به گزارش خبرگزاری مهر، نشست شناخت و تحلیل طوفان الاقصی با حضور محمد نصراوی پژوهشگر حوزه اتوپیا با موضوع «واکاوی نشانه شناسانه اتوپیای یهودی» بر اساس کتاب «اتوپیای یهودی؛ بازسازی جامعه ایدهآل یهودی» توسط دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری انقلاب اسلامی در سالن ۴۰۲ این حوزه برگزار شد.
در ابتدای این نشست نصراوی گفت: هدف این کتاب نشان دادن این است که چگونه تعالیم و ارزشهای یهودی این چشمانداز را شکل میدهند. این کتاب نقشهای را ارائه میکند که نشان میدهد چگونه ایدهای مثل عدالت، صلح و رستگاری روحانی جزو لاینفک رویای اتوپیایی است.
وی ادامه داد: کتاب «اتوپیای یهودی؛ بازسازی جامعه ایدهآل یهودی» ما را در خصوص چگونگی دعوت کردن حکمت باستانی یهودی به سمت جامعهای کاملتر راهنمایی کرده است. نویسنده در فصل اول این کتاب به طرح دیدگاه یهودیان درباره زندگی ایدهآل، بررسی نحوه شکلگیری درک ما از دنیای کامل توسط آموزهها و سنتهای یهودی، وادار کردن ما به فکر آنچه وجود ایدهآل را هم در زمینه اجتماعی و هم شخصی تشکیل میدهد و طرح بحث هماهنگی فردی و اجتماعی نیز میپردازد.
این پژوهشگر افزود: تمرکز اصلی در این کتاب بر حفظ تعادل بین رضایت فردی و بهزیستی جمعی است. نویسنده برای تصویر و شکلدادن رویای اجتماعی یهودیان، متون مقدس و سنتی و باستانی را سرمشق خود قرار داده است. اکنون دراین میان سوال این است که انسان ایرانی چه سنتی را برای رویای اجتماعی خود سرمشق قرار داده است؟ دیگر اینکه آیا به سراغ آموزههای اوستا یا متون پیش از اسلام خواهد رفت؟ یا اینکه فقط روی متن مقدس قرآن تمرکز میکند و یا سراغ اشعاری که به باور او منبع حکمت است رفته است؟
نصراوی گفت: فصل دوم این کتاب درباره عدالت و دادگری است و خواننده را در اینجا به قلب آنچه جامعه ایدهآل در اندیشه و ذهن یهودی است رهنمون میکند. فصل سوم نیز «اسرائیل و ملتها» نام دارد و در آن مختصات اسراییل در مسیر ارتباط با ملتها ترسیم شده است. در این بخش نقش تصور شده برای اسراییل در دنیای اتوپیایی بررسی شده و نویسنده به چگونگی دیده شدن اسراییل به عنوان نور و راهنما در جستجوی هماهنگی جهانی و دادگری پرداخته است. در فصل چهارم کتاب یادشده در مقدمه این بخش به دو عنصر از عناصر حیاتی رؤیای اجتماعی یهود پرداخت شده و دنیایی با عنوان آرمان و صلح در رؤیای اتوپیای یهود تصویر شده که در آن صلح نه تنها به معنی عدم جنگ نیست بلکه درک عمیقتری از هماهنگی و فهم متقابل بین همه مردم است. فراوانی در اتوپیای یهودی تنها ثروت مادی نیست بلکه نشاندهنده دنیایی است که منابع برای همه خردمندانه استفاده شده و در دسترس همه است و از سویی دیگر، تضمین کننده زندگی باکرامت و فرصت برای هر فرد است.
وی ادامه داد: فصل پنجم این کتاب که در آن بحث آزادی و نجات و رستگاری مطرح شده پرداخت و گفت: در این بخش آزادی در سیاق اتوپیای یهودی تشریح شده و چگونگی معنا یافتن آزادی برای جامعه شکوفا و تفسیر یهود از چیستی نجات و رستگاری و بررسی آن پرداخته است.
این پژوهشگر درباره فصل ۶ این کتاب گفت: نویسنده در این فصل به سرزمین مقدس پرداخته و سپس اهمیت این سرزمین و نقش آن را در تشکیل چشمانداز اتوپیای یهودی شرح داده است. در رویای انسان ایرانی مکانی به عنوان آرمانشهر یا اتوپیا وجود ندارد و از این رو ما باید برای منظومه رویای مشترک، مکانی را به عنوان سرزمین مقدس مشخص کنیم. در این راستا نیازمند بازگشت به متون و ناخودآگاه و حافظه جمعیمان هستیم و باید درباره این موضوع صحبت کنیم.
نصراوی افزود: نویسنده در فصل هفتم کتاب به چگونگی انتخاب سرزمین به عنوان محرکی برای دستیابی به آرمانهای اتوپیای یهودی از جمله عدالت، صلح و فراوانی میپردازد. اورشلیم قلب اتوپیا و شهر مقدس شناخته میشود و در این فصل نحوه بازسازی و شکلگیری اورشلیم به عنوان مدل الهامبخش مطرح شده است. نویسنده در فصل هشتم که مرکز معنوی کتاب است به نحوه عملکرد مرکزی معنوی به عنوان منبع الهام و نیروی اتحاد پرداخته و ایجاد انگیزه مشترک برای دستیابی به هدف مشترک را بررسی کرده است.
وی بر ضرورت داشتن یک منظومه نشانهشناختی برای رسیدن به یک رویای اجتماعی تاکید کرد و گفت: مکان، یکی از ملزومات دست یابی به این رویا است. کار یهودیان در آرمانشهر تشکیل دادن این منظومه در قالب اجتماع اتوپیایی و طراحی کردن ساختار اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی برای تحقق این رؤیای یهودی است. موضوعی که در اینجا مطرح است این است که ما بدون اقتصاد، قادر به طراحی رویای انسان ایرانی نیستیم و نباید بدون نماد، از بازگشت به زبان و شناخت اساطیر و داستانها از رؤیای ایرانی حرف بزنیم. ما در بحث هویت داستان مشترک و اقتصاد مشکل داریم.
این پژوهشگر در پایان گفت: یهود وقتی از سرزمین مقدس و زمین صحبت میکند، کشاورزی به عنوان یک فرآیند مقدس میشود ولی در ایران کشاورزی درگیر منافع شخصی و جمعی شده و برای ما یک امر مقدس نیست و جایگاهی در رویای اجتماعی ایرانی ندارد چرا که زمین جایگاهی ندارد. به باور من زیارت اربعین به شرط دولتی نشدن، میتواند الهامبخش رویای انسان ایرانی برای رسیدن به صلح همه جانبه جهانی باشد. شاید کربلا به عنوان جایگاهی در حافظه و ناخودآگاه انسان ایرانی هم بتواند نماد شود. هر فرد باید، هم بلد باشد داستان خود را تعریف کند و هم به داستان دیگران گوش دهد. این فرآیند میتواند اتوپیایی رقم زند و این آموزش و پرورش است که باید شروع کننده این جریان باشد.