خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب_ زینب رازدشت: بیست و یکم تیرماه در تقویم جمهوری اسلامی ایران، به نام روز ملی عفاف و حجاب نامگذاری شده است؛ روزی که در آن حجاب به عنوان یک ارزش و نماد انسانی مطرح و بر جایگاه حقیقی زن و مردم مسلمان تأکید شده و اگر زنان و مردان به این منزلت واقف شوند و در پاسداری از این جایگاه بکوشند، فرآیند تربیتی و شخصیتی آنان و به تبع آن همه اجتماع به خوبی پیش میرود.
از طرفی حجاب به عنوان یکی از قوانین جمهوری اسلامی ایران مطرح شده و حال با گذشت سالها از تصویب این قانون و نامگذاری روز ملی عفاف و حجاب در تقویم ملی کشور، در این موضوع با مسائل و چالشهایی جدی روبرو هستیم.
زینب دولتی یکی از فعالان و بانوانی است که در حوزه تولیدات حجاب و عفاف فعالیت دارد. او هم اکنون مدیر یک مرکز نوآوری در حوزه مد و پوشاک و صادرکننده محصولات حجاب است. در فرصتی که دست داد، ساعتی را درباره مشکلات حوزه حجاب و عفاف با او به گفتگو نشستیم.
مشروح متن این گفتگو در ادامه میآید؛
* خانم دولتی چرا پس از این همه سال ما هنوز در بحث حجاب با مشکلات جدی روبرو هستیم، علی رغم اینکه همه ارگانها و نهادهای متولی در این زمینه اقدامات مربوط به خود را انجام دادهاند.
انقلابی به نام انقلاب ایران با اهداف متعالی صورت گرفت اما به مرور اتفاقاتی در این مسیر رخ داد که متأسفانه قدری به ماهیت آن آسیب وارد کرد. منظور از این جمله مسئولانی است که ظاهر و باطن شأن یکی نیست. آن عده افرادی که با رفتارهای اشتباه شأن اطرافیان را دچار سوءتفاهم کردند.
مسأله سوم قدرت ضربه زنی رسانههای خارجی و ضعف عملکردی و محتوایی رسانههای داخلی است. متأسفانه طی این سالها شاهد کار قوی رسانهای به طور رسمی نیستیم. تنها شاهد یک سری کارهای نمادین و شوآفی هستیم که کاری از پیش نبرده است. در مقابل شاهد انواع تلاشهای رسانهای از خارج بر علیه تمامی اقدامات داخلی هستیم متأسفانه طی این سالها آدمهایی به مرور در بدنه حکومتی و دولت وارد شدند و بخش اجرایی را در اختیار داشتهاند که ظاهرشان با اعمالشان همخوانی نداشته است. مخاطبان که همان مردم این مملکت هستند، این موضوع را تشخیص میدهند که این چنین مسئولانی با ظاهر دین دارانه اما بدون بطن درست با اشتباهات و خطاهایی که واقعاً بسیاری از آنها جبران ناپذیر هستند، شفاف نیستند. همه این موارد برای مردم سوال پیش میآورند و در این نقطه بذر شک در ذهن آدمها کاشته میشود.
موضوع دیگر مشکلات معیشتی مردم است. به عنوان یک کارآفرین و صاحب یک کسب و کار در این کشور، متوجه تحریمها هستم اما یک سری از مشکلات معیشتی و اقتصادی که وجود دارد، وابسته به تحریم نیست. بلکه از ضعف مدیریت داخلی نشأت میگیرد. حالا این مشکلات معیشتی به آن شک و شبهههای ذهنی که از قبل ایجاد شده اضافه میشود و همه اینها به مخاطب فشار وارد میکند و مخاطب همه توان خود را باید برای تأمین معیشت و پر کردن چالههای اقتصادی زندگی اش به کار ببرد و در نهایت متوجه میشود که در روزمرگی اش در حال تأمین معاش زندگی اش است؛ بنابراین فرصتها برای تربیت شخصیت و توسعه فرهنگی به منزله دینی و اخلاقی از او گرفته میشود و به جای آن درگیر مباحث معیشتی و اقتصادی زندگی اش میشود.
