خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: روانشناسان کودک این نکته را دریافتهاند که کاراکترها و نمادها میتوانند بر روی تغییر رفتار کودکان بسیار مؤثر عمل کنند. از آن جهت که این کاراکترها و نمادها میتوانند برای همیشه در ذهن کودک باقی بمانند، استفاده از آنها از اهمیت بالایی برخوردار است. استفاده از نمادها و طراحیهای خاص، مخصوصا شخصیتهای کارتونی و تلوزیونی برای محصولات نوشتاری نیز، میتواند در مسیر جهتدهی فکری کودکان در مسیر درست، تاثیر بهسزایی داشته باشد. چرا که کودک با اینگونه تصاویر انس میگیرد و از طریق نیروی تخیل و داستانپردازانهی خود، با شخصیتهای کارتونی ارتباط برقرار میکند.
زهرا دمزآبادی پژوهشگر فرهنگی در همین زمینه یادداشتی را با عنوان «لذت موکبداری؛ در بازی موکب دار» نوشته که برای انتشار در اختیار مهر قرار گرفته است.
مشروح متن اینیادداشت را در ادامه میخوانیم؛
برای سالهای دور، ایده توسعه شخصیت انیمیشنهای ایرانی در زندگی کودکان ما، ناممکن و دور از دسترس بود تا جایی که حتی در پایینترین سطح، طرحهای بیهویت و ضدفرهنگی خارجی در بازار لوازم التحریر ایرانی به حدی جاری و وسیع بود که تولید نوشتافزار با تصاویر قهرمانان شخصیتهای کارتونی ایرانی، امری بلندپروازانه و دور از تجارت صنعت نوشتافزار محسوب میشد. این ایده که از بیهویتی فرهنگی موجود سود میبرد و امر فرهنگ و تربیت برایش کمترین اهمیت را داشت، برای سالها صنعت مرچندایز (Merchandise) محصولات فرهنگی را به عقب راند. در کنار این، موانع پیش روی حقوق مالکیت معنوی و حفظ و فروش IP محصولات را هم اضافه کنید تا فاصله میان طراحان شخصیت های کودک ایرانی را از صنایع فرهنگی دور کند.
پس از این موج بلند به مرور و زمانی که تولیدکنندگان نوشتافزار ایرانی توانستند در بازار هنر و فرهنگ برای کاراکترهای خود اعتباری دست و پا کنند، آشتی میان این دو صنعت قویتر شد و این بار این تولیدکنندگان نوشتافزار بودند که برای محبوب شدن کالای خود دست به دامان انیمیشنسازان شدند. امری که اقتضای این صنعت بود و از نیاز واقعی بازار سر بر میآورد. ورود کاراکترهای انیمیشن های محبوب ایرانی در اوایل دهه ۹۰ را میتوان سرآغاز این ماجرا دانست.
طی ۱۰ سال گذشته رشد قابلتوجهی در تولیدات داخلی بازار نوشتافزار ایران رقم خورده است. اگرچه این میزان رشد را میتوان به عنوان یک دستاورد اقتصادی تحلیل کرد اما نقطه ابتدای این حرکت از مطالبات فرهنگی و تبلیغاتی آغاز شد. در سالهایی که شخصیتهای انیمیشنهای خارجی و قهرمانهای سینمای هالیوود پایشان به جلد دفاتر، روی کیفهای مدارس و لوازمالتحریرها باز شده بود، جریان فرهنگی و رسانهای با رویکردی مبتنی بر تولید نوشت افزارهای ایرانی و اسلامی، وارد میدان شد. حرکتی که دیر آغاز اما وقتی با استقبال مردم از این حرکت همراه شد، امیدواریهایی را هم برای صنعت داخلی نوشت افزار ایجاد کرد. با این حال اما چرا باید این موضوع را به همین جا بسنده نکنیم و بیش از پیش جدی بگیریم؟
به تازگی سازمان سینمایی سوره در راستای خلق زنجیره ارزش، رویکرد تولید اقلام جانبی و توسعه جهان کاراکترهای خود را برای کودکان و خانوادههای ایرانی در دستور کار خود قرار داده و در همین راستا اقدام به برپایی غرفه اختصاصی خود در نمایشگاه نوشتافزار ایرانی کرده است. غرفهای که به عرضه محصولات نوشت افزاری اختصاص دارد که همگی برگرفته از شخصیتهای کارتونی خلق شده توسط مرکز انیمیشن سوره هستند. اقدامی جالب و فراتر از ماموریت ظاهری یک سازمان سینمایی که نشانگر رویکرد بلند یک مجموعه هنری برای ورود به عرصههای جدیتری از مصارف فرهنگی کودکان و خانوادهها است.
