خبرگزاری مهر؛ گروه مجله - جواد شیخ الاسلامی: در روزهای اول جنبش «زن، زندگی، آزادی» همه چیز این قدر روشن نبود. رسانههای ضدایرانی که پولشان را از دولتهای آمریکا، عربستان سعودی، اسرائیل، انگلیس، آلمان و دیگر کشورها دریافت میکردند، با ایجاد شدیدترین و گستردهترین هجمه رسانهای که کمتر نظیر آن را سراغ داریم، سعی در فریب افکار عمومی و جهتدهی به عواطف و احساسات مردم بودند. طبیعتاً در این فضای پرغبارِ آغشته به دروغ، فریب، مغالطه و کشتهسازی تشخیص درست و غلط برای مخاطبی که به سواد رسانه مسلح نیست، سخت است. اما حالا و پس از چهار ماه از شروع این جنبش، به خوبی میتوان حق را از باطل و وطنفروش را از وطنپرست، تشخیص داد.
گذشته از راستیآزمایی انواع دروغها و کشتهسازیهایی که این مدت شاهد بودیم، یکی از بهترین راههایی که میتوان به ذات این جنبش ضدایرانی پی برد، شناختن چهرهها و جریاناتی است که از آن دفاع و حمایت کردند و خود از سردمداران جنبش «زن، زندگی، آزادی» بودند و هستند. مجله مهر امروز به اختصار از چهرهها و جریانانی میگوید که در سه چهار ماهه اخیر با تمام توان عملیاتی و رسانهای خود روبروی مردم ایران و ارزشهای جامعه ایرانی قد علم کردند و برای تحریمهای بینالمللی علیه مردم ایران به دولتهای اروپایی التماس کردند.
گروهک تروریستی منافقین
بیایید همین ابتدا بدون هیچ ترتیب و آدابی از یکی از جنایتکارترین گروههای تروریستی که تاریخ ایران به خود دیده شروع کنیم. گروهک منافقین که با ۱۷ هزار ترور در دهه ۶۰ و کشتار زنان و مردان و کودکان بیگناه، لکه ننگی ابدی بر چهره خود دارد، در ماههای اخیر با تمام از جنبش «زن، زندگی، آزادی» حمایت و با فعال کردن نیروهای عملیاتی خود در ایران، به کشتهسازی و ایجاد ناامنی و تلاش برای جنگ داخلی دست زد. گروهکی که خود در قربانی کردن زنان عوض این سازمان پروندهای سیاه دارد، امروز حامی زنان ایران شده است! جنایات این سازمان علیه زنان ایران و زنان سازمان خود، از وحشتناکترین جنایاتی است که میتوان نام برد. اجبار تمام زنان این سازمان به عقد با مسعود رجوی، طلاقهای اجباری و ازدواج زنان شوهردار با دیگر اعضا این گروهک، زندانی کردن زنان و دختران در پادگانهای این گروهک، جدا کردن فرزندان از مادران خود و گرفتن آزادی بیان اعضا این سازمان تنها چند مورد از سیاهه پرونده سازمان منافقین است. از این گروهک تروریستی و مریم رجوی رهبر فعلی این گروهک باید پرسید اگر مهسا امینی عضو گروهک شما بود، آیا از حق آزادی بیان، حق ازدواج اختیاری، مصاحبهها با رسانههای جمعی، خروج از پادگانهای منافقین و سفر و حتی برداشتن روسری برخوردار بود؟ چه شده است که حالا این گروه طرفدار زنان شده است و از جنبش زن زندگی آزادی حمایت میکند؟ جز این است که این جنبش جنشی ضدایرانی است و قصد سوءاستفاده ابزاری از زنان را دارد؟
گروهک تروریستی کوموله
جنایات کوموله در دهه شصت و پس آن روی داعش را سفید کرده است. گروهی که همزمان با حمله صدام به ایران، دست در دست دشمنان خارجی دست به اسلحه برد و هزاران زن و کودک و مردم و پیر و جوان را به بدترین شکل کشت. خاطرات مردم کردستان از سرهای بریده، بدنهای قطعه قطعه شده، اجساد سوزانده شده و شکنجههای طولانیمدت زنان و دختران و مردان و جوانان کرد هنوز از یادشان نرفته است. گروهکی که با بستن جادهها، به رگبار بستن اتوبوسهای مسافری و بریدن سر زنان و مردان کرد وحشیانهترین جنایات را علیه زنان و مردان کردستانی رقم زد، امروز حامی زنان و دختران ما شده است. این گروه تروریستی و تجزیهطلب، حالا با رمز «زن، زندگی، آزادی» خود را میان دشمنان ایران جای داده است و آرزویی جز تجزیه ایران ندارد.
