فیلم «بولیت» که براساس رمان پلیسی «شاهد خاموش» نوشته رابرت پایک ساخته شده است، در سطحی پایین‌تر از این کتاب قرار می‌گیرد، در حالی که طی سال‌ها، این رمان زیر سایه فیلم مذکور قرار داشته است.

خبرگزاری مهر ـ گروه فرهنگ و ادب:‌ «شاهد خاموش» رمانی پلیسی جنایی از رابرت. ال. پایک است. این نویسنده حدود 30 رمان و داستان را در کارنامه دارد و طرفداران و خوانندگان آثارش با 2 شخصیت داستانی آشنا هستند که یکی از آن‌ها ستوان کلنسی است. شروع حیات داستانی این ستوان پلیس نیویورک از رمان «شاهد خاموش» بود و برای اولین بار این شخصیت از دل این کتاب سر برآورد.

«شاهد خاموش» در سال 1963 چاپ شد. ستوان کلنسی شخصیت محوری این اثر همان ستوان بولیت فیلم سینمایی «بولیت» است که در سال 1968 به کارگردانی پیتر ییتس و با بازی استیو مک‌کوئین ساخته شد. بسیاری از علاقه‌مندان به سینمای پلیسی در ایران و جهان، با این فیلم خاطره دارند و برایشان حکم یک نوستالژی شیرین را دارد. سنگ‌بنای فیلم‌نامه «بولیت» رمان رابرت پایک است که یکی از جنایی‌نویسان شهیر سال‌های دهه‌های 60 و 70 میلادی است.

اما اگر از بستر زمانی آن سال‌ها بیرون بیاییم و فیلم را تماشا کنیم، در مقام مقایسه، رمان را از فیلم جذاب‌تر خواهیم یافت. ضمن این‌که باید اشاره کنیم فیلم بر اساس رمان ساخته شده و الزاما در تمام سکانس‌ها و پلان‌ها یا جزئیات شخصیت‌ها به کتاب وفادار نمانده است. نام ستوان کلنسی در فیلم به فرانک بولیت و همچنین محل ماموریتش از شهر شلوغ و پر از بزهکاری نیویورک به سان‌فرانسیسکو منتقل شده اما آقای چالمرز معاون دادستان یعنی شخصیت موذی داستان که از خلافکارها برای ستوان خطرناک‌تر است، همان نام کتابش را یدک می‌کشد.

به طور کلی فیلم جذابیت رمان را ندارد. نویسنده در نگارش کتاب، کار خود را به طور کامل انجام داده و تقریبا اثرش، نیازی به افزودنی ندارد اما فیلم برای ایجاد جذابیت و به تصویر کشیدن این داستان، عناصری را به داستان اضافه کرده که شاید از دید برخی از مخاطبان به شخصیت کلنسی یا دیگر فضاهای کار ضربه بزند. مثلا شخصیت زنی با نام ژاکلین بیسِت وارد زندگی ستوان بولیت شده است در حالی که در رمان آن هم در حد گذرا و مختصر اشاره می‌شود که یکی از افسران زن کلانتری 52 نیویورک به ستوان علاقه دارد و داستان این علاقه از همین اشاره کوتاه جلوتر نمی‌رود.

شخصیت سخت و نفوذناپذیر کلنسی در رمان بهتر از آن‌چه در فیلم دیده می‌شود، به تصویر کشیده شده است. شاید برای شما نیز پیش آمده باشد که رمان مطرحی را که فیلمی براساس ساخته شده باشد، بیشتر از فیلم دوست داشته باشید. البته این موضوع نسبی و در گروه مختلف مخاطبان، متفاوت است. به هر حال درونگرایی و سرسختی ستوان کلنسی در رمان، بسیار گیراتر و بهتر از فیلم است. و در فیلم، لجبازی و مقاومت ستوان در مقابل معاون دادستان تنها در صحنه‌ای که به او می‌گوید «به هیچ‌وجه از تو خوشم نمی‌آید»، خلاصه می‌شود. تکبر و جاه‌طلبی معاون دادستان نیز که با شخصیت موذی خود باعث تنزل درجه ستوان شده و همیشه موی دماغ اوست، در رمان بهتر از فیلم نمایش داده شده است و در فیلم با چالمرزی روبرو می‌شویم که بیشتر مردی سرد و مغرور است و آن چالمرزی نیست که حاضر است برای ترقی خود دیگران را زیر پا بگذارد.

یکی دیگر از افزودنی‌های افزوده‌شده به فیلم، سکانس تعقیب و گریز ستوان و خلافکاران است که با اصرار استیو مک‌کوئین در فیلم گنجانده شده و در رمان وجود ندارد. به علاوه ماشین ستوان کلنسی در رمان، یک ماشین قراضه و قدیمی است که در فیلم تبدیل به یک فورد موستانگ جت‌رو شده است. اما نکته دقیقا همین‌جاست که ستوان کلنسی رمان «شاهد خاموش» با ماشین قراضه‌اش، ستوان بولیت فیلم «بولیت» را با فورد موستانگش پشت سر می‌گذارد و از او سبقت می‌گیرد.

فیلم بولیت با بودجه اولیه 5 میلیون دلار ساخته شد و در زمان پخش، بیش از 42 میلیون دلار فروخت. همین هم باعث شد تا کتاب «شاهد خاموش» در چاپ‌های بعدی‌اش با نام «بولیت» مشهور شده و چاپ شود. البته اشاره شد که فیلم و رمان را خارج از ظرف زمانی انتشارشان نگاه می‌کنیم. اما به هر حال رمان در سایه فیلم قرار گرفته است در حالی که از آن بهتر و در سطحی بالاتر از هیجان‌بخشی و تصویرسازی است.

رمان «شاهد خاموش» در سال 91 با ترجمه کوروش سلیم‌زاده به همت انتشارات جهان کتاب منتشر و در بازار نشر کشور توزیع شد.

------------------------------------------

صادق وفایی

برچسب‌ها