به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب که داستان بلندی به قلم موراکامی را شامل میشود، به عنوان یکی از کتابهای مجموعه «جهان نو» نشر چشمه به چاپ رسیده است. «سوکورو تازاکی بی رنگ و سالهای زیارتش» کتاب دیگری از موراکامی است که نشر چشمه به تازگی منتشر کرده است.
در «کتابخانه ی عجیب» پسربچه ای تنها، دختری مرموز، و مردی که لباس گوسفند به تناش دوخته شده، نقشه میکشند از کتابخانه پیچ در پیچ و ترسناکی فرار کنند؛ کتابخانهای ساخته تخیل بیمرز هاروکی موراکامی که علاقه دارد واقعیت و توهم را درهمبیامیزد.
سطور کتاب را تعدادی تصاویر رنگی همراهی میکند و اندازه و رنگ حروف آن در برخی مقاطع تغییر میکند. ۱۰۷، صرفاً جهت استفاده در محل و تالار مطالعه، عنوان بخشهای اصلی این داستان بلند هستند.
ازهاروکی موراکامی، علاوه بر کتاب «سوکورو تازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش»، چندی پیش ترجمه داستان «سامسای عاشق» از سوی دو موسسه انتشاراتی افق و بوتیمار در ایران منتشر و راهی بازار نشر شد.
در قسمتی از کتاب «کتابخانه ی عجیب» میخوانیم:
دلم برای آقاگوسفندیه سوخت و همین بود که رفتم توی سلول. یک تخت خواب ساده داشت، یک میز، یک روشویی. سر و ریختش اصلاً چیزی نبود که بشود بهش گفت تمیز. خمیردندانش با طعم توت فرنگی بود، طعمی که من تحملش را ندارم. آقاگوسفندیه داشت با چراغ رومیزی بازی بازی میکرد؛ هی روشن و خاموشاش میکرد.
با نیش باز رو کرد به من و گفت «هی، این رو ببین. خیلی قشنگه ها! هاه؟» آقا گوسفندیه گفت «من روزی سه وعده غذا برات میآرم. ساعت سه هم برای میان وعده بهت دونات میدم. دوناتها رو خودم درست میکنم، برای همین تُرد و خوشمزهن.»
دونات تازه یکی از چیزهای همیشه محبوب من است.
«خیله خب، حالا لنگهات رو دراز کن.»
پاهایم را دراز کردم.
آقا گوسفندیه گوی و زنجیری از زیر تخت درآورد که از ریخت شان برمی آمد خیلی هم سنگین باشند، زنجیر را پیچید دور قوزکم، و قفلش کرد. کلید را انداخت توی جیب روی سینه اش...
این کتاب با ۹۲ صفحه مصور رنگی در شمارگان ۲ هزار نسخه و به قیمت ۱۲ هزار تومان منتشر شده است.