حسین میرزامحمدی کارگردان جوانی که با فیلم اول خود یعنی «کت چرمی» در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت درباره تجربه ورود خود به عرصه کارگردانی سینما گفت: از آنجایی که من از مسیر ساخت فیلم کوتاه و اساساً از سینمای کوتاه وارد سینمای بلند شدهام، معتقدم یکی از مهمترین چالشهایی که برای ورود به عرصه کارگردانی وجود دارد، دکوپاژهایی است که پیش از شروع فیلمبرداری صورت میگیرد. در فیلمسازی فیلم بلند این تجربه متفاوت از سینمای کوتاه است. زمانبندی در فرآیند ساخت فیلم بلند پیچیدهتر و تعداد اعضا نفرات گروه هم بیشتر است.
وی افزود: فکر میکنم قدرت تصمیمگیریهای آنی در حین فیلمبرداری، مهمترین چالشی است که هر فیلمسازی در اولین تجربه بلند سینمایی خود با آن مواجه میشود. شما در فیلم کوتاه با یک گروه نهایتاً ۳۰ نفره مواجه هستید اما در یک فیلم بلند تعداد نفرات به ۸۰ نفر و حتی با احتساب هنروران به بیش از ۱۰۰ نفر میرسد. همه افراد گروه هم از بازیگران شاخص گرفته تا سایر عوامل در انتظار تصمیمگیریهای آنی شما هستند. فکر میکنم این تصمیمات که غالباً هم باید بهصورت بداهه اتخاذ شود، جزو چالشهای اصلی برای ساخت فیلم بلند است.
این کارگردان درباره دشواری بیشتر ساخت فیلمهای کوتاه نسبت به سینمای بلند، به دلیل زمان کمتر برای انتقال مفهوم هم گفت: سال گذشته فیلمی در جشنواره فیلم کوتاه تهران داشتم و همان زمان در گفتگویی گفتم فیلمسازی در سینمای کوتاه را نباید صرفاً پلی برای ورود به سینمای بلند دانست. خیلی از حرفها و خیلی از ایدهها و خیلی از دغدغهها هست که تنها در قالب فیلم کوتاه قابل ارائه است. به همین دلیل همه فیلمسازان سینمای کوتاه که وارد سینمای بلند میشوند، لزوماً فیلمسازان موفقی نیستند و نمیتوانند همان موفقیت احتمالی که در سینمای کوتاه داشتهاند را در سینمای بلند تکرار کنند.
وی افزود: فیلم کوتاه باید به مثابه یک نوع مستقل از سینما قلمداد شود. شاید فیلمسازی بخواهد تا پایان عمر حرفهایاش در سینمای کوتاه فعال باشد، کمااینکه در دنیا هم این مسئله بسیار باب و مرسوم است. فیلمسازان بزرگی را سراغ داریم که تنها در حوزه فیلم کوتاه کار میکنند.
میرزامحمدی درباره تجربه ساخت فیلمهای ۱۰۰ ثانیهای هم گفت: من این تجربه را نداشتهام و فیلمهای کوتاهی که تاکنون ساختهام بیشتر حوالی ۱۵ تا ۳۰ دقیقه بوده است. فکر میکنم ساخت فیلم ۱۰۰ ثانیهای بسیار سخت است به خصوص برای من که به قصهگویی عادت دارم. اگر بخواهید در فیلم خود شخصیتپردازی هم داشته باشید و به همه قواعد روایت پایبند باشید، ساخت فیلم ۱۰۰ ثانیهای بسیار سخت است. به همین دلیل است که فکر میکنم تجربه ساخت فیلم کوتاه، لزوماً به کارگردانی در سینمای بلند ختم نمیشود.
