خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه-نگار احدپور اقبلاغ: حضور استوار زنان را در صحنههای قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی میتوان دید. زنان، نه تنها در پیروزی انقلاب اسلامی سهم بزرگی ایفا کردند، بلکه در تثبیت نظام جمهوری اسلامی و تداوم انقلاب اسلامی حرف نخست را زدند و با حضور در صحنه گوناگون انقلاب اسلامی، توطئههای دشمنان را نقش بر آب ساختند. به مناسب روز زن با حجت الاسلام احمد زنگنه، پژوهشگر فرهنگستان علوم اسلامی به گفتوگو پرداختیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
حجت الاسلام احمد زنگنه، پژوهشگر فرهنگستان علوم اسلامی در گفتوگو با خبرگزاری مهر، در خصوص جایگاه زن، انقلاب اسلامی و هویت بازیافته عنوان کرد: از مهمترین موضوعات و مسائل نه تنها انقلاب اسلامی و نه تنها اسلام، بلکه اساساً جامعهی انسانی اگر بخواهد به کمال و تعالی خود آنطور که خلق شده و برای آن غایت خلق شده برسد، من یکی از مسائلی که باید به صورت راهبردی به آن نگاه کند. مسئلهی زن و هویت واقعی زن هست. و نکته مهم دیگری هم که شما فرمودید در عنوان، بحث انقلاب اسلامی ست، وقتی نام و قید انقلاب اسلامی میآید، داریم تلویحاً اشاره میکنیم که پس گویا زن در مدل انقلاب اسلامی یا الگوی انقلاب اسلامی حتماً متفاوت است با زن در غیر این الگو، یعنی ما داریم با این عنوان که طرح میکنیم، میخواهیم ادعا کنیم که حقیقتاً زن اگر ذیل انقلاب اسلامی در مدل انقلاب اسلامی تحلیل بشود، هویت یاب میشود و اگر در غیر مدل انقلاب اسلامی و اتفاق عظیمی که رخ داده تحلیل نشود، اتفاقاً از آن هویتی که باید برخوردار باشد محروم میماند و لذا خود این عنوان جهت بحث را مشخص میکند.
تفاوت جایگاه زن در فرهنگ اسلامی با فرهنگ نظام سرمایه داری
وی با اشاره به تفاوت نگرش به زن و جایگاه او در تمدن اسلامی و تمدن غیر اسلامی بیان کرد: ما اساساً میتونیم بگوییم زن در انقلاب اسلامی، زن در غیر انقلاب اسلامی. در واقع انقلاب اسلامی در مقابلش چیست؟ ما در مقابلش جریان زندهای که در طول تاریخ امتداد داشته و امروزه در معاصر در عصر کنونی با آن با مقابله میکنیم، جریان طاغوت، جریان باطل، شرک و الحاد و امروزه تبلورش در جریان نظام سرمایهداری، دموکراسی غرب است، نظام لیبرال دموکراسی غرب که در واقع منادی تمدنی هست که در مقابلش تمدن اسلامی هست که انقلاب اسلامی در واقع در راستای تحقق این تمدن اسلامی حرکت میکند. لذا در مقابلش که میگوئیم لیبرال دموکراسی غرب یا نظام سرمایهداری، او هم همین طور که با جنسی تحت عنوان مرد مواجه هست با زن هم مواجهه است. او برای تمنیات خود، اهداف خود، زن را بهگونهای تعریف میکند و یک استفادهای از زن میبرد و یک جایگاهی برایش قائل است که کاملاً در مقابل او نظام انقلاب اسلامی برای زن تعریف دیگری دارد یک هویت دیگری برایش در نظر میگیرد، یک جایگاه دیگری برایش در نظر میگیرد و اساساً یکی از ارکانی که انقلاب اسلامی حفظ میشود و ماندگار میشود. همین هست که زن در این نگاه، دارای کرامت و ماهیت واقعی است. یک توضیحی ارائه کنم در تفاوت این دو که یک مقدار بحث روشنتر شود.
