به گزارش خبرنگار مهر، رمان «اِما» نوشته جین آستین به تازگی با ترجمه خجسته کیهان توسط نشر افق منتشر شده است. این کتاب دهمین عنوان از مجموعه «عاشقانه های کلاسیک» است.
غرور و تعصب، بابا لنگ دراز، دزیره، عقل و احساس، ربکا، زنان کوچک، بلندی های بادگیر، جین ایر و اوژنی گرانده دیگر عناوینی هستند که پیش تر در قالب مجموعه عاشقانه های کلاسیک توسط این ناشر چاپ شده اند. ترجمه شهرزاد لولاچی از دیگر رمان آستین یعنی «عقل و احساس» خرداد امسال منتشر شد.
رمان «اما» بسیار مفصل است و در قالب سه فصل اصلی با عناوین کتاب اول، کتاب دوم و کتاب سوم نوشته شده است. هرکدام از این کتاب ها نیز به بخش های مختلفی تقسیم می شوند. «اما» حاصل دوران پختگی جین آستین در زندگی و حرفه داستان نویسی است او این رمان را ۲ سال پیش از مرگش منتشر کرد. جین آستین یکی از رمان نویسان بزرگ قرن های هجده و نوزدهم میلادی است که ۶ کتاب دارد. «اما»، «غرور و تعصب»، «عقل و احساس»، «ترغیب»، «منسفیلد پارک» و «نورثنگر ابی» عناوین این کتاب ها هستند که دو عنوان از آن ها پس از مرگ آستین چاپ شدند.
آستین در سال ۱۷۷۵ متولد و در سال ۱۸۱۷ در سن ۴۱ سالگی درگذشت.
داستان رمان درباره دختر جوانی به نام اما است که خودش قصد ازدواج ندارد ولی مشتاق کمک کردن به دیگر عشاق جوان است تا آن ها را به یکدیگر برساند. ولی او از پیامد کارهایی که می کند آگاه نیست. اما کارهایی می کند که فکر می کند درست اند ولی در میانه های داستان متوجه می شود که نتیجه کارها، آن طور که توقع داشته نیست و تا حدودی خراب کاری هایی بین روابط انسان ها به وجود آمده است. اِما نسبت به دوست خانوادگی شان _آقای دارسی _ توجهی ندارد و نمی داند که او عاشق اما شده و ...
در قسمتی از این رمان می خوانیم:
به اما گفته شد که فرانک با شادی، از این تغییرات نوشته و خوشحال است که دو ماه را در مکانی نزدیک این همه دوست صمیمی می گذراند، چون خانه را برای ماه های مِه و ژوئن اجاره کرده بودند. همچنین حالا با اطمینان به اینکه وقت بیشتری را با آن ها می گذراند و تقریبا هر وقت بخواهد به دیدنشان می آید، نامه می نوشت.
اما متوجه بود که آقای وستن چگونه این اظهار شادی را درک می کند. او اِما را سرچشمه این همه سرخوشی می دانست. اِما امیدوار بود چنین نباشد. در هر حال، در دو ماه آینده، همه چیز مشخص می شد.
شادی آقای وستن تردیدناپذیر بود. او واقعا خوشحال بود. این همان چیزی بود که آرزو داشت. حالا فرانک در منطقه به سر می برد. نُه مایل برای یک مرد جوان مسافت زیادی نیست، فقط به اندازه یک ساعت اسب سواری است. می توانست مدام پیششان بیاید. تفاوت میان ریچموند و لندن این بود که اگر در لندن می ماند شاید هرگز او را نمی دیدند، در حالی که اقامت در ریچموند چیز دیگری بود. شانزده مایل...نه، هجده مایل... فاصله تا خیابان منچستر، هجده مایل بود... مانعی جدی بود.
اگر می توانست از زن دایی اش جدا شود، تمام روز به آمد و رفت می گذشت. بودن او در لندن آرام بخش نبود، مثل این بود که در انسکومب مانده باشد، ولی ریچموند جایی بود که می توانست از آنجا به راحتی آمد و رفت کند. واقعا نزدیک بود!
این کتاب با ۷۶۸ صفحه، شمارگان ۳ هزار نسخه و قیمت ۳۵ هزار تومان منتشر شده است.