۱۳ تیر ۱۴۰۲، ۷:۰۰

هرهفته یک «فیلم‌کوتاه» در «مهر»-۳۰؛

«رحم اجاره‌ای» فقط سوژه طبقات پایین نیست/ «سیاه دیدن» پز دارد؟

«رحم اجاره‌ای» فقط سوژه طبقات پایین نیست/ «سیاه دیدن» پز دارد؟

علی رفتاری نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «هماتوم» که با تمرکز بر سوژه رحم اجاره‌ای روایت شده است، به طرح دیدگاه‌های خود درباره ورود به سوژه‌های اجتماعی در سینما پرداخت.

خبرگزاری مهر -گروه هنر-زهرا منصوری: در همین سال‌هایی که سینمای بلند داستانی ایران شرایط چندان ایده‌آلی را در جذب مخاطب و فروش در گیشه تجربه نمی‌کند و فرآیند عرضه محصولات نمایشی در آستانه ورود به دورانی تازه به‌واسطه فراگیر شدن بسترهای عرضه جدید در فضای مجازی قرار دارد، «سینمای کوتاه ایران» انگیزه بالایی برای یافتن مخاطبانی تازه برای خود دارد.

«فیلم کوتاه» یکی از محصولات بصری مهم و جریان‌ساز در دنیای جدید محسوب می‌شود و به همین دلیل دیگر به‌سختی می‌توان تولیدات این حوزه را نادیده گرفت.

به همین منظور سرویس هنر خبرگزاری مهر تلاش دارد با سرفصل ثابت «هر هفته یک فیلم کوتاه در مهر» به معرفی بخشی از تولیدات «سینمای کوتاه ایران» در قالب گفتگو با عوامل این آثار بپردازد.

فیلم کوتاه «هماتوم» سی‌امین فیلم‌کوتاهی است که در قالب این سلسله گفتگو میزبان عواملش بودیم.

«هماتوم» داستانی غیرمنتظره با محوریت سوژه رحم اجاره‌ای دارد که پیش‌تر سینماگران دیگری هم به آن پرداخته بودند اما این فیلم تلاش دارد داستان خانواده‌ای را روایت کند که در معرض آسیب‌های این پدیده قرار گرفته‌اند.

آنچه می‌خوانید حاصل گفتگوی خبرگزاری مهر با علی رفتاری فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان فیلم کوتاه «هماتوم» است.

* سوژه رحم اجاره‌ای از آن سوژه‌هایی است که پیش‌تر هم سینماگرانی سراغ آن رفته بودند. چه شد که شما هم تصمیم گرفتید برای اولین فیلم کوتاه خودتان در مقام کارگردان، سراغ این سوژه بروید و چه حرف تازه‌ای داشتید؟

واقعیت این است که برخلاف شما که می‌گوئید پیش‌تر فیلم‌هایی درباره این سوژه دیده بودید، من تا زمانی که به دلیلی با یک پزشک زنان آشنا نشدم، چندان در جریان این موضوع نبودم و فیلمی هم طبیعتاً درباره آن ندیده بودم. پیش تولید این فیلم مربوط به اسفند ۱۴۰۱ بود و تولید آن تا بهار ۱۴۰۲ طول کشید. تحقیقاتی که من در این موضوع داشتم هم مربوط به همان بهمن و اسفند ۱۴۰۱ بود. قبل از آن واقعاً خیلی به این موضوع فکر نکرده بودم.

* فیلم «تمشک» از سامان سالور و یا «بی‌مادر» از سیدمرتضی فاطمی در همین جشنواره دو سال پیش، همین موضوع را طرح می‌کردند.

این فیلم‌ها را هم ندیده بودم. تنها فیلمی که شاید کمی به این فضا نزدیک بود و دیدم، فیلم «مجبوریم» از رضا درمیشیان بود.

* اتفاقاً بخش‌هایی از فیلم‌تان کاملاً حس و حال فیلم درمیشیان را دارد!

علاقه‌مندم بدانم کدام بخش‌های فیلم. ولی فیلم‌های دیگر را ندیده بودم و وقتی با موضوع آشنا شدم شروع به تحقیق درباره آن کردم. در مسیر همین تحقیقات هم متوجه شدم موضوع خیلی پیچیده‌تر از آن است که فکر کنیم افراد صرفاً به دلیل فقر تن به چنین فرآیندی می‌دهند. با دو بیمارستان یکی در شمال شهر و یکی در جنوب شهر آشنا شدم که طی همین آشنایی‌ها بود که فهمیدم قصه‌های مربوط به رحم اجاره‌ای را تنها نمی‌توان درام مربوط به طبقه ضعیف دانست. ماجرا گسترده‌تر از این‌هاست.