گروهک تروریستی الاحوازیه
الاحوازیه دیگر گروهک تروریستی است که در ماههای اخیر در مقام حمایت از زنان ایران برآمده است. در وصف این گروه تجزیهطلب تنها شما را به عملیات تروریستی این گروه در رژه نظامی نیروهای مسلح در اهواز ارجاع میدهیم که زنان و کودکان بیگناه در این مراسم را به رگبار گرفت و با افتخار تمام آن را به نام خود سند زد. از دیگر عملیاتهای تروریستی این تشکیلات تروریستی بمب گذاری در فرمانداری اهواز، سازمان مدیریت و برنامهریزی اهواز، سازمان مسکن و شهرسازی اهواز، شرکت طرح توسعه نیشکر خوزستان، چاه شماره ۱۷۹ نفت، دو محل از خطوط لوله ورودی و خروجی منتهی به چاه ۱۷۹، خطوط لوله نفت آبادان در دو تاریخ ۱۰ شهریور ۱۳۸۴ و ۷ آبان ۱۳۸۴، اداره کل منابع طبیعی استان خوزستان، بانک سامان منطقه کیانپارس، شرکت توسعه نیشکر و صنایع جانبی استان، فرمانداریهای آبادان و دزفول و بمب گذاری ۲۳ مهر در خیابان نادری در ماه رمضان اشاره کرد.
اعضا این گروهِ نژادپرست اعتقاد دارند که باید مبارزه مسلحانه تا نابودی فارسها، غیرعرب ها، و آزادی عربستان (استانهای خوزستان، بوشهر و هرمزگان و جزایرخلیج فارس) به صورت بیرحمانه ادامه داشته باشد. آنها جزایر سه گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک را نیز بخشی از خاک اعراب میدانند و علاوه بر آن در نقشههای خود به جای «خلیج فارس» از عنوان خلیج عربی استفاده میکنند. با دیدن جنایات این گروهها، باید گفت تنها همین مانده است که ابوبکر بغدادی هم از گور بلند شده و بگوید زن زندگی آزادی!
عربستان سعودی
از گروههای تروریستی که حامی جنبش «زن، زندگی، آزادی» شدهاند میگذریم و به کشورهایی میرسیم که تمامقد از این جنبش ضدایرانی حمایت کردند. عربستان از جمله کشورهایی است که پادشاه آن رسماً اعلام کرده است جنگ را به داخل ایران میکشانیم. این کشور که در آن یک قبیله، سعودی، تمام امور کشور را به دست گرفتهاند و از ابتدای شکلگیری با حمایت انگلیس روی کار آمده است، امروز مدافع آزادی زنان ایران شده است. کشوری که در آن تا به امروز هیچ انتخاباتی برگزار نشده است، حالا دلسوز مردم ایران شده است و شگفت اینکه عدهای از ایرانیان خودفروخته، با دریافت دلارهای سعودی، در شبکه ایران اینترنشنال منویات پادشاه این کشور را علیه مردم ایران اجرا میکنند. شبکه سعودی ایران اینترنشنال در ماههای اخیر جزو رسانههایی بود که شبانهروز در تولید دروغ و فریب و ایجاد یأس و ناامیدی کوشید و از هیچ تلاشی برای ایجاد جنگ داخلی در ایران فروگذار نکرد.
