌اهداف رضا یاسین فرمانده حزب‌الله در نبطیه بود در ادامه این‌حوادث، لیپکین شاحاک جانشین ایهود باراک در ستاد مشترک ارتش همراه با عامیرام لوین فرمانده منطقه شمالی ارتش اسرائیل، یک‌واحد تکاوری به اسم ایگوز درست کردند تا علیه حزب‌الله وارد جنگ چریکی شود. ایگوز، کمین‌گذاشتن برای حزب‌الله را در داخل لبنان به‌ویژه در مناطقی که حزب‌الله احساس امنیت می‌کرد، شروع کرد. اسرائیلی‌ها و نیروهای ایگوز برای این‌که دایره انتقام‌های حزب‌الله محدود به اسرائیل و لبنان شود، روی کشتن مقامات میان‌رده تمرکز کردند نه فرماندهان رده‌بالا. یکی از این‌اهداف رضا یاسین معروف به ابوعلی رضا فرمانده حزب‌الله در نبطیه بود. در عملیات ترور او، دومین‌بار بود که از پهپاد برای کشتن یک‌نفر استفاده می‌شد. پس از ترور رضا یاسین در ۳۰ مارس ۱۹۹۵ (۱۰ فروردین ۱۳۷۴) سید حسن نصرالله وعده انتقام داد و حزب‌الله دوباره با شلیک رگباری راکت‌ها به شمال اسرائیل پاسخ داد.

طی دو سال‌ونیم بعد تیم‌های IDF، دست به انجام ۲۷ قتل هدفمند زدند که اغلب‌شان علیه نیروهای حزب‌الله بود و ۲۱ موردشان برای آن‌ها موفقیت‌آمیز بود. آن‌زمان اسحاق رابین برگه قرمز فتحی شقاقی رهبر جهاد اسلامی فلسطین را امضا کرده بود. او سال ۱۹۸۸ از غزه به لبنان تبعید شده و سپاه پاسداران به‌تعبیر رونین برگمن او را زیر بال و پر گرفته بود.

* ترور فتحی شقاقی

در ادامه روند حوادث، یک‌اتوبوس گردشگری اسرائیلی در شرق قاهره در مصر مورد حمله قرار گرفت. این‌حمله مربوط به فوریه ۱۹۹۰ (بهمن ۱۳۶۸) است و در آن ۹ مسافر اسرائیلی و ۲ مصری کشته شدند. ۱۹ تن هم زخمی شدند. انفجارهای شهادت‌طلبانه جهاد اسلامی فلسطین در بیت لید اوج این‌حملات انتحاری بودند. واحد سزاریه موساد برای ۶ ماه تلاش می‌کرد زمان و مکان مناسبی را برای حمله به فتحی شقاقی فراهم کند. اما ۹ آپریل ۱۹۹۵ (۲۱ فروردین ۱۳۷۴) یک اتومبیل انتحاری دیگر از جهاد اسلامی فلسطین کنار یک‌اتوبوس اسرائیلی در غزه منفجر شد و ۷ سرباز را کشت و بیش از ۳۰ تن را زخمی کرد. مدت کوتاهی پس از این‌عملیات، یک ماشین بمب‌گذاری انتحاری دیگر هم منفجر شد و ۱۲ تن را زخمی کرد.

شقاقی هنگام قدم زدن در پیاده‌رو با هجوم ناگهانی دو راکب موتورسیکلت روبرو شد که ترک‌نشین موتور دو گلوله به پشت سرش شلیک و پس از زمین افتادنش هم یک‌گلوله دیگر به پشت گردنش شلیک کرد ۷ سال بود از ترور ابوجهاد می‌گذشت و اسرائیل در پی کشتن فتحی شقاقی بود. برای ترور شقاقی تصمیم گرفته شد یک‌بمب کنار بزرگراه خلوت تونس تا ترابلس کار گذاشته شود. اما این‌نقشه به جایی نرسید. در نهایت روز ۲۶ اکتبر (۴ آبان) زمانی‌که شقاقی بین راهِ رفتن به لیبی در شهر سلیما در مالت در هتل دیپلمات ساکن بود، هنگام قدم زدن در پیاده‌رو با هجوم ناگهانی دو راکب موتورسیکلت روبرو شد که ترک‌نشین موتور دو گلوله به پشت سرش شلیک و پس از زمین افتادنش هم یک‌گلوله دیگر به پشت گردنش شلیک کرد.

