به گزارش خبرگزاری مهر، به همت دبیرخانه جشنواره بینالمللی فارابی و با همکاری پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی نشست تخصصی «کارنامه علم بومی در بوته نقد» روز دوشنبه ۷ آبان ماه برگزار شد.
در کارگروه نخست این نشست محمد باقر خرمشاد؛ استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، سیدعبدالامیر نبوی؛ دانشیار گروه مطالعات منطقهای دانشگاه تهران و سیدحسین حسینی؛ استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سخنرانی کردند. دبیر علمی نشست بر عهده جبار رحمانی عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی بود.
رحمانی در ابتدای این نشست درباره موضوع نشست توضیحاتی ارائه کرد و گفت: مسئله علم بومی از مسائل مهم و پرچالش در فضای آکادمی و سیاست گذاری در ایران است و تلاشهایی برای نقد و سیاست گذاری آن انجام شده است. نهاهای مختلفی مانند دبیرخانه جایزه فارابی نیز تلاش کردند آن را ترویج کنند.
وی ادامه داد: درباره علم دینی دپارتمان مستقل، بودجه و ادبیاتی له و علیه آن تولید شده و پیامدهای معرفت شناختی در رشتههای مختلف داشته است. وسیعترین تلاش درباره اسلامی سازی علوم انسانی طی این سالها انجام گرفته و مجموعهای از نهادها متخصصان خود را تربیت کردند و فضای اثر گذاری در علوم اجتماعی ایران شد گرچه اثرگذاری آن ثابت نشده است.
وی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه وقتی درباره علم غربی حرف میزنیم مشخص نیست درباره محققش حرف میزنیم، مسائلش یا تولیداتش؟ تاکید کرد: این عدم تفکیک در نقد علم غربی مهم است.
رحمانی گفت: نمیشود در مباحث علمی حذفی عمل کرد. علم راه حل همه چیز است آن هم علمی که عمومیت داشته باشد! از این منظر تقسیم علوم دینی و غیر دینی غلط است و علل پیشرفت مسلمانان در علوم این بود که روح تساهل داشتند و علم را از هر چیزی میگرفتند.
بومی سازی علوم انسانی ابهام دارد
نبوی در ادامه این نشست با اشاره به فعالیت خود در پنج دوره جایزه فارابی بیان کرد: در آئین نامه جشنواره فارابی گرچه اصلاحاتی انجام گرفته است اما همواره روی بومی سازی علوم انسانی تاکید شده است. دو بند در این اساسنامه آمده است؛ نخست بندی که در آن «تشویق تولید، تقویت و توسعه بومی سازی علوم انسانی در ایران و جهان اسلام» مطرح است و در بند دیگر «کمک به کاربردی علوم انسانی از طریق شناسایی مسئلههای جامعه ایران و جهان اسلام» آمده است.
وی افزود: بند دوم این اساس نامه عملاً مخالفی ندارد و هر تعریفی از علم و دانش داشته باشیم این تعریف را هم آنها از بومی سازی میپذیرند. بند نخست اما مناقشه بر انگیز است. حال سوال این است بومی سازی علوم انسانی در ایران به معنای شناخت مسائل ایرانی بر اساس فرهنگ و تاریخ آن است یا اینکه بومی سازی به معنای علمی مجزا با روش و اصول مستقل است؟
نبوی با اشاره به تاریخچه ادبیات بومی سازی علوم انسانی در ایران عنوان کرد: در ابتدای انقلاب تا اواخر دهه ۷۰ شمسی واژه بومی سازی علوم انسانی نداریم و واژگانی مانند علوم اسلامی، علم نافع، دانشگاه غربی، دانشگاه اسلامی، دانشگاه مستقل و … بیان شده است. حتی در کلام امام خمینی (ره) علم بومی نداریم. این موضوع باعث شده در سال ۹۶ دو محقق طی مقالهای بگویند که هدف امام از اسلامی سازی علوم انسانی، بومی سازی آن بوده است.