کارگردان «کت چرمی» درباره منحصربهفردترین ویژگی فیلمهای کوتاه هم گفت: خلاقیت در این آثار بسیار بارز است. مهمترین اتفاقی که در یک فیلم کوتاه باید رخ بدهد این است که تو بتوانی با خلاقیت داستانی را روایت کنی. مهمترین رکن فیلمنامهنویسی در سینمای کوتاه همین خلاقیت است. شاید گاهی ما سهلانگاری میکنیم و زمان کمی را برای فیلمنامه میگذاریم. گاهی وقت کمی روی بازنویسی میگذاریم در حالی که خیلی از ایدههای خلاقانه در فرآیند بازنویسی به ذهن میرسند. به همین دلیل مهمترین اتفاق در فیلم کوتاه خلاقیت در ایدهپردازی و خلاقیت در نگارش فیلمنامه است.
این کارگردان ادامه داد: در فیلمسازی سینمای کوتاه، ما چه به درست و چه به غلط، بیش از آنکه تحت تأثیر جریان قصهگویی و خلاقیت در قصهگویی باشیم، بهدنبال این هستیم که فستیوالها چه نوع داستانهایی را انتخاب کردهاند و ما براساس آن دست به نگارش فیلمنامه میزنیم. به همین دلیل دغدغه و زیست اجتماعی خود را در فرآیند نگارش فیلمنامه نادیده میگیریم. بیشتر میخواهیم بدانیم رویکرد جشنوارهها به کدام سمت و سویی است. نمیخواهم بگویم الزاماً این رویکرد اشتباه است بهخصوص در عرصه فیلم کوتاه بزرگترین پلتفرم برای دیده شدن آثار همین جشنوارهها هستند. اما اگر ما زیست بومی خود را از فیلمسازیمان حذف کنیم، شاید در یک بازه زمانی کوتاه موفق باشیم اما دلیل نمیشود که در بلندمدت هم موفق باشم.
وی افزود: این ایرادی ندارد که نگاهی به خواست و رویکرد جشنوارههای جهانی داشته باشیم اما اگر زیست شخصی و جامعهای که در آن زندگی میکنیم را از یاد ببریم احساس میکنم دچار اشتباه بزرگی شدهایم. ما در سالهای اخیر به سمت سینمایی حرکت کردهایم که فرم خاصی را دنبال میکند و این حرکت متأثر از خواست جشنوارهها بوده است. اگر در درام، داستانی وجود نداشته باشد، حتی اگر در عرصه فرم، آپولو هم هوا کنید، در عمل هیچ اتفاقی نیفتاده است!
میرزامحمدی درباره اینکه اگر بخواهد روزی فیلم ۱۰۰ ثانیهای بسازد بر روی چه سوژهای متمرکز میشود هم گفت: اینکه بخواهم بگویم پیشتر به این ایده فکر کرده باشم، اینگونه نبوده است و شاید هیچگاه ایدهپردازی خاصی هم برای یک فیلم ۱۰۰ ثانیهای نکرده باشم اما در سالهای اخیر بیشترین نکاتی که در فیلمهایی از این دست ذهن من را درگیر کرده، عواطف و احساساتی است که در بازه زمانی صفر تا ۱۰۰ ثانیه، در یک انسان تغییر میکند آن هم در یک موقعیت مشخص. چند فیلم ایرانی و خارجی را در این قالب دیدهام که بسیار توجه من را به خود جلب کرده است. اینکه در یک موقعیت مشخص عواطف یک انسان در کمتر از ۱۰۰ ثانیه چنان متحول میشود که دست به یک تصمیم میزند، بسیار جذاب است.
وی در پایان تأکید کرد: من هیچگاه سینمای کوتاه را ترک نخواهم کرد. هیچگاه درگیریام با سینمای کوتاه و جریان ساخت فیلمهای کوتاه کم نخواهد شد چرا که فکر میکنم خیلی از ایدههای جذاب و زیبا در همین سینمای کوتاه شکل میگیرد. در همین جشنواره فیلم فجر امسال شاهد اکران فیلمهای کوتاهی بودیم که ایدههای بسیار جذابی داشتند. اگر همان فکر و همان تفکر بتواند وارد سینمای بلند شود، میتوانیم انتظار شکلگیری یک سینمای درخشان را داشته باشیم.