به همت دبیرخانه جشنواره بین‌المللی فارابی و با همکاری پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی نشست تخصصی «کارنامه علم بومی در بوته نقد» برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، به همت دبیرخانه جشنواره بین‌المللی فارابی و با همکاری پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی نشست تخصصی «کارنامه علم بومی در بوته نقد» روز دوشنبه ۷ آبان ماه برگزار شد.

در کارگروه دوم این نشست سیدمحمدرضا بهشتی؛ دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تهران و ابراهیم برزگر؛ استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در این نشست سخنرانی کردند.

بهشتی در ابتدای این نشست با بیان اینکه درباره علم، بومی و بومی‌سازی تعابیر زیادی مطرح است گفت: برخی علم را هر دانسته‌ای می‌دانند. برخی علم را دانسته بهم پیوسته می‌دانند. برخی هم دانسته علمی را به معنای ساینس می‌دانند. برخی دیگر نظرشان درباره بومی‌سازی نسبت به نهاد علمی‌ای جامعه علمی و … است.

وی ادامه داد: کسانی که نظرشان نسبت به علم ساینس است یعنی دانشی که خاستگاه و دریافت حسی دارد، کمیت‌پذیر است، قابلیت صورت بندی، تبیین ریاضی، قابلیت وارسی همگانی و … دارد. اگر دانسته این ویژگی‌ها را نداشته باشد علم به معنی ساینس نیست.

دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تهران با اشاره به تعبیر بومی‌سازی علمی بیان کرد: کسی می‌تواند از بومی‌سازی حرف بزند که علم را مبتنی بر ساختن یا تولید بداند. بنابراین ما الگوی خاصی را درباره علم به کار می‌بریم. حالا سوال این است که آیا هر الگویی با هر موضوعی قابلیت تطبیق دارد؟

وی افزود: طی سال‌های اخیر یک بلبشو در به کارگیری این موضوعات دیده می‌شود. تولید علم گاهی از زبان کسانی مطرح می‌شود که سخنانشان در برنامه ریزی‌ها و مدیریت کلان جامعه تأثیرگذار است این در حالی که است که تعبیر تولید علم و لوازم و پیامدهای آن را نمی‌دانند. وزیر کشور از تولیدات فرهنگی می‌گوید!

این استاد دانشگاه بیان کرد: مقوله تولید که خودش هم پیچیده است اگر در باب پروداکشن است آیا اساساً علم از مقوله پروداکشن است؟ یعنی مثل تهیه زمین و ساخت کارخانه است یا نه؟ در سنجش علم هم همین گونه برخورد می‌کنیم و از الگوی‌های مهندسی بهره می‌گیریم!

بهشتی گفت: دسته دوم الگوهای پیچیده که رایج شده است الگوهای نظامی برای ورود به عرصه فرهنگ و علم و تببین آن است! صحبت از شبیه خون، تدافع، قرارگاه، افسران و … می‌شود! این‌ها استراتژی‌های نظامی است. اما آیا علم و فرهنگ را می‌توان با این الگوهای نظامی سنجید؟

دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تهران تأکید کرد: پس در ابتدا باید مفهوم علم را بدانیم. علم بومی مفهومی بسیار پیچیده است گاهی می‌خواهیم بگوییم برخی از موضوعات برای ما به عنوان یک فرد در زیست بوم اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و … صبغه خاصی دارد و باید در علوم بیشتر به این موضوعات دقت کنیم! این باز هم با بومی‌سازی متفاوت است!

بهشتی بیان کرد: خلط بین مفاهیم در این باره دیده می‌شود چون اگر بخواهیم علم بسازیم باید ببنیم آیا اساساً علم ساختنی است؟ اگر بله چگونه باید ساخته شود. اینها همه مفاهیم مبهم است. اینکه ما به تناسب سرزمینی که هستیم نیازهایی داریم که برنامه‌های کنونی ما در برنامه آموزش و پژوهشی نمی‌پوشاند حرفی است اما معنی‌اش بومی‌سازی نیست.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه باید بیشترین تمرکزمان روی فرهنگ و اندیشه قبل و بعد از اسلام ایران باشد عنوان کرد: به همین دلیل من پیشنهاد کردم در یک واحد درسی بخوانیم که عقلانیت در ایران باستان چیست چراکه اندیشه همواره از یک جایی آغاز می‌شود. عقلانیت در ایران پیش از اسلام در اندیشه ما وجود داشته است و ما می‌توانیم روی این موضوع تمرکز کنیم.