* ترور یحیی عیاش (مهندس)

پس از حمله بیت‌لید، رابین دستور جمع‌آوری اطلاعات درباره رهبران حماس را هم صادر کرده بود و تمرکزش بیش از همه بر یحیی عیاش یا مهندس بود. عیاش از سال ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۵ مسئول ۹ حمله شهادت‌طلبانه بود که در آن‌ها ۵۶ نفر کشته و ۳۸۷ نفر زخمی شده بودند. به‌طور تصادفی در همان‌روزی که دو بمب‌گذار شهادت‌طلب فلسطینی در ۲۲ ژانویه (۲ بهمن ۱۳۷۳) به بیت لید حمله کردند، یاعکوو پری رئیس شین‌بت از ییزرائیل حسون که یکی از باتجربه‌ترین نیروهای عملیاتی این‌سازمان بود، خواست ریاست بخش فرماندهی مرکزی را بپذیرد. حسون پذیرفت و رهبری عملیات زدن یحیی عیاش با عنوان «عملیات کریستال» را به‌عهده گرفت. این‌عملیات از یک‌موضوع محلی که به‌صورت جداگانه توسط تعدادی از نیروهای عملیاتی شین‌بت مدیریت می‌شد به یک موضوع کشوری تبدیل شد که همه تصمیمات در خصوص آن توسط حسون اتخاذ می‌شد.

در خلال عملیات کریستال، نیروهای شین‌بت کشف کردند هدفشان به طرز خارق‌العاده‌ای باهوش است. سپس روشن شد او در لهستان نیست و هیچ‌وقت هم نبوده است. او در قلقیلیه و به‌قول رونین برگمن، درست بیخ گوش شین‌بت فعالیت می‌کرد. تا ماه‌ها نیروهای عملیاتی شین‌بت تلاش می‌کردند عیاش را در غزه بزنند. اما موفق نشدند.

خیابان‌های سلیما در مالت، پیکر فتحی شقاقی زیر پارچه سفید؛ پس از ترور

با عمل‌نکردن بمب، بنا بود بمب و گیرنده‌اش در گوشی تعمیر و دوباره به عیاش پس داده شود. در نهایت روز ۵ ژانویه ۱۹۹۶ (۱۵ دی ۱۳۷۴) بمب در حالی که یحیی عیاش در حال مکالمه با پدرش بود، منفجر شد و او به شهادت رسید. پیش از آن‌که اسرائیلی‌ها بتوانند یحیی عیاش را بزنند، ماجرای ترور اسحاق رابین توسط یک‌اسرائیلی تندرو به‌نام ییگال عامیر دانشجوی حقوق رخ داد. پس از اسحاق رابین، عیاش هنوز زنده بود و شیمون پرز که جانشین رابین در نخست‌وزیری و وزارت دفاع شده بود، دوباره برگه قرمز مهندس (عیاش) را امضا کرد. کارمی گیلون رئیس وقت شین‌بت هم تصمیم گرفت بلافاصله پس از ترور رابین استعفا ندهد و بماند تا ترور ناموفق یحیی عیاش را به نتیجه برساند. چون پیش‌تر تلاش شده بود با رساندن یک تلفن همراه بمب‌گذاری‌شده توسط یکی از جاسوس‌ها به عیاش، او را حذف کنند. اما با عمل‌نکردن بمب، بنا بود بمب و گیرنده‌اش در گوشی تعمیر و دوباره به عیاش پس داده شود. در نهایت روز ۵ ژانویه ۱۹۹۶ (۱۵ دی ۱۳۷۴) بمب در حالی که یحیی عیاش در حال مکالمه با پدرش بود، منفجر شد و او به شهادت رسید.

فردای آن‌روز پس از تشییع جنازه یحیی عیاش، نیروهای عملیاتی حماس، جذب بمب‌گذاران شهادت‌طلب در کرانه باختری را شروع کردند و یکی از سخنگویان حماس گفت: دروازه‌های جهنم به روی اسرائیلی‌ها باز شده است.

کار انقلابی عیاش بعد از مرگ نابهنگام او هم دوام پیدا کرد. او بمب‌گذارها را آموزش داده بود. یکی از آن‌ها محمد دیاب المصری بود که پس از آن‌که نامش در فهرست افراد تحت تعقیب شین‌بت قرار گرفت، در حماس با نام محمد ضیف مشهور شد. این‌نام در عربی به معنای محمد مهمان بود. چون او هرشب را جایی غیر از شب قبل می‌خوابید.

ادامه دارد...

برچسب‌ها