به گزارش خبرنگار مهر، چهارمین جشنواره بینالمللی مد و لباس فجر از ۱۱ اسفندماه در محل دائمی نمایشگاههای تهران آغاز به کار کرده است. اجرای قانون ساماندهی مد و لباس، الگوسازی، ارائه نمونههای متناسب با شاخصهای ایرانی- اسلامی، حمایت از تولیدات داخلی، توجه به صنعت پوشاک به عنوان صنعت غیرنفتی سودآور، ترویج ملاکهای ایرانی- اسلامی، کاربردی شدن آثار، ارتقای سطح کیفی پوشش از منظر هنری، ایجاد انسجام در بین دستاندرکاران مدولباس از مرحله پژوهش تا عرضه و ایجاد تعامل با کشورهای همسو از اهداف اصلی برگزاری این جشنواره اعلام شده است.
به گفته حمید قبادی، دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس، ۷۰ دانشگاه و ۳۸ مرکز فنی- حرفهای در جشنواره امسال فجر شرکت کردهاند.
الشتر، یکی از این مرکز فنی- حرفهای است. مرکزی که تنها به ارائه چند مدل مانتو پرداخته که مدلهایی نوآورانه و هماهنگ با فرهنگ ایرانی هم در میان آن می توان یافت. طرح کار شده بر یکی از مانتوها، از گلیم و دیگری از کاشیهای مسجد شیخ فضل الله اصفهان گرفته شده است. مانتوهایی که در نهایت سادگی، زیبا هستند.
بزرگترین دستاورد جشنواره برای ما معرفی شهرمان بود
فریبا سمیعی، مدیرگروه طراحی پارچه و لباس مرکز فنی- حرفهای الشتر است. این مرکز دانشگاهی، دومین سال است که در جشنواره مد و لباس شرکت میکند و سال گذشته، رتبه چهارم جشنواره را به خود اختصاص داده است. سمیعی با شوق میگوید: بزرگترین دستاورد جشنواره برای ما معرفی شهرمان بود. پیش از این کمتر کسی میدانست، الشتر کجای نقشه است و مردمانش، چه میکنند و چگونه روزگار میگذرانند؟
کارهایی دانشجویان دوره کاردانی و کارشناسی مرکز فنی- حرفهای الشتر در رشته طراحی لباس در چهارمین جشنواره مد و لباس به نمایش درامده؛ اما هیچکدام از این کارها فروشی نیستند. میتوان کارها را دید و در صورت تمایل، سفارش داد.
اگرچه جشنواره مدولباس، به گفته سمیعی، به معرفی شهر الشتر کمک کرده، اما کم و کاستهایی هم دارد. برای مثال دو روز از نمایشگاه گذشته و هنوز برای غرفهداران، کارت صادر نشده و برای ورود به نمایشگاه باید ۲۰۰۰ تومان پرداخت کنند و بلیت بخرند. از سوی دیگر تنها یک روز، پیش از آغاز به کار جشنواره، غرفهها را تحویل دادهاند؛ غرفههایی که هیچ نامی بر پیشانیشان نوشته نشده است.
پتهدوزی به حمایت مسئولان صنایع دستی نیاز دارد
پتههای زیبای رنگ به رنگ بر در و دیوار غرفه آویخته شده؛ اینجا آموزشکده فنی دختران کرمان است و گلناز نورمحمدی، مسئولیت غرفه را برعهده دارد. کسی که با صبر و حوصله، غرفههای مختلف این آموزشکده را به تو نشان میدهد. از او میپرسی: اینجا نمایشگاه مد و لباس است. در حالی که در غرفه شما بیش از هر چیز نمونههای مختلف پتهدوزی ارائه شده و اثری از مانتو و لباس نیست و او در پاسخ میگوید: اینجا نمایشگاه طراحی لباس و پارچه است و نمونههای مختلف دوخت را شامل میشود. کار بیشتر هنرجویان ما پته است. حتی قرار است در ایام جشنواره، هر روز یک کارگاه آموزشی پته برگزار شود.
