عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی گفت:وظیفه اقتصاد اسلامی این است که نظریات را گردآوری کند تا به کشف قواعدی برسد که اساس آنها در اسلام وجود دارد.

خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه-محمد ابراهیم یزدانی: علم اقتصاد، هرچند اکنون در شمار مهم‌ترین و مؤثرترین مسائل علوم اجتماعی است، ولی علمی جدید به شمار می‌رود که مبانی و اصول آن فقط از چهار پنج قرن به این طرف تدوین و به صورت علم درآمده است. بعد از پایان جنگ جهانی دوم که مناسبات نظم منطقه‌ای در خاورمیانه تغییر کرد و در پایان دهه چهل و پنجاه میلادی، نظام استعماری جای خود را به دوره استقلال بسیاری از کشورها داد و جریان‌های اسلامی در کشورهای مختلف که امکان ظهور نداشتند، بروز و ظهور جدی پیدا کردند. در این هنگام متفکران مسلمان، آنانی که مسئولیت اجتماعی بیشتری احساس می‌کردند، به ناچار تلاش‌هایی را شروع کردند. ایده اقتصاد اسلامی و بانکداری اسلامی به عدم استقبال مسلمانان از تودیع پول در بانکداری ربوی غربی بر می‌گردد. چرا که به دلیل نحوه معاملات و قراردادها در این نوع بانکداری، مسلمانان سرمایه‌های خود را به طور معمول در این بانک‌ها سپرده گذاری نمی‌کردند. منظور از بانکداری اسلامی نوعی سیستم بانکداری است که مبتنی بر قوانین اسلامی باشد. اگر مؤلفه‌های اصلی بانکداری اسلامی را حذف ربا از تمامی عملیات بانکی و انطباق عملیات بانکی با موازین شرعی بدانیم، اساس بانکداری اسلامی، تسهیم سود، مشخص بودن مسیر مصرف منابع و نظارت بر عملیات بانکی خواهند بود.

برای تبیین مسائل مرتبط با اقتصاد اسلامی و اقتصاد ایران با کارشناسان دینی، اقتصادی و اقتصاد اسلامی به گفت و گو نشستیم. در دهه‌های اخیر، گروه‌های مختلفی فعالیت در عرصه اقتصاد اسلامی داشته‌اند و گاهاً برخی از اقدامات در ساختارهای مالی، همچون بانکداری اسلامی را ماحصل این تلاش‌ها دانسته‌اند. اما همیشه تردیدی وجود داشته است که مطالبه اسلامی‌سازی اقتصاد و بانکداری باید از کدام مراکز و نهادهای علمی صورت پذیرد و این نهادها هرکدام چه رسالتی را دنبال کرده‌اند. از این‌رو با دکتر محمد جواد توکلی استادیار و عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) پیرامون این موضوع به گفت و گو پرداخته‌ایم که بخش اول آن تقدیم نگاه تان می‌شود:

* ابتدا برای اینکه بتوانیم جایگاه موضوع اقتصاد اسلامی را کمی تبیین نمائیم؛ از شما می‌خواهیم ضرورت طرح موضوع اقتصاد اسلامی را برای ما مطرح نمائید و اینکه آیا مکاتب اقتصادی دیگر نمی توانند پاسخگوی نیازهای ما باشند؟

آنچه که به عنوان یک نگاه کلی و جهان‌بینی برای دنیا مطرح می‌گردد باید تمام نیازهای بشری را پاسخ دهد. با توجه به اینکه دین اسلام را یک نمونه جهان شمول و تمام و کامل برای جهان بشریت می‌دانیم. نمی‌توان از اسلام سخن گفت، ولی از موضوعاتی مثل اقتصاد اسلامی که در مدیریت جامعه تأثیرگذار است، سخن نگفت. وقتی منابع اسلامی مورد بررسی قرار می‌گیرند نشان دهنده این هستند که رهنمودهای بسیار خوبی راجع به عدالت، مالکیت، تخصیص منابع، چگونگی توزیع درآمد در آن وجود دارد. اهمیت اقتصاد اسلامی از این‌رو هست که طبق مطالعات و نظریات بیشتر اندیشمندان اسلامی و غیر اسلامی، بسیاری از شیوه‌ها و روش‌های توصیه شده در اسلام برای مدیریت اقتصادی و مالی فرد و جامعه، کاربرد دارد و می‌توان سرمنشأ شکل‌دهی به یک رشته تخصصی با محوریت مبانی اسلامی شود تا مشکلات و بحران‌های اقتصادی را از طریق آن حل کرد.

اما اینکه شما در مورد مکاتب اقتصادی سوال پرسیدید باید بگویم که در طول تاریخ اندیشه اقتصادی مکاتب مختلفی از مکتب اقتصاد کلاسیک، نئوکلاسیک و نیوکلاسیک گرفته تا مکاتب اقتصاد کینزی، تاریخی آلمان و نهادگرایی ظهور کردند. این مکاتب هر کدام در مقاطعی توانستند واقعیات اقتصادی زمان خود را تبیین کنند و راهبردهایی برای حل مشکلات اقتصادی ارائه دهند. آنها در برهه‌هایی نیز ناموفق بودند. اقتصاد اسلامی نیز به عنوان یک مکتب اقتصادی از همان صدر اسلام مطرح شده و در دوره معاصر به همت متفکرانی همچون شهید صدر به عنوان یک اندیشه اقتصادی متمایز معرفی شده است. به نظر بنده، وظیفه اقتصاد اسلامی این است که نظریات را گردآوری کند تا به کشف قواعدی برسد که اساس آنها در اسلام وجود دارد. ما لازم است تا اقتصاد اسلامی را به درستی در جامعه پیاده کنیم که بسیاری از بحران‌های اقتصادی کنونی برطرف شود.

