محمدحسین نیرومند در گفتگو با خبرنگار مهر در آسیب شناسی خود از حجم فعلی تبلیغات تلویزیونی و اینکه این حجم از تبلیغات چگونه ایجاد شده است، گفت: یکی از آفات بزرگ شدن بی دلیل صداوسیما خود را اینجا نشان می دهد. صداوسیما سیستمهای بروکراتیک زیادی برای خود ساخته و برای پرداخت هزینه این نیروی انسانی باید عمده بودجه خود را صرف کند.
وی ادامه داد: زمانیکه صداوسیما با مشکل برای پرداخت حقوق رو به رو میشود، تبلیغات بی رویهای را به کار میگیرد که هدفش درآمدزایی برای بسیاری از این برنامهها و شبکههایی است که بیمورد شکل گرفتهاند. اینها از بزرگ شدن بیدلیل سازمان صداوسیماست که باعث شده فرهنگ کشور را تحت تاثیر قرار دهد و ما از فرهنگ کشور در این راستا هزینه کنیم.
این کارشناس فرهنگی بودجه دولتی صداوسیما برای تولید برنامهها را کافی دانست و بیان کرد: بودجه دریافتی صداوسیما جوابگوی نیازهای سازمان است اما چون این سازمان با یک اشکال ساختاری روبه روست نمیتواند از بودجه خود به شکل صحیح استفاده کند و البته این آفت عمده سازمانها و نهادهای فرهنگی ماست که بودجه تولید صرف پرداخت هزینههای جاری سازمان میشود. زمانیکه مدیریتها عوض میشود و هر مدیری نیروهای خود را بر سر کار میآورد تغییرات مدیریتی مشکلات زیادی بوجود میآورد.
نیرومند مساله اصلی را هدف گذاریهای غلط عنوان کرد و گفت: حد و حدود نیروهای انسانی درست تعریف نشده است. این هنر نیست که بودجههای دولتی صرف پرسنل و هزینههای سازمانی و گسترش شبکهها شود و بعد با هزینه ای که از تبلیغات درمیآوریم بخواهیم کار فرهنگی کنیم.
رسانه بیشتر به دنبال پولسازی است تا فرهنگسازی
وی با انتقاد از قرار گرفتن صداوسیما در انحصار تبلیغات بیان کرد: وقتی رسانه را بیرویه در اختیار سیستمهای تبلیغاتی قرار میدهیم شخصیت رسانه مرجعیت خود را از دست میدهد و به نهادی تبدیل میشود که بیشتر به دنبال پولسازی است تا فرهنگسازی. این آفتی است که در این سالها گریبان رسانه را گرفته است. رسانهای که هزینههایش از طریق دولت و نظام تامین میشود یک بنگاه خصوصی نیست که بخواهد با تبلیغات خود را تامین کند.
نیرومند درباره این خطر که تلویزیون به یک بنگاه تبلیغاتی تبدیل شود، گفت: این مساله تلویزیون را به تریبونگاههایی خصوصی که در آن مدیران در تولید برنامهها رقابت میکنند، تبدیل میکند. رقابتی که بیشتر فعالیتهای اقتصادی را مدنظر قرار میدهد. دراین صورت شبکهها دیگر تفاوتی در ارایه برنامههای خود ندارند به طور مثال شبکه 2 که رویکرد آن با شبکه یک سیما متفاوت است به لحاظ برنامههای تولیدی ویژگی متفاوتی نشان نمیدهد. تنها اشتراک هر دو اینها این است که مخاطب جلب کنند چون الگوی آنها یکسری شبکههای ماهوارهای هستند و تنها هدفشان این است که مخاطب جذب کنند و بعد از جذب مخاطب به پخش آگهی برای این مخاطبان بپردازند و از این طریق درآمد مورد نظر خود را بدست آورند. بنابراین تمام هدف مدیران شبکهها تولید برنامههای جذاب برای جذب مخاطبان به سوی آگهی ها، درآمد و درنتیجه فروش محصولات میشود که در نهایت هم جامعه را به سمت مصرفگرایی میکشاند.