وی ادامه داد: این واژه از اواخر دهه ۸۰ وارد ادبیات ما شده و بومی سازی علوم و دانشگاه تمدن ساز مطرح میشود. در رویکرد بومی سازی علوم، مطرح میشود توجه به داخل کنید اما دانشگاه تمدن ساز نگاه جهانی دارد. در ادامه از اوایل دهه ۹۰ این موضوع وارد آموزش عالی شده و سند اسلامی سازی دانشگاه تیر ۹۹ مصوب میشود و از تولید دانش تمدنی به ویژه علوم انسانی و اسلامی و … صحبت میکند.
این استاد دانشگاه با طرح این سوال که بومی سازی علوم به چه معناست گفت: جریان سنت گرایی تحت تأثیر سید حسین نصر واژه علم بومی برایشان اهمیت داشته است و از بحث حکمت خالده برای این موضوع استفاده میکنند. علم در این نگاه فطری و خطا ناپذیر و مفاهیمش کلی است. به هر حال از اواخر دهه ۸۰ بحث علم بومی از این جریان وام میگیرد.
وی عنوان کرد: در مقاله شهلا باقری در سال ۸۷ از لزوم بومی کردن علوم اجتماعی و نظریه پردازی بومی در علوم اجتماعی صحبت میکند گرچه این دو مفهوم با هم متفاوت هستند. او پیشنهادهایی برای سیاست گذاری در حوزه سخت افزاری و نرم افزاری ارائه میدهد مانند توجه به میان رشتهای و از بین بردن انحصار روش شناسی. گام بعدی از اصغر افتخاری در سال ۸۸ است. او چهار ملاک برای علوم سیاسی از جمله بومی سازی، اسلامی سازی، کارامدی و روز آمدی طراحی کرده که این واژگان بعدها وارد شورای تحول و بررسی متون کتب درسی شد و مبنای تغییر دروس قرار گرفت.
دانشیار گروه مطالعات منطقهای دانشگاه تهران گفت: تقویت شناخت نخبگان از خود، تقویت شناخت نخبگان از زمینه بومی، تقویت دانش بومی با عنایت به دستاورد دیگران، الویت بخشی به مسائل بومی، نهادینه کردن فرایند تولید اندیشه بومی و … از اصولی است که افتخاری در مقاله خود به آن اشاره میکند. در سالهای بعد دو محقق دیگر به نامهای زارعیان و صفیری میگویند میتوانیم از منطق فازی استفاده کنیم و بگوییم علوم غربی و علوم بومی دو سر طیف هستند. نجف لکزایی هم در سال ۹۰ مصاحبه علمی دارد که علم بومی را مقابل اثبات گرایی و پست مدرنیسم میداند و میگوید جریان سومی مبتنی بر وحی در مقابل آن نیاز است که همان اسلامی سازی است.
وی با اشاره به آثار برگزیده در ۵ دوره فارابی گفت: با نگاه به این آثار این سوال مطرح میشود که آیا در روش گردآوری، تحلیل داده، آزمون فرضیه، منابع و … دادههایی متفاوت از جریان جهانی علم هست؟ در پاسخ باید گفت خیر! چنین چیزی وجود نداشت! این آثار برگزیده شده بودند چون با جریان جهانی علم همسو بودند و به عبارت دیگر با عقل سلیم بشری میخواندند. بنابراین یکی از دلایل موفقیت جشنواره فارابی در دورههای مختلف از ابتدا تاکنون این بوده که با جریان جهانی علم سازگار بوده است. شاید بومی سازی علوم انسانی بسیار مهم باشد اما همچنان ابهام مفهومی دارد و نیاز به بررسی عمیقتر است.
وی با بیان اینکه امروز دعوای علم بومی نقطه مقابلش علم جهانی است و بحثش سیاسی و استراتژیک است گفت: گرچه استادانی در حوزه تألیف، ترجمه و سخنرانی تولیداتی دارند که مرجع منابع هستند؛ اما علم سیاسی ما باید وارد جریان جهانی دانش شود. برخی از کسانی که فریاد بومی سازی میزنند به دلیل ضعیف روش شناسی خود و عدم حضور در مجامع جهانی معتبر چنین حرفی میزنند.