مسأله سوم قدرت ضربه زنی رسانههای خارجی و ضعف عملکردی و محتوایی رسانههای داخلی است. متأسفانه طی این سالها شاهد کار قوی رسانهای به طور رسمی نیستیم. تنها شاهد یک سری کارهای نمادین و شوآفی هستیم که کاری از پیش نبرده است. در مقابل شاهد انواع تلاشهای رسانهای از خارج بر علیه تمامی اقدامات داخلی هستیم.
برای مثال در خارج از کشور میخواهند در مورد پوششی صحبت کنند، ابتدا از طریق یک مسابقه تلویزیونی ورود میکنند، سپس در خصوص آن موضوع سریال میسازند و کاراکترسازی میکنند و در نهایت پس از شش ماه تا یک سال آن موضوع را ترند میکنند و به نوعی موضوع برجسته میشود و آنها را به هدف میرسانند.
بنابراین آنها ابتدا از طریق رسانه روی قشر خاکستری برنامه ریزی میکنند و به برجسته سازی موضوعات میپردازند، اتفاقی که متأسفانه ما در کشور شاهد نیستیم و اگر هم باشیم، آنقدر آن اتفاق کمرنگ است که جایی به پیش نمیبرد. این سه مشکل مبنی بر ظاهر و باطن یکی نبودن برخی از مسئولان امر، مشکلات معیشتی و ضعف رسانه سبب شده است که ما طی این سالها در خصوص بسیاری از موضوعات اخلاقی و رفتاری همچون حجاب با مشکلات عدیده ای روبرو باشیم.
این سه مشکل دست به دست هم داده است تا آن آرمان، اصول و اهدافی که فرد در ذهن دارد، به مرور از بین برود و فرد را به نقطهای برساند که میخواهد باور کند اما این مشکلات او را از باور چنین موضوعاتی دور میکند و یا میخواهد باور کند اما درگیر معیشت زندگی اش میشود و در نهایت اینکه فرد میخواهد باور کند اما درگیر تزریقات رسانهای است.
به نظر میرسد مردم در این میان مقصر نیستند. مقصر اصلی مواردی بود که در بالا خدمتتان عرض کردم. اگر فردی یک محجبه خوش اخلاق با منش فوقالعاده مشاهده کند، به مرور به این باور میرسد که پس محجبه ها آدم حسابی هستند. در نهایت خوش اخلاقی و خوب بودن نماد فرد مذهبی میشود. اما اگر عکس این موضوع اتفاق بیفتد چه باوری در ذهن مخاطب ایجاد میشود؟ وقتی حرف تا عمل برخی از مذهبیون و به ویژه برخی مسئولان نظام زمین تا آسمان متفاوت است، چه انتظاری میتوان از مردم داشت؟ نتیجه این رفتارهای دوگانه همان چیزی میشود که امروز شاهدش هستیم.
گاهی برخی بر این تصور هستند که «من انجام بدهم» بهتر از آن است که «من انجام ندهم»؛ این باور غلط است و اتفاقاً برخی از فعالیتها با این باور، عمق فاجعه را پیش میآورد.به همین دلیل آن چیزی که امروز شاهدش هستیم ناشی از همان کج سلیقگیهایی است که سالها عجولانه اقدامات اشتباه را انجام دادند
* تا چه اندازه کج سلیقگیها میتواند آسیب جدی به حوزه حجاب و عفاف وارد کند؟ منظور همان رفتار خودجوش برخی از خانمهای مذهبی بود که در دورهای از چهارراه ولیعصر تا میدان انقلاب، حرکت میکردند و در مسیرشان به خانمهای بی حجاب و کم حجاب تذکر میدادند.
ما در حال حاضر بیش از ۲۵ دستگاه داریم که همگی مأموریت مربوط به حوزه حجاب و عفاف را دارند. متأسفانه این ۲۵ دستگاه در این سالها نتوانستهاند یک دست باشند و یک کمیته یا شورایی را تشکیل بدهند و نمایندگان شأن در این کمیته و شورا به جمع بندی برسند. متأسفانه طی این سالها هر دستگاهی به صورت جزیرهای برای خود کار کرده است.
همچنین برخی از اقدامات در توان برخیها نیست و یا توان لازم را برای انجام آن کار ندارند که بهتر است در آن فعالیت ورود نکنند. با ورود ناقص به مسأله ای، وضعیت خرابتر میشود. گاهی برخی بر این تصور هستند که «من انجام بدهم» بهتر از آن است که «من انجام ندهم»؛ این باور غلط است و اتفاقاً برخی از فعالیتها با این باور، عمق فاجعه را پیش میآورد.به همین دلیل آن چیزی که امروز شاهدش هستیم ناشی از همان کج سلیقگیهایی است که سالها عجولانه اقدامات اشتباه را انجام دادند.