«رحم اجاره‌ای» فقط سوژه طبقات پایین نیست/ «سیاه دیدن» پز دارد؟

با تعدادی از زوج‌های متمول مواجه شدم که زن و یا مرد به دلیل آنکه نمی‌خواهند فرم بدن زن به‌واسطه زایمان به هم بریزد، سراغ اجاره رحم می‌روند! در بیمارستان معمولی شهر، صحبت از ۳۵ تا ۴۰ میلیون تومان برای قیمت اجاره رحم بود و در بیمارستان بالای شهر حتی رقم ۲.۵ میلیارد تومان هم مطرح می‌شد! در میان آن‌هایی که در بیمارستان بالای شهر دنبال رحم اجاره‌ای می‌گردند، مواردی مانند اینکه دختری که قرار است بچه آن‌ها را به‌دنیا بیاورد، چه برادر و خواهری دارد، کدام دانشگاه درس می‌خواند، بهره هوشی‌اش چقدر است و یا حتی رنگ چشم و پوستش چیست هم مهم و تعیین‌کننده است! خیلی از حواشی هم با امضای قرارداد تمام نمی‌شود و تا روز به دنیا آمدن فرزند هم ادامه دارد.

* از این یافته‌ها، چگونه به ایده فیلم «هماتوم» رسیدید؟

من قرار بود تئاتری را کار کنم که شرایط کرونا اجازه آن را نداد. من فعالیتم را از تئاتر آغاز کردم و دستیار دکتر علی رفیعی بودم. تا قبل از ساخت این فیلم هم کماکان علاقه داشتم که تئاترم را کار کنم اما احساس می‌کنم دیگر شرایطش مهیا نمی‌شود. موضوع تئاتری که می‌خواستم کار کنم، درباره یک پدر دیکتاتور بود. همان این پدر دیکتاتور با این ایده مرتبط با رحم اجاره‌ای با هم تلفیق شد و ایده «هماتوم» شکل گرفت. پدری که فرزندانش را مجبور به کارهایی می‌کند، که آن‌ها دوست ندارند.

با تعدادی از زوج‌های متمول مواجه شدم که زن و یا مرد به دلیل آنکه نمی‌خواهند فرم بدن زن به‌واسطه زایمان به هم بریزد، سراغ اجاره رحم می‌روند! در بیمارستان معمولی شهر، صحبت از ۳۵ تا ۴۰ میلیون تومان برای قیمت اجاره رحم بود و در بیمارستان بالای شهر حتی رقم ۲.۵ میلیارد تومان هم مطرح می‌شد!

* یک خط داستانی هم در فیلم بود درباره خانواده‌هایی که ممکن است در مراحل پایانی به دنیا آمدن فرزندشان در رحم فردی دیگر، پشیمان شوند و به هر دلیلی او را با فرزندی که در راه دارد، رها کنند. این اتفاق بسیار وحشتناک و دردناک است که یکی از نکات متمایز در فیلم شما به نسبت فیلم‌های دیگر مرتبط با این موضوع محسوب می‌شود.

این موارد در واقعیت هم وجود دارد. ما هیچ قانون مستقیمی درباره رحم اجاره‌ای نداریم و تنها در ماده ۱۰ قانون مدنی موضوعی تحت عنوان «هدیه جنین» مطرح شده است. به همین دلیل می‌توان گفت قانون در این زمینه تقریباً سکوت کرده است. به دلیل هم نبود قانون هم قرارداد محکمی برای تعهد دو طرف ماجرا وجود ندارد. این در حالی است که تمام مراجع ما درباره این موضوع فتوا صادر کرده‌اند و مشکلی برای تدوین قانون در این زمینه وجود ندارد.

* خیلی از مصادیقی که به‌صورت داستانی در فیلم «هماتوم» سراغ آن رفته‌اید به نظر خیلی نادر می‌آید و آنچنان نمونه‌های متعددی نمی‌توان برای آن پیدا کرد. چرا چنین موقعیت‌هایی را دستمایه فیلم کردید؟

شاید برخی از این موارد از نگاه ما خاص و مشکل‌ساز باشد اما وقتی سراغ پزشکان بخش زنان و زایمان در بیمارستان‌ها بروید، می‌بینید که آنقدر از این موضوعات دیده‌اند که برای‌شان عادی شده است. ما هم در طیف مذهبی جامعه افرادی را داریم که سراغ رحم اجاره‌ای می‌روند و هم در طیف غیرمذهبی. هر کدام از این‌ها هم با تفکری که دارند مواجهه متفاوتی با این موضوع دارند و می‌توانند داستان‌های متفاوتی داشته باشند.

* یکی از نکاتی که من را از فیلم «هماتوم» دور می‌کند، حجم سیاهی و مصیبتی است که در آن برای یک خانواده ترسیم می‌شود. این همان وجه شباهتی است که گفتم فیلم با «مجبوریم» دارد. آنجا هم همه چیز از هم پاشیده و سیاه تصویر شده است. هیچ جز سالمی در روایت وجود ندارد. این حجم از پالس منفی در داستان چه دلیلی می‌تواند داشته باشد؟ واقعاً این کاراکترها به‌خصوص شخصیت اصلی چه اجباری برای بروز این رفتارها و تصمیمات دارند؟

من معتقدم جایی یک رفتار دراماتیک می‌شود که کاراکتر هیچ اجباری برای آن نداشته باشد. اینکه فردی مجبور نباشد و دست به کاری بزند آن را به‌شدت دراماتیک می‌کند.