از خبرنگاران این رسانه سعودی باید پرسید چطور میتوانند از کشوری پول بگیرند که جمال خاشقچی، روزنامهنگار منتقد سعودی را، در سفارت خود تکهتکه کرد و بدن او را با چمدان از ترکیه خارج کرد؟ چطور میتوانند از کشوری حقوق بگیرند که حامی گروههای تروریستی منطقه از جمله داعش، النصره، الاحوازه و جندالشیطان است و خون صدها هزار نفر در یمن و سوریه و عراق را به گردن دارد؟ چطور میتوانند به نام فعالیت رسانهای و آزادیخواهی برای کشوری کار کنند که تنها در یک روز ۸۰ جوان مخالف خود را با شمشیر گردن زده است؟ باید به خبرنگاران وطنفروش این رسانه یادآوری کنیم که عمر وطنفروشی شما هم به سر خواهد رسید. تنها کافی است مذاکرات دو کشور ایران و عربستان به نتیجه برسد، آنجاست که باید لانه دیگری برای وطنفروشی پیدا کنید. پس تا دیر نشده، از فعالیت علیه مردم خودتان ابراز پشیمانی کنید و به اقیانوس مردم بپیوندید.
آمریکا
کشوری که با کودتای سال ۱۳۳۲ مردم ایران را برای ۵۰ سال عقب انداخت و سلطنت رژیم پهلوی را بر مردم ایران تحمیل کرد. کشوری که در صد سال گذشته از هیچ جنایتی علیه مردم ما فروگذار نکرده است. کشوری که با حمایت از صدام در طول جنگ تحمیلی، دستش به خون صدها هزار شهید ما آلوده است. کشوری که از آن سوی دنیا به منطقه ما آمده و با ۵۰ پایگاه نظامی کشور ما را محاصره کرده است. کشوری که ایران عزیز ما را تنها به جرم استقلال، بیش از چهل سال است که تحت شدیدترین تحریمهای اقتصادی قرار داده است و معیشت و زندگی مردم ما را مختل کرده است. کشوری که حتی به بیماران پروانهای ما رحم نکرده و برای باجگیری سیاسی و ایجاد اخلال در امنیت روانی مردم ایران و تولید نارضایتی داخلی، بیماران ما را تحریم کرده است. کشوری که در اوج کرونا حاضر نشد تحریمهای اقتصادی خود را به صورت موقت لغو کند تا ما بتوانیم ماسک و دارو و واکسن و تجهیزات پزشکی وارد کنیم. کشوری که به تنهایی به دهها کشور حمله نظامی کرده، کشورهای بسیاری را اشغال کرده، و تنها کشوری است که از بمب هستهای استفاده کرده است. این کشوری است که در ماههای اخیر تمام توان خود را برای ایجاد ناامنی در ایران و بروز جنگ داخلی به کار بست و با پولپاشی و حمایت رسانهای و سیاسی، سعی در نابودی ایران و ایرانی داشت. هرکس که ذرهای به آزادیخواهی و حمایت آمریکا از زنان و دختران ایران شک دارد، تنها کافی است به اوضاع زنان و دختران افغانستان نگاه کند که آمریکا پس از ۲۰ سال جنایت در این کشور و آواره کردن میلیونها نفر و کشتار دهها هزار نفر، و با ادعای دموکراسی و حمایت از زنان، آنان را دربست تقدیم طالبان کرد. حالا این کشور مدافع زنان ایران شده است!