نظام سرمایه داری به دنبال تساوی جنسیتی است
زنگنه افزود: نظام سرمایهداری همانطور که از اسمش مشخص هست، دنبال تمرکز سرمایهی مادی ست یعنی دنبال این هست که جامعه را به نفع رشد مادیت، رشد حیوانیت، رشد شهوت، جامعه را توسعه بدهد تا خودش به دنیا پرستی حداکثری برسد و در این نگاه برایش فرقی ندارد همینطور که طبیعت به عنوان یک کالا و ابزار استفاده میکند که میتواند در اختیارش باشد، در خدمت باشد و به نفع او کار کند، به انسان هم همینطور نگاه میکند چه مرد چه زن، زن و مرد را به گونهای نگاه کند که بتواند از زن و مرد حداکثر استفاده را ببرد از توان و ظرفیت و استعدادهایشان تا اینکه او به هدفش برسد. نظام سرمایه داری به فکر تعالی انسان نیست به فکر تعالی حیوانیت و سرمایهی خودش هست. به دنبال تعالی دنیاپرستی خودش هست. لذا انسان را به خدمت میگیرد. در این بین، دو دو تا چهار تا میکند، طبق نرمافزارهای تحلیلی که دارند، باید شعار تساوی جنسیتی را علم کنند وگرنه به اهدافشان نمیرسند، این یعنی چی؟ یعنی که ما همانطور که از مرد و قدرت او استفاده میکنیم از زن هم باید دوشادوش مرد همانطور استفاده ببریم که از مرد. لذا شعار تساوی جنسیتی، شعار نظام سرمایه داری غرب است برای آن اهدافی که دارد.
این پژوهشگر فلسفه فرهنگستان علوم اسلامی خاطرنشان کرد: انقلاب اسلامی با این شعار و تساوی جنسیتی مبارزه میکند چون اساساً مبارزهی با این شعار یعنی مبارزه با شیطان و طاغوت و حقیقتاً نظام سرمایهداری هم که روز به روز حالا شما ظاهرش رو نگاه نکنید، آن هیمنه و اشراف و سیطره که دارد روز به روز دارد ضعیف میشود و یکی از لایههای تضعیف نظام سرمایهداری همین است که انقلاب اسلامی دارد نه تنها در جامعه اسلامی، بلکه در جامعه جهانی هویت میدهد و شعار تعامل جنسیتی را مطرح میکند، انقلاب اسلامی، نه تساوی جنسیتی. لذا شما نگاه کنید در نظام سرمایهداری وقتی جنسیت مساوی شد خانواده و ازدواج مفهوم نداره. لذا الگوی ازدواجشان یک الگوی خاصی تعریف میشود این دختر و پسری که در سن جوانی توانند کار بکنند چرا ازدواج کنند، ازدواج کردن یعنی اینجاذ یک تعلق جدید برای زن، تعلق جدید برای مرد و این باعث میشود نظام سرمایهداری از نیروی مستقیم زن و مرد محروم باشد دیگر. لذا تبلیغ میکند تا سن ازدواج تا جایی که میتواند برود بالاتر، سی سال و و چهل سال. این از آثارش هست در الگوی ازدواج. به الگوی اشتغال هم شما توجه بکنید وقتی وقتی تساوی جنسیتی بود، الگوی اشتغال هم الگوی تفکیک شدهای نیست، هر رشتهای و هر شغلی که مرد میگیرد، زن هم همان شغل را میتواند بگیرد و اتفاق باید بگیرد چون فرقی بین آنها نیست باید بتوانند از نیرویشان استفاده کنند. الگوی تحصیلشان هم الگوی مادی هست، همانطور که پسر درس میخواند، در همان رشته و با همان توانمندی، ظرفیتها و استعدادها، دختر هم باید بخواند، هیچ فرقی وجود ندارد.
