به گزارش خبرنگار مهر، نشست «نگاهی به اندیشه صدر» به مناسبت چهل و سومین سالگرد شهادت شهید سید محمد باقر صدر، با سخنرانی استاد حسن رحیمپور ازغدی به صورت برخط برگزار شد.
رحیمپور ازغدی دیدگاه شهید صدر درباره اجتهاد را ناظر به همه ابعاد دین و فقه توصیف کرد و گفت: این دیدگاه نگاهی گزینشی، ناقص، سطحی، شخصی، گسیخته، گسسته و جدا به آیات و احادیث نیست؛ به هدف دین توجه دارد، بنابراین به هدف فقه توجه دارد و با این توجهات وارد استنباط میشود.
رحیمپور ازغدی توضیح داد: تقسیمبندی سابقهدار و شناخته شده در حوزههای ما درباره فقه که تحت تأثیر فقه اهل سنت هم بوده است، تقسیم خوبی است اما به نظر شهید صدر تقسیم کل فقه و احکام به عبادات، احکام، عقود و ایقاعات اشکال عقلی و شرعی ندارد، دوم اینکه دوم اینکه توقیفی نیست یعنی قرآن و اهل بیت اینها را اعلام نکردهاند و جز این نباشد؛ سوم اینکه احکام فردی و اجتماعی، عبادی و غیر عبادی، اخلاقی و عملی را باید با هم دید، چون همه با هم یک کتاب و یک شریعت است.
وی تقسیم بندی چهارگانه سابق را خوب ارزیابی کرد و ادامه داد: این تقسیم نه جامع برای تمام اهداف فقه و نه مانع برای تقسیمبندی دیگری است؛ شهید محمد باقر صدر کل احکام فقهی و شریعت را از جهت دیگری تقسیمبندی میکند؛ نگاه او به تمدنسازی و حاکمیت و مسائل اجتماعی است.
رحیمپور ازغدی درباره تقسیمبندی شهید صدر درباره احکام گفت: از نظر شهید صدر احکام الهی در قرآن و سنت که فقه متکفل فهم و تبیین آنها است در حوزه سبک زندگی به احکام فردی و اجتماعی تقسیم میشود؛ عبادات فردی و اجتماعی، احکام اقتصادی اموال و سبک زندگی اقتصادی فردی و اجتماعی، آداب اجتماعی، مدنی و حکومتی و آداب فردی وجود دارد؛ البته مسائلی مانند جنگ و صلح، جهاد و قضا و مانند اینها به طور کامل به حکومت مربوط است.
وی افزود: این تقسیمبندی، تقسیمبندی قبلی را از بین نمیبرد و نفی نمیکند بلکه میگوید آن تقسیمبندی برای یک هدفی مفید است، این تقسیم برای هدفی فراتر از آن؛ این تقسیمبندی امروزیتر، واقعیتر و عینیتر، مفید بلکه لازم است؛ اگر فقه برای همه ابعاد زندگی برنامه دارد و مانیفست اسلام است یعنی هر جا باید و نباید، درست و نادرست و سبکهای مختلف زندگ مطرح میشود، سبک زندگی اسلامی و غیر اسلامی معنادار میشود؛ بنابراین باید با توجه به آیات و روایات به معضلات و مشکلات حکم دهد.
رحیمپور ازغدی فقه را مسئول در برابر تمام سوالات امروز، دیروز و فردای جامعه بشری دانست و گفت: شهید صدر میگوید دایره فقه باید با فقه هست، چقدر متفاوت است؟ یعنی فقه موجود در برابر فقه مسئول که تابع تعریف فقه باشد به طور کمی و کیفی خیلی کوچک است؛ این فقه در برابر فقه کبیر مد نظر ما صغیر و اصغر است؛ البته منظور فقه اکبر که شامل کل شریعت میشود نیست.
وی درباره تعریف شهید صدر از فقاهت ابراز داشت: فقیه مجموعه روایات یک موضوع را جمع میکند و فقاهت از جایی شروع میشود که میخواهی این آیات و روایات را تفسیر و با هم مرتبط کنی و از مجموع اینها نتیجهای بگیری؛ استنباط احکام برای پاسخ گفتن به پرسشهای فرد و جامعه فرد و جامعه اسلامی، اکنون و اینجاست؛ این قیدها را امام خمینی (ره) در بحث ولایت مطلقه فقیه مطرح کرد، مطهری در مباحث فقه و اقتضائات زمان در چندین جلد مطرح کرد و شهید صدر در بخشهای متعددی به صورت مفهومی به آن پرداخته است.
رحیمپور ازغدی درباره تفسیر موضوعی و تاریخ آن گفت: در قرنهای اولیه کتاب تفسیر موضوعی قرآن کریم وجود ندارد و این تفاسیر موضوعی مربوط به قرنهای بعد است؛ هر چه از صدر اسلام فاصله گرفتیم و از پیامبر و امامان دور شدیم، هم ابهامات و مسائل جدید بوجود آمد و هم احادیث جعلی مطرح شد؛ بنابراین ضروری شد تا آیاتی که به موضوعات ما بیشتر مربوط هستند را پیدا کنیم؛ البته فقه قبل از تفسیر، موضوعی شده است؛ فقه حتی زودتر از تفسیر به طبقهبندی موضوعی پرداخت و علت هم همان نیاز عملی و فوریتر جامعه به احکام شرعی بود.
