به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «فلسفه و روش علوم اجتماعی» اثر حمید پارسانیا در ۳۱۲ صفحه به همت مؤسسه بوستان کتاب به چاپ دوم رسید.
این اثر به بخشی از عقبههای معرفتی علم مدرن که اولاً بیشتر هستی شناختی و معرفت شناختی است و ثانیاً تأثیر مباشر و قریب در هویت علم دارند، اشاره کرده و تطورات این عقبهها را در تعامل با تحولات علم پیگیری کرده است. همچنین به موازات آن، عقبههای متناظر با آنها را در فرهنگ اسلامی و خصوصاً ایرانی دنبال کرده و ظرفیتهای منطقی آنها را برای تعامل و تدوین دانشها و نظریههای مورد نیاز جامعه اسلامی به بحث و گفت و گو گذاشته است.
مهمترین مفاهیمی که در این اثر از دو بعد هستی شناختی و معرفت شناختی موضوع بحث بودهاند، این موارد است: عقل، وحی، نقل، شهود، روش و علم تجربی تجریدی و نیز علم سکولار و علم دینی.
ساختار اثر
این کتاب در ۱۰ فصل تألیف شده است؛ فصل اول با عنوان «بازاندیشی در هویت و معنای علوم انسانی» به بررسی ضرورت بازاندیشی علوم انسانی و دو منظر در ارزیابی انتقادی علوم انسانی میپردازد.
فصل دوم با عنوان «تطورات معانی عقل» به بیان تحولات تاریخی معنای عقل و علم، عقل و علم در آیات و روایات و عقل در تاریخ اندیشه اسلامی پرداخته و عقل عملی و نظری، عقل عملی و عقل مستفاد و کمکهای نقل به عقل مفهومی را شرح داده و منطق عقل مفهومی و عقل شهودی، تأثیر عقل استنباطی در دامنه و طبقهبندی علوم، عقل ابزاری و علم تجربی و عقلانیت ارتباطی را به رشته تحریر درآورده است.
نویسنده در سومین فصل از این کتاب با عنوان «تأثیر تحولات معنای عقل در معانی مدرن فلسفه و علوم اجتماعی» نسبت عقل با علم و فلسفه، تحولات معنای عقل در جهان مدرن و معنای تاریخی فلسفه و علم را بررسی کرده و جایگاه علم اجتماعی از دیدگاه کنت، کارکرد همزمان فلسفه و علم در اندیشه ویتگنشتاین و استقبال از فلسفههای مضاف را مورد تأکید قرار داده است.
«نسبت مفهوم عقل در قرآن و روایات با عقل در فرهنگ و تاریخ اسلام» عنوان چهارمین فصل از کتاب حاضر است که در آن رویکردهای متفاوت به مسئله عقل، اقسام معانی، مفاهیم و اصطلاحات عقل و کاربرد اصطلاحات و معانی عقل در متون اسلامی به نگارش درآمده است.
در فصل پنجم با عنوان «تطورات معنای علم و علوم انسانی در جهان مدرن و جهان اسلام» مفهوم علم در دو سده نوزدهم و بیستم، علم در رویکرد تفهّمی و تفسیری و علوم انسانی اسلامی با تفسیر مابعدتجربی از علم تبیین شده و جایگاه مفاهیم بنیادین در فرهنگهای بشری، علم در متون و تاریخ اندیشه اسلامی و جایگاه تعیین کننده و هویت بخش متافیزیک در طبقه بندی علوم تشریح شده است.
فصل ششم با عنوان «چیستی علم دینی» به بیان چگونگی اتصاف علم به دینی و غیر دینی، دینی بودن علم به اعتبار موضوع و دینی بودن به اعتبار فرهنگ و تمدن اختصاص دارد.
«روش شناسی علم دینی» عنوان هفتمین بخش از کتاب مذکور است که در آن تمایز علم و دین و چگونگی اتصاف علم به دینی بودن، ملازمه میان متافیزیک و عقل گرایی و تلازم منطقی رویکرد دینی و تفکر عقلی بررسی شده و حضور وحی و عقلانیت استنباطی و تفسیری، بازگشت تعارض دین و شریعت با عقل به تعارض عقل و نقل و پیوند ارگانیک عرفان و فلسفه بیان شده و روش مواجهه با تعارضات دلایل نقلی و عقلی و تعامل ارگانیک و غیر انضمامی دلایل نقلی و عقلی به رشته تحریر درآمده است.
فصل هشتم با عنوان «چیستی علوم انسانی اسلامی» چیستی علوم انسانی، دیدگاه تفهّمی، مفهوم علم در نظام آموزشی کنونی ما و ابعاد تبیینی، تفسیری و انتقادی علوم اجتماعی اسلامی را مورد تأکید قرار داده است.
نویسنده در فصل نهم با عنوان «عقلانیت شهود» توصیه به جمع بین سلوک نظری و عملی، جمع قرآن، برهان و عرفان و معنای وقوع خطا در علم شهودی را تشریح کرده و اثر سلوک ناقص و جمع کامل در گزارش از شهود عقلی، انواع مکاشفات صوری و خیالی و علامه حسنزاده و نیاز سلوک و شهود به قرآن و برهان راه تبیین کرده است.
دهمین و آخرین فصل از کتاب مذکور با عنوان «العِلمُ سُلطان» به بیان سند و دلالت «العِلمُ سُلطان» علم به مثابه ابزار قدرت و تسلط انسان و علم مسیر تقرب و ولایت انسان بر جهان اختصاص دارد.