خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه-نگار احدپور اقبلاغ: یک بخش مهمی از احکام اسلام در خصوص واجبات و محرمات مالی اسلامی است که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر مسایل اجتماعی موثر است. شهید آیت الله مرتضی مطهری در رد کسانی که حوزه دین را منحصر در مسایل فردی و آخرتی می دانند، می گوید: «کسانی که گفتهاند زندگی به طورکلّی یک مسأله است و دین مسأله دیگر، دین را نباید با مسایل زندگی مخلوط کرد، این اشخاص اشتباه اوّلشان این است که مسایل زندگی را مجرّد فرض می کنند. خیر، زندگی یک واحد و همه شؤونش توام با یک دیگر است؛ صلاح و فساد در هر یک از شوون زندگی، در سایر شؤون مؤثّر است. ممکن نیست اجتماعی مثلاً فرهنگ یا سیاست، یا قضاوت یا اخلاق و تربیت و یا اقتصادش فاسد باشد؛ امّا دینش درست باشد و بالعکس. اگر فرض کنیم دین تنها رفتن به مسجد و کلیسا و نماز خواندن و روزه گرفتن است، ممکن است کسی ادّعا کند مسأله دین از سایر مسایل مجزّا است؛ ولی این مطلب فرضاً درباره مسیحیت صادق باشد، درباره اسلام صادق نیست»
یکی از محوری ترین نیازهای بشر حل مسایل اقتصادی و تدبیر اقتصادی است. اصول اولیه اقتصاد سالم حیات و قابلیت رشد و نموّ ثروت است، همان طوری که از شرایط اولیه یک اجتماع سالم اقتصاد سالم است. اقتصاد سالم یعنی اقتصاد قایم به ذات و بی عیب و غیرقایم به غیر. جامعه باید بنیه اقتصادی سالمی داشته باشد، مبتلا به کم خونی اقتصادی نباشد و اگرنه، مانند یک مریض کم خون و یا مریضی که دستگاه قلب و جهاز دمویّه اش خراب است همیشه مریض خواهد بود. گمان نمی رود هیچ عالم و بلکه هیچ عاقلی منکر لزوم و ضرورت اقتصاد سالم باشد. از نظر اسلام هدفهای اسلامی بدون اقتصاد سالم غیرقابل تأمین است.
آیت الله استاد مرتضی مطهری در خصوص ارتباط اسلام با اقتصاد گفته است: «اسلام دو نوع پیوند با اقتصاد دارد: پیوند مستقیم از طریق یک سری مقرّرات اقتصادی درباره مالکیت، مبادلات، مالیاتها [مثل خمس و زکات و…] و مباحث مفصل در تحت عنوان کتاب بیع، اجاره، ارث و وقف و.... پیوند غیر مستقیم از طریق اخلاق مانند سفارش به امانت، عدالت، احسان و منع دزدی و خیانت و رشوه.
پرداخت زکات و خمس و دیگر انفاقهای واجب و مستحب، از تکالیف اقتصادی مسلمانان است. ادای این وظایف مالی، افزون بر آثار سازنده اخلاقی، نقش مهمی در توزیع و تعدیل ثروت میان افراد جامعه و برقراری عدالت اجتماعی دارند. اما هر کدام از خمس و زکات از جهت موارد تعلّق، شرایط وجوب و مصرف با هم تفاوت دارند.
در فقه اسلامی؛ «خمس» عبارت است از یک پنجم اموال انسان که باید از درآمد و مازاد بر مخارج خود با شروط خاصی که در فقه بیان شده، پرداخت شود و آن حقّی است که خداوند برای پیامبر اکرم (ص) و امام معصوم (ع) قرار داده تا مستمندان از خاندان آن بزرگواران به جای زکات مصرف و نیازمندیهای خود را با آن تأمین کنند. خمس به دو قسم تقسیم میشود: نیمی از آن، سهم امام (ع) است که باید توسط حاکم اسلامی در مصالح اسلام و مسلمانان هزینه گردد و نیم دیگر آن، سهم سادات است. خمس به مواردی با شرایط ویژه تعلّق میگیرد.
در فقه اسلامی، زکات عبارت است از: حقّ واجبی که به بخشی از اموال برخی افراد غنیّ و ثروتمند جامعه تعلق میگیرد و باید به نفع فقرا برای صرف در مصالح عمومی پرداخت شود. اغنیا با دادن زکات، از صفات زشتی مانند حرص و بخل (تا اندازهای) پاک میگردند و اموالشان نیز با خیر و برکت دنیوی و اخروی، رشد و نموّ خواهد کرد. همچنین از دیدگاه فقها، اصل وجوب زکات از ضروریات و ارکان دین مقدس اسلام است. سوالاتی که در این خصوص مطرح می شود این است که چه نسبتی میان واجبات مالی اسلام باید با دیگر مسایل اقتصادی امروز ما برقرار باشد.