دیدگاه شهید صدر شامل روانشناسی اجتهاد، جامعشناسی اجتهاد و… میشود
وی از شهید صدر نقل کرد: فقه یعنی جمع آوری، شرح، تفسیر و مقایسه آیات و روایات در یک موضوع که نیاز مسلمانان در سوالی باشد؛ در این راستا نباید احادیث را جدا جدا دید بلکه باید مجموعه قرآن و سنت را یکجا ببینیم و بدانیم که همه اینها یک شریعت و یک کتاب است؛ پس از آن میتوان گفت این استنباط درستتر، جامعتر، مستندتر، علمیتر و مشروعتر است؛ اجتهاد واقعی اینجا اتفاق میافتد.
رحیمپور ازغدی دیدگاه شهید صدر را شامل روانشناسی اجتهاد، جامعشناسی اجتهاد، معرفتشناسی اجتهاد، فلسفه اجتهاد و همه اینها عنوان کرد و گفت: همه اینها با هم فلسفه فقه و فلسفه اجتهاد است؛ این تعابیر صدر و مطهری بدعت نیست؛ برخی فکر میکنند که این صحبتها اجتهاد روشنفکرانه و خلاف سنت حوزه و فقه سنتی است که این نظر اشتباهی بزرگ است.
وی ادامه داد: شهید صدر توضیح میدهد که فقه سنتی همین بوده است که ما میگوئیم و بعداً جامد و منجمد شد؛ یعنی فقهای سلف سعی میکردند خط اهل بیت (ع) را با این وسعت ادامه دهند؛ شهید صدر میگوید فقهای سنتی کارشان از یک معضل و سوال بیرونی شروع میشد و به سراغ منابع شرعی میرفتند تا احکام آن را استنباط و بیان کنند؛ یعنی از واقعیت بیرونی شروع و به کتاب و سنت ختم میشد؛ این لازم بوده و تا حدودی انجام میشده است؛ این خط و روند باید گسترش پیدا کند.
رحیمپور ازغدی افزود: شهید صدر این گسترش را لازم اما کافی نمیداند و از اجتهادی کلیدیتر سخن میگوید؛ فقه به این روش در سطح گسترش پیدا میکند اما نیازمند گسترشی در عمق و ارتفاع است؛ این تعمیق فقه برای دیدن ریشههای مسائل اجتماعی است؛ این سخن درباره نظریههای بنیانساز فقهی است.
وی افزود: شهیدصدر میگوید یک سری آیات و روایات داریم که بر بقیه آیات و روایات حاکم هستند، آنها آیات و روایات کلیدیتر، حیاتیتر، مبناییتر و کلیتر هستند که تکلیف استنباط را در بقیه آیات و روایات تعیین میکنند؛ یعنی این اصول باید بر اجتهاد و عمل استنباط فقهی حاکم باشند؛ این حرف خیلی مهمی است که کاش کرسیهایی باشند که درباره این دیدگاه بحث کنند.
رحیمپور ازغدی ادامه داد: شهید صدر توصیه میکند که اجتهاد را درست تعریف کنیم؛ شریعت از نظر ما کتاب و سنت است؛ عقل و اجماع هم برای کشف و درک احکام الهی است؛ حال آیا تمام احکام شریعت مربوط به تمام زمانها و مکانها به طور واضح و اختلاف ناپذیر در قرآن و سنت آمده است؟ آیا هیچ روایت جعلی و ساختگی در توضیح و تبیین قرآن یا احکام در دست ما نیست؟ این سالها حیات بشر در حوزه فردی و اجتماعی تفاوت بلکه جهش پیدا کرده است، حوادث، نیازها، نهادها و ابزار جدید به وجود آمده است که اجتهاد یعنی با توجه به همین آیات و روایات به مؤمنان بگوییم که سبک زندگی دینی چیست؛ این قدرت علمی میتواند توسعه و تعمیق پیدا کند.
وی افزود: شهید صدر میگوید اجتهاد همین قدرت علمی و عقلی است؛ استنباط احکام شرع کار آسانی نیست، یک تخصص بسیار دقیق و پیچیده و مستمر است؛ یک بار برای همیشه اجتهاد نمیشود بلکه برای هر زمان و مکان اجتهاد میشود؛ برخی احکام برای تمام زمانها، اشخاص و موقعیتها ثابت، قطعی و تغییر ناپذیر هستند و بخشی تغییر میکند، چون موضوع تغییر کرده است.
رحیمپور ازغدی در پایان گفت: اگر پیامبر (ص) میفرماید علما ورثه الانبیا، این ارث همین اجتهاد از دین خداوند است؛ وظیفه علما سنگین و وظیفهای انبیائی و پیامبری است؛ هم باید تقوا، ایمان و زهدی بیش از بقیه داشته باشند و هم کمتر اهل دنیا باشند و از هر چه باعث از دست رفتن این امانت میشود بپرهیزند.