خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: مورخان صهیونیست، «تئودور هرتزل» را پایهگذار رژیم صهیونیستی میدانند. هرتزل روزنامهنگار اصالتاً مجارستانی بود اما تابعیت اتریشی داشت. وی اواخر قرن ۱۹ ارتباطات گستردهای با یهودیان سرمایهدار و متمول برقرار کرد و توانست اولین کنگره صهیونیستها را در شهر بازل سوئیس برگزار کند. آنچه در اندیشه هرتزل میگذشت، صرفاً ایجاد یک به اصطلاح کشور یهودی بود؛ فرقی نمیکرد این کشور در کجای دنیا قرار داشتهباشد.
پیوند صهیونیزم و استعمار از همان ابتدا و با رویکردی که هرتزل در پیش گرفت، مستحکم شد. وی مکاتبات دامنهداری با «سیسیل رودز» استعمارگر مشهور انگلیسی داشت و در یکی از همین مکاتبات فاش کرد که طرح او برای ایجاد یک موطن یهودی، طرحی استعماری است.
معنای این ادعا آن بود که صهیونیستها با اعتراف به جعلی بودن کشور مدنظرشان، میخواستند آن را بر ویرانه سرزمینی دیگر بنا کنند. هرتزل بر این باور بود که بدون یک طرح استعماری و نابود کردن اقوامی که در سرزمین مدنظر زندگی میکنند، تشکیل چنین کشور جعلی، امکان ندارد.
از طرح اشغال مراکش تا استقرار در اوگاندا
روزنامه «هسپرس» مراکش چندی پیش به سند محرمانه درزیافتهای اشاره کرد که از طرح مؤسس صهیونیزم برای اعلام مراکش به عنوان «موطن یهود» پرده برمیداشت. در همین ارتباط روزنامه «یدیعوت آحارونت» هم نوشت که تئودور هرتزل، سند محرمانه و مبهمی از «طرح مراکش» را ترویج داد که شهرت کمتری از طرح اوگاندا داشت که بر اساس آن، یهودیان روسیه در منطقه وادی الحصان در جنوب غرب مراکش مستقر میشدند.
پروفسور «یوسف شیطریت» از بخش زبان عبری در دانشگاه حیفا گفت که گزینه مراکش را اولین بار دو برادر ارائه دادند که دو فعال شناخته شده در صهیونیزم به شمار میرفتند. نام آن دو باروخ و یعقوب موشه تلیدانو، پسرانی از والدین مهاجرت کرده از مراکش بودند. این پروفسور میگوید که باروخ به نمایندگی از خودش و برادرش با تئودور هرتزل، چند ماه قبل از فوتش صحبت کرد، سپس به «فیدل منفاس» خاخام فرانسوی نزدیک به نظام پادشاهی و دولت مراکش پیام داد تا منطقه مستقلی برای یهودیان در وادی الحصان ایجاد شود.
این پژوهشگر که در دانشگاه حیفا فعالیت میکند، اضافه کرد خاخام فرانسوی میدانست این طرح وهمی، اوضاع داخلی مراکش را مد نظر قرار نمیدهد پس آن را در کشوی میز خود قرار داد. پس از آن، نوهاش این سند را پیدا و برای نخستین بار آن را افشا کرد. بنابراین طرح مراکش ناکام ماند اما طی سالهای گذشته، فشارهای تیم ترامپ بستر را برای عادیسازی روابط مراکش و رژیم اشغالگر صهیونیستی هموار کرد.
باوجود عادیسازی روابط آنها، تیرماه پارسال برخی گزارشها از برنامهریزی تلآویو برای اشغال مراکش حکایت میکردند. در همین ارتباط «احمد ویحمان» رئیس دیدهبان مبارزه با عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی در مراکش، از طرحی برای اسکان ۲ میلیون یهودی در این کشور پرده برداشت و هشدار داد که «اسرائیل به دنبال اشغال خاک مراکش است.»
