نمایش رادیویی «شرق بهشت» به کارگردانی ایوب آقاخانی بر اساس رمان مطرح جان استاین بک تولید و پخش شده که هشتمین قسمت آن را می‌شنوید.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «شرق بهشت» از آثار درخشان جان استاین بک نویسنده آمریکایی برنده جایزه نوبل است که زندگی پیچیده ۲ خانواده را روایت می‌کند. اقتباسی سینمایی از این رمان در سال ۱۹۵۵ با کارگردانی الیا کازان و بازی جیمز دین ساخته و پخش شد.

در میانه دهه ۹۰ نیز در پروژه «از رمان تا نمایش» رادیو اقتباسی قابل توجه از این رمان انجام و با کارگردانی ایوب آقاخانی هنرمند شناخته شده رادیو و تئاتر در قالب نمایش رادیویی تولید و پخش شد.

چنین رویکردی به ادبیات غرب و اقتباسی چنین وفادارانه از «شرق بهشت»، وامدار سنت دیرین نمایش‌های رادیویی یعنی پیوند مخاطب با نگین‌های ادبیات جهان بود.

مریم نشیبا چهره با سابقه رادیو به عنوان گوینده نمایش رادیویی «شرق بهشت» و آرش پارساخو به‌عنوان سردبیر این مجموعه حضور دارد.

محمدرضا قربانی نیز تنظیم این اثر را برای رادیو انجام داده است.

هنرمندان هفتمین قسمت نمایش رادیویی «شرق بهشت» به ترتیب ایفای نقش عبارتند از: احمد گنجی، مهرداد عشقیان، مهرداد مهماندوست، رؤیا فلاحی، ایوب آقاخانی، محسن بهرامی.

افکتور: نرگس موسی‌پور، صدابردار: علی حاجی‌نوروزی، تهیه‌کننده: محمد مهاجر، دیگر عوامل این نمایش رادیویی هستند.

در این قسمت با مدت زمان ۲۳ دقیقه و ۵۰ ثانیه، آرون پس از حضور در دانشگاه به خانه برگشته و پدر او آدام از بازگشت پسرش بسیار خوشحال است. کارل و آرون با یکدیگر گفتگو می‌کنند. آرون می‌گوید که دیگر دوست ندارد درس بخواند و فکر کرده است تا مدیریت مزرعه را بر عهده بگیرد. آرون می‌گوید که قصدش پولدار شدن نیست. کارل به آرون می‌گوید که با شراکتی که با پسر سام همیلتون داشته سود بالایی نصیب‌اش شده است.

کارل به آرون می‌گوید که درباره تصمیم خود به پدر چیزی نگوید زیرا او مأیوس می‌شود و آرون را متقاعد می‌کند تا تحصیل را ادامه دهد. کارل برای پدر خود هدیه‌ای تدارک دیده و قصد دارد آن را روز بعد به پدر بدهد.

روز بعد لی خدمتکار خانه با کارل گفتگو می‌کند. پدر برای آرون شامی اختصاصی تدارک دیده است و این امر کارل را ناراحت می‌کند زیرا همچنان به این فکر می‌کند که پدر آرون را بیشتر از او دوست دارد.

کارل قصد داشت ۱۵ هزار دلاری که از شراکت با ویل همیلتون به دست آورده به پدر خود هدیه دهد ولی بی‌توجهی پدر نسبت به او و توجه بیشتر به آرون او را آزرده کرده است. کارل با خود کلنجار می‌رود و از این موضوع ناراحت است. کارل به یاد جمله ویل همیلتون می‌افتد که به او گفته بود نمی‌تواند با پول محبت پدر را بخرد.

سر میز شام کارل قصد دادن هدیه خود به پدر را دارد ولی پدر بیشتر توجه خود را به پسرش آرون داده است.

با هم هشتمین قسمت نمایش رادیویی «شرق بهشت» را بشنویم.

برچسب‌ها