در فرهنگ اسلامی زن و مرد مساوی نیستند بلکه با یکدیگر تعامل دارند
وی افزود: لذا شما الگوی ازدواج، اشتغال، تحصیل را در نظام سرمایهداری کاملاً الگوی مادی میبینید، چرا چون جنسیت مساوی است و هیچ فرقی ندارد، در حالی که در مقابل این، کاملاً نگاه انقلاب اسلامی چون میخواهد هویت زن حفظ شود، حتماً باید نگاه تساوی را کنار بگذاریم و نگاه تعامل جنسیتی را باید دفاع بکنیم و شعار انقلاب در حوزهی زن این است که تو باید با مرد تعامل کنی چرا چون هویت برای زن قائل است. در نظام سرمایهداری زن و مرد هویت برایشان واحد است و اینجور نیست که زن در نظام اجتماعی شأن یک هویت مستقلی داشته باشد و مرد هویت دیگری. این از تفاوتهایی است که چون انقلاب اسلامی دنبال هویت بخشی به زن هست و اساساً زن را دارد هویت میدهد و مستقل میداند، هیچوقت زن و مرد را در الگوی مساوی نمیبرد چه در بحث ازدواج، چه اشتغال و چه تحصیل و… و البته کاملاً قائل به تعامل زن و مرد است، یعنی جامعه بدون همکاری و تعامل تنگاتنگ زن ومرد پیش نمیرود، شما رفتار حضرت امام (ره) را ببینید، رهبر انقلاب را ببینید، درصحبتهایشان، این شعار هم درست هست و هم غلط، که زن و مرد باید دوشادوش هم کمک کنند، کار کنند در جامعه، اینجور نیست که زن حتماً در خانه باشد این نگاه اسلام نیست یا برعکس زن فقط در مسائل اجتماعی حضور پیدا کند و خانواده را کنار بگذارد. نه. اسلام معتقد است زن باید در اجتماع باشد، دوشادوش مرد کار و فعالیت کند اما با حفظ هویت، و هویت زن چون هویت مستقلی است کار و فعالیت اجتماعی هم کاملاً تحت الشعاع قرار میگیرد.
در فرهنگ اسلامی زن هویت مستقل دارد
حجت الاسلام زنگنه تصریح کرد: ما دو منطق و رویکرد مختلف داریم، رویکرد انقلاب اسلامی و رویکرد مدرنیته، لیبرال دموکراسی غرب و یا سرمایهداری، که اینها حتماً هریک لوازمی دارند، الزامات و مبنایشان تا لایههای تحلیل در جایگاه و هویت زن هم جریان پیدا کرده. حالا اینکه میگوئیم تعامل زن و مرد، زن دارای هویت است. باید توجه کنیم که این تعامل به چه صورت است، در نظام سرمایه داری غرب وقتی زن باید دوشادوش مرد کار کند، جنسیت موضوعیت اصلاً ندارد و آن چیزی که مهم است این است که باید سرمایه لیبرالها حفظ شود و از نیروی زن و مرد استفاده میکنم، جنسیت اصلاً اینجا نباید مانع بشود. حالا شما زن را در مدل سرمایهداری به کار گرفتی به عنوان یک نیروی کار، زن در عمل ظرفیتهای مرد را ندارد و نظام سرمایه داری نگاه میکند ببیند که این زن چه داشتههای دارد که من باید از آن داشتهها و استعدادهای درونی به نفع نظام سرمایه داری استفاده کنم، وقتی که می بیند این زن عفت، حیا و متانت دارد و البته جاذبههای جنسی و ظاهری، محاسبه میکند که تنها داشته این زن که میتواند به نفع رشد سرمایه و خالی کردن عاطفهی مرد و پر رنگ کردن و فعال کردن مجموعههای اقتصادی و تجاری خود استفاده کند، تنها جاذبههای ظاهری و جنسی زنانه است، دائماً دشمن بی حجابی را تبلیغ میکند، شعار زن، زندگی، آزادی را ترویج میدهد، دائماً میخواهد که براساس اون تساوی جنسیتی میخواهد بگوید که این زن اگر جذابیتهای ظاهری اش را پررنگ نکنم، نمیتواند به نفع من کارگر باشد، نظام سرمایه داری از بین داشتههای زن و ظرفیتهای وجودی زن فقط جاذبههای جنسیتی، جاذبههای ظاهری و مواردی که میتواند مرد را از طریق او جذب کند و نظام خانواده شکل نگیرد و عفت و حیا در جامعه شکل نگیرد و حتی اقتدار مردم و اقتدار واقعی نباشد. چون اگر حضور در جامعه از طریق جاذبههای جنسیتی اش و این رنگ و لعابی که اغواگری میکند و مردان را تحت تأثیر قرار میدهد، اگر اینجوری ظهور پیدا کند و اقتدار مرد خدشه دار شد، تبعیت مرد از نظام سرمایه داری و تو سری خوردن او از نظام سرمایه داری، بیشتر میشود، لذا خیلی حساب شده عمل میکنند.
