به گزارش خبرنگار مهر، نشست ارتباط میان گرافیک و محتوا در کار رسانه ای صبح امروز سه شنبه 17 اردیبهشت در غرفه انتشارات سوره مهر در نمایشگاه کتاب برگزار شد.
در این نشست حمیدرضا شاهآبادی در سخنانی با اشاره به جایگاه قابل توجه تصویرگری در کتابهای کودک و نوجوان اظهار داشت: جایگاه گرافیک و تصویرگری در کتابهای کودک و نوجوان آنقدر بالاست که برخی آن را همسنگ متن و تاثیر گذاری آن را به اندازه تاثیرگذاری متن عنوان کرده اند.
وی افزود: گرافیک در حکم بسته بندی محصول مکتوب و کتاب است که منجر به ارائه مطلوب آن در بازار میشود و این مسئله در حوزه ادبیات کودک و نوجوان تا حدی بالاست که همسنگ با متن شمرده میشود.
مدیر تولید حوزه هنری ادامه داد: اهمیت تصویر در حوزه کتابهای کودک و نوجوان تا اندازه ای مهم است که گاه ما با کتابهای تصویری بدون متن در حوزه کودک و نوجوان روبروییم.
وی در ادامه افزود: مخاطب کتاب کودک به کمک تصاویر آن، نخستین تجربه ارتباط گرفتن با محیط بیرونی خود را به دست آورده است و تصویرگر و هنر اوست که باید او را به درک واقعیت بیش از پیش نزدیک کند. البته گاهی تصویرگران به ارائه یک تصویر سطحی از متن که شامل یک تصویر ساده و تک بعدی از داستان است، بسنده میکند و چیزی را به داستان اضافه نمیکند و گاهی تصویرگر وارد توصیف و تفسیر متن شده و چیزی را از خود به متن و داستان اضافه می کند که به درک بهتر یک داستان کمک میرساند و این مساله باعث میشود که داستان به نوعی توسط تصاویرش به توصیف بهتر و بیشتری برای مخاطبش دست پیدا کند.
شاهآبادی در ادامه به تصویرگری کتابهای شعر اشاره کرد و گفت: در تصویرگری شعر بسیاری از مفاهیم تاویل پذیرند، اما تصویرگر حق ندارد با تصویرگری تنها به روایت قرائت خود از متن بسنده کند و جلوی ایجاد دیگر تصاویر را در ذهن مخاطب بگیرد؛ به عبارت دیگر تصویرگر نمی تواند اجازه و فرصت اندیشیدن را از مخاطب بگیرد.
این نویسنده افزود: تصاویر کتابها مبانی اولیه سواد بصری کودکان ما را تشکیل میدهد، لذا اگر کودک نتواند از کودکی تصاویر دفرمه و عجیب را در ذهن خود تجربه کند به طور قطع در بزرگسالی ذهن او توانایی ارتباط با آثار تصویری نقاشانی مثل پیکاسو و حسین زنده رودی را نخواهد داشت، اما این نباید نافی این موضوع شود که تصویرگر و کارش اجازه تفکر از مخاطب را بگیرد.
وی همچنین به اهمیت حضور مدیر هنری و سرویراستار در تولید آثار ادبی اشاره کرد و گفت: مدیر هنری بعد از مطالعه یک اثر ادبی در باره آن فهم پیدا میکند و توانایی این را مییابد که چه تصویری را باید به کدام تصویرگر سفارش داد. در کنار آن نیز سرویراستار می تواند به این تحلیل برسد که یک تصویر آنقدر گویاست که با موافقت نویسنده میتوان بخش قابل توجهی از متن داستان را حذف کرد.
در ادامه این برنامه جعفر ابراهیمی شاهد نیز در سخنانی اظهار داشت: تعامل میان نویسنده، شاعر و تصویرگر کمتر در کشور ما رخ می دهد و منجر می شود که شعر و داستان یا تصویر را نمی پذیرند و یا آن را با رنگی ارائه می کنند که چندان گویا نیست. هر شعر و داستانی برای خود رمز و رازی دارد که شاید نتوان آن را شرح داد اما تصویرگر باید بتواند آن را در قالب تصویر و به صورتی هماهنگ عنوان کند. این یعنی تصویرگر باید به شکلی کار کند تا مخاطب با نگاه به تصویر کتاب هم بتواند شعرش را درک کند.
وی افزود:شعر یک نقاشی صامت است و باید از تصویر بهره ببرد تا مخاطبش به مفهومی که مد نظر دارد، برسد. این مفهوم می تواند بیان نوعی خاطرات از سوی شاعر و نویسنده و یا حتی شیوه زندگی باشد که فراموش شده است. در واقع تصویرگر شعر تلاش می کند تا با سلیقه خودش برداشتی تازه از شعر را ارائه کند.
ابراهیمی تاکید کرد: برخی معتقدند که ادبیات نوجوانانه نباید تصویر به همراه داشته باشد؛ در حالی که این تصویر است که در ذهن مخاطب باقی می ماند. تصویرگر به عبارت ساده تر گاه در حکم شناسنامه یک داستان است و سلیقه مخاطب را در مواجهه با کتاب می سازد.
این شاعر تاکید کرد: نویسنده هویتی دارد که در آثارش نمایان است. اگر تصویرگر بتواند او را خوب بشناسد و از او تاثیر بگیرد قادر خواهد بود از زبان او تصویر خودش را ایجاد کند.