اسرائیل
درباره اسرائیل که نیازی به گفتن نیست. کشوری ساختگی که در طول چهل و چهار سال گذشته از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به مردم ایران فروگذار نکرده است. بارزترین جنایات این رژیم علیه مردم ایران ترور دانشمندان هستهای و جلوگیری از حق مردم ایران برای دستیابی به انرژی هستهای است. در ماههای اخیر مقامات اسرائیلی بارها و بارها به حمایت از جنبش زن زندگی آزادی پرداختند و اکانت فارسیزبان این رژیم در شبکههای اجتماعی به صورت وقیحانه از ایجاد ناامنی در ایران حمایت کردند. حامیان این جنبش باید با خود بیندیشند چه کردهاند که رژیم صهیونیستی اسرائیل از آنها دفاع و حمایت میکند؟
انگلیس
این کشور که هنوز مردم ایران داغ قطحی دستساز آن را به دل دارند، همان کشوری است که در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ متحد آمریکا بوده است. کشوری که همپای آمریکا، مردم ایران را در شدیدترین تحریمهای اقتصادی قرار داده است و امروز مدعی حمایت از زنان ایرانی است. بیبیسی فارسی به عنوان دستگاه پروپاگاندا وزارت خارجه انگلیس، تنها یکی از ابزارهایی است که این کشور برای دخالت در امور ایران و ایرانیان به کار بسته است.
رضا پهلوی
فرزند شاه فراری از شاذترین چهرههای ماههای اخیر است. خانواده رضا پهلوی که به گفته خودش در طول چهل و چهار سال گذشته حتی یک روز هم کار نکرده است و از ثروت دزدیده شده پدر و مادرش ارتزاق میکند، پروندهای سیاه در ضایع کردن حقوق زنان و مردان ایرانی دارند و حالا منادی زن زندگی آزادی شدهاند. این خانواده که حین فرار از ایران صدها میلیون دلار از ثروت مردم ایران را با خود به خارج برده و در طول این چهار دهه با آن به خوشگذرانی پرداختهاند، امروز در صف اول حامیان زن زندگی آزادی قرار دارند و مدعی حمایت از مردم ایران. رضا پهلوی در طول سالهای گذشته از هیچ تلاشی برای تحریم مردم ایران فروگذار نکرده است. او به طمع برگشتن دوباره رژیم پهلوی به ایران، در ماههای اخیر از هر کشتار و جنگ و ناامنی در ایران حمایت کرده است.
مصی علینژاد
خبرنگاری که مستقیماً از وزارت خارجه آمریکا حقوق میگیرد و در سالهای اخیر برای تحریم گسترده مردم ایران تلاشی شبانهروزی داشته است. او بارها و بارها با حضور در اتحادیه اروپا و مجامع بینالمللی خواستار تحریم مردم ایران شده است. تلاش او برای بسته شدن تمام سفارتخانههای خارجی در ایران، اخراج سفرای ایران از کشورهای اروپایی و تحریم ورزش و فوتبال ایران در مسابقات جهانی از کثیفترین فعالیتهای علینژاد علیه مردم ایران است.
شیرین عبادی
فعال سیاسی که بارها و بارها اعلام کرده هدفی جز نابود کردن ارزشهای اخلاقی مردم ایران ندارد. او که از مبلغان همجنسگرایی است، خواستار از بین رفتن مرزهای اخلاقی در ایران و قانونی شدن همجنسگرایی در کشور اسلامی ایران است. شیرین عبادی صریحاً بیان میکند که باید واژههایی مثل غیرت و ناموس در ایران از بین بروند و گرایشهای مختلف جنسی از جمله همجنسبازی را به رسمیت شناخت. حالا این چهره ضد دینی و ضد ایرانی مدافع زنان ایرانی شده است و از زن زندگی آزادی میگوید.
نازنین بنیادی
نازنین بنیادی بازیگری است که حالا تبدیل به قهرمان جریان برانداز شده است. او بدون افتخار و سابقه خاصی در ماههای اخیر به یک فعال سیاسی بدل شده است و رسانهها از او چهرهای سیاسی ساختهاند. بنیادی معتقد است باید ایران را منزوی کنیم و ایران نباید بتواند به هیچ کشوری نفت صادر کند. بنیادی بازیگر دست چندم هالیوودی و چهره تبلیغات یک شرکت قهوه و نسکافه بوده که به لطف حوادث اخیر ید طولایی در سیاست پیدا کرده و حالا به عنوان یک کارشناس و فعال حقوق بشر، در قامت یکی از سران براندازی ظاهر شده تا این جریان را هدایت کند. کسی که نسخهاش برای آزادی «تحریم» است و اعتقاد دارد مردم ایران باید تحریم را مانند دوران شیمی درمانی برای درمان سرطان تحمل کنند!