وجود تبلیغات کرم حلزون یعنی تبلیغات ضابطهمند نیست
این داور بخش اقلام تبلیغاتی یازدهمین جشنواره فیلم دفاع مقدس با بیان اینکه خود صداوسیما یکی از مقصران اصلی تبدیل شدن به این بنگاه اقتصادی است، گفت: سیستمهای ما در بخشهای مختلف ضابطهمند عمل نمیکنند. به طور مثال قرار است که آگهیهایی که در صداوسیما پخش میشوند مجوز داشته باشند اما وقتی شما میبینید که محصولاتی چون کرم حلزون تبلیغ میشوند، پی میبرید که این تبلیغات چندان ضابطهمند پخش نمیشوند و البته دیگر سازمانها و نهادها هم دراین امر مقصرند و مشخص است که آنها هم در کار خود سهل انگاری میکنند.
نهادهای دیگر هم مورد خطاب قرار بگیرند
وی ادامه داد: اینها در نهایت باعث میشود که شان رسانه تا حد زیادی نازل شود و بیننده چه بسا پیامهای درست یک رسانه را هم قبول نکند و در او تاثیری نگذارد. درواقع صاحبان شبکهها فکر میکنند که ما از این طریق درآمدزایی میکنیم درحالیکه به تدریج مرجعیت رسانه را از دست میدهیم و برای این مهم باید جدای از صداوسیما سایر سازمانهای دیگر همچون وزارت بهداشت و متولیان صادرکننده مجوز پخش آگهیها را هم خطاب قرار دهیم. به طور مثال با پخش کرم حلزون تمام بخشهای مرتبط با پخش این آگهی در معرض اتهام قرار میگیرند و درگیر هستند.
این مدرس دانشکده هنرهای زیبا و دانشکده صداوسیما در ادامه سخنان خود کیفیت این آگهیها را نیز پایین ارزیابی کرد و گفت: تولیدات یک رسانه باید از استاندارد خاصی پیروی کند. هماکنون آگهیهای رسانهای به لحاظ ساختار و فرم، کیفیت پایینی دارند. رپورتاژهایی تولید میشوند که از سطح خوبی برخوردار نیستند. با این کار صداقت رسانه فروخته میشود.
رسانه ملی قرار است سخنگوی نظام باشد
نیرومند صداوسیما را سخنگوی منویات رهبری و نظام خواند و بیان کرد: وقتی رسانه که قرار است سخنگوی نظام باشد تبدیل به یک بنگاه تبلیغاتی نازل میشود دیگر مردم حرف آن را باور نمیکنند.
وی با بیان اینکه همه ارگانها و حتی قشرهای مختلف جامعهشناس و روانشناس باید کمک کنند، گفت: باید این افراد آگهیها را تحلیل کنند تا مسیر درستی بپیمایند و از طرف دیگر مجلس و دولت نیز باید مراقب باشند و ما نباید بگذاریم به خاطر بخشی از مشکلات سیاسی این رسانه به حال خود رها شود و برای بودجه تن به تبلیغات بدهد. به این ترتیب ما در ساختارهای فرهنگی خود دچار نوعی پارادوکس میشویم از یک سو میخواهیم فرهنگ انقلابی و اسلامی را که مقام معظم رهبری توصیه میکنند به کار بگیریم و از طرفی فرهنگ اسلامی با هزینههای بی مورد و ریخت و پاشهای تجملی که در تبلیغات نشان داده میشود هیچ ارتباطی ندارد.
تبلیغات بیرویه فرهنگ دینی ما را با خطر روبه رو میسازد
این مسئول فرهنگی در پایان با اشاره به سخن بعضی که استفاده از تبلیغات را برای تولید مفید میدانند، گفت: گاهی کالاهایی در تلویزیون تبلیغ میشوند که خارجی هستند به طورمثال من چندی پیش تبلیغ کفشی را دیدم که اطمینان دارم این کفش چینی است که به بهای کمی خریداری میشود و بعد با هزینه تبلیغات و ارزش افزوده بر میزان آن میافزایند و به فروش میرسانند یا حتی کالاهایی به تبلیغ گذاشته میشوند که اصلا مجوز ندارند. بنابراین مشکل فعلی ما این است که تبلیغات ما کالا و فرهنگ متناسب با دینمان را ترویج نمیکند و رسانه تن به تبلیغ بیرویهای داده که در آینده فرهنگ دینی ما را با خطراتی روبهرو میسازد.