به گزارش خبرنگار مهر، دکتر غلامرضا اعوانی، استاد فلسفه در مراسم رونمایی از کتاب‌های «اندیشه‌های فلسفی ابن‌سینا؛ یادگارنامۀ غلامحسین ابراهیمی دینانی» و «حکمت صدرایی در جهان اسلام؛ یادگارنامۀ سیدمصطفی محقق داماد» عصر چهارشنبه چهارم مهر در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی با اشاره به تاثیرگذاری فرهنگ ایرانی در فرهنگ جهان و تمدن شرق و غرب گفت: فرهنگ ایرانی فراتر از فرهنگ جغرافیای ایران است و نشانه آن داشتن حکمت است. ایرانیان همواره به داشتن حکمت معروف بودند و یونانیان که خود را صاحب حکمت در غرب می دانند منشا حکمت را در ایران و زرتشت دانسته‌اند.
وی افزود: فلوطین که از بزرگ‌ترین حکمای الهی یونان است که برای آموزش حکمت می‌خواست به ایران سفر کند ولی چون مالی نداشت، وارد سپاه امپراطور شد. ۷ تن از فیلسوفان یونانی در زمان باستان به ایران پناهنده شدند و به دربار انوشیروان رفتند. ایران و دانشگاه جندی‌شاپور مرکز علم بود. کتاب‌های زرتشتی همه حکمت هستند ولی متأسفانه امروز فقط از منظر زبان‌شناسی بررسی می‌شوند.
اعوانی این نکته را یادآور شد که بزرگان ما، حافظ فرهنگ غنی ایرانی هستند اظهار داشت: در سایر کشورهای اسلامی چیزی به نام حکمت نداریم بلکه اصول عقاید تدریس می‌شود. در عین حال علوم غربی شاخه‌ای از علوم اسلامی هستند. در قرون وسطی فلسفه‌ای وجود نداشت و زمانی که علوم اسلامی به غرب رسید، دانشگاه شکل گرفت و علومی که از زبان عربی ترجمه شده بود در این دانشگاه‌ها تدریس شدند و تا به امروز حیات مستمر داشته‌اند.
وی توصیف ویژگی‌های استاد دینانی و استاد محقق داماد گفت: این استادان در دوره ما بی نظیر هستند و هر کدام ۳۰ کتاب تالیف کردند. کتاب هایی که هم تخصصی و هم به زبان امروزی است. زبان دانشگاهی امروز جهانی است و باید کسانی باشند که بتوانند همه علوم را به زبان امروزی بیان کنند و استاد دینانی و استاد محقق داماد این کار را انجام دهند.
اعوانی افزود: این عزیزان اهل گفتگو و اهل پرسش هستند. انسان موجودی پرسشگر است به خصوص پرسش‌هایی که در فلسفه مطرح می شود که پرسش‌های نخستین است. استاد دینانی هر زمان به انجمن فلسفه یا جایی می روند اول سراغ کتابخانه را می‌گیرند. یا استاد محقق داماد در فرهنگستان جلسات هفتگی دارند و افرادی که در مسائل و موضوعات مختلف صاحبنظر هستد را می آورد تا به بحث می پردازند و این نشانه زنده بودن علم است.
اعوانی تصریح کرد: افلاطون معتقد است کتاب علم مرده است، چون مسائل خود را نمی توان از کتاب پرسید از این رو فلسفه حقیقی در فیلسوف است. لذا این اساتید دانشجویانی را تربیت کردند که مثل کاشتن بذر در زمین است و چندین نسل از دانشجویان را این ۲ بزرگوار تربیت کردند.