حامد اسماعیلیون
حامد اسماعیلیون به عنوان پدری داغدار که داغ فرزند و همسرش را به دل دارد، تصمیم گرفته انتقام خانوادهاش را از تمام مردم ایران بگیرد. او در ماههای اخیر سعی کرد با جمعآوری طومار، کشورهای اروپایی را برای اخراج سفرای ایران همراه کند. از رذیلانهترین تلاشهای اسماعیلیون در ماههای اخیر تلاش برای تحریم فوتبال ایران و جلوگیری از حضور تیم ملی ایران در جام جهانی قطر بوده است. از دیگر فعالیتهای ضدایرانی اسماعیلیون میتوان به تلاش او برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع بر آسمان ایران اشاره کرد. نسخهای که اسماعیلیون برای ایران و مردم ایران میخواهد، تحریمهای همهجانبه، ایجاد منطقه پرواز ممنوع و مقدمهسازی برای تجاوز نظامی به ایران است. حالا او به حلقه اصلی حامیان جنش زن زندگی آزادی پیوسته است.
پرویز ثابتی
یکی دو روز پیش بود که تصویر پرویز ثابتی بعد از چهل سال زندگی مخفیانه، در تجمع حامیان «زن زندگی آزادی» رسانهای شد. پرویز ثابتی از جنایتکارترین چهرههای حاضر در رژیم پهلوی است که خون بسیاری را به گردن دارد. ثابتی از سال ۵۲ تا ۵۷ همهکاره ساواک بود و در خشونت ورزیدن گوی سبقت را از همه ربوده بود. راهبرد او اعمال خشونت حداکثری و سرکوب شدید بود تا جایی که مدعی بود در عرض ۴۸ ساعت میتواند بساط انقلاب را جمع کند. پرویز ثابتی در گفتگویی که با شاه دارد، رسماً اعلام میکند که مخالف دموکراسی در ایران است. او که دستش به خون هزاران نفر آلوده است و شدیدترین و وحشیانهترین شکنجهها زیر نظر او انجام شده است، امروز از حامیان زن زندگی آزادی است. فریبخوردگان این جنبش باید از خود سوال کنند چه شده است که از رژیم اشغالگر اسرائیل تا آمریکا و کوموله و پرویز ثابتی، همه در شمار حامیان زن زندگی آزادی قرار گرفتهاند؟
عبدالله مهتدی
مهتدی دبیر کل حزب کوموله است که پیش از این دربارهاش نوشتیم. مهتدی به عنوان یک تررویست تجزیهطلب، امروز در شورای همبستگی ایرانیان و در کنار رضا پهلوی، مصی علینژاد، نازنین بنیادی، علی کریمی و حامد اسماعیلیون قرار دارد. به تعبیر دقیقتر این چهرهها، با ادعای ایراندوستی و حمایت از زنان ایران، در کنار چهرهای قرار گرفتهاند که یک تروریست و تجزیهطلب شناسنامهدار است. مهتدی امروز از بزرگترین منادیان زن زندگی آزادی است. حامیان این جنبش باید پاسخ دهند چگونه میتوان هم مدعی ایراندوستی بود و هم در کنار چهرهای تجزیهطلب و تروریست قرار گرفت؟
عبدالکریم سروش درباره این اتحاد تاریخی چه میگوید؟!