وی ادامه داد: متأسفانه این موضوع هیچ متولی ندارد تاریخ ما از نگاه یونان باستان نوشته شده و درباره جریان‌های فکری و عقلانی لازم است که به عقلانیت در ایران پیش از اسلام بپردازیم. ما به هر حال توانستیم دو ترم این درس را ارائه کنیم. اما این باز به معنی بومی‌سازی علوم انسانی نیست! چون بومی‌سازی یک آشفتگی فکری و ذهنی دارد.

به گفته بهشتی، امروز کارهای خوبی در خارج از ایران آغاز شده است. من ابهامات زیادی درباره علم بومی، بومی‌سازی علوم انسانی و … دارم چون ابتدا باید تعریفی انجام بگیرد بعد ارزیابی شود. آیا اساساً سیاست گذاری درباره علم معنا دارد؟ ما تلقی‌های عجیبی داریم گویی علم با دستور ما مسیرش را طی می‌کند و اگر باشد آیا علم است یا خیر؟ جوامعی که با این رویکرد به علم نگریسته اند دچار تبعات زیادی شده اند.

وی یادآور شد: مادامی که هنوز در ذهن ما درباره جریان‌های رخ داده آشفتگی وجود دارد و بعد ما بر اساس آن برنامه‌ریزی می‌کنیم دچار تبعات زیادی می‌شویم. ما باید درک درستی از مسئله داشته باشیم.

دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تهران بیان کرد: اگر ما لوازم مربوط به ساینس را به موضوعاتی مرتبط دادیم که از جنس ساینس نیستند آن وقت دچار خطا می‌شویم. به طور مثال فهم پدیدار شناسی که پدیدار شناسی چه می‌کند و چه تفاوتی با علم تجربی دارد خودش یک مسئله دیگر است.

بهشتی با بیان اینکه ما امروز به راحتی از واژه بومی و غیر بومی استفاده می‌کنیم در حالی که این مفاهیم نیازمند مداقات جدی است متذکر شد: به ویژه بومی‌سازی علوم انسانی که از جنس پروداکشن است باز از جمله گزاره‌هایی است که بسیار مناقشه برانگیز است.

وی در پایان یادآور شد: لایب نیتس می‌گوید باید تمیز فکر کنیم! ما در زمینه فکری و کلامی نیازمند تمیز کاری هستیم. نیازمند درنگ کردن در مفاهیم و مداقه کردن هستیم البته این به معنی ایستادن و متوقف شدن نیست.

تولید علوم اجتماعی در جهان بومی است و معطوف به زیست بوم جوامع است

برزگر در ادامه این نشست با اشاره به معمای سنت و مدرنیته گفت: در دنیای مدرن تمدن از جهان غرب به جهان غیر غرب در حوزه علوم انسانی و تکنولوژی سخت سرریز کرد. ما در اقتباس این علوم معماهایی داشته‌ایم مثلاً میکروفن بلندگوی شیطان گفته می‌شد الان معماهای ما در علوم طبیعی و پایه حل شده است و ما می‌خواهیم تا پایانش غربی باشیم اما در علوم انسانی خیر.

وی ادامه داد: امیرکبیر در دارالفنون فقط علوم تجربی و پایه را راه‌اندازی کرد. بعدها با راه‌اندازی مدرسه علوم سیاسی این علوم مورد توجه قرار می‌گیرد. اغلب مشکلات ما ناشی از علوم انسانی است. از طرف سنت نیز در علوم انسانی و اجتماعی گفته می‌شود باید دستاورد غرب را نادیده گرفته و علم دینی را تولید کرده و بعد مسائل علوم انسانی را تببین کنیم.

وی افزود: روی علم بومی سو تفاهم‌هایی هست و هر فردی از ظن خود تعریفی از علم بومی دارد؛ برخی غرب ستیزی علمی را علم بومی می‌دانند. برخی دیگر مانند من نگاهم این است کم باید از دستاوردها و نیروهای مستتر در نظریه‌های مغرب زمین برای حل مسائل خود استفاده کنیم. اگر نظریه‌ای می‌تواند تورم را حل کند باید از آن استفاده کنیم. فقط سوال این است که آنچه در غرب تئوریزه شده است آیا وقتی وارد سرزمین ما می‌شود لزوماً قابل تعمیم است؟ با این نگاه فرایند تولید علم در جهان بومی است.

