خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ: بیست و ششمین نمایشگاه ملی صنایع دستی از پنجم تا دهم خردادماه در مصلای امام خمینی(ره) برگزار میشود و هنرمندان و تولیدکنندگان از ۳۱ استان کشور در ان شرکت کرده و به ارائه و معرفی آثار خود پرداختهاند.
چگونگی جانمایی غرفهها و عدم برخورداری از شرایط یکسان، وضعیت اسکان، نبود تبلیغات و اطلاعرسانی مناسب از جمله مشکلات و کمبودهایی است که هنرمندان در برگزاری این دوره از نمایشگاه صنایع دستی به آن اشاره میکنند.
به همین بهانه گفتگویی با پویا محمودیان، دبیر نمایشگاه بیست و ششم صنایع دستی داشتیم.
* برخی شرکتکنندگان از جانمایی غرفههای خود راضی نیستند و میگویند: مکانی که برای غرفه آنها در نظر گرفته شده، پرت و دورافتاده است و همین مساله باعث شده بازدیدکنندگان کمی از غرفه آنها دیدن کنند. جانمایی غرفهها برچه اساس بوده است؟
بر اساس قرعهکشی. ما برای جانمایی غرفهها، نمایندگان ۳۱ استان شرکتکننده را دعوت و با حضور انها قرعهکشی کردیم، آن زمان، روش منصفانه دیگری به ذهنمان نمیرسید و البته نمایندگان استانها شکوه و شکایتی نداشتند.
امسال ۵۶۷ غرفه در فضایی بالغ بر ۵۴۰۰ متر مربع جاسازی شدهاند. یک تعداد از این غرهها در اختیار سایتها و فروشگاههای اینترنتی قرار گرفتهاند و یک تعداد دیگر به اتحادیهها و تعاونیهای سراسر کشور اختصاص داده شده؛ بخشی از آن برای صادرکنندگان و بخشی هم متعلق به صنایع دستی فاخر است.
همچنین ۷ چادر عشایری داریم که در محوطه بیرونی شبستان برپا میشوند. ما همچنین ۵ غرفه رایگان را در اختیار استانهای محروم گذاشتهایم.
* یکی دیگر از مواردی که هنرمندان شهرستانی به آن اشاره میکنند وضعیت خوابگاههاست. سال گذشته، هتل استقلال برای هنرمندان در نظر گرفته شده بود و امسال، خوابگاه کمیته امداد با اتاقهای سه و شش تخته. آیا این شرایط اسکان، شایسته هنرمندان است؟
امسال ما رایزنی کردیم و کوشیدیم تا اجاره غرفه و مبلغ اسکان را تا حد ممکن پایین بیاوریم و یک قیمت مناسب اراده دهیم. ما خوابگاه کمیته امداد را در نظر گرفتیم. اتاقهای سه تخته، شبی ۶۳ و شش تخته ۲۵ هزار تومان و به هنرمندان اعلام کردیم هر کس که میخواهد و متقاضی اسکان است این تقاضای خود را به نماینده استان بگوید.
به هر حال وقتی هدف این است که هزینه هنرمندان شرکتکننده در نمایشگاه تا جای ممکن پایین بیاید، طبیعی است که برخی موارد نه به دلخواه آنها باشد نه ما. وگرنه ما دوست داریم بهترین شرایط را برای شرکتکنندگان فراهم کنیم اما بودجه لازم برای این کار را نداریم.
* نبود اطلاعرسانی درست و تبلیغات کافی برای نمایشگاه صنایع دستی هم با انتقاداتی مواجه است.
نه شهرداری به ما کمک کرد نه صداوسیما! همه بیلبوردهای شهرداری در اختیار نگارخانهای به وسعت یک شهر» بود. برای صدا و سیما هم ظاهرا صنایع دستی و فرهنگ و هنر ملی اهمیت چندانی ندارد.
از سوی دیگر بودجه ما برای برگزاری این نمایشگاه، به قدری کم بود که نمیتوانستیم به تبلیغ کافی بپردازیم و بیشترین کار تبلیغاتی ما در فضای مجازی انجام شد. شاید اگر امروز، این میزان جمعیت هم آمدهاند به خاطر همین تبلیغات است.
* ظاهرا بیشترین چیزهایی که خریداری میشود سفال و شیشه و سرامیک است. چون ارزانتر از گلیم و گبه و منبت و مینا هستند و البته کاربردیتر؟
من فکر میکنم زیراندازها خوب فروش رفته؛ الان چرخدستیها را ببین. به نظر میآید که فروش گلیم و گبه خیلی خوب است اما باید نمایشگاه تمام و گزارشها منتشر شود؛ ان زمان براساس آمار و ارقام میتوان گفت فروش کدام یک از صنایع دستی ما بیشتر بوده است.