تا ساعتها میتوان لیست حامیان جنبش زن زندگی آزادی را ادامه داد و بیش از پیش به حیرت دچار شد. در یک همبستگی تاریخی تمام چهرهها و گروههای ضدایرانی در کنار هم قرار گرفتهاند تا سوار بر موج احساسات مردمی برای نابودی ایران نقشه بکشند. در کنار هم قرار گرفتن این چهرهها، حجت آشکاری است برای آنان که دلسوز ایران و دوستدار آن هستند. دشمنان ما با ایران مستقل و آزاد مخالف هستند و حاضرند برای نابودی آن تک تک تروریستها، براندازان و عقبماندههای سیاسی را با دلارهای سعودی و آمریکایی و اسرائیلی به خط کنند. اما آیا مردم ایران همبستگی این چهرههای ضدایرانی که برای نابودی ایران و تمام ارزشهای اخلاقی و دینی و خانوادگی ایرانیان دور هم جمع شدهاند را خواهند پذیرفت؟
در میان آنها حتی یک پرچم ایران به چشم نخورد!
برای پاسخ به این پرسش خوب است به صحبتهای اخیر عبدالکریم سروش اشاره کنیم که خود از چهرههای مخالف جمهوری اسلامی است. او در صحبتهایی با اشاره به کنفرانس دانشگاه جرج تاون در واشنگتن که با حضور افرادی مانند رضا پهلوی، نازنین بنیادی، مصی علینژاد، گلشیفته فراهانی، علی کریمی و نازنین بنیادی برگزار شد، میگوید: «جلسهای بود و چند نفر شرکت کرده بودند که تقریباً بساط رهبری برای ایران پهن کردند و به گمان اینکه نامی در رسانهها دارند، فکر کردند که در دلها هم جایی دارند. یکی از آنها که تا امتحان نداد و سر تا پا برهنه نشد او را به درون خانواده هنری نپذیرفتند. چندتایی از آنها که هم اصلاً از عالم سیاست خبری ندارند».
عبدالکریم سروش با اشاره به اینکه در میان آنها حتی یک پرچم ایران هم به چشم نمیخورد، ادامه میدهد: «نامی از اسلام و دیانت قاطبهی مردم ایران در میان نبود، بلکه اکثریت آنها کمال ناآشنایی با این سنت عظیم و قویم ایرانی داشتند و یکی از آنها هم که از تجزیهطلبان مشهور و به نام است!».
این گروه نه از ایران شناسایی دارند، نه از دیانت و سنت و ارزشهای آن!
سروش با تأکید بر اینکه اینها نمیتوانند برای ملت ایران کاری کنند، میگوید: «بنابراین اینها مگر برای دلخوشی خود و برای پر کردن برنامههایی که میدانیم از کجاها سرمایه و خط سیاسی آن میرسد کاری کنند، وگرنه برای ملت ایران کاری نمیتوانند بکنند، چون نه از ایران چندان شناسایی و آشنایی دارند و نه از دیانت و سنت و ارزشهای مردم آن».
سروش در پایان با بیان اینکه بیشتر این افراد حتی هرگز در میان مردم ایران هم نزیستهاند، ادامه میدهد: «اینها با دردها و ارزشهای مردم ایران آشنایی ندارند، بعد با کمال بیخیالی و بلکه با کمال جسارت دعوی رهبری این قوم را هم دارند و گمان میکنند که کافی است زمام امر به دست آنها سپرده شود تا کشور گلستان شود!».
درست است که این جنبش برای مدتی توانست سوار بر موجهای رسانهای و سوءاستفاده از عواطف مردم ایران ضرباتی به پیکره امنیت و آرامش مردم ما بزند، اما این تجربه تاریخی نشان داد که تمام جنایتکاران عالم، و تمام چهرههای سوخته سیاسی، و تمام تروریستهای اجارهای، و تمام تجزیهطلبان شناسنامهدار، در مقابل آگاهی تاریخی و اتحاد ملی مردم ایران کاری از پیش نمیبرند و با اختلافات درونی بسیاری که دارند، بسیار زودتر از آنچه که خیال میکنند باید با رؤیای نابودی ایران خداحافظی کنند.