«رحم اجاره‌ای» فقط سوژه طبقات پایین نیست/ «سیاه دیدن» پز دارد؟

* اما نمی‌توان گفت هیچ انگیزه‌ای هم لازم ندارد. طبیعتاً هر شخصیتی در هر داستانی برای رفتارش باید انگیزه مشخصی داشته باشد.

شخصیت فیلم من انگیزه مالی دارد. آیا این مشخص نیست؟

* خانه‌ای که در فیلم می‌بینیم و مختصات زندگی این خانواده اصلاً نشانی از نیاز مالی ندارد. از نظر رفتاری هم کاراکتر اصلی هیچ نشانه‌ای از فرد طماع و زیاده‌خواه ندارد که بخواهم با این ویژگی‌ها انگیزه مالی‌اش را توجیه کنم!

اتفاقاً علیرضا ثانی‌فر و بهناز جعفری به‌عنوان بازیگران اصلی فیلم خیلی اصرار داشتند که من این کاراکتر را به‌صورت تیپیکال یک معتاد یا به‌شدت فقیر تصویر کنیم اما واقعاً نمی‌خواستم این شخصیت این اندازه تیپیکال باشد. نمی‌خواستم او این تصمیم‌ها را از سر اجبار شرایطش بگیرد.

استادی دارم که وقتی فیلم «هماتوم» را دید خیلی از آن تعریف کرد، اما در انتهای صحبت‌هایش گفت، چرا اینقدر فیلمت سیاه است!؟ این استاد گفت، دلم برای شما می‌سوزد که چنین نگاهی دارید و اینگونه فکر می‌کنید. واقعاً هم خودم جوابی برای این سوال ندارم که چرا اینقدر فیلم‌های ما سیاه است

* بپذیرید که ساختار جامعه ایرانی هنوز ساختار سنتی و اخلاقی است و خیلی از این قبیل ایده‌ها در آن قابل بازتعریف نیست، حتی اگر مصادیق واقعی هم داشته باشد.

من استادی دارم که وقتی فیلم «هماتوم» را دید خیلی از آن تعریف کرد. او واقعاً آدم معتبری برای من است که واقعاً از فیلم تعریف کرد، اما در انتهای صحبت‌هایش گفت، چرا اینقدر فیلمت سیاه است!؟ این استاد گفت، دلم برای شما می‌سوزد که چنین نگاهی دارید و اینگونه فکر می‌کنید. واقعاً هم خودم جوابی برای این سوال ندارم که چرا اینقدر فیلم‌های ما سیاه است. انگار این «سیاهی» گاهی برای‌مان تبدیل به یک پز هم می‌شود! قطعاً ولی این اتفاق، حال‌مان را خوب نمی‌کند. اینکه چرا این «سیاهی» برای برخی از ما تبدیل به یک پز شده موضوع قابل بررسی‌ای است.

* یکی از ویژگی‌های «هماتوم» به‌عنوان تجربه اول یک فیلمساز، ترکیب حرفه‌ای عوامل آن است. چطور توانستید اعتماد این گروه به‌ویژه بازیگران اصلی را برای این همکاری جلب کنید؟

به دلیل تجربه‌ای که در تئاتر داشتم این دوستان در حقم لطف داشتند و همراه شدند. من در دو نمایش «خانه برناردا آلبا» به عنوان دستیار و «خاطرات و کابوس‌های یک جامه‌دار» به عنوان مدیر صحنه در کنار دکتر رفیعی حضور داشتم در حالی که فقط ۲۶ سال دارم.

* در این سن و سال واقعاً تجربه‌های ارزشمندی محسوب می‌شود.

کار کردن با دکتر رفیعی بسیار سخت است و واقعاً آدم در کار حرفه‌ای پوست کلفت می‌شود. درباره بازیگران هم علیرضا ثانی‌فر و بهناز جعفری وقتی فیلمنامه را خواندند آن را دوست داشتند و حضور در کار را پذیرفتند. بهناز جعفری قرار بود دو سال قبل‌تر در یک تئاتر با من همکاری داشته باشد که آن سابقه هم در این همکاری بی‌تأثیر نبود. با علیرضا ثانی‌فر هم پیش‌تر قرار بود در یک فیلم کوتاه دیگر همکاری داشته باشیم که با او خیلی رفیق شدم و همراهی‌اش در این فیلم واقعاً به من کمک کرد. وحید ابراهیمی هم به‌عنوان دوست و رفیق نزدیکم فیلمبرداری کار را انجام داد.

کد خبر 5826059

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha