خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ زینب رازدشت: موزه اسباب بازی یکی از موزههایی است که به صورت تخصصی و صرف اسباب بازی از ۲۶ فروردین افتتاح شد. این موزه شامل ۱۵۰۰ شی اسباب بازی در بخشهای مختلف است.
وارد خیابان نوفل لوشاتو که میشویم، کمی جلوتر کوچه لولاگر عرض اندام میکند. عموماً این کوچه بیشتر اوقات همیشه شلوغ است و یکی از دلایل شلوغی آن پیتزا داوود؛ قدیمی ترین پیتزای تهران است. موزه اسباب بازی دقیقاً انتهای این کوچه قرار دارد. یک ساختمان قدیمی که هر آدمی با دیدنش حس نوستالژیک به او دست میدهد.
همزمان که وارد ساختمان میشوم، گروهی از خردسالان یکی از مهدکوک های شهر برای دیدن موزه اسباب بازی پلههای موزه را یکی از پس از دیگری میروند. همه به صف بودند. آزاده بیات مدیر مؤسس موزه اسباب بازی به استقبال خردسالان میرود. او سه برچسب با رنگهای قرمز، سبز، آبی و نارنجی را انتخاب کرده است و روی دست هر کودک پیش از ورود یکی از برچسبها را میزند. کودک پس از آنکه وارد موزه شد، باید به دنبال کاغذهای منطبق با رنگ کاغذ برچسب خود در میان اشیای موزه باشد. یعنی یک سری پرچم های کوچک رنگی در میان اشیای اسباب بازی قرار گرفته است و کودکان باید براساس رنگ منطبق با برچسب روی دستان شان، آن کاغذهای پرچم مانند را پیدا کنند و با خود تا پایان بازدید نگهدارند. در نهایت براساس تعداد پرچمهای رنگی جایزهای دریافت میکنند.
کودکان با تماشای اسباب بازیها به وجد می آیند. سروصدا میکنند. فضا به دلیل آنکه کوچک است، قدری شلوغ تر به نظر میرسد. کمی که جلوتر میروم، بخشی از کتب قدیمی روی طبقات یک کتابخانه قرار گرفته اند. فرار، علی ورجه قهرمان، گوژپشت شهر چینا، داستانی از داستانهای هزار و یکشب، نیم قرن در باغ شعر کودکان، داستان باستان، رؤیای طاهره، ده نمایشنامه برای کودکانی و لوئی پاستور از جمله این کتابها به شمار میروند.
در بخش دیگری از موزه اسباب بازی علی ورجه؛ آدمک چوبی بند باز قرن ۱۳ دوره قاجار قرار گرفته شده است. طبلک از دیگر اسباب بازی این موزه به شمار میرود.
کمی جلوتر با دیدن اسب چوبی نعلی یاد دوران کودکی می افتم. یاد دو زاری و پنج زاریها؛ در آن مقطع برای سواری کردن این اسبهای چوبی باید سکههای دوزاری و پنج زاری را پرداخت میکردیم تا بتوانیم یک دقیقه روی این اسبهای چوبی و پلاستیکی سواری کنیم.
در میان موزه اسب بازیها، اسب چوبی نعلی، عروسکهای چوبی ماتروشکا، اسبهای چوبی دالا، اسب چوبی، بازی تخته نرد، مانکالا، عقاب جیرفت (بازی شبیه تخته نرد مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد)، فرفره تخم مرغ، قاپک، موش موشک (از مجموعه سرگرمیهای ایران)، تیرکمان، قلاب سنگ، فرفرههای چوبی، دبرنا به چشم میخورد.
در بخش دیگری از دیوارهای موزه اسباب بازی، قاب عکسهایی آویخته شده که برخی از بازدیدکنندگان قاب عکسهای دوران کودکی شان را به موزه اهدا کرده اند.
بخشی از موزه مربوط به بازی کردن بازدیدکنندگان در هر سنی است. آزاد بیات با تعدادی از خردسالانی که از مهدکودک برای بازدید به موزه آمده اند، در حال آموزش برخی از اسب بازیها و بازی کردن با خردسالان بود.
در میان این هیاهوها شنیده میشد صدای کودکانی که با حسرت میگفتند کاش این اسباب بازیها برای مان بود. برخی از آنها که سن شان بسیار کمتر بود، آنها را برای خود برداشته بودند و حاضر نبودند برگردانند که با پادرمیانی مربیان مهد، اسباب بازیها به موزه برگردانده شد.
نامش نازنین زهرا بود. بیشتر از ۴ سال سن نداشت. کنارم آمد و گفت: خانوم این اسباب بازیها کاش در زمان ما بود. گفتم میتوانی به مربی ات بگویی اسباب بازیهایی که دوست داری را برایت بخرد. او با همان حالت کودکانه گفت: نه خیلی گران میشود. کاش اسباب بازیهای ما به این صورت بود. کنار خودم مینشانم. به او می گویم: میشود بیشتر برایم توضیح بدهی. او با همان لحن شیرین کودکانه گفت: این اسباب بازیها واقعی هستند. وقتی در دست مان میگیریم حس خوبی دارند. خیلی از آنها بامزه هستند. من اسباب بازیهای زیادی دارم اما تا کنون اسباب بازی با این مدلها نداشتم.
یکی از هم مهدهای نازنین زهرا جلوتر میآید و حرفهای او را تأیید میکند. او هم حدود ۵ سالش بود. سامان میگوید: آنقدر با تبلت و موبایل بازی کرده ام خسته شدم. این اسباب بازیها خیلی بامزه هستند. دوست دارم همه آنها را در اتاقم داشته باشم.
برایم جالب بود، تفکرشان به ویژه تفکر نسل ۹۰ برایم تعجب داشت. چگونه یک کودک دهه نودی از تکنولوژی میتواند خسته شود؟ یعنی ما در بازار اسباب بازی، نتوانستیم اسباب بازی داشته باشیم که قدری از نیازهای این دهه را تأمین کند؟ همان لحظه متوجه شدم که چقدر جای چنین اسباب بازیهای قدیمی در بازار امروز اسباب بازی خالی است؟
همه کارشناسان کنار اسباب بازیهای مختلف ایستاده اند و به نوبت برای بازدیدکنندگان تاریخچه اسباب بازی را توضیح میدهند. پس از آنکه بازدید خردسالان و کودکان به اتمام میرسد، آزاده بیات مدیر مؤسس موزه اسباب بازی از تک تک آنها میخواهد که برای موزه یک نقاشی از اسباب بازی که دوستش داشتند، یادگاری بکشند. همگی گوشهای از موزه مینشینند و با مداد رنگیهایی که به هر یک از آنها داده میشود، نقاشی مورد نظر خود را از اسباب بازی دلخواه شان در موزه اسباب بازی روی کاغذ ترسیم میکنند.
علاوه بر کودکان و خردسالان، تعدادی دیگر از بازدیدکنندگان به جمع بازدیدکنندگان موزه اسباب بازی اضافه میشوند. خانوادهای چهار نفره که متشکل از پدر، مادر، دختر و پسر است. پدر و مادر خانواده دهه ۵۰ هستند و دختر و پسرشان دهه ۷۰. پدر و مادر هر کدام شان وقتی چشم شان به یک اسباب بازی میافتد، آنقدر ذوق زده میشوند که از خاطرات شان برای فرزندان شان میگویند. البته برخی از اسباب بازیها هم یادآور خاطرات کودکان دهه ۷۰ هم بود که پسر و دختر خانواده با دیدن آنها ذوق زده میشدند یا به قول خودشان قلب شان اکلیلی شد.
مهدی سلطانی پدر خانواده، متولد ۱۳۵۴ بود. او با اشاره به موزه اسباب بازی گفت: تا کنون چنین موزهای را در شهر تهران ندیده بودم. با آمدن به موزه بسیاری از خاطرات دوران کودکی ام زنده شد.
