مهندس بازرگان در بازجویی‌هایش تحلیلی خواندنی از اوضاع روز ارائه می‌دهد. او از اختلافاتش درباره‌ حکومت با امام خمینی می‌نویسد و اینکه مبارزه از اختیار نیروهای قدیمی سیاست خارج شده است.

به گزارش خبرگزاری مهر، پس از هفده شهریور، تعداد زیادی از فعالین سیاسی دستگیر شدند. یکی از این دستگیرشدگان، مهندس بازرگان بود که ۱۸ شهریور دستگیر و روز ۲۶ همان ماه آزاد شد. وی که مؤسس نهضت آزادی بود، در بازجویی‌های خویش، تحلیلی از اوضاع روز ارائه می‌دهد که خواندنی است. از جمله بازیگران سیاست در شهریور ۵۷، اختلافاتش با امام خمینی و اینکه مبارزه از اختیار نیروهای قدیمی سیاست خارج شده و به دست جوانان حامی امام خمینی افتاده است.

این تحلیل‌ها، در بولتن ویژه‌ ساواک که مخصوص شخص محمدرضا پهلوی تهیه می‌شد، منتشر و در اختیار شاه قرار می‌گرفت و در آرشیو «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» قرار دارد.

این‌مرکز به‌تازگی و همزمان با ایام‌الله ۱۷ شهریور و شهادت جمعی از مردم انقلابی، این‌اسناد را منتشر کرده که در قالب گزارش زیر مرور می‌شوند؛

نخست وزیری

سازمان اطلاعات و امنیت کشور

شماره ۷۳۲۹/۳۱۲

تاریخ ۵۷٫۶٫۲۸

بولتن ویژه

درباره: اظهارات مهدی بازرگان موسس جمعیت به اصطلاح نهضت آزادی و رئیس کمیته آزادی و حقوق بشر در ایران

این بولتن شامل ۳ برگ است.

مهر: از شرف عرض پیشگاه مبارک شاهنشاه آریامهر گذشت.


سپهبد مقدم

سرّی

۵۷٫۶٫۲۹

مهدی بازرگان که از روز ۵۷٫۶٫۱۸ (۲۵۳۷ شاهنشاهی) برابر ماده پنج فرمانداری نظامی تهران بازداشت و روز ۵۷٫۶٫۲۶ به فرموده آزاد شده است، در ضمن مصاحبه‌های متعدد، اظهاراتی به شرح زیر عنوان نموده است:

۱- علی امینی با من تماس دارد. هر دفعه که به خارج می‌رفت و بر می‌گشت، حالت یأس و بی‌علاقگی نسبت به امور سیاسی داشت، ولی این دفعه که از خارج مراجعت کرد، اظهار تمایل کرده بود که مرا ببیند، لذا منزل شخصی به نام شبستری که جشن عروسی بود، با وی در اطاق خلوتی ملاقات و دیدم خیلی سرحال است و خود را آماده قبول نخست‌وزیری نشان می‌داد. با وجود اینکه نسبت به اعلیحضرت ایراداتی داشت، لیکن در مورد حفظ قانون اساسی و سلطنت مشروطه اعتقاد دارد و فقط می‌خواهد اختیارات کامل برابر قانون اساسی در دست داشته باشد. ضمناً به‌طوری‌که اطلاع دارم امینی با گردانندگان سایر جناح‌های مخالف و روحانیون به‌خصوص آیت‌الله شریعتمداری تماس‌هایی گرفته و نظرات آنان را جلب کرده است و از نظر آیت‌الله خمینی هم بعید نیست در خارج از کشور به‌وسیله رابطینی این کار انجام گرفته باشد، ولی آنطوری که معلوم است، تا به‌حال از طرف خمینی علیه امینی مطلبی نشنیده‌ام. من نیز شخصاً اعتقاد دارم برای خارج شدن از این بن‌بست باید از [وجود رابطینی] استفاده شود. او را فرد میهن‌پرستی می‌دانم. اگر با آمریکایی‌ها هم تماس داشته باشد، روی تبادل نظر و مصلحت‌اندیشی است.

۲- با شریف امامی از نزدیک آشنایی ندارم، ولی به‌طوریکه از کاظم حسیبی که زمانی رئیس وی بوده، شنیده‌ام ابتدا تکنیسین راه‌آهن بوده، بعد مهندسی کرده، ولی از نظر دانشگاهی و معلومات او را فرد مطلعی نمی‌داند، ولی می‌گفت فرد باهوشی است. نظرات دیگران را می‌گرفت و به‌نام خود بازگو می‌کرد. به‌طور کلی آقای شریف امامی با توجه به وضع خدمتی‌اش و وابستگی‌اش به فراماسون‌ها و اینکه یک نخست‌وزیر ملی نیست و پایگاه اجتماعی در بین قشر جوان و روشنفکر که گردانندگی فعالیت‌ها اکنون دست این عده است ندارد، لذا علیرغم داشتن حسن نیت و مبادرت به مبارزه با فساد، نخواهد توانست آن آشتی ملی را که اعلام کرده انجام دهد. از طرفی با وجود اینکه در ابتدای شروع به کار قدم‌های مثبتی برداشت، ولی اعلام حکومت نظامی و کشته شدن صدها تن، وجهه او را در بین مردم به خصوص مذهبی پایین آورده است.

۳- نمایندگان مجلس که این همه در مورد رواج فساد و دزدی و تجاوز به حقوق ملی، [حرف می‌زنند، ولی چون] در بین مردم پایگاه اجتماعی ندارند و همه را نمایندگان رستاخیزی می‌دانند، لذا حرف‌هایشان پذیرش نخواهد داشت و این جریانات را می‌توان صحنه نمایش تصور کرد.

۴- در خصوص ارتباط عناصر جبهه ملی با خارجی‌ها اظهار داشت در حدود سال‌های ۴۰ و ۴۱ شمسی، ما از طرف نهضت آزادی، نامه‌ای تهیه و به منازل عده زیادی از آمریکاییان مقیم تهران انداختیم. به مفهوم اینکه شما آمریکاییان در مملکت ما چه کار می‌کنید، چه منافعی دارید، اگر پشتیبان مبارزات ملی هستید، چه نظری دارید؟ بعد از مدتی از قرار معلوم، نامه بدون امضائی بمنزل الهیار صالح انداخته بودند، ولی معلوم بود که از سوی آمریکایی‌ها در جواب نامه مذکور است و مفهوم نامه این بود شما رهبر قابل قبول و مورد اطمینانی ندارید تا حکومت را در دست بگیرد. اگر رهبر شایسته‌ای بین شما پیدا شد، مورد پشتیبانی ماست و مسلماً آمریکایی‌ها منافعی در ایران دارند و به همین سادگی‌ها از ایران چشم‌پوشی نخواهند کرد. ما می‌دانستیم که الهیار صالح با آمریکایی‌ها تماس‌هایی دارد، چون آن موقع ایشان به حضور اعلیحضرت می‌رفت و ما می‌توانستیم بعضی نظرات خود را به استحضار اعلیحضرت برسانیم. بعداً صالح گفت که اعلیحضرت قبول نمی‌کند. در حال حاضر الهیار صالح خود را بازنشسته کرده و با ما در تماس نیست.

۵- در حال حاضر رهبری فعالیت‌ها از دست ما گردانندگان سابق خارج شده و جوانان هستند که با اعتقاد به مبارزه و جهاد که بیشتر از افکار خمینی الهام می‌گیرند، کارها را در دست دارند.

۶- من کتابی تحت عنوان «علمی بودن مارکسیسم» تالیف و منتشر کرده‌ام و در آن ماتریالیست‌ها و مارکسیست‌ها را کوبیده، نتیجه گرفته‌ام مارکسیسم علمی نیست، چرا نباید این قبیل کتاب‌ها در سطح بیشتری بین جوانان گسترش یابند؟ ضمناً در سخنرانی خود اخیراً در مسجد قبا گفتم در قرآن مجید، ۳% راجع به جهاد صحبت شده، ۹۷% مربوط به سایر مسائل است. چرا باید اکثریت را فدای اقلیت کنیم؟ این سخنرانی من و همچنین کتاب مذکور، مورد اعتراض عده زیادی از جوانان قرار گرفته است.

۷- در جلسات دوستانه با دید و بازدید سرلشگر سابق قره‌نی شرکت می‌کند و سرتیپ ریاحی رئیس سابق ستاد ارتش در دوره مصدق با من مراوده دارد. همچنین در جلسه‌ای که سال گذشته از طرف داریوش فروهر و [شاپور] بختیار برای تعیین رهبریت مبارزات ملی در کرج تشکیل شده بود، از سرلشکر سابق قره‌نی نیز دعوت به عمل آمده بود و نامبرده حضور داشت. قره‌نی را فرد متقی و معتقد به مسائل مذهبی و روشنفکر شناخته‌ام.

۸- از نظر رهبری، ما داریوش فروهر و شاپور بختیار را چهره مناسبی نمی‌دانیم و به همین جهت با آنان همکاری ننموده‌ایم، ولی با به وجود آوردن رهبریت مشترک با نظر گروه‌های مختلف ملی مخالف موافقیم که هنوز به نتیجه نرسیده است.

۹- در کمیته حقوق بشر نمایندگان، گروه‌های مخالف که فعالیت دارند شرکت کرده‌اند. از جمله اسلام کاظمیه از کانون نویسندگان، [حسن] نزیه و کریم لاهیجی از کانون وکلا، از روحانیون ابوالفضل زنجانی، کریم سنجابی از جبهه ملی و حزب ایران، من (بازرگان) و سحابی از نهضت آزادی، مقدم مراغه‌ای و رحیم عابدی از نهضت رادیکال‌ها، علی‌اصغر حاج سید جوادی از گروه نهضت و جامعه سوسیالیست‌ها، منوچهر هزارخانی از سوسیالیست‌ها، [ناصر] میناچی از گردانندگان حسینیه ارشاد و طرفدار علی شریعتی، دکتر سامی کرمانی و دکتر [حبیب‌الله] پیمان از جامعه اسلامی پزشکان و همچنین فردی از کانون اسلامی مهندسین.

