خبرگزاری مهر -گروه هنر-زهرا منصوری: «فیلم کوتاه» یکی از محصولات مهم و جریانساز در دنیای جدید محسوب میشود و به همین دلیل دیگر بهسختی میتوان تولید این حوزه را نادیده گرفت.
به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر قصد دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.
فیلم کوتاه «نحسی» بیستوهفتمین فیلمکوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان عواملش بودیم.
«نحسی» داستان بامزهای را درباره پسری به نام وحید روایت میکند که به دلیل تصور دیگران درباره بدیمنیاش، مورد عتاب و سرزنش اطرافیان است و خانواده و دوستان برای آنکه شر او را از عروسی خواهرش دور کنند، آدرس محل برگزاری مراسم را به او ندادهاند تا نحسی او خللی در روند برگزاری جشن ایجاد نکند!
آنچه میخوانید حاصل گفتگوی خبرگزاری مهر با پارسا امیریزاد کارگردان و وحید منتظری بازیگر اصلی فیلم کوتاه «نحسی» است. دو هنرمند دهه هفتادی که از همین اولین تجربهشان میتوان آنها را از استعدادهای بالقوه سینمای ایران بهحساب آورد.
* فیلم کوتاه «نحسی» ایده بامزهای دارد و با مسئلهای شوخی میکند که ممکن است هنوز طیفی از آدمها به آن باور داشته باشند. خودتان ابتدا به ساکن با چه نگاهی سراغ این سوژه رفتید؟
پارسا امیریزاد: خودمان که باور نداریم!
وحید منتظری: لااقل به نحسی من باور ندارد! (خنده جمع)
امیریزاد: اساساً از ابتدا با این نگاه سراغ سوژه رفتیم که باور نداشته باشیم به نحسی یک آدم. شکلگیری ای دهمان هم خیلی ساده بود. شاید خیلیها بگویند برای ایده فیلمشان خیلی وقت گذاشتهاند اما درباره من واقعیت این است که روزی با مجید که نویسنده فیلمنامه است، داشتیم در ماشین به آهنگ جواد یساری گوش میدادیم که ناگهان جرقه این ایده در ذهنمان شکل گرفت! اشتباه نکنم سال ۹۸ بود...
* آهنگ جواد یساری چه نکتهای داشت که یاد ایده نحسی افتادید!؟
امیریزاد: مجید خانوادهای بسیار سنتی دارد و ایده اولیهای که به ذهنمان رسید هم مربوط به یک مجلس عروسی با موسیقی جواد یساری در چنین فضایی بود. بعدها ایدههای دیگر به فیلمنامه اضافه شد و تصویر ابتدایی که در ذهنمان بود همان فضای عجیب و غریب و رفتارهای غیرمنتظره آدمها در یک مجلس عروسی بود که خیلی از ما در واقعیت هم آن را تجربه کردهایم. همان سال ۹۸ خواستیم فیلم را بسازیم و تا مرحله پیشتولید هم پیش رفتیم اما با کرونا مواجه شدیم و همین شد که تولیدش به ۱۴۰۱ موکول شد.
* اینکه درباره زاویه نگاهتان به نحسی سوال کردم بابت این بود که در داستان فیلم هیچ مثال نقضی برای باطل دانستن باور آدمهای مختلف به این ماجرا وجود ندارد و واقعاً وحید هر جا که پا میگذارد، مایه بدبختی میشود! شاید بد نبود جایی از داستان این باور جمعی به نحس بودن وحید، نقض هم میشد.
امیریزاد: البته هیچکدام از اتفاقاتی که به واسطه حضور وحید در یک مکان خاص رخ میدهد، اتفاق بعیدی در واقعیت نیست....
منتظری: اصلاً قرار نیست این جنس از فیلم به معنای کلاسیک قصه تعریف کنند. نمیخواستیم به گونه درباره باور به نحسی به مخاطب پیام بدهیم که خروجی کار از جنس «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» و «کلید اسرار» شود!