اگر بپذیریم ماموریت اصلی نهادهای فرهنگی از تولید و عرضه اثر و تمرکز و صرف هزینه در این مسیر، «تاثیرگذاری» بر «مخاطب هدف» است و اگر یکی از جدیترین «مخاطبان هدف» خود را «کودکان و نوجوانان» تعریف کنیم، حتما توسعه اقلام جانبی و مرچندایز حول آثار و شخصیت های خلق شده خود میتواند به این هدف والا کمک کند. اساسا ما اگر به دنبال اثرگذاری بیشتر بر مخاطب هستیم باید به یک مسیر ناگسسته و بلند برای ارتباط با مخاطب (مشتری) فکر کنیم.
سازمان سینمایی سوره برای این حضور خود در نمایشگاه نوشتافزار شعار «انیمیشن رو ببین، نوشتافزارشم بخر!» را انتخاب کرده است تا پیوندی بیش از پیش میان اثر هنری و محصول جانبی خود برقرار کند و در این مسیر از ٢٢ شخصیت کارتونی انیمیشنهای سریالی و سینمایی پرطرفدار خود نوشتافزار تولید کرده است؛ شخصیتهایی که همگی عمری ۲ ساله در تصویر ذهنی مخاطب کودک امروز دارند و دسترسی به آنها هم اکنون روی آنتن تلویزیون فراهم است. انیمیشنهایی نظیر «موتورها»، «چهل پله زیر زمین»، «گانورا»، «لوپتو»، «با بابام» و ... که مخاطبان تصویر متحرک آنها را در همین روزها و ماهها روی آنتن شبکه پویا و نهال مدام دیده و میبینند. این را بگذارید در کنار اقدامی که چندماه پیش در نمایشگاه کتاب تهران با عرضه مجموعه کتاب داستانی «با بابام» صورت گرفت و این چرخه را کاملتر کرد. پیوند فیلم، کوتاه، نوشت افزار و...
این پیوند میان انیمیشن و بچهها، نیاز امروز فرهنگی کودکان ماست و این اقدام سوره را میتوان مصداق حرکت بر مسیر «اثرگذاری» تعبیر کرد. چرا که در این صورت میتوان به ماندگاری شخصیتها، و الگوسازی آنها در ذهن مخاطب امروز فکر کرد. کودکی که ارتباط معنادار و قصه محور با دنیا برقرار میکند و بیش از هرکسی به آرایه جان بخشی به اشیای پیرامون خود بها میدهد و جهان رنگی خود را با شخصیتهای خیالی پُر میکند، بهترین و آمادهترین بستر برای سرمایهگذاری فرهنگی آینده است. کافیست از این میزان شخصیت خلق شده در قصهها و انیمیشنهای ایرانی بهره ببریم و آنها را مسافرخانهها و مدرسهها کنیم.
کودک ایرانی، قصه ایرانی، قهرمان ایرانی با زیست فرهنگ ایرانی میخواهد. ما نیاز داریم به جهان قصه کودکان خود شخصیت دهیم، آنها را از بیهویتی رهایی دهیم، به زنجیره ارزش محصول هنری فکر و راهی برای توسعه هنر به سایر ابعاد زیست و زندگی مان پیدا کنیم. نوشتافزار شاید تمام ماجرا نباشد، اما حتما بهانهای برای شروع است. شروع از سنین پایین برای دانش آموزان و کودکانی که بیش از همه به داستان اهمیت میدهند؛ با داستان همذاتپنداری میکنند، خود را در داستانها مییابند، شبیه به شخصیتهای داستانی خود میشوند، به داستانهای رنگی خیال خود سفر و برای داستانهای خود اسم پیدا میکنند، و در نهایت با داستان میخوابند. یک خواب آرام و رنگی....