به گزارش خبرنگار مهر، کتابهای «توفان و تاریکی ترسناک» و «شیرین بیان و جادوگر» به تازگی توسط نشر افق در قالب دو عنوان جدید مجموعه کتابهای «فندق» که برای کودکان چاپ می شود، منتشر و راهی بازار نشر شده اند.
«شیرین بیان و جادوگر» رمانی به قلم دیانا واین جونز و تصویرگری ماریون لیندزی است که پرناز نیری آن را ترجمه کرده است. این کتاب نود و پنجمین عنوان «رمان کودک» است که این ناشر چاپ می کند.
این رمان درباره دختربچه ای به نام شیرین بیان است که خوب بلد است به خواسته هایش برسد. اما این قصه یک جادوگر هم دارد که خیلی بدجنس است و فقط می خواهد از شیرین بیان کار بکشد. اما نمی داند که شیرین بیان استعدادهای خاص خودش را دارد و از جادوگرهای بدجنس هم نمی ترسد.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
«شیرین بیان تا خواست ببیند مرد کجا غیبش زد، زن در بغل دست شان را باز کرد و کیف شیرین بیان را پرت کرد داخل اتاق و بعد هم بهش گفت: «تو همین جا میخوابی.» قبل از اینکه زن در را ببندد و کلاه قرمز بزرگش را از سرش بردارد، شیرین بیان فرصت کرد نگاه سریع به داخل اتاق لخت و خالی بیندازد. زن در حالی که با دقت کلاهش را به جالباسی آویزان میکرد گفت: «بگذار از همین حالا چند چیز را خوب برایت روشن کنم. اولا اسم من «یاگا خوشگله» است و جادوگرم. آوردمت اینجا که دستیارم شوی. اگر سخت کار کنی و مثل دخترهای خوب حرف گوش کنی و هر کاری را می گویم انجام بدهی، هیچ بلایی سرت نمی آورم وگرنه...»
شیرین بیان یک دفعه احساس کرد مشکل دارد لحظه به لحظه بزرگ تر از آن میشود که به تنهایی بتواند از پسش بربیاید. یک معمای واقعی و خیلی پیچیدهتر از چیزهایی بود که تا به حال توی خانه موروالد قدیس باهاش دست و پنجه نرم کرده بود...»
این کتاب با ۹۶ صفحه مصور، شمارگان ۲ هزار نسخه و قیمت ۶۵ هزار ریال منتشر شده است.
دیگر کتاب کودکی که افق به تازگی چاپ کرده، یکی از عناوین مجموعه «جودی دمدمی و استینک» است. این کتاب سومین عنوان مجموعه مذکور است و به قلم مگان مک دونالد نویسنده داستان های جودی دمدمی نوشته شده است که محبوبه نجف خانی نیز آن را به فارسی برگردانده است. این کتاب با نام «توفان و تاریکی ترسناک» به چاپ رسیده است. تصویرگری این کتاب به عهده پیتر اچ. رینولدز بوده است.
در داستان این کتاب، قرار است تندباد شدیدی به منطقه سکونت خانواده دمدمی بیاید. خانواده دمدمی، مواد غذایی و باتری و شمع خریده و خود را برای تندباد آماده کرده اند. اما تندباد علاوه بر باد و باران شدید با خودش اشباح و سوپرسنجاب و موجودات فضایی را هم می آورد. حالا جودی و استینک در تاریکی و تندباد ترسناک، بدون تلویزیون و رایانه مانده اند...
فرود اضطراری، تندباد المر، توفان و تاریکی ترسناک، نان تست شبحی، تندباد آنابل، آنی اکلی و مرد آتش نشان، آقای اسکلت خشک و هرکول، شبح "وی یا"، دوربین زیردریایی و قسم نان تست شبحی قسمت های مختلف این رمان هستند.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
جودی قفسه کتابهایش را نشان داد و گفت: «این کتابهای من است. میتوانید هر کدام را بخواهید بخوانید، اما حواس تان باشد اگر نشانه ی کتاب لایش بود، نیفتد تا من صفحهای را میخوانم گم نکنم.»
مامان بزرگ لو گفت: «من هم دوست ندارم صفحهای را که میخوانم گم کنم.»
جودی گفت: «روی میزم را جمع و جور میکنم که قفس آب نبات عصایی را بگذارید. اما حواس تان باشد به گیاه حشره خوارم زیاد نزدیک نشود. آرواره دوست دارد گاز بگیرد!»
مامان بزرگ لو گفت: «یادم میماند.»
_ این هم مجموعه چسب زخم من است. می توانید ازش استفاده کنید، اما قبلش از من بپرسید. این هم مجموعه میز پیتزای من است، نگذارید مثل دفعه قبل پاکسی بجودشان.
مامان بزرگ لو سرش را تکان داد و گفت: «باشد، مطمئنم من و پاکسی جای مان اینجا خیلی راحت است.»
جودی گفت: «همین طور هم میلو و آب نبات عصایی. اینجا اتاق باحالی است.»
این کتاب با ۱۲۰ صفحه مصور رنگی، شمارگان ۳ هزار نسخه و قیمت ۸۰ هزار ریال منتشر شده است.