وی در ادامه گفت: باتوجه به آیه ۲۷ سوره کبارکه اعراف، «یَا بَنِی آدَمَ لَا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطَانُ کَمَا أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ یَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِیُرِیَهُمَا سَوْآتِهِمَا ۗ إِنَّهُ یَرَاکُمْ هُوَ وَقَبِیلُهُ مِنْ حَیْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاءَ لِلَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ» که داستان حضرت آدم و حوا نقل میکند، شیطان آمد و حضرت آدم و حوا را وسسه کرد که از آن درخت تناول کنند و باعث شد خداوند آنها را از بهشت براند، و در واقع شیطان میخواست لباس آدم را خارج کند، که زشتیهایشان نمایان بشود، این یک راهبرد از شیطان است که اگر من در جامعه توانستم افراد جامعه را بر اساس فرهنگ برهنگی اخلاقشان و فرهنگشان را تنظیم کنم، زندگی آنها را براساس فرهنگ برهنگی و اپنیزم شکل بدم، من شیطان در اغواگری دنیا موفق شدم. این سیاست شیطان امروز هم دارد امتداد پیدا میکند. لذا دشمن و نظام سرمایه داری میگوید من باید تواناییهای زنانهی زن در خدمت به سرمایهداری استفاده بکنم. لذا با شما میبینید آیا شده دشمن از عفت زن دفاع کند، نه. شده از حیای زن دفاع کند، نه. شده از حرکتهای انسان سازی و تعالیم روحی وعاطفی و محبتی که زن در تربیت انسان دارد دفاع کند، خیر. اصلاً همهی گزارهها را گذاشته کنار، تنها چیزی که برایش مهم است، جاذبههای زنانه است و خوب هم میخواهد کار کند و دنیا را تحت تأثیر قرار بدهد. اما نظام اسلامی کاملاً مقابل این هستو میگوید که زن باید اتفاقاً جاذبههای زنانه خود را فقط برای محارم، فقط برای آن طریقی که اسلام گفته حفظ بکند، تا اتفاقاً هم خودش تعالی پیدا کند و هم مرد در جامعه این را ببینید. تفاوت استفاده غرب ازمرد و زن.
زنگنه با بیان اینکه زمانی که از تعامل سخن میگوئیم باید به جایگاه زن توجه کنیم، عنوان کرد: در جامعهی ما خدا قدرتی به زن داده که میتواند عاطفهی اجتماعی را مدیریت کند این جامعهی ما دو تا بال دارد. یکی بال اقتدار و قدرت و یکی بال عاطفه و محبت. این است که ما این دو تا بال را هر کدام را از جامعه حذف بکنیم جامعه از تعادل خارج میشود. به هدف نمیرسد از یک طرف محبت و عاطفه و از یک طرف قدرت و اقتدار، از طرفی مسائل روحی و گرایشی از یک طرف مسائل بینشی و جسمی و توانایی. اقتدار را مرد میتواند مدیریت کند، زن هم میتواند مقتدر باشد اما بحث مدیریت اقتدار یعنی مرد میتواند قدرت و انسجام خانواده را مدیریت کند اما مطلقاً این مرد نمیتواند عاطفه خانواده را مدیریت کند. مطلقاً این مرد به هیچ عنوان نمیتواند عاطفه خانواده را مدیریت کند. و اگر شما زن را حذف کنید از خانواده، این خانواده هیچ عاطفهای درش رشد نمیکند، در وجود همه عاطفه وجود دارد اما مدیریت آن مهم است. زن میتواند این عاطفه را مدیریت کند، عاطفه مرد را، عاطفه فرزندان را، عاطفه جامعه را، مرد چطور؟ مرد مدیریت میتواند بکند اقتدار زن را، اقتدار خود و اقتدار فرزندا را، لذا اینکه میگوئیم تعامل، تعامل است دو تا مدیریت، مدیریت عاطفه و مدیریت اقتدار که اگر هر کدام نباشد، اگر عاطفه مرد درست مدیریت نشود، به استکبار و سلطهگری منجر میشود که میبینیم در برخی خانوادهها، اساساً در جوامع غربی که رسوبات آن در جامعهی ما هم هست، مردسالاری دارد زن را له میکند، چرا که زن زن در هویت اصلی خود، حضور و بروز پیدا نکرده، هویت او برای مرد آشکار نشده و یک زن بیهویت آمده زیر بلیط این مرد. این مرد به جای اینکه مقتدر باشد سلطهگر شده. اگر این زن میتوانست عاطفهی مرد را خوب مدیریت کند این مرد مقتدر بود، چون عاطفهش هم رشد کرده، اما حالا که عاطفه از بین رفته در درون مردی که ظرفیت اقتدار دارد، ظرفیت مدیریت اقتدار دارد، اما سلطه گری و مرد سالاری ظهور و بروز پیدا میکند، برعکس این موضوع هم میتواند اتفاق بیفتد، اگر مردی نتواند اقتدار زن را مدیریت کند، عاطفه زن سر جای خود قرار نمیگیرد و تبدیل میشود به بزهکاری، مانند زنانی که در جوامع میبینید، دنبال فساد و فحشاء و بعد هم این بی حجابیهایی که میبینید به این جهت است که از آنطرف به یک آفتی دچار شده که مرد او، مرد مقتدری نبوده در مقابلشان که اقتدار اینها را مدیریت کند. پس اگر مرد هم در جامعه بتواند اقتدار زن را مدیریت کند، این زن عفیف، با حیا و باوقار میشود و سرجای خود قرار میگیرد.
وی افزود: باید توجه کنیم که زن در نگاه انقلاب اسلامی دارای هویتی است و ذیل این هویت یک توانمندیهایی دارد که مرد ندارد و باید در آن منزلت و جایگاه قرار بگیرد و آن هم مدیریت عاطفهی اجتماعی است. به عنوان مثال در جمع خانمها بیان میکنیم که اگر شما با حجبوحیا و وقار و متانت در مقابل جوانان و مردان جامعه ظاهر شوید و برخورد و تعامل کنید، دو اتفاق رخ خواهدداد، این مرد در مقابل شما متواضع میشود، این مرد گردن کشی و قداری نمیکند، شما را به چشم تصاحب و کالا نگاه نمیکند، چراکه شما مدیریت عاطفهی مرد را به دست نگرفتی، تصور میکنی با ناز و کرشمه مقابل مرد، این مرد بیشتر به شما جذب میشود، نه اتفاقاً، بیشتر شما را تصاحب میکند، جذب نمیشود، جذب شدن زمانی اتفاق میافتد که زن بتواند عاطفهی مرد را مدیریت کند، عاطفهی مرد را زمانی میتواند مدیریت کند که در هویتش قرار بگیرد و براساس هویتش رفتار کند. رفتاری براسس عفت، حیا و متانت، اینها میتواند عاطفهی مرد را مدیریت کند و آن مرد با اقتدار با این زن برخورد کند. با عاطفهی حقیقی و اساسی برخورد کند و در این شرایط هم ازدواجها زودهنگام اتفاق میافتد، هم ازدواجها سالم است، هم تعامل زن و مرد در جامعه دیگر نه مرد نامحرمی برخورد غیرشرعی و غیر عرفی میکند، نه زن متقابلاً، همه چیز سر جای خود قرار دارد، در عین حال تعامل هم حداکثری اتفاق میافتد.
این پژوهشگر فلسفه تصریح کرد: این تفاوت نگاه انقلاب اسلامی که میگوید هویت زن هویتی است که میتواند مدیریت عواطف اجتماعی را به دست بگیرد. اما نظام سرمایه داری زن را تحقیر میکند واجازه نمیدهد زن این جایگاه و نقش را بر عهده بگیرد، چون چنین نقشی را نیاز ندارد، مرد مقتدر نمیخواهد، شما نگاه بکنید در بعضی شرکتها و نهادها برای اینکه مشتری بیشتری جذب کنند، خانمهایی را استخدام میکند که ظاهر آنها برای جوانان جاذبه دارد و برایش فرقی ندارد اتفاقاً میگوید که یک خانم استخدام کنم بهتر از یک آقا است، چرا که تصورش این است که یک مرد با دو- سه میلیون حقوق قانع نمیشود، اما یک خانم به ایت مبلغ قانع است، در حالی که ازجاذبه های زنانه ش میتوانم جذب مشتری هم داشته باشم، بنابراین اینجا نیتها، نیتهای درستی متناسبی با هویت زن نیست.