۱۰- به نظرات [آیت‌الله] خمینی از نظر حکومت اسلامی ایراداتی داشته و گفته‌ام از نظر مذهب تابحال راجع به حکومت از جانب روحانیون مطلبی عنوان نشده و از نظر تاریخی تابحال مطرح نبوده است. اگر خمینی این مسئله را عنوان می‌کند، در صورت تحقق چه چیز جانشین حکومت خواهد کرد؟ از طرفی عقیده دارم روحانیون نمی‌توانند حکومت را اداره کنند.

۱۱- در بین مدارک مکشوفه از منزل مهدی بازرگان یک بسته اعلامیه ماشین شده به تاریخ ۵۷٫۶٫۶ به امضاء نهضت آزادی ایران به دست آمده که عنوان آن «پاسخ به بن‌بست کنونی ملت ایران» [است] که با تشریح کلی نتیجه گرفته که وضع ایران برای اینکه از این بن‌بست خارج شود، به دو صورت باید باشد. یا ملت و مردم کوبیده شوند و به زندان‌ها بیافتد یا اینکه اعلیحضرت از سلطنت استعفا بدهند، چون ملت ۳۰ میلیون نفری را نمی‌توان همه را به زنجیر کشید، لذا تنها می‌ماند آن طرف قضیه که به مصلحت است اعلیحضرت استعفا بدهند و سلطنت را به جانشین خود واگذار [کنند] تا جانشینان با در نظر گرفتن قانون اساسی خدمت کنند. تهیه این اعلامیه را مهدی بازرگان از جانب خود تایید و می‌گفت به این مسئله معتقد هستم.

۱۲- ارتباط جناح‌های نهضت آزادی در آمریکا، بی‌خبری دکتر [ابراهیم] یزدی ساکن بوستون که روزنامه المجاهد در آنجا منتشر می‌شود و اخبارش از ایران بعضاً با تلفن به اطلاع همه می‌رسد و همچنین با پاریس که در آنجا [ابوالحسن] بنی‌صدر و [احمد] سلامتیان و [صادق] قطب‌زاده فعالیت دارند، با بازرگان [یک کلمه ناخوانا] و تماس‌هایی گرفته می‌شود. [یک کلمه ناخوانا] بنی‌صدر و مصطفی چمران که مشاور و فرمانده ارشد منطقه، ارتباط مکاتبه‌ای داشته و یکی دو بار نیز موسی صدر را در موقع مسافرت به ایران ملاقات کرده است.

۱۳- در مورد تامین مادیات گروه‌های نهضت آزادی در آمریکا اظهار داشت دکتر یزدی با خمینی ارتباط دارد و خمینی قسمتی از سهم امام را برای مبارزه به وی می‌دهد و از سوی دیگر بنی‌صدر نیز این ارتباط را حفظ کرده و او نیز از این کمک‌ها بهره‌مند می‌گردد.

۱۴- جوانان و گروه‌های زیاد در تهران و خارج از کشور به مهدی بازرگان مراجعه و یا نامه می‌نویسند که در شرایط فعلی وضع نهضت را روشن کند و به طور یکپارچه با حفظ رابطه با جامعه روحانیون به‌خصوص خمینی عمل کنند. به همین جهت پس از اعلام آزادی‌های احزاب از طرف دولت آقای شریف‌امامی، ما نیز تصمیم گرفتیم خط مشی کلی خود را روشن و اعلام موجودیت نماییم و بر این مبنا نیز مرام‌نامه‌ای که مغایر با مرام‌نامه سابق نهضت بود، تهیه، ولی هنوز منتشر نشده و به مرحله عمل در نیامده است.

۱۵- در مورد تظاهرات آرام عید فطر و روز پنجشنبه ۵۷٫۶٫۱۶ اظهار عقیده می‌کرد، این تظاهرات را مذهبیون به‌خصوص جوانان طرفدار خمینی اداره می‌کردند. ما دخالت نداشتیم و در وضع فعلی کار طوری است که گردانندگی امور دست طرفداران خمینی است. دولت چرا در برنامه خود این همه مارکسیست‌ها را بزرگ کرده؟ در صورتی که مارکسیست‌ها به جز گروه‌های کوچک پایگاهی ندارند.

۱۶- من معتقدم اعلیحضرت با در دست گرفتن تمام امور، خود را خسته و کوفته کرده و یک نفر چقدر وقت پیدا می‌کند که به همه امور برسد؟ باید برابر قانون اساسی، کارها و امور جاری در دست دولت ملی اداره گردد.

۱۷- از نظر مبارزه، اعتقاد به مبارزه مسلحانه نداشته و معتقد به مبارزه اصولی و آگاه کردن و معتقد ساختن مردم به مبانی دینی و مذهبی و حقوق خویش و مبارزه با هر نوع استبداد و تجاوز به حقوق مردم می‌باشد.

مراتب برای استحضار خاطر خطیر ملوکانه از عرض گذشت.

مهر: از شرف عرض پیشگاه مبارک شاهنشاه آریامهر گذشت.

ملاحظه فرمودند. سپهبد مقدم