پته یا پتهدوزی، نوعی از رودوزیهای کرمان است. پارچه زمینه پته پارچهای ضخیم و پشمی است که عریض نامیده میشود. هنرمندان پته دوز که اکثراً نیز از زنان و دختران هستند با کمک سوزن، نقوشی ذهنی را که ملهم از پندارها و بینشهای شخصیشان است، به وسیلهٔ بخیههای نخی رنگین بر زمینه پارچهٔ پشمی ضخیمی مینشانند.
به گفته نورمحمدی، پته از مهمترین صنایع دستی کرمان است که باید به آن توجه شود. امروز، مواد اولیه و مورد نیاز برای پتهدوزی، مرغوبیت لازم را ندارد؛ قیمتها بسیار بالا رفته و هنرمندان این رشته به حمایت مسئولان صنایع دستی نیاز دارند. از سوی دیگر نسل جدید بهتر است نوآوریهایی داشته باشد. برای مثال ما از پتهدوزی روی کیف و حاشیههای مانتو و دستبند استفاده کردهایم تا هم هنر خود را زنده نگه داریم هم این هنر را بهروز و کاربردی کرده باشیم.
سوزندوزی بلوچ باید امروزی شود
سوزندوزیهای زیبای بلوچ، چشم را مینوازد و تو را به سوی خود میکشاند. انواع رومیزی، کوسن، روتختی و لباسهای زیبایی که زنان سیستان و بلوچستان، رویاهای خود را برآن دوختهاند، از دیگر آثار به نمایش درآمده در چهارمین جشنواره مد و لباس است.
سارا قادری، از فضای کمی که به سیستان و بلوچستان اختصاصث دادهاند میگوید و اینکه ابتدا قرار بوده یک سالن ۱۰۰ متری را به انها اختصاص دهند تا انواع سوزندوزی در آن به نمایش گذاشته شود اما آنچه به او و دوستانش تحویل داده شده، غرفهای کوچک است که نمیتوانند بسیاری از آثار خود را به مخاطبان ارائه کنند.
به گفته او، تمام کارهای سوزندوزی که در الین غرفه به نمایش گذاشته شده، ممهور به مهر یونسکو هستند. کارهایی که ارزش مادیشان از ۵۰ هزار تا سه میلیون تومان تعیین شده است. البته هرچه سوزندوزیها متراکمتر و پرکارتر باشند، گرانتر هستند.
از او میپرسم: سوزندوزی، هنر بسیار زیبایی است اما منی که در تهران یا شهر دیگری به جز سیستان و بلوچستان استفاده میکنم و لباس محلی زنان این منطقه را برتن نمیکنم، آیا میتوانم مانتو یا پیراهنی بپوشم که حاشیه آن، سوزندوزی شده و او اینگونه پاسخ میدهد: سوزندوزیهایی که در لباس زنان سیستان و بلوچستان از ان استفاده میشود، پرکار و گران است. گاهی قیمت این سوزندوزی به دو میلیون تومان یا حتی بیشتر هم میرسد و همه نمیتوانند این مبلغ را بپردازند.
قادری با دست یک پیراهن آبی لاجوردی که با رنگ قرمز سوزندوزی شده است را به تو نشان میدهد و میگوید: قیمت این پیراهن، ۱۰۰ هزار تومان است. زنان ما باید به سمتی بروند که هنر خود را به شهرها و کشورهای دیگر هم صادر کنند. سفارش بگیرند و به هنر ارزشمند خود، جنبه کاربردی ببخشند؛ به این معنی که طوری رفتار کنند که زنان شهرهای دیگر هم بتوانند از سوزندوزیهاشان روی لباس خود استفاده کنند؛ کارهایی که متنوعتر و ارزانتر است.