* به نظر شما کج سلیقگی از کجا ناشی میشود؟
کج سلیقگی از یک دست نبودن دستگاههای متولی و صاحب مأموریت در حوزه حجاب و عفاف ناشی میشود. از آنجایی که دستگاهها هم افزایی کمی باهم دارند و بر این باور هستند که اگر دستورالعملی به آنها داده شده است، سریع آن کار را انجام دهند، در صورتی که نیاز به بررسیهای عمقی حس میشود. هم اکنون در هفته حجاب و عفاف هستیم، شما مروری بر فعالیتها در این حوزه بیندازید متوجه میشوید که تا چه اندازه شاهد فشردگی در برنامههای حوزه عفاف و حجاب هستیم. همه این دستگاهها تنها به دنبال پر کردن کارنامه فعالیتهای شأن هستند.
به نظر میرسد این دستگاهها دور هم جمع شوند و یک شورا و کمیتهای را تشکیل دهند و نمایندگان خود را به این کمیته و شورا اعزام کنند تا در نهایت شاهد یک سری فعالیتهای تأثیرگذار در حوزه حجاب و عفاف باشیم. برای مثال شاهد هستیم که بسیج به صورت خودجوش و آتش به اختیار فعالیتهایی میکند که گاهی از پس این فعالیتها شاهد آثار منفی و آسیب به حوزه حجاب و عفاف هستیم.
امروز دیگر در نقطهای نیستیم که همه افراد جامعه یک دست باشند و خیلیها تبعیت خاصی از سبک تفکر صحیح دینی ندارند. امروز باید به افراد جهت دهیم تا در مسیر درستی حرکت کنند. متأسفانه طی این مدت شاهد کج سلیقگیهای بسیار به وفور بودیم. این کج سلیقگیها آسیب بسیار جدی به حوزه حجاب و عفاف وارد میشود. به نظر میرسد تا زمانی که این دستگاهها و متولی امر حجاب و عفاف یک دست نشوند، این قضیه حل نمیشود.
* البته ما گاهی هم از آن طرف بام میافتیم. برای مثال در این چند سال اخیر شاهد فعالیت یک سری از بلاگرها در حوزه حجاب هستیم. به نظر شما اینچنین استایل هایی از سوی بلاگرها به حوزه عفاف و حجاب آسیب وارد نمیکند؟
آن استایل بلاگرها که مدنظرتان است و از آن سخن میگوئید، به جرأت میتوانم بگویم که حجاب نیست. ما با مقولهای به نام «مادست فشن» (پوشیدگی بدون قواعد اسلامی) روبرو هستیم. شما با لباسی بلند و همچنین آستین بلندی مواجه میشوید که جذب است، این لباس در ردیف مادست فشن قرار میگیرد اما نمیتوانیم از آن به عنوان لباس اسلامی یاد کنیم. یا لباس فرد بلند بوده اما بدون جوراب و همراه با لاک و آرایش است. همه این موارد در ردیف مادست فشن می گنجد و نمیتوانیم بگوییم که در ردیف حجاب قرار دارد.
امروز ما نیازمند این موضوع هستیم که به مخاطبان مان به ویژه آن گروه از دختران مذهبی که علاقهمند به چنین پوشیدگی دارند، بفهمانیم اینها در ردیف حجاب نیستند بلکه مادست فشن هستند. مادست فشن، تبرج خاصی دارد و باید حواس مان به این موضوع باشد.
* یعنی «مادست» یک سبک اشتباه است و در فرهنگ ما قرار نمیگیرد؟
مادست اشتباه نیست بلکه یک سبک استایل است. آن چیزی که اشتباه است این بوده که با حجاب گره خورده است. اگر رسانه به مخاطب بفهماند که این دو سبک متفاوت از یکدیگر است دیگر افراد محجبه مادست استایل را با حجاب اشتباه نمیگیرند. رسانه باید این موضوع را متوجه مخاطب کند که اگر میخواهی محجبه باشی، مادست استایل را الگو نگیر زیرا این نوع از سبکها حجاب ندارند.
