ارتباط بین خوشنویسی و ادبیات یک‌طرفه نیست بلکه شعر بخشی از آداب خوشنویسی را نیز جاودانه کرده است. صراط السطور یا آداب خط، منظومه‌ای نوشته سلطان علی مشهدی است که سال ۹۲۰ سروده شده است.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ طاهره طهرانی: خوشنویسی را پس از شعر _که تاج سر هنرهای ایرانی است_ می‌توان دومین هنر ایرانی دانست که قدمت کهن دارد و بیشترین منابع درباره آن باقی مانده است. حدود ۳۰ رساله در این باب داریم که اگر از تذکره‌های شاعران بگذریم، هیچ هنر دیگری این حجم رساله آموزشی ندارد. این هنر پیوندی عمیق نیز با کتاب و کتابت و حرفه‌های مرتبط با آن دارد. میدانیم که پیش از پدید آمدن صنعت چاپ، شخص کاتب یا خوشنویس ارج و قرب زیادی داشته و عمده کارش استنساخ یا رونویسی از کتاب‌های مهم و ارزشمند در کتابخانه های شاهی یا مراکز علمی بوده است.

از منابع اندک باقی مانده قبل از اسلام هم می‌توان دانست که زیبا نویسی در خط پهلوی و اوستایی اهمیت و ارزش داشته و مورد توجه بوده، و کاتبان و خوشنویسان و دیوانیان در دربار شاهان مقام بالایی داشته‌اند. آنطور که شمس منشی _معاصر حافظ در قرن هشتم_ در کتاب «دستور الکاتب فی تعیین المراتب» می‌گوید، کاتبانی که دیوان‎سالار شاهان بوده و کنار دست او می‌نشسته‌اند _به جهت اینکه باید نامه‌ها را برای او می‌خوانده و فرمان‌ها را می‌نوشته‌اند_ از نزدیک‌ترین افراد به شخص شاه بودند، مُهردار و صاحب‌اجازه استفاده از مهرهای مختلف سلطنتی بوده‌اند، و هنگام ورود شاه به دربار _که امیران و شاهزادگان و درباریان موظف بوده‌اند از جا برخاسته و ادای احترام کنند_ دبیران و کاتبان تنها کسانی بودند که اجازه داشته‌اند از جای خود برنخیزند تا در روند کارشان اخلالی ایجاد نشود.

در کتاب «مجمع النوادر یا چهارمقاله» عروضی سمرقندی، او _که خود شاعر و استاد عروض و اوزان شعر است_ کتاب را به چهار بخش تقسیم کرده و به چهار شغل اشاره می‌کند که بهترین مشاغل اند، یکی شاعر است، چرا که شاعران بلندگوی حاکمان بوده‌اند و حال شاه را خوش می‌کرده‌اند و نام آنها را در تاریخ و در قصاید خود ثبت می‌کرده‌اند و لذا بهره‌های زیادی از بخشش شاه می‌بردند؛ یکی منجم، چرا که باور شاهان به زمان و اوقات نجومی برای آغاز حمله یا شروع و انجام کارها بسیار بوده و در این امور با منجمان دربار مشورت می‌کرده‌اند؛ یکی پزشک و حکیم شاه؛ و در پایان دبیر و کاتب. این چهار شغل همیشه به شخص شاه نزدیک بوده‌اند و در دربارها جایگاه‌های والایی داشته‌اند. در دوره اسلامی نیز کاتبان و خوشنویسان جایگاه بسیار بلندی پیدا می‌کنند، چرا که بسیاری کاتب قرآن بوده و کلام خدا و متن وحی الهی را رونویسی می‌کرده‌اند.

نگاهی به سیر خط و نوشتن قرآن از خط کوفی _که طی چهار دهه روی ظروف و لباس و دیوارها و کاغذها و مهرها حضور دارد و از خلیج بنگال تا مراکش نیز گسترش پیدا می‌کند_ تا خط نستعلیق که در منابع عربی به نام خط الفارسی نامیده می‌شود، نشان می‌دهد به جز خط میخی که از سومری وارد شده و از چپ به راست نوشته می‌شده و در دوران داریوش رواج داشته؛ همه خطوط این پهنه سرزمینی _حتی اوستایی و پهلوی و خطوط دیگر_ ذیل خط آرامی قلمداد شده و از راست به چپ نوشته می‌شده‌اند.

