محمدرضا بهشتی گفت: کانت هنر را قانونمندی می بیند و با نگاهی که هنر را بی قانونی تلقی می‌کند سازگار نیست.

به گزارش خبرنگار مهر، دومین همایش بین المللی کانت و جهان معاصر به مناسبت سی صدمین سالگرد تولد ایمانوئل کانت به همت مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران امروز شنبه ۲۶ آبان برگزار شد.

در این نشست محمدرضا بهشتی دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تهران با اشاره به آرای کانت در موضوع زیبایی شناسی گفت: کانت تعبیری دارد که به زیباشناسی و فلسفه هنرش اشاره دارد، او می‌گوید نابغه فرد و موجودی است که طبیعت در او اثر دارد و قانون گذاری می‌کند. او معتقد است در قانون مندی است که می‌توان قانون گذاری کرد و در همین‌جاست که ترس انقلاب فرانسه را می بیند. او از آنارشیست پرهیز دارد، هنر را قانونمندی می بیند و با نگاهی که هنر را بی قانونی تلقی می‌کند سازگار نیست از این رو ما با فرانگری کانت رو به رو هستیم.

وی تصریح کرد: کوشش برای شناخت اصل اندیشه کانتی که فلسفه را به عنوان نظام تلقی می‌کند به نقطه عظمتش باز می‌گردد. از این رو نگاه کانت با هگل متفاوت است. کانت تا اینجا قدم مهمی برداشت که در اثر شناخت طبیعی، ابژه‌ها افق به افق شناخته می‌شود و هر دانشی که کسب می‌کنیم داخل مفهوم شیء قرار می‌گیرد.

شناخت زبان مبدا و مقصد اصل مهم در ترجمه آثار فلسفی

در ادامه این نشست علی قیصری مورخ، جامعه‌شناس ایرانی و استاد ایرانی دانشگاه سن دیگو به سخنرانی درباره آرا کانت در نثر فارسی پرداخت و بیان داشت: متون نثر فلسفی در ایران اکثراً به عربی بوده و اگرچه فارسی هم وجود داشته اما غالب آن عربی بوده است و این سنت بعضاً تا امروز هم ادامه دارد. از سده ۱۹ میلادی متون به فارسی ترجمه شده چه متون درباره تاریخ فلسفه، چه فلسفه سیاسی و چه فلسفه عمومی.

وی گفت: تصور رایج بر این بود مترجمین بدون اینکه آشنایی کامل به زبان مبدا داشته باشند متونی را ترجمه می‌کنند و فرض بر این است با زبان مقصد به قدر کفایت آشنا هستند. باید متوجه بود افراد معمولی در زبان‌های مبدا هم سراغ کانت نمی‌روند. مترجمین ما هم با تصمیمی که گرفتند مصمم به ترجمه هستند و اگر بار اول و دوم و سوم متوجه متن نشوند در ادامه به آن پی می‌برند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: اشکال برخی مترجمین اما در این است که زبان مقصد را هم خیلی بد نیستند و پرداخت‌های جدید را شکل ندادند.

وی با اشاره به این نکته که کانت شخصیتی مطرح است ادامه داد: در فلسفه قاره‌ای در اروپا جریان غالب بسیاری از دپارتمان‌ها پیگیری فلسفه زبان است و مباحث پراتیک فلسفه کانت حوزه خود را نگه داشته و مباحث جدید بر روی فلسفه زبان تکیه کرده است. مباحث کانت و انسان شناسی فلسفی هنوز ادامه دارد و مرتب روی آن کار می‌شود.

قیصری گفت: یکی از شواهد این موضوع که باعث می‌شود هر از چندگاهی ترجمه‌های جدید بیاید ساختار جملات کانت است. گاهی میانگین طول جملات کانت یک صفحه و یک صفحه و نیم است اما امروزه آلمانی‌ها اینگونه نمی‌نویسند.