اگر رسانه نتواند این موضوع را به مخاطب بگوید، نتیجه همان عملکرد خودجوش بلاگری میشود که به اشتباه در خصوص این موضوع صحبت میکنند و به پرزنت میپردازند. چون بلاگر خودش آگاه به مادست استایل نیست و از این مدل براساس بلاگرهای ترکیهای و دیگر نقاط دنیا الگو گرفته است، اینچنین و بدون آگاهی از سبکی صحبت میکند و به تبلیغ آن میپردازد که کاملاً یک مادست استایل است و به مرور دیگران هم به اشتباه از مادست استایل به عنوان سبک حجاب یاد میکنند. درحالی که حجاب اسلامی قاعده دارد و براساس این قاعده حجم بدن نباید دیده شود.
* متأسفانه به دلیل این عدم آگاهی چندسالی است که دختران مذهبی درگیر مادست استایل شدهاند. به نظر شما باید چه کرد؟
به نظر میرسد فکرها را باید پیش از این اتفاقات میکردند. فکر برای زمانی است که این رخدادها صورت نگرفته است و امروز که شاهد این اتفاق هستیم باید به دنبال چاره اندیشی باشیم. ما باید کاری کنیم که عمق فاجعه بیشتر از این نشود و همه اینها نیازمند تشکیل شورای فکر، شورای سیاستگذاری و انعطاف و حرف شنوی است.
متأسفانه ما الان شاهد یک بام و دو هوا در حاکمیت و دولت هستیم. گاهی آنقدر در این حوزه عرصه را سخت میگیرند که صدای مردم در میآید و گاهی آنچنان این حوزه را رها میکنند که مخاطب در یک حالت یک بام و دو هوا میماند.
* پیشنهاد شما چیست؟
به نظر میرسد باید دغدغه مندان حوزه مردمی، نخبگان و کارشناسان و حاکمیت دور هم جمع شوند و چاره اندیشی کنند. در جلساتی مسائل واکاوی شود. حاکمیت به نوعی حرف نخبگان و دغدغه مندان را گوش کند. آن ۲۵ دستگاه باهم یکی باشند. اگر این اتفاقات رخ دهد، شاید بتوانیم قدری در این حوزه تکان بخوریم. همچنین ما نیازمند اصلاح قوانین و اصلاح اجرای برخی از قوانین هستیم.
کج سلیقگی از یک دست نبودن دستگاههای متولی و صاحب مأموریت در حوزه حجاب و عفاف ناشی میشود. از آنجایی که دستگاهها هم افزایی کمی باهم دارند و بر این باور هستند که اگر دستورالعملی به آنها داده شده است، سریع آن کار را انجام دهند، در صورتی که نیاز به بررسیهای عمقی حس میشود. اگر کارشناس و نخبه در مورد موضوعی صحبت میکنند، رسانه هم وارد میدان شود و به آنها کمک کند. گاهی رسانه میگوید که اگر من در خصوص مادست حرف بزنم باید تا پایان مسیر حرکت کنم. از همین تریبون به رسانهها می گویم چه اشکالی دارد. یک بار بیایید و در خصوص مادست صحبت کنید و تا پایان راه مسیر را طی کنید و یک بار برای همیشه به این موضوع بپردازید تا مخاطب دو موضوع مادست و حجاب را یکی تلقی نکند.
در کنار این موضوعات باید دست از شعارهای محیطی بسیار بی مزه هم دست کشید؛ شعارهایی که به جای تأثیرگذاری بی نهایت خنده دار هستند. اگر این مسیر طی شود همچون عربستان خواهیم شد که قاعدهای در موضوع حجاب و عفاف ندارد و هر فردی هر مدلی که بخواهد پیش میگیرد.
* منظور شما از اصلاح قوانین چیست؛ به کدام قوانین اشاره دارید؟
مردم روی یک سری چیزها حساس هستند، زیرا رسانههای ما نتوانستند در مقابل رسانههای آن سوی مرزها قوی کار کنند و درنهایت شاهد این موضوع هستیم که مردم نسبت به این موضوعات حساس شدهاند. برای مثال در خصوص حضور بانوان در استادیوم آنقدر رسانههای آنها قوی عمل کردند که بانوان را نسبت به این موضوع حساس کردند. ما باید زیرساختها را آماده کنیم و در خصوص این موضوعات ورود کنیم، باور کنید، اتفاقات خوبی را شاهد میشدیم. آنقدر در این موضوعات کوتاهی میکنیم که موضوع به یکباره برجسته میشود. درنهایت از یک موضوع بسیار بی ارزش چنان موضوع اغراق آمیز میسازند که حد ندارد.