* بهتر نبود زمان برگزاری نمایشگاه، به گونهای باشد که روزهای پایانی با آخر هفته همزمان شود؟
مسئولان مصلا این زمان را به ما اختصاص دادند و گفتند سوم خرداد میآیید، غرفهسازی میکنید و یازدهم، یعنی یک روز پس از پایان نمایشگاه هم، سریع همه چیز را جمع می کنید. وگرنه ما هم عقلمان میرسد که بهتر است روزهای پایانی نمایشگاه با آخر هفته یکی شود.
اصلا هر کس یک بار نمایشگاه برگزار کند میداند که پنج شنبه و جمعه بهترین زمان است اما ما چارهای جز این زمان نداشتیم. کلا ما دو گزینه داشتیم. یا باید مصلا را با محدودیتهایش انتخاب میکردیم یا شهر افتاب را؛ شهر آفتاب ریسک بود و تعداد بازدیدکنندهها به حداقل می رسید به همینخاطر مصلا انتخاب شد.
* و همه این تغییرات موجب شد که زمان برگزاری نمایشگاه، زمان خوبی نباشد؟
ما امسال چند تغییر را با هم داشتیم. هم زمان هم مکان و هم سیستم نمایشگاه تغییر کرد. به این معنی که نمایشگاه هر سال در سالن نمایشگاههای بینالمللی و از ۲۰ تا ۲۵ خرداد برگزار میشد. اما امسال هنرمندان صنایع دستی از ما خواستند تا به خاطر همزمان شدن با ماه مبارک رمضان، تاریخ نمایشگاه را تغییر دهیم.
به جز تغییر زمان، مشکل دیگر ما مکان بود و این که هنرمندانی که از شهرهای مختلف به تهران میآیند شهر آفتاب را نمیشناختند و سرگردان میشدند این بود که با توجه به همه این موارد و با توجه به سابقه ذهنی خوب هنرمندان از مصلا بر ان شدیم تا نمایشگاه در مصلا برگزار شود. از سوی دیگر امسال و برای نخستین بار، تقریبا همه غرفهها پولی شده بود و این تغییرات، اندک نبود.
* بهتر نبود همه غرفههای یک استان در یک سالن یا راهرو گنجانده میشد و پراکنده نبود؟
ما تا به حال در نمایشگاه صنایع دستی، غرفه ۶ متری نداشتهایم. همیشه غرفهها ۱۲ متری بوده. اما امسال، نمایشگاه پولی و ما ناچار شدیم، غرفههای ۶ و ۹ متر هم در نظر بگیریم تا شرایط مالی برای شرکتکنندگان آسان شود.
به همین خاطر در غرفه بندی ناچار شدیم ۶ مترها را یک جا ۹ مترها را یک جا و ۱۲ مترها را یک جا بگذاریم. به همین خاطر یک استان را در سه جای مختلف می بینیم. همه ظاهر را میبینند. کسی از قصههای پشت سر نمایشگاه خبر ندارد.
* در حالی نمایشگاه به پایان میرسد که دستگاه کارتخوان در اختیار بعضی غرفهداران قرار نگرفته یا کارتخوانها مشکل دارند، بانک عامل در این زمینه توضیحی دارد؟
تاکنون هیچکدام از غرفهداران این مساله را با من در میان نگذاشته وگرنه بدون شک در رفع آن میکوشیدیم. به هر حال سال گذشته، ۳۸۰ غرفه داشتیم و امسال، ۵۷۰ غرفه. کنترل این فضا خیلی سخت است خیلیها فروش خوبی دارند اما مینالند و این بیانصافی است.
من غرفهداری را میشناسم که خود و خانواده و دوستانم، در یک روز ۱۲ میلیون تومان از او خرید کردیم باز هم به یکی از دوستانم گفته بود:«فروش، افتضاح است.من از صبح تا به حال، یک ریال فروش نداشتهام!»
میدانی گاهی احساس میکنم هنرمندان جوسازی میکنند چون از مشکلات پشت پرده خبر ندارند. در حالی که سفیر بلغارستان در بازدید از نمایشگاه امسال میگفت من هر سال به نمایشگاه میآیم اما امسال زیباتر است. در هر حال به جای گلایه کردن و دیدن نیمه خالی لیوان میتوان دست به دست هم داد و به رشد و معرفی بیشتر و بهتر صنایع دستی کمک گرد.