برزگر بیان کرد: تولید علوم اجتماعی در جهان بومی است و معطوف به زیست بوم جوامع است. ذات علم در همه جهان بومی است. کتاب مبانی علوم سیاست در ایران هم قابل استفاده است چون بیان می‌شود که لزوماً قابل تعمیم است. بومی گری در ایران گذشته ما هم مسبوق سابقه است. علت فاعلی ارسطو وارد دستگاه فارابی شده است و بومی می‌شود. پس در ایران بی سابقه نیست. من واژه بومی‌سازی را رد و از اصطلاح بومی‌گری استفاده می‌کنم.

این استاد دانشگاه گفت: بومی‌سازی تا جایی که مربوط به سیاست می‌شود در دوره مشروطیت به طور فرایندی و غیر روشمند انجام شده است. سوسیالیست‌های خداپرست در ایران سوسیالیسم را بومی‌گری کردند. چینی‌ها هم اسلام را دستکاری کردند و از آن بومی‌گری کردند.

وی با بیان اینکه ذهن ایرانی اقتباسگر است و عناصر را در خدمت خود می‌گیرد. عنوان کرد: بومی‌گری گاهی در علوم سخت است و گاهی در علوم اجتماعی و در علوم سخت علم می‌تواند جهانشمول باشد ولی در علوم اجتماعی و انسانی لزوماً جهانشمول نیست و تولید، تجویز و پیش‌بینی مسائل تفاوت ایجاد می‌کند.

به گفته برزگر، الان در علوم طبیعی رهیافت تجربه گرایی ۴۰۰ سال است بدون رقیب است اما در علوم انسانی کنت روش تجربی را وارد کرد. بعد رفتارگرایی مطرح شد. ۲۵ سال بعد رفتارگرایی خودش، خودش را نقض کرد و فرارفتارگرایی مطرح شد. اینجا عقل هم در کنار تجربه بیان شد. بعدها در رهیافت انتقادی، هنجار هم علم مطرح شد. باز در ادامه تجربه زیسته هم به عنوان علم در نظر گرفته شد. پس در علوم اجتماعی الان ۲۰ تا رویکرد مطرح است و من هم رهیافت بومی گری را مطرح کردم.

وی با بیان اینکه نوع هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی می‌تواند موجب رهیافت متفاوت در علوم انسانی شود عنوان کرد: من تلاش کردم رهیافت بومی را به صورت روشمند در کتابم بیان کردم.

برزگر با تاکید بر اینکه بومی‌گری در علوم انسانی یک منزل ندارد و مشکک و ذوالمراتب است و با درجات مختلف نمود می‌یابد گفت: بر این اساس ۱۵ حالت برای بومی‌گری تصور می‌شود. نخست یک نظریه غربی را به کار می‌گیریم و مسئله ایرانی را حل می‌کنیم این نوعی از بومی‌گری است. این یک پژوهش کاربردی است. بعد اگر تئوری جواب نداد می‌توانیم تئوری را جرح و تعدیل کنیم. ما اینجا قصد نظریه آزمایی نداریم بلکه اینجا نظریه به مثابه ابزار است و نه هدف! پس اینجا نظریه توسعه‌ای می‌شود.

وی ادامه داد: در مرحله آخر بومی‌گری حداکثری تأسیس نظریه به میان می‌آید. این باز دو حالت دارد یکی بر مبنای شواهد و قرائن است و دیگری به معنای اسلامی کردن آن است یعنی از گزاره‌های دینی تولید فرضیه کنیم چون فرایند شکل‌گیری علم شامل فرضیه و نظریه است.

این استاد دانشگاه بیان کرد: من بومی گری را به بومی‌سازی ترجیح می‌دهم چون بومی‌سازی بدین معنی است که نظریه‌ای آنجا تولید یا جرح و تعدیل شود بعد ما با تأخیر آن را استفاده کرده و بومی کنیم. ما بنیاد در زمین دیگران بازی کنیم ما نباید علم غربی‌ها را توسعه دهیم. ما البته باید نظریه را از آنها گدایی کرد ولی در عین حال باید سنت ایران قبل از اسلام را زنده نگه داریم.

وی گفت: ما چهار بار تمدن‌سازی کردیم پس باز هم می‌توانیم تمدن‌سازی کنیم و نظرات جدیدی بر مبنای سنت تأسیس کرد بدون سنت نمی‌تواند اندیشید. غربی‌ها خودشان از اسطوره‌ها و سنتشان نظریه‌پردازی کردند. ما دستمان پر است اما از این سنت غنی برای نظریه‌پردازی استفاده نمی‌کنیم.

برزگر در پایان با بیان اینکه نظریه‌پردازی خم رنگریزی نیست عنوان کرد: باید بومی‌گری استفاده از دانش موجود در نظریه‌های غربی و نگاهی از گزاره‌های دینی استفاده کنیم.