گاهی آنقدر موضوع را رها میکنیم که آن موضوع بیخ پیدا میکند و یا با آن موضوع چکشی برخورد میکنیم. هرکدام از این دو موضوع تبعات سنگین دارد.
اتفاق اخیر که توسط کارگروه ساماندهی مد و لباس در خصوص نمایش لباسهای ایرانی اسلامی در هفته فرهنگی ایران در مسکو رخ داد، یکی از بهترین اتفاقهایی بود که باید پیش از این صورت میگرفت و البته این اتفاق ارزشمندی است. کارگروه یکی از آن ۲۵ دستگاه متولی است. الباقی دستگاهها کجا هستند؟
آنقدر از طراحان ایرانی حمایت نمیشود که در نهایت شاهد حضور طراحی هستیم که با کالکشن هایی دور از انتظار ما در مجامع بین المللی حضور مییابد. این طراحان باید پیشینه پنج هزار ساله پوشش ایرانی در لباس ادوار را از زمان هخامنشی و کوروش نگاه کنند و متوجه شوند که ما در هیچ دورهای پوشش مان بدون عفت نبوده است. همیشه زنان ما از پنج هزار سال پیش از پوشیدگی و عفت مناسبی برخوردار بودند. منظور پوشش عفیفانه و اسلامی نیست بلکه قضیه قدمت ایرانی است.
متأسفانه بسیاری از طراحان ما از ایران مهاجرت کردهاند، چون حمایت لازم از آنها صورت نگرفته است. طراحان ایرانی خلاقیت دارند و دارای طرحهای انتزاعی هستند. اما متأسفانه هیچکدام حمایت نمیشوند. نتیجه عدم حمایتها این میشود که فرد از کشور مهاجرت میکند و در نهایت به عنوان یک فارسی زبان در مجامع بین المللی شرکت میکند. پرچم ایران را بالا نمیبرد چون هیچ حمایتی از سوی ایران نشده است باید روی این قسمت کار کنیم؛ اگر در قسمتهای دیگر نمیتوانیم جواب بگیریم. به نظر میرسد این قسمت را مردم بیشتر متوجه میشوند و درک لازم را دارند. متأسفانه ما در رسانه ضعیف هستیم و نتوانستهایم طی این سالها هنر و فرهنگ خودمان را به مجامع بین المللی نشان دهیم.
* البته شاید بخشی از این موضوع به عدم حمایتها مربوط باشد!
دقیقاً همینطور است؛ متولی در این حوزه داریم اما در نهایت کسی کار را گردن نمیگیرد. بخش حاکمیتی و دولتی باید به این باور برسد که نمیتواند در اجرا ورود کند و اجرا را باید به مردم و بخش خصوصی بگذارد و در کنارش نظارت و تسهیل گری داشته باشد.
متأسفانه بسیاری از طراحان ما از ایران مهاجرت کردهاند، چون حمایت لازم از آنها صورت نگرفته است. طراحان ایرانی خلاقیت دارند و دارای طرحهای انتزاعی هستند. اما متأسفانه هیچکدام حمایت نمیشوند. نتیجه عدم حمایتها این میشود که فرد از کشور مهاجرت میکند و در نهایت به عنوان یک فارسی زبان در مجامع بین المللی شرکت میکند. پرچم ایران را بالا نمیبرد چون هیچ حمایتی از سوی ایران نشده است.
* و نکته آخر؟
فقط یک درخواست دارم؛ ما در بخش مردمی و خصوصی دغدغه مندانه تلاش مان را میکنیم. برای مثال من عضوی از انجمن فعالان و متخصصین حجاب هستم که یک انجمن کاملاً مردمی، دغدغه مند و پای کار است. از دولت و حاکمیت تقاضایی دارم اول آنکه ما را رقیب ندانند و دوم آنکه سنگ جلوی پای مان نگذارند.
ما هرچه ضربه میخوریم از ناآگاهی و خودیهای ناآگاه است البته نه اینکه عناد داشته باشند، بلکه آگاهی ندارند. احساس میکنم قصد و غرضی در کار نیست بلکه بیش از اندازه از حل آن مسائل آگاهی ندارند. اگر همه این موارد حل شود، مشکلات مرتفع خواهد شد.