نقد برهان حدوث با رشد علوم تجربی مثل فیزیک و در عصر حاضر فیزیک کوانتوم از چالش‌های جدید و جدی معاصر با الهیات بشمار می‌رود.

به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام محمد حسن قدردان قراملکی استاد پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در یادداشتی به موضوع الهیات فیزیک کوانتوم و ضرورت آن پرداخت که در ادامه آن را می‌خوانید.

یکی از براهین قدیمی اثبات خدا برهان حدوث و پیدایش جهان است که به موجب آن جهان قبلاً چنین وجودی نداشته است، و توسط آفریدگار قادر مطلق، عالم همه دان خلق شد. ملحدان در طول تاریخ کوشیدند براهین اثبات خدا از جمله برهان حدوث را نقد و تضعیف کنند.

نقد برهان حدوث با رشد علوم تجربی مثل فیزیک و در عصر حاضر فیزیک کوانتوم از چالش‌های جدید و جدی معاصر با الهیات بشمار می‌رود. اخیراً تئوری جدیدی به نام مه بانگ «انفجار بزرگ» از سوی فیزیک‌دانان مطرح شد که بر خلقت جهان از عدم تاکید می‌کند که ظاهر آن موافقت با نظریه خدا باوران و اثبات خدای آفریدگار است؛ لکن برخی از فیزیک‌دانان خصوصاً فیزیک کوانتوم مانند هاوکینگ در صدد تبیین و توجیه نظریه فوق به گونه‌ای بر آمدند که آفرینش جهان از عدم بدون دخالت خدا را امر ممکن و تا حدی معقولی نشان دهند.

امروزه آثار مختلف امثال هاوکینگ اعم از سخنرانی، مصاحبه، مقاله و کتاب در قالب نسخه‌های کاغذی یا فضای مجازی به وفور برای نسل اندیشمند جوان ما منتشر شده است. تولید چنین ادبیاتی آن هم با این گسترش بدون هیچ تحلیل و نقدی چه بسا موجب ایجاد شبهه در آموزه‌های جهان شناسی دینی در مخاطبانی می‌گردد که با اصول و قواعد فیزیکی، فلسفی و الهیاتی آشنا نیستند، از این رو ضرورت تدوین و نشر آثار انتقادی در این حوزه بیش از بیش احساس می‌شود تا با تمسک به قوانین عقلی، فلسفی و حتی فیزیکی سستی بنیان‌های الحاد جدید از نوع فیزیکی روشن شود.

نکته قابل توجه اینکه برخی از خود ریاضی‌دانان و فیزیک‌دانان جدید و کوانتومی درباره اعتبار مدعیات الحادی فیزیک کوانتومی نقدهای فیزیکی و عقلی بسیاری دارند. بلکه بعضی فلاسفه منصف علم و فیزیک دان ملحد هم به سستی دلالت مدعیات فیزیک کوانتوم (خلقت ماده اولیه جهان از هیچ به صورت صدفه ای و بدون نیاز به آفریدگار) تاکید می‌ورزند؛ که متأسفانه موضع آنان درست و به صورت شایع منعکس نمی‌شود تا نسل جوان و اندیشمند ما از آنها اطلاع نداشته باشند و گمان شود که فیزیک کوانتوم مبانی الهیات را از اعتبار ساقط نموده است. در حالی که اولاً مدعیات الهیاتی فیزیک کوانتوم در حد گمان و حدس است.

ثانیاً در استدلال آنان انواع مغلطه مثل ارائه تعریف متفاوت از «هیچ فیزیکی» با «هیچ فلسفی- عقلی» وجود دارد. ثالثاً برخی از مدعیات آنان مثل امکان صدفه با عقل متعارض است. رابعاً می‌توان با تبیین و تحلیل تئورهای مختلف فیزیک‌دانان درباره نحوه آفرینش جهان نشان داد که هیچکدام از تئوری‌های آنان با مبانی الهیاتی متعارض نیست.