* باور کنید حضور مأمور تعزیرات در سال ۱۲ شب مقابل یک مغازه بقالی، بعید است!
امیریزاد: (با خنده) بله اما واقعاً «خدمت به مردم شب و روز نمیشناسد!» (دیالوگ کاراکتر مأمور تعزیرات در فیلم!) از طرف دیگر ما در همان ابتدای قصه با یک موقعیت، تکلیفمان را با این ماجرا مشخص کردهایم. آنجا موتور مأمور پلیس روشن نمیشود و وحید میگوید بابت نحسی من است، اما همان موقع مأمور متوجه میشود که سوئیچ را هنوز نچرخانده و به همین راحتی موتور روشن میشود.
همان ابتدا تکلیف این نکته را مشخص میکنیم و در ادامه فیلم هم غالباً شاهدیم که دیگر کمکاریهای خود را دارند متوجه نحسی وحید میدانند. مثل پدر خانواده گرفته که ماشین عروس را با گلایول تزئین کرده و درباره دهکده جهانی صحبت میکند اما همزمان عامل تأخیر در ازدواج دخترش را نحسی پسرش میداند!
* فیلم لحظات خندهدار و بامزه کم ندارد که از منظر سینمای کمدی میتوان نمره قبولی هم به اجرای آن داد اما مشکلی که فیلم دارد این است که گویی در مرحله ایده متوقف مانده و در متن فیلمنامه شاهد روایت قصه نیستیم. فیلم در کل بسط یک ایده است و در این بسط دادن موقعیت کمدی خودش هم موفق عمل میکند اما به مرحله قصهگویی نمیرسد و شاید برای همین است که مشخص نیست فیلم علیه باور به نحسی است یا موافق آن!
امیریزاد: قطعاً که هیچ فیلمی مبرای از ضعف نیست اما من از این منظر با حرف شما مخالفم. من واقعاً نمیخواستم با فیلمم موضعی درباره این پدیده بگیرم و به تعبیری نمیخواستم چیزی بگویم. به نظرم قصه هم در فیلم شکل میگیرد اما بستگی به این دارد که بدانیم ما چه انتظاری از یک قصه داریم.
منتظری: اساساً نگاه ما به این قصه شاید کمی اگزوتیک است. هم نویسنده و هم کارگردان نگاهی اگزجره به این موقعیت دارند و این یعنی ما داریم این پدیده را نقد میکنیم. اساساً ژانر کمدی و طنز اینگونه است که نگاهی اغراقشده به یک پدیده قابل نقد دارند. همه اجزای فیلم این ویژگی اغراقگونه را دارند و شاید به همین دلیل است که شما در سیر روایت فیلم هیچ نقطه عطفی ندارید. اصلاً قرار نیست این جنس از فیلم به معنای کلاسیک قصه تعریف کنند. نمیخواستیم به گونه درباره باور به نحسی به مخاطب پیام بدهیم که خروجی کار از جنس «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» و «کلید اسرار» شود! به نظرم نگاه درست به فیلم کوتاه همین است که بتوانیم در زمانی که در اختیار داریم یک موقعیت را به درستی تصویر کنیم و اساساً فرصت قصهگویی با جزئیات را نداریم.
* شخصیت «وحید» برای خود شما که این نقش را ایفا کردید، چقدر کامل و باورپذیر بود؟
منتظری: هر آن چیزی که در فیلم میبینید، در متن فیلمنامه بود و به نظرم آنقدر فیلمنامه این کار خوب بود که نه فقط نقش اصلی که حتی همه نقشهای کوتاه فرعی هم یک کاراکتر کامل بودند. حتی پسر جواد یساری در این فیلمنامه برای خودش یک کاراکتر است. تمام این اجزا هم در فیلمنامه لحاظ شده بود. اگر ضعفی در پرداخت این شخصیت احساس میکنید، حتماً از من بهعنوان بازیگر بوده است.