وی گفت: ما یک دوگانهای داریم و باید توجه کنیم که اصل و فرع را نباید جابهجا کنیم، یک زمیانی است که میگویند ما انقلاب کردیم تا زن هویتش احیا شود، جامعه متخلق شود، اخلاق اسلامی شود، اینها درست است، انقلاب اسلامی یک اثراتی دارد و یک زمینههایی. ما فکر میکنیم ایمان مردم حج و حیای زن و غیرت مرد نتیجهی انقلاب اسلامی است. نه اتفاقاً. این ایمان، غیرت، حجب و حیا، زمینهی انقلاب اسلامی است. این انقلاب اسلامی زمانی اتفاق میافتد که البته یک رکن آن رهبری است، اما اگر به لایههای مردم دقت کنیم، متوجه میشویم که اگر ایمان نبود، اگر حجب و حیای زن نبود انقلاب اسلامی نمیشد، اگر زنهای ما اصرار بر این نداشتند که حجب و حیای شأن حفظ شود، اصلاً انقلاب اسلامی نمیشد، اگر مردان ما اصرار بر غیرت ورزی نداشتند، چه به معنی غیرت ناموسی و چه غیرت ملی، انقلاب اسلامی تحت پرچم و علمداری رهبر، مردم پای ان نمیآمدند، برخی معتقدند که انقلاب اسلامی میشود تا حجب و حیا شکل بگیرد، در حالی که نه، اتفاقاً به میزانی که عفت عمومی و ایمان مردم هست، انقلاب اسلامی استمرار پیدا کرده و اتفاقاً باید عرض کنم، یکی از عواملی که باعث شده انقاب اسلامی ما به سرعت پیش برود و انشالله به سمت دولت کریمه پیش برویم این را بدانید که برآیند ایمان مردم ما در حال رشد است، چون ایمان مردم ما، برانیدش در حال رشد است، انقلاب اسلامی در حال پیشروی است، ما باید حواسمان باشد که جای اصل و فرع را عوض نکنیم.
زنگنه بیان کرد: علاوه بر بحث تعامل جنسیتی و دو تا نقشه کاملاً راهبردی زن و مرد که اقتدار و عاطفه جامعه و تعامل در آن را تأمین میکنند نکته بسیار مهمی است که ما اصل و فرع را جابهجا نکنیم. به عنوان مثال اینکه ابراز ناامیدی کنیم از دیدن چهار نفر خانم بی حجاب که در هویت اصلی خود قرار نگرفتند، نخیر، به میزانی که انقلاب اسلامی دارد در دنیا چهل سال گذشته، ۴۰ سال آینده را هم به همین سرعت بلکه بیشتر پیش میرویم، این یک آیه و نشانه است، نشانه این است که عفت عمومی، در حال نزول نیست، اتفاقاً، در حال صعود است، و این پستی بلندیهایی که میآید گاهی اوقات، فتنههایی که رخ میدهد، این مشکلاتی که پیش میآید، اینها در واقع روبناست، اما پایهها و زیرساختهای انقلاب اسلامی، عفت عمومی هست که حال رشد است. ما نباید احساس نامیدی و یأس کنیم کنیم، باید توجه کنیم که اصل و فرع در حرکت رو به رشد انقلاب اسلامی را در تحلیل مان از زن و هویتش نباید اشتباه بگیریم. حالا تأکیدی که ما اینجا داریم و راهکاری که بخواهیم ارائه کنیم، یک راهکار به خود جامعهی زنان است، جامعهی زن باید به سمت فهم درست از هویت خود پیش برود. یعنی ناخودآگاه حتی جامعه مؤمنین زنان ما هم هنوز به هویت واقعی خودشان دست پیدا نکردند. حالا جامعه کم حجاب و بی حجاب ما خیلی متوجه قاعده بازی انقلاب اسلامی و درگیری انقلاب اسلامی با غرب نیستند، منظور ما نیستند، ما میگوییم جامعهی مؤمنین ما، همین خانمهای با حجابی که حجاب خو را محکم گرفته اصلاً نمیداند چرا حجاب گرفته، نمیداند این حجاب در هویت او چه جایگاهی دارد. صرفاً حجاب گرفته که به عنوان در جامعه نامحرم او را نبیند، این یک اثر نازل حجاب است.