وی افزود: ایجاد چنین موزههایی و توسعه آن بسیار میتواند برای نسل امروزمان مفید باشد. نسلی که دائماً در تکنولوژی غرق شده است و هیچ تحرکی ندارند. در حالی که در زمان ما با این اسباب بازیها تحرک داشتیم و دائماً در حال ورجه وورجه کردن بودیم. موزه اسباب بازی ایده هر کسی بود، بنظرم باید به او تبریک گفت که توانسته است در این اوضاع احوال روزگار چنین موزهای را ایجاد کند.
در ادامه زهرا خیرانی مادر خانواده متولد ۵۷ صحبتهای همسرش را تأیید میکند. او میگوید: متأسفانه نسل امروز ما دائماً با موبایل و لب تاب هستند و به هیچ عنوان با اسباب بازیهای مهارتی آشنا نیستند. البته در بازار هم مشابه چنین بازیهایی را نمیتوان پیدا کرد. جای بسیاری از این اسباب بازیهای قدیمی در بازار خالی است.
وی افزود: ما اسباب بازیهای محلی بسیاری در کل کشور داریم که اگر تک تک آنها احیا شود و بتوانیم نسل امروز را با این اسباب بازیها آشنا کنیم، میتوانیم شاهد اتفاقات و تحولات مؤثری در این عرصه باشیم.
دختر و پسر این خانواده هم در پایان گفتند: ما هیچ زمانی این چنین اسباب بازیهایی را در بازار ندیدیم و حالا که این موزه بخش فروش هم دارد، قطعاً چند تکهای از این اسباب بازی را خریداری خواهیم کرد.
در پایان سراغ آزاده بیات مدیر مؤسس موزه اسباب بازی میروم. اینمسئول در خصوص موزه اسباب بازی گفت: فضای موزه اسباب بازی به دلیل آنکه یک ساختمان قدیمی بود، ناچار به مرمت و بازسازی آن طی مدت زمانی شش ماه شدیم و در نهایت ۲۶ فروردین افتتاح کردیم. تمام اسباب بازیهای موجود در این موزه طی سالهای مختلف خریداری شده و بخشی دیگر به موزه اهدا شده است.
وی افزود: نزدیک به ۱۵۰۰ شی اسباب بازی در موزه اسباب بازی به نمایش گذاشته شده است. اسباب بازیها در دستههای مختلفی چیده شده اند و شامل اسباب بازی تاریخی، باستانی، بومی، ربابها، عروسک هستند.
بیات گفت: بخشی از موزه را به فروش برخی از اسباب بازیها اختصاص داده شده است تا هر بازدیدکننده ای از هر یک از اسباب بازیها که مورد علاقه اش باشد، میتواند آن را خریداری کند. البته بخش فروش محدود است و نتوانسته ایم همه اسباب بازیها را در بخش فروش داشته باشیم. تلاش مان این است که بخش آنلاین فروش اسباب بازی را ایجاد کنیم.
وی ادامه داد: امروز باید به سمت احیای اسباب بازیهای قدیمی و بومی کشورمان حرکت کنیم و به احیای آنها بپردازیم. تحقق این امر نیازمند کارگاههای بزرگ و کارخانجات و… نیست. بلکه میتوانیم همچون کشور ژاپن در قالب کارگاههای کوچک به بازسازی اسباب بازیهای قدیمی و بومی کشورمان بپردازیم. برای مثال فرفرهها نماد کودکی هر یک از ماست و ساخت آن نیازمند هزینه خاصی نیست. میتوان در کارگاههای کوچک چنین فرفرههای رنگی را تولید کرد و در اختیار کودکان و نوجوانان قرار داد.
هنگام خروج از موزه اسباب بازی آلبوم عکسی قابل مشاهده است که عکسهای مختلفی از دوران کودکی در آن دیده میشود. عکسها، متعلق به عکسهای کودکی بازدیدکنندگانی است که به دلخواه خودشان این عکسها را به موزه اسباب بازی اهدا کرده اند و تک تک این عکسها نزد موزه اسباب بازی به یادگار گذاشته شده است.