* اینکه دیگران نسبت به فردی چنین نگاهی داشته باشند، برای خود او بهشدت آزاردهنده میتواند باشد اما وحید در این فیلم گویا این نگاه دیگران نسبت به خودش را کامل پذیرفته است...
امیریزاد: اینکه هنوز واژه «نحسی» وجود دارد، به این دلیل است که هنوز عدهای به این مسئله باور دارند و آن را درباره دیگران مطرح میکنند. در هر حالتی هم احساس میکنم این مسئله بسیار اذیتکننده است که یک آدم بدون آنکه اختیاری برای جلوگیری از برخی اتفاقات داشته باشد، به دلیل نحسی و یا پاقدم بدش، محکوم شود! متأسفانه در جامعه ما هم هنوز چنین نگاههایی وجود دارد...
امیریزاد: احساس میکنم این مسئله بسیار اذیتکننده است که یک آدم بدون آنکه اختیاری برای جلوگیری از برخی اتفاقات داشته باشد، به دلیل نحسی و یا پاقدم بدش، محکوم شود! متأسفانه در جامعه ما هم هنوز چنین نگاههایی وجود دارد
* عجیبتر اینکه در همه اقشار و طبقات هم هست و محدود به یک گروه نیست!
امیریزاد: بله. آن چیزی که وحید بهخوبی توانسته در اجرای این نقش آن را درآورد، همین پذیرش این فرد است. اینکه او از یک جایی به بعد قضاوت و نگاه دیگران را میپذیرد و احساس میکند نمیتواند در برابر آن مقاومت کند. وحید درباره عروسی خواهرش به صراحت میگوید چون خانواده احساس میکنند که من نحس هستم، آدرس محل عروسی را از من پنهان کردهاند! این یکی از وجود دردناک قصه است.
* درباره ترکیب بازیگران استفاده خیلی خوبی از توانمندی علیرضا استادی در نقش پدر خانواده داشتید.
منتظری: علی باقری هم درخشان است.
امیریزاد: بله. کار کردن با علیرضا استادی و علی باقری واقعاً لذتبخش بود. فیلمنامهنویس کار هم البته این ویژگی را دارد که در همان مرحله نگارش، تلاش میکند شخصیتها را براساس ویژگی بازیگرهایی که مدنظر دارد بنویسد و در همان مرحله بازیگرش را هم انتخاب میکند. به نظرم این روند خیلی درستی است.
* سکانس پایانی چیزی شبیه به یک رؤیا برای کاراکتر اصلی است. گویی به روایت فیلم ضمیمه شده است. درباره آن توضیح میدهید؟
امیریزاد: بله آن سکانس به فیلمنامه اضافه شد. این پایانی است بر تلاشهای آدمی که در نهایت پشت در مانده و تنها راه خلاصیاش از آن موقعیت، گویی رویاپردازی است. تمام انگیزه وحید از ابتدا عبور از دری بود که در انتها به رویش بسته میشود و در این موقعیت او تنها از طریق رویاپردازی میتواند خودش را در کنار خواهرش ببیند.
* اینکه میگوئید اضافه شده، یعنی در فیلمنامه شما نبوده و بعداً مجبور به اضافه کردن آن شدید؟
امیریزاد: در فیلمنامهای که داشتیم، ابتدا پایانبندی به گونه دیگری بود اما در همان مراحل پیشتولید خودمان تغییراتی در پایانبندی لحاظ کردیم که تبدیل به نسخه فعلی بود. این مسئله چیزی نبود که از بیرون به ما تحمیل شود.
* درباره بازیها به نظر میرسد وحید منتظری جنسی از واقعگرایی و جدی بودن در اجرای موقعیتهای طنز را در بازیاش مدنظر داشته که این مورد بهویژه در سکانسهای مربوط به عروسی، در بازی دیگر بازیگران کمتر دیده میشود و برخی بازیها بهصورت اغراقشده شبیه کارهای کمدی است. فکر نمیکنید این تبدیل به یک عدم یکدستی در اثر شده است؟
امیریزاد: سکانسهای مربوط به عروسی، بهنسبت سکانسهای بیرونی که وحید در آنها حضور دارد، در تمام جزئیات متفاوت است...