از سوی دیگر خوشنویسی و کتابت امری محترم و در بسیاری موارد مقدس قلمداد می‌شده، به گونه‌ای که حضرت علی علیه السلام را سر سلسله خوشنویسان و اولین کاتب کلام وحی می‌نامند. سنت حفظ قرآن از آغاز وحی بر رسول خدا صلی الله و علیه و سلم وجود داشته است، اما با درگذشت حافظان و کشته شدنشان در جنگ‌ها لزوم ثبت و کتابت قرآن حس می‌شود، و تا زمان خلیفه سوم که فرمان به کتابت و تنظیم صورت فعلی قرآن داده می‌شود قرآن به صورت یک کتاب و مجموعه سوره وجود نداشته است.

در حکمتهای نهج البلاغه امیرالمومنین علی علیه السلام خطاب به حسابدار و کاتب خود عبیدالله بن ابی رافع، فرموده است: أَلِقْ دَواتَکَ، وَ أَطِلْ جِلْفَةَ قَلَمِکَ، وَ فَرِّجْ بَیْنَ السُّطورِ، و قَرْمِطْ بَیْنَ الْحُروفِ، فَإِنَّ ذلِکَ أَجْدَرُ بِصَباحَةِ الْخَطِّ. / دوات را لیقه کن و نوک قلم خود را دراز ساز، میان سطرها را گشاده ‏دار و حروف را نزدیک یکدیگر بنویس که این کار برای زیبایی خط مناسب و شایسته است.

نسخه‌ای خطی از منظومه‌ای در باب خوشنویسی و کتابت

ارتباط بین خوشنویسی و ادبیات یک‌طرفه نیست، بلکه شعر بخشی از آداب خوشنویسی را نیز جاودانه و به یادماندنی کرده است. کتاب صراط السطور یا آداب خط، منظومه‌ای است نوشته سلطان علی مشهدی که در سال ۹۲۰ سروده شده و حدود ۳۰۰ بیت دارد.

صفحه افتتاح رساله صراط السطور نوشته سلطانعلی مشهدی، موزه ملک

این کتاب _که نسخه خطی آن نیز موجود است_ توسط شمس الکتاب محمد حسینی در تاریخ ۱۲۹۹ هجری قمری کتابت شده و در آن شاعر در شرح حال خود و داستان خوابی که دیده می‌گوید:

در جوانی به خط بُدی مِیلَم

عشق خط راند از مژه سیلم

از قضا میر مجلسی روزی

پیشم آمد بسان دلسوزی

قلم و کاغذ و دواتم جُست

بیست و نه حرف را ز حرف نخست،

بنوشت و روان بدستم داد

شدم از التفات او دلشاد

زانکه ابدال بود و صاحب حال

گشته حالش مُبَدِّلُ الاحوال

بعد از آن مدتی برین بگذشت

عشق خطم از آن و این بگذشت

نیتِ روزۀ علی (ع) کردم

قلم مشق را جَلی کردم

در خیال اینکه کار بگشاید،

شه به خوابم جمال بنماید

تا شبی خواب دیدم از ره دید،

که خطم دید و خامه‌ام بخشید

خواب را مختصر نمودم باز

قصه خواب هست دورو دراز

نیت روزه می‌کند تا شبی حضرت علی علیه السلام را در خواب ببیند و اجازه نوشتن از ایشان بگیرد:

بیش ازین زین سخن نیارم گفت

که ندارم مجال گفت و شنفت

بنده سلطان علی، غلام علی‌ست

شهرتِ خطِّ او ز نام علی‌ست...

بعد از اشاره به خواب دیدن حضرت علی علیه السلام به این می‌پردازد که چطور باید خوشنویس شد:

ای که خواهی که خوشنویس شوی

خلق را مونس و انیس شوی،

خطّۀ خط مقام خود سازی،

عالمی پر ز نام خود سازی،

ترکِ آرام و خواب باید کرد

و این ز عهد شباب باید کرد...

ابیات آغازین این رساله مقدماتی درباره خوشنویسی است و از بیت ۷۹ به بعد، به آموزش خط پرداخته است. در این منظومه کوتاه، بخش عمده‌ای از اصول و قواعد خوشنویسی به صورت فشرده آموزش داده شده و به همین دلیل از زمان تألیف، مورد توجه بسیاری از خوشنویسان و نویسندگان آثار آموزش خوشنویسی قرار گرفته است؛ و می‌توان آن را یکی از مهم‌ترین آثار منظوم فارسی در آموزش خوشنویسی دانست.

برچسب‌ها