در ارتباط با طرح اوگاندا نیز لازم به ذکر است که «جوزف چمبرلین» وزیر مستعمرههای انگلیس در آوریل ۱۹۰۳ پیشنهادی به هرتزل جهت اسکان یهودیان در شرق آفریقای انگلیسی و مشخصاً در کنیا ارائه داد؛ پیشنهادی که به نام «طرح اوگاندا» معروف شد.
معرفی اوگاندا از سوی برخی دولتمردان انگلیس، به عنوان جایی که باید موطن یهودی مدنظر هرتزل ایجاد شود، از آن رو بود که در آن سالها، یعنی سالهای پایانی قرن ۱۹، آفریقا یکپارچه تحت استعمار دولتهای اروپایی بود و معدود کشورهای مستقل در آن نیز تحت نفوذ کامل قرار داشتند. از این رو هرتزل با خرسندی این پیشنهاد را قبول کرد اما در میان صهیونیستها و البته سیاستمداران دولتهای استعمارگر، فلسطین به عنوان مستعمره مدنظر هرتزل برگزیده و پیشنهاد شد. این انتخاب، اولاً به رویکرد استعماری بریتانیا و برنامه درازمدت این دولت استعماری در منطقه خاورمیانه و ثانیاً به دیدگاههای افراطی و افسانهوار صهیونیستها درباره این سرزمین مقدس مربوط میشد. بنابراین هرتزل به سرعت نظر خود را از مراکش و سپس اوگاندا به فلسطین تغییر داد.
اشغال فلسطین و نوبت نفوذ به آفریقا
رژیم اشغالگر به جای مراکش و اوگاندا، سرزمین فلسطینیها را غصب و شروع به نسلکشی کرد که تا به امروز ادامه دارد. صهیونیستها در جنگ جاری غزه ۲۰ هزار نفر را به شهادت رساندهاند اما همزمان با کشتار فلسطینیها، از نفوذ به قاره آفریقا که یک روزی در پی ایجاد موطن یهود در آن مناطق بودند، غافل نیستند.
ارتباط رژیم صهیونیستی با صحرای بزرگ آفریقا را میتوان در اواخر دهه ۱۹۵۰ جست و جو کرد؛ زمانی که رژیم در سال ۱۹۵۷ استقلال غنا را به رسمیت شناخت و در سال ۱۹۵۸ مؤسسهای تحت عنوان «آژانس همکاریهای توسعه بینالمللی اسراییل برای حمایت از کشورهای مستقل آفریقایی» را تأسیس کرد. در سال ۱۹۶۳ نیز اولین سفارت رژیم صهیونیستی در کنیا تأسیس شد و به این ترتیب راه برای نفوذ رژیم صهیونیستی در قاره آفریقا از دروازه دیپلماتیک باز شد.
معاملات میان رژیم صهیونیستی و کشورهای آفریقایی نشان میدهد که قویترین روابط تلآویو در این قاره با کشورهای غربی، مرکزی و شرقی بوده و در حال حاضر با ۴۶ کشور از ۵۵ کشور عضو اتحادیه آفریقا روابط دیپلماتیک دارد. پیشتر نیز تصمیم این اتحادیه برای دادن جایگاه عضو ناظر به رژیم نیز نقشه جدیدی در راستای بهبود چهره تلآویو و تقویت نفوذ آن در قاره آفریقا بود که سال گذشته با اخراج نماینده تل آویو نقش بر آب شد.
بهمن ماه پارسال اخبار مرتبط با اخراج «شارون پارلی» معاون مدیر امور آفریقا در وزارت خارجه این رژیم از سی و ششمین نشست سران اتحادیه آفریقا در آدیس آبابا پایتخت اتیوپی در صدر توجه رسانهها قرار گرفت.
این رخداد نشان داد باوجود حمایتهای تمام قد غرب از صهیونیستها اما کشورهای آفریقایی تاب تحمل نماینده رژیمی را که به کودک کشی شناخته میشود، ندارند.