۱۵ کشور خارجی به ۷ کشور رسید
۲۰ استان در چهارمین جشنواره مدولباس شرکت کردهاند. اما کمتر نشانی از لباسهای محلی میبینیم. بیششتر به ارائه و نمایش صنایع دستی خود در زمینه دوخت پرداختهاند. یا از این هنرها بر موارد مصرفی چون کیف و رومیزی و مانتو و ... بهره بردهاند. مانتوهای دیگر، تفاوت چندانی با آنچه در خیابانها و مراکز خرید شهر ارائه میشود، ندارند.
امسال برای نخستین بار بخش کیف و کفش هم به جشنواره مد و لباس اضافه شده؛ خلاصه اینکه کیف هست، کفش هست؛ لباس نوزاد هست؛ راستی پارچه فروشی و پیراهن مردانه هم هست. چادر و شا و روسری... ی. در یک کلام جشنواره مد و لباس، تفاوت چندانی با نمایشگاههای فروش بهاره پوشاک ندارد. هنوز غرفهها، نظم لازم را پیدا نکردهاند و هیچ نشانی از نام و نشان شرکتکنندگان بر پیشانی غرفهها نیامده است.
قرار بود در جشنواره امسال، ۱۵ کشور خارجی شرکت کنند که تنها هفت کشور به ایران آمدند. افغانستان با لباسهای رنگ به رنگ محلی در این جشنواره شرکت کرده؛ غرفهای به ایتالیا اختصاص پیدا کرده اما هیچچیز در آن به نمایش گذاشته نشده؛ ترکیه هم با لباسهای «خرم سلطانی» به جشنواره مد و لباس آمده است.
حذف نمایش زنده از چهارمین جشنواره مدولباس فجر
سالنی هم به موسسههای عفاف و حجاب تعلق گرفته تا به معرفی جدیدترین مدلهای مانتو، چادر و اقلام حجاب برای بانوان بپردازد اما مانتو و چادرها و شالها همان است که در سایر لباس فروشیها می بینیم بی هیچ رد و نشانی از فرهنگ ایرانی – اسلامی بر آنها؛ شاید در یکی، دو غرفه مانتوها و نمادهایی به چشم بخورد که نقوش ایرانی و رنگ های مختلف در آنها نمایان باشد اما باقی غرفهها هیچ نشانی از رنگها و طرحهای ایرانی – اسلامی نیست.
امسال بخش نمایش زنده از چهارمین جشنواره مد و لباس حذف شده است. قرار است امسال آثار برگزیده جشنواره به اتحادیه پوشاک معرفی و به تولید انبوه برسند. اما خدا میداند این وعده و وعیدها تا چه اندازه جنبه اجرایی پیدا میکنند.
وقتی مدیرکل نساجی وزارت صنعت و معدن، مهمترین مشکل پوشاک ما را ورود کالاهای قاچاق، از مبادی غیررسمی میداند و اعلام میکند در کشور ما برای هر نفر به طور متوسط، ۱۴ دوک وجود دارد حال آنکه در کشوری چون ترکیه برای هر نفر ۹۷ دوک موجود است؛ چه میتوان کرد؟
آیا میتوان دروازههای کشور را بر ورود پوشاک خارجی بست یا بهتر است از پارچهها و لباسهای ایرانی حمایت کرد و آثار برتر را که هماهنگ با فرهنگ ایرانی- اسلامی است به تولید انبوه رساند؟
بهتر نیست رسانهها بهویژه رسانه ملی به کمک کارگروه مد و لباس بیایند؟ چه اشکالی دارد ستارههای سینمای ما پوشاک ایرانی بر تن کنند؛ لباسی که باز با فرهنگ ما هماهنگ است. شاید مردم دیگر بهویژه نوجوانان و جوانان هم مشتاق شوند لباسی بپوشند که درخور پیشینه فرهنگی این سرزمین است. باید در این زمینه فرهنگسازی شود و ما هنوز در ابتدای راهمیم و مسیری طولانی و پرفراز و نشیب، پیش روی ماست.