تکریم زن در فرهنگ اسلامی در مقابل تحقیر او در فرهنگ غرب
وی تصریح کرد: ما باید نقاط تاریک و سیاه سبک زندگی غرب را در ذهن زنان و دخترانمان برجسته کنیم، شما مطمئن باشید وقتی که فرهنگ غرب در ذهن دختر ما تحقیر شد و مثل زباله تلقی شد، انسان که هیچگاه به دنبال موارد بی ارزش و ناچیز نمیرود، ما فرهنگ غرب را تحقیر نکردیم اگر ما فرهنگ غرب و مظاهر غرب را در ذهن دخترانمان، زنان و مردان تحقیر کنیم، آن زمان حجاب درست خواهد شد، هویت یابی و اینکه مرد و زن هر یک در جای خود قرار بگیرند هم به مرور اصلاح میشود. ما باید روی هویت یابی زن کار کنیم که رهبر معظم انقلاب در صحبتهایشان درطی سالهای اخیر بر این نکته تاکید دارند، چه اندازه زن را تجلیل میکنند، کرامت میبخشند، چراکه این کرامتها له، تحقیر و نادیده گرفته شده، براساس حاکمیت فرهنگ غربی در جامعه ما، توجه کنید رهبر معظم انقلاب چقدر این مسئله را به زبانهای مختلف، تاکید دارند که زن کریم است، زن مربی انسان هست، قرآن کریم نیز به عنوان مثال در ایه ۱۱ سوره مبارکه تحریم بر این نکته تاکید دارد «وَ ضَرَبَ اللّٰهُ مَثَلاً لِلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قٰالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظّٰالِمِینَ» برای تمام مؤمنین یک نمونه و الگو معرفی میکند و آن هم همسر فرعون، جناب آسیه است.
زنگنه افزود: چقدر رهبر معظم انقلاب زنان را تکریم میکنند در مقابل فرهنگی غرب که زن را تحقیر کرده، بنابراین آن فرهنگ باید تحقیر شود. نه که در جامعه زن را تحقیر کنیم، در جامعه فرهنگ غربی را تجلیل میکنیم در زندگی فردی را در بک خوراک، پوشاک، ازدواج، تحصیل و اشتغالمان فرهنگ غربی را ترویج میدهیم، بعد گلایه میکنیم که چرا برخی زنان و دخترانمان بی حجابند. چرا خوب مادری نمیکنند، چرا زنان خوب در محافل اجتماعی ظهور و بروز ندارند.
وی در پایان گفت: ما سه رویکرد داریم. یک رویکردمان، رویکرد انقلاب اسلامی ست که در واقع نگاه تمدنی دارد به زن، و زن را یک نیروی فعال میداند، و حضور او در تمدن سازی و تقابلش با توسعه با توسعه غربی کاملاً جایگاه تعریف شده دارد که باید به آن برسیم. نگاه دوم نگاه اجتماعی است که در این نگاه زن نقش انفعالی دارد. در نگاه تمدنی زن نفش تمدنی دارد و در نگاه دوم زن نقش انفعالی. یه معنی اینکه زن، مشارکت میکند در جامعه نه اینکه رهبری بکند در مقیاس و در مأموریت خود، نقش رهبری را مطلقاً از زن میگیرند در نگاه انفعالی و زن میشود کالا. یک نگاه خرد سنتی هست که اساساً زن را محصور میکند باید بنشیند کنج خانه، متأسفانه نگاه سنتی ما اینگونه است که هیچ نقشی نه تربیتی نه اجتماعی هیچ نقشی را برای زن قائل نیست، نه حضور فعال دارد و نه حضور انفعالی.