از اینرو با دکتر محمد جواد توکلی استادیار و عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) پیرامون این موضوع به گفت و گو پرداختهایم که بخش اول آن تقدیم نگاهتان میشود:
خمس و زکات در عین وجوب یک امر داوطلبانه است
محمد جواد توکلی، اقتصاددان، عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و رییس پیشین پژوهشکده امور اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی و در گفت و گو با خبرنگار مهر، با اشاره به وجوب پرداخت خمس و زکات در جامعه اسلامی، بیان کرد: خمس و زکات از واجبات مالی در دین اسلام و از شرایط التزام عملی فرد مسلمان به دین و احکام دین اسلام است. به خاطر همین نمیتوان ادعا کرد این امر یک امر داوطلبانه است. خداوند متعال در آیه ۱۰۳ سوره مبارکه توبه به حضرت رسول (ص) میفرمایند: «خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلَاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ؛ از اموال آنها صدقهای (بعنوان زکات) بگیر، تا بوسیله آن، آنها را پاک سازی و پرورش دهی! و (به هنگام گرفتن زکات،) به آنها دعا کن؛ که دعای تو، مایه آرامش آنهاست؛ و خداوند شنوا و داناست!» همانطور که از این آیه استنباط میشود، صدقه در قرآن عمدتاً به مفهوم زکات تعریف شده، به پیامبر میفرمایند که زکات را از مردم بگیر. بگیر در واقع یک مسوولیت برای حاکمیت تعریف میکند و حاکمیت باید متولی دریافت زکات باشد.
وی با اشاره به فلسفه پرداخت خمس در جامعه اسلامی عنوان کرد: در بحث پرداخت خمس، یک سابقهای وجود دارد، به خصوص در بحث شیعی که مربوط میشود به زمانی که به جز دوره کوتاه حکومت امیرالمؤمنین (ع)؛ ائمه معصومین (ع) در مسند حکومت نبودند و این باعث شده بود به خصوص بعد از دوره غیبت، علمای اسلام، به عنوان متولیان دریافت خمس در نظر گرفته و برای مصارف خاص آن تصمیم گیری کنند. بنابراین سیستمی ایجاد شد که حکومتی نبود و این شایبه ایجاد شد که پرداخت خمس یک سیستم داوطلبانه است.
توکلی افزود: یکی از ویژگیهایی که سیستم مالیاتهای اسلامی دارد این است که سعی شده انگیزههای درونی و اخلاقی برای پرداخت خمس و زکات در افراد ایجاد شود و یکی از کارکردهای اساسی که اسلام در نظر گرفته این است که انگیزه خدایی را شرط دانسته، به این مفهوم که شما اگر با قصد ریا و یا منفعت طلبی خمس یا زکات را پرداخت کنید. براساس برخی فتاوا، این وظیفه از شما ساقط نمیشود، اگر این زکات را پرداخت میکنید که بخواهید وجههای کسب کنید و یا انگیزههای مادی دارید، مورد قبول نیست و به خاطر همین اسلام در طراحی نظام مالیاتی خود انگیزههای روحی روانی را حفظ و تلاش میکند، مردم با انگیزههای خیرخواهانه این واجب را ادا کنند.
این اقتصاد دان در ادامه گفت: بنابراین میتوان گفت خمس و زکات هرچند یک واجب محسوب میشود و حکومت نیز نسبت به آن مسوولیت دارد، اما بحث انگیزههای درونی و خیرخواهانهای وجود دارد که به خصوص در نظام کنونی ما، پرداخت خمس داوطلبانه است، و حاکمیت از ابزارهای خود برای دریافت خمس و زکات استفاده نمیکند.
خمس و زکات رویکرد تربیتی در جامعه اسلامی دارد
وی خاطرنشان کرد: در دوره صدر اسلام بخشی از موضوع خمس و زکات به نظر میرسد، بحث تأمین مالی حکومت برای فقر زدایی و انجام مسوولیت های اجتماعی بوده است. ولی آنچه اهمیت دارد، رویکرد تربیتی خمس و زکات است، براساس آیات و روایات و سیره اهل بیت (ع) خمس و زکات بیشتر از اینکه کارکرد مورد نظر که همان تأمین مالی دولت است، را داشته باشد، یک کارکرد تربیتی دارد. براساس آیه شریفهای که ذکر شد، خداوند به پیامبر دستور میدهد، برو و مالیات اسلامی و زکات را دریافت کن، نمیگوید که از آنها بگیر برای اینکه فقر زدایی کنی و یا مخارج دولت را تأمین کنی، بلکه میگوید تطهرهم و تزکیهم، برای اینکه انسانها را پاککنی، این در واقع یکی از ممیزههای نظام مالیاتی اسلامی است، هدف این است که حرص و طمع افراد بر مال و اموال کنترل شود، چراکه انسان خواه، ناخواه، تعلق خاطری به اموال خود پیدا میکند، و اینکه انسان دچار تکاثر شود میتواند منشأ انحراف باشد، بنابراین اسلام سعی میکند، فیلترهای اخلاقی ایجاد کند تا افراد با بخشش مال خود به فقرا و مستمندان، ترجیحات و انگیزههای اقتصادی ش دچار انحراف نشود و این یکی از کارکردهای مهمی است که خمس و زکات میتواند در جامعه اسلامی داشته باشد.
ادامه دارد...