* دانشگاه‌ها چه نقشی می‌توانند در اسلامی شدن اقتصاد و روندهای حاکم بر بانک‌ها در داخل کشورمان داشته باشند؟ آیا این مسیر تاکنون به خوبی طی شده است؟

باید گفت تحقیقات و مطالعات مربوط به اقتصاد اسلامی متأسفانه در دانشگاه‌های ایران سابقه طولانی ندارد و در واقع وقوع انقلاب اسلامی منجر شد تا مباحث اسلامی‌سازی علوم و مباحثی مثل اقتصاد مطرح شود. پیش از آن هرچه که در ساختار اجرایی و نظری اقتصاد ما دنبال می‌شد، تماماً مبتنی بر نظریات غربی و اقتصاد لیبرال بود. با وقوع انقلاب اسلامی مطالعاتی هم راجع به مسائل اقتصادی و اقتصاد اسلامی شروع شد. با تصویب قانون بانکداری اسلامی در ایران مقداری این مطالعات بیشتر شد و هر سالی که می‌گذرد ضرورت مطالعات و مباحث اقتصاد اسلامی را بیشتر حس می‌کنیم. به نظر بنده دانشگاه به عنوان یکی از مجامع اصلی درگیر با بحث علوم انسانی حتماً باید یکی از پیشران‌های اصلی اسلامی‌شدن اقتصاد و ارائه راه‌حل‌های اسلامی برای بانکداری صحیح باشد. در واقع تولید نظریات و همچنین ارائه چارچوب و قواعد کلی رسیدن به مبانی علم اقتصاد و راه‌های اسلامی‌سازی فرآیندها توسط دانشگاه باید رخ دهد. در حالی که دانشگاه به تنهایی هم نمی‌تواند مبانی فقهی و اسلامی را استخراج کند و نیاز دارد تا حوزه‌های علمیه و طلاب با تحقیق و تدقیق در مبانی دینی این سرفصل‌ها و منابع را در اختیار مجامع دانشگاهی قرار دهند.

اقتصاد اسلامی بر پایه جهان بینی استوار است، روش، نظام و کتب مربوط به خود را دارد و در واقع یک سیستم کلی است که همه مقولات دنیایی و آخرتی را در این مجموعه می‌بیند. انسان را به طور کامل می‌بیند و بر اساس آن نظریه‌پردازی می‌کند. پس براساس این تعریف لازم است تا هم نهاد علم و پژوهشی همچون دانشگاه و ساختار فقاهتی حوزه ورود نماید تا بتواند تمام ابزارهای لازم برای سعادت بشر را طراحی نماید. این درحالی است که اقتصادهای امروز دنیا مجموعه ابزارهایی ارائه می‌دهند که این ابزارها مخصوص خودشان نیست و نتیجه کار اقتصاددانان در طی تاریخ می‌باشد و اینگونه با نگاهی عمیق مسائل حوزه انسان مورد توجه و دقت قرار نگرفته است و ملاک این اقتصادها صرفاً سرمایه‌داری و کسب سود و ثروت بیشتر هست تا حفظ کرامت و شخصیت انسان.

* آیا اینکه اقتصاد اسلامی می‌تواند بیشتر از نشریات اقتصادی فعلی مشکلات را حل نماید، توسط اندیشمندان جهانی هم مورد توجه قرار گرفته است؟

ببینید باید گفت اقتصاد اسلامی اگر بتواند به درستی پیاده شود، بسیاری از بحران‌های اقتصادهای کنونی را برطرف خواهد کرد. علاوه بر این در سال‌های معاصر نگاه جدیدی نسبت به اقتصاد اسلامی شکل گرفته که خیلی با نگاه‌های سابق تفاوت دارد و حتی کشورهای صنعتی نیز مطالعات زیادی در زمینه‌های بانکداری اسلامی و اوراق مشارکت اسلامی داشته‌اند. ما وقتی از اقتصاد اسلامی به عنوان نسخه‌ای برای کشورمان یا نظام اقتصادی جهانی یاد می‌کنیم. علت این هست که با وجود پتانسیل بالای اقتصادی کشورمان از مفاهیم و نظریات اقتصادی خوب، به درستی استفاده و اجرا نشده‌اند و اقتصاد اسلامی می‌تواند ساختار جدیدی را برای اقتصاد کشورمان جهت خروج از رکود، رشد، اصلاح نظام بانکداری و اصلاح سیستم مالی ایجاد کند.

یک نکته‌ای را هم همین‌جا من باید بگویم که بیشتر با بحث اسلامی‌سازی اقتصاد و ساختار نظام بانکداری آشنا شویم، آن هم اینکه زمانی که از اسلامی‌سازی اقتصاد سخن می‌گوئیم به این معنی نیست که از ابزارهای اقتصادی غرب استفاده نمی‌کنیم. بلکه از آن ابزارها استفاده می‌کنیم، به عبارت دیگر اقتصاد اسلامی می‌تواند به مانند سایر اقتصادهای متعارف در دنیا به عنوان یک رشته مطالعات علمی در کنار آنها قرار گیرد، ولی با جهان بینی، روش و مکتب خود از ابزارهای آنها استفاده کند. یعنی مطالعات اسلامی اقتصاد و بانکداری، در مقابل سایر مکاتب اقتصادی نیست بلکه می‌تواند درکنار سایر اقتصادهای متعارف دنیا قرار گیرد. در واقع ما در مطالعات اسلامی اقتصاد از هیچ شروع نمی‌کنیم و از نتایج و ابزارهای اقتصادی که توسط علم اقتصاد در طی حیات این علم طراحی شده است بهره می‌بریم و اقتصاد اسلامی و بانکداری اسلامی را روز به روز قوی‌تر می‌سازیم.

ادامه دارد...