دبیر علمی همایش «واقع‌گروی معرفتی در فلسفه اسلامی» گفت: واقع گروی یک نظریه نیست یک فرانظریه است و فرانظریه‌ها نظریات بنیادین و مبانی هستند و باعث شکل‌گیری نظامات مختلف دانش می‌شوند.

به گزارش خبرنگار مهر، روز گذشته (دوشنبه ۲۴ اردیبهشت ماه) همایش ملی «واقع‌گروی معرفتی در فلسفه اسلامی و چالش‌های پیش‌رو» با اهتمام گروه «فلسفه اسلامی» مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه و با همکاری و حمایت دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی داخلی و خارجی در دو بخش صبح و عصر برگزار شد.

حجت‌الاسلام سید احمد غفاری قره باغ دبیر علمی همایش ملی «واقع‌گروی معرفتی در فلسفه اسلامی و چالش‌های پیش‌رو» به عنوان اولین سخنران این مراسم گفت: واقع گروی که معادل فارسی واژه realism است یک نظریه نیست بلکه یک فرانظریه است. فرانظریه به نظریاتی اطلاق می‌شود که برای هدف‌گیری سایر نظریات شکل می‌گیرند و در ساختار دیگر نظریات موثرند. فرانظریه‌ها نظریات بنیادین و مبانی هستند و باعث شکل‌گیری نظامات مختلف دانش می‌شوند.

وی افزود: پذیرش یا عدم پذیرش رئالیزم معرفتی سبب شکل‌گیری رویدادهای مختلفی در ساحات علوم تجربی و علوم انسانی خواهد شد. هر اندیشمندی ناچار است تکلیف خودش را با مسئله دسترسی معرفتی به واقعیت روشن کند و این موضوع سبب شکل‌گیری تنوعات روشنی در تاریخ فلسفه و تاریخ دانش بشری شده است.

غفاری قره باغ ادامه داد: واقع گروی به طور دقیق دو گزاره را هدف‌گیری و تببین می‌کند؛ نفی سفسطه و سوفسطایی گری و میزان دسترسی معرفتی به واقعیت.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: در مقابل واقع‌گروی سه خوانش بنیادین و مهم وجود دارد؛ خوانش اول: خوانش ایدئالیستی دوره پسارنسانی. خوانش دوم: ایده سوبژکتویسم. اومانیسم اصولاً بر محور سوبژکتویسم سوار است و ایدئال‌های دوم و سوم مدرنیته که ایندیویژوالیزم و سکولاریزم هستند پیامدهای سوبژکتیویسم محسوب می‌شوند. بنابراین پذیرش واقع‌گروی آسیب‌زدن به اصلی‌ترین مدرنیسم است و رقابت با سوبژکتویسم است.

غفاری قره‌باغ گفت: سوبژکتویسم، واقعیت را تابع فاعل شناسا می‌کند و این تابعیت، تابعیت هستی‌شناختی نیست تابعیت معرفت‌شناختی است.درواقع هستی از نظر دکارت تابع فکر می‌شود و این تبعیت، تبعیت معرفتی است. من به اندازه‌ای هستم که فکر می‌کنم. در رویکرد کانتی اصالت فاعل شناسا و رکنی بودن فاعل شناسا پررنگ‌تر و قوی‌تر می‌شود و دسترسی ذهن به واقع کاملاً مسدود می‌شود و ذهن هم در مرحله تصور هم در مرحله تصدیق دخالت روشنی در واقعیت خالص می‌کند و به همین دلیل هم واقعیت خالص به هیچ عنوان در دسترس انسان قرار نمی‌گیرد.

وی در پایان تصریح کرد: پذیرش واقع‌گروی یعنی پذیرش اینکه ذهن من می‌تواند به نحو موجبه جزئیه نسبت به واقعیت دسترسی و درباره او تصورو قضاوت تصدیقی داشته باشد.

پس از غفاری، حجت‌الاسلام عسکر دیرباز رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه از حضور اساتید در جلسه تشکر و قدردانی کرد و گفت: قرار بود بنده بحثی درباره موضوع «واقع گروی» ارائه دهم که به دلیل کم بودن وقت از ارائه آن خودداری می‌کنم و فرصت را به همکاران می‌سپرم. انشالله وقتی بحث را گردآوری و تدوین شد تقدیم به جامعه علمی کشور می‌کنم.

حجت‌الاسلام محمد حسین‌زاده یزدی سخنران بعدی این مراسم بود که بحث خود را با موضوع «اعتبار ادراک حسی وروش تجربی؛ شکاکیت یا واقع‌گرایی» ارائه داد.

وی گفت: همواره این سوال برای ما مطرح است که فیلسوفان تحلیلی و معرفت شناسی چرا انقدر به مسئله ادراک حسی توجه دارند؟ با مطالعه آثار مختلف یک پاسخ اجمالی را دریافتم تا اینکه یک روز آقای لگنهاوزن به همراه یکی از همکارانشان به صورت سرزده سرکلاس ما آمدند و من این سوال را از ایشان هم پرسیدم و پاسخ ایشان بسیار جالب بود. ایشان به صراحت بیان کرد که مشکل تصویری که ما در معرفت شناسی معاصر با آن روبرو شدیم این بود که از زمان دکارت به بعد تردید در حوزه معرفت حسی و تجربی ایجاد شد. لذا ما باید این مشکل که همه شئون زندگی ما را تحت تأثیر قرار داده و امروزه همه جوانب زندگی ما برپایه ادراک حسی است را حل کنیم. حتی نقل قول‌های حوزه معرفت بشری هم امروز تحت تأثیر ادراک حسی قرار گرفته است پس نمی‌توانیم نقش حواس را نادیده بگیریم. پس برای بحث درباره این موضوع پیش از هرچیز باید بدانیم که گستره ادراک حسی در معرفت بشری تا کجاست؟

حسین زاده یزدی افزود: مغرب زمین در معرفت‌شناسی و فلسفه علم دو چالش بزرگ در حوزه ادراک حسی داشته است: چالش یونان باستان که فراگیر بوده است. چالش یونان باستان غیر از ادراک حسی، سایر ادراکات هم به چالش کشانده است. چالش دوم، چالش معاصر است که عمدتاً گزاره‌های استقرایی را هدف قرار داده است. فرق این دو چالش در قلمرو و گستره آن است. در چالش یونان باستان عمده ادراکات حسی مورد بحث قرار گرفته اما در چالش معاصر به گزاره‌های استقرایی بیشتر توجه داشته است.

نویسنده کتاب «اصطلاح‌نامه معرفت‌‏شناسی» در پایان اضافه کرد: برای تبیین دیدگاه رئالیستی لازم است درباره چندین سوال تحقیق و پژوهش صورت بگیرد. ادراکات حسی خطاپذیر هستند یا خطاناپذیر؟ منشأ پیدایش خطا در گزاره‌ها چیست؟ راه یافتن خطا در ادراکات حسی به شکاکیت فراگیر نمی‌انجامد؟ لذا این موضوع ضروری است که ما چگونگی پیدایش خطا در ادراکات حسی را به تصویر بکشیم.