محمدرضا نوروز بیگی نویسنده، کارگردان و تهیهکننده مستند «بیگانه» در گفتوگو با خبرنگار مهر درباره شکل گیری ایده تولید این مستند، گفت: اتفاقات سال ۱۴۰۱ باعث شد به ساخت اثری درباره حجاب فکر کنم و میخواستم اثری تولید شود که متفاوت از روایتهای مرسوم دستگاههای مختلف فرهنگی، به این موضوع بپردازد به همین منظور در اولین گام، بررسی کردم، آیا مساله حجاب در کشور دیگری هم باعث ایجاد تنش شده است و آیا کشور دیگری شرایط مشابه کشور ما در سال ۱۴۰۱ را تجربه کرده است؟
وی با اشاره به اینکه مستند، نیاز به شخصیت، موقعیت و تضاد دارد، افزود: در مسیر پژوهش با کشور الجزایر مواجه و متوجه شدیم الجزایر نمونه خیلی خوبی برای بررسی است چرا که این کشور سابقه اسلامی شناخته شدهای داشته و انقلاب مهمی برضد یک قدرت استعماری در آن رخ داده بود و به طور خاص در مساله حجاب شباهتهای زیادی با اتفاقات سال گذشته در ایران دارد.
این مستندساز با اشاره به اینکه در پژوهش متوجه رویکرد ۲ نویسنده مشهور الجزایری شده است، گفت: ما روز اول بهواسطه کتابی از فانون با مساله زن در الجزایر آشنا شدیم و در مسیر پژوهش دیدیم که کامو در طرف مقابل قرار دارد و نظرات متفاوتی دارد که در مستند به آنها اشاره شده است. مشابه فضای داخلی کشور ما تنوع دیدگاهها در رابطه با مساله حجاب در الجزایر متنوع و گسترده است و شرایطی مشابه ایران که عدهای با دیدگاههای مذهبی مخالف به اصلاح خودشان حجاب اجباری هستند در الجزایر هم مشاهده میشد.
وی با اشاره به اینکه این ۲ نویسنده به خوبی اقشار موافق و مخالف حجاب را نمایندگی میکردند، افزود: از همان اوایل پژوهش روی الجزایر به این نتیجه رسیدیم که ۲ نویسنده مشهوری که در رابطه با مردم، اقتصاد و فرهنگ نظرات و کتابهای شناخته شدهای داشتند، سوژههای خوبی برای روایت ماجرای مستند هستند و آلبر کامو و فرانتس فانون به سوژههای اصلی مستند ما تبدیل شدند.
وی با اشاره به اینکه موضوع حجاب در الجزایر و موارد مرتبط با آن در این مستند بزرگنمایی نشده و موارد مورد اشاره در بطن حوادث الجزایر بوده است، گفت: در الجزایر تنها با ۲ جریان مواجه نبودیم و دیدگاهها در رابطه با مساله حجاب متنوع و گسترده است به عنوان مثال تربیت یافتگان مدارس فرانسوی در الجزایر طرفدار فرانسه بودند و ما منصفانه در مستند تمامی این دیدگاهها و تنوع آرا را بازنمایی کردهایم و با توجه به جریانهای مختلف ۲ جریان اصلی موافق و مخالف مورد بررسی قرار گرفتند.
این مستندساز با نقد نگاه ساده انگارانه به مستند آرشیوی، عنوان کرد: متأسفانه وقتی نام مستند آرشیوی میآید عدهای متصور هستند که متنی وجود دارد و مصادیق تصویری هم از اینترنت جمع آوری شده و مستند به سادگی تولید میشود اما قطعاً تولید مستند آرشیوی از تولید مستند آرشیوی مصاحبهمحور سختتر است به عنوان مثال مصاحبهها میتواند به ضعفهای تصویری مستند کمک کنند اما در مستند تماماً آرشیوی پیدا کردن مصداق تصویری خیلی سخت است و ما در این مستند از تصاویر مستند و آرشیوی استفاده کردهایم و تنها به اندازه ۱ دقیقه از تصاویر فیلم سینمایی معروف «نبرد الجزایر» استفاده کردهایم.
وی با اشاره اینکه متن این کار بیش از ۵ بار بازنویسی شده است، افزود: شاید بزگترین چالش ما این بود که این مستند نمیخواست انقلاب الجزایر را روایت کند بلکه در بین همه روایتهای موجود از انقلاب به دنبال این بودیم که نقش زن الجزایری و دیدگاههای مختلف درباره او بررسی شود و این چالش برانگیز بود که همزمان از انقلابی که مخاطب با آن آشنا نیست بگوییم و وارد جزئیات آن نشویم.
این کارگردان در پایان در رابطه با معرفی این مستند، گفت: مسائلی که در سالهای اخیر پیرامون حجاب در کشور ما به وجود آمده از یک طرف به واسطه عوامل داخلی و در بخشی دیگر که سابقه تاریخی هم دارد به دلیل تخاصم همیشگی غرب با حجاب بوده است، همانگونه که در فرانسه بارها و بارها شاهد آن بودیم. مستند ما، از سابقه تاریخی این درگیری در الجزایر، کشوری با اشتراکاتی مشخص با ایران میگوید.