* بله حتی رنگ فیلترهای تصویری هم یکسان نیست.
امیریزاد: دقیقاً. تلاش ما این بود فضایی که وحید در آن حضور دارد کاملاً سرد و جدی باشد و در فضای عروسی تصاویر گرمتر و شادتر باشد.
منتظری: البته در فضای عروسیهای واقعی هم معمولاً آدمها رفتارهای غیرمعمول دارند و همهمان آن را تجربه کردهایم.
امیریزاد: بله این جنس عروسیها کاملاً مصداق بیرونی هم دارد اما ما هم تلاش کردیم درباره این فضا کمی اغراق کنیم. در جایی که وحید به این جمع میرسد، کمی شاهد یکدستی فضا هستیم. به تعبیری این دو جنس بازی، تعمدی بود و اینگونه نبود که در فضای عروسی هدایت بازیگران از دست کارگردان در رفته باشد.
* لحظههای کمدی فیلم در عین جدیت که خندهدار هم از کار درآمده، یادآور کارهای ابتدایی عبدالرضا کاهانی است، متوجه این شباهت بودید؟
امیریزاد: بله قطعاً.
منتظری: یکی از بهترین رفرنسها برای ارجاع است و فکر میکنم در این سبک از کمدی خیلی فیلمهای موفقی دارد.
* حیف که مسیر دیگری را در پیش گرفت و همین سبک که در آن تخصص داشت را ادامه نداد.
منتظری: واقعاً همینطور است.
* کمی از حضور «نحسی» در جشنواره فیلم کوتاه تهران هم بگویید.
امیریزاد: واقعیت این است که این دوره از جشنواره به دلیل حاشیههایی که داشت، خیلی دوره خوبی برای ما نبود در عین اینکه فیلممان تا روز آخر صدرنشین آرای مردمی بود و نمیدانم در روز آخر چه شد که این جایگاه را از دست دادیم!
* شاید بابت نحسی کاراکتر وحید بود! (خنده جمع)
منتظری: تا حدودی البته طبیعی است. در همه جشنوارهها، روز آخر، حکم «جمعه صبح» را دارد و ناگهان با اتفاقهای غیرمنتظره مواجه میشویم! کلاً معتقدم چشم داشتن بیش از اندازه به جشنوارهها، آدم را ناامید میکند.
* ولی فارغ از حواشی قبول دارید یکی از بهترین و متنوعترین دورههای جشنواره فیلم کوتاه را تجربه کردیم؟
منتظری: کلاً جشنواره فیلم کوتاه دورههای خوب زیاد داشته و موافقم که این دوره هم یکی از همان دورهها بود.
امیریزاد: از نظر کیفیت فیلمها، واقعاً دوره خوبی بود و من شخصاً در چند سانس به تماشای فیلمها نشستم و فیلمهای خوبی هم دیدم. بیشتر حواشی بود که باعث شد حال خوبی نداشته باشیم.
* «نحسی» چندمین فیلم شما است؟
امیریزاد: اولین فیلم کوتاه من در مقام کارگردان است. برای فیلم دوم هم در حال نگارش فیلمنامه هستیم و هنوز به مرحله تولید نرسیدهایم.
منتظری: من هم نویسنده، کارگردان و بازیگر تئاتر هستم و همین روزها نمایش «بینوایان» را در خانه هنرمندان در حال اجرا دارم. البته نمایشی است که هیچ ربطی به اجراهایی که تا به امروز از رمان ویکتور هوگو شاهد بودهایم ندارد! در عرصه فیلم کوتاه هم تا به امروز نویسندگی و بازی را تجربه کردهام.