به گزارش خبرنگار مهر، حسن خمیس آبادی، رئیس مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور در یادداشتی اختصاصی برای مهر نوشت؛
از عصر کشاورزی که بگذریم، دوران مدرن، با افزایش همزمانی کارها همراه شد که یکی از مهمترین اصول آن بیشینه سازی و تراکم بالا است. به عبارتی کالاها در کارخانههای تولیدی به شکل استاندارد و تقریباً یکنواخت تولید و برای توده مردم، اعم از هر نژاد و گروهی، به بازار عرضه میشد که البته همچنان این روند ادامه دارد. اما در نخستین سالهای قرن ۲۱ وارد عصر تازه ای شده ایم که کم کم عصر صنعتی را عقب میزند. یکی از مشخصههای این دوران که میتوان آن را عصر اطلاعات و ارتباطات یا حتی فراصنعتی نامید، سرعت بالای تغییر و سفارشی سازی به جای تولید انبوه است. بهره برداران، در این سالها هویتی پیدا کرده اند که حق انتخاب بین گزینههای فراوان، جز لاینفک آن به شمار میرود.
رسانهها و در مجموع، عرصه اطلاع رسانی نیز به تبع این تغییرات، متحول شده اند. دیگر زمان آن نیست که یک محصول رسانهای برای گروه بزرگی از جوامع تولید و به مصرف برسد. امروز مخاطبان، به اجزا کوچکتری تقسیم میشوند که هر کدام، خواستهها، نیازها، ادراک و جهان بینی مخصوص به خود دارند و این کار مسئولان و کارشناسان روابط عمومی را دوچندان سختتر میکند. آنها دیگر نمیتوانند برای اطلاع رسانی تنها به تولید یک محصول رسانهای مانند خبر مکتوب یا تولید فیلم، اکتفا کنند؛ بلکه برای دربرگیری بیشتر مخاطبان و برد بیشتر پیامی که در محتوای محصول رسانهای نهفته است، باید مجموعهای از تولیدات را در نظر داشته باشند زیرا همان طور که پیش از این عنوان شد، یک محصول، تنها با سلیقه و نیاز تعداد معدودی از مخاطبان مطابقت دارد و توسط آنها درک میشود، اما دیگر افراد که سلیقهای متفاوت دارند، یا اصلاً پیام را دریافت نمیکنند و یا اگر دریافت کنند این دریافت، اثرپذیر نیست. یعنی به دلیل حق انتخاب گستردهای که دارند، در مقابل محصولات رسانهای از مواجهه گزینشی استفاده خواهند کرد. به همین دلیل، وقتی روابط عمومی، از یک پیام، محصولات مختلف و متنوعی به بازار فرهنگی عرضه میدارد، مخاطبان بیشتری را تحت پوشش میگیرد.
از اینها گذشته امروز روابط عمومی تخصصی قادر است از طریق ایجاد تعامل و تفاهم سازنده میان مجموعه مورد نظر با ذی نفعان و جامعه هدف، نقش مؤثری در ارتقای برند سازمانی داشته باشد؛ نقشی که در نهایت به تضمین منافع مشترک خواهد انجامید. البته نباید فراموش کرد که در این مسیر، خط مشی بنیادی روابط عمومیها اعتماد سازی است. کسب اعتماد و اعتبار، بزرگترین سرمایه روابط عمومیها محسوب شده و والاترین منبع مؤثر در ایجاد ارزش افزوده برای سازمان به شمار میرود.
این مهم، در روابط عمومیهایی که در مجموعههای تحقیقاتی و پژوهشی بخش کشاورزی فعالیت میکنند، بسیار حساستر و پراهمیتتر است. به عنوان مثال، یک مجموعه تحقیقاتی در بخش کشاورزی، باید برای انتقال بسته دانشی به مزرعه یا واحد پرورشی، اقدام کند. روابط عمومی، میتواند در معرفی و ترویج مزایای بهره برداری از آن، بسیار مثمرثمر باشد. اما باید این نکته را در نظر داشت که در این بخش، اغلب جوامع، روستاییانی هستند که کمتر به تکنولوژیهای روز ارتباطی دسترسی داشته و تعداد کم سوادان در این قشر بالاست؛ اینکه روابط عمومی برای انتقال پیام، به این قشر زحمتکش، چه تدبیری بیندیشد که منجر به کسب اعتماد از سوی روستاییان شود و در چارچوب ادراک بهره برداران نفوذ کند، خود شاهکاری است که تخصص و مهارت خاص خود را میطلبد.
به همین دلیل در عصر فراصنعتی، دیگر نمیتوان سکان اداره روابط عمومی را به هر کسی سپرد. توانایی درک از اقشار مختلف جامعه هدف و تولید محصولات متنوع رسانهای بر اساس آنچه که تفاوتهای فرهنگی مینامند، بسیار ضروری است که از تولید سنتی خبر یا تشریفات موردی، بسی فراتر میرود.
با همین بهانه، روز روابط عمومی و ارتباطات را به دست اندرکاران این حوزه به ویژه روابط عمومیهای بخش تحقیقات کشاورزی که در راستای تنویر افکار عمومی و ارتقای آگاهی جامعه